یک تحلیلگر مسائل بین الملل با اشاره به چالش‌های عمده آمریکا برای فعال‌کردن مکانیسم ماشه گفت: آمریکا برای توجیه اقدام خود در خصوص مکانیسم ماشه و متقاعد کردن جامعه جهانی با مشکلات و چالش‌های زیادی مواجه است درصورتی که ایران و اروپا با چنین مشکلاتی مواجه نیستند. برای آمریکا سخت‌تر خواهد بود که استدلال خود را به کرسی بنشاند.

به گزارش جماران، یوسف مولایی، استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران در خصوص اقدام آمریکا برای اعمال مکانیسم ماشه گفت که در موضوع قطعنامه پیشنهادی آمریکا و رای‌گیری در خصوص آن تاکنون تقریبا وضعیت مشابهی نداشته‌ایم. معمولا پیشنهادهای آمریکایی‌ها با حق وتو از سوی سایر اعضای دائم شورای امنیت رد شده اما هیچ‌وقت بدین صورت در رای‌گیری منزوی نبودند و برای نخستین بار است که اعضای غیردائم شورای امنیت نقش تعیین‌کننده ایفا کردند و به‌خاطر عدم همکاری آنها بود که آمریکا با ناکامی مواجه شد و طرح آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران حتی بدون نیاز به وتوی اعضای دائم شورای امنیت، به راحتی مورد مخالفت قرار گرفت.

به دنبال ناکامی آمریکا در تصویب پیش‌نویس قطعنامه تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا تهدید کرد مکانیسم ماشه را که بر اساس آن با شکایت یک عضو امضاکننده برجام، تحریم‌های پیشین علیه ایران بار دیگر اجرایی می‌شود، فعال می‌کند. پنجشنبه گذشته نیز مایک پمپئو برای ارائه درخواست آمریکا از شورای امنیت برای بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران، به سازمان ملل رفت.

مشروح گفت‌وگو با مولایی که نظرات خود را درخصوص اقدامات اخیر واشنگتن و چالش‌های پیش روی ترامپ برای اعمال مکانیسم ماشه بیان کرده در ادامه می‌آید.

آیا آمریکا طبق مقررات حقوق بین الملل، این حق را دارد که با وجودی که از برجام خارج شده، به بندهای این توافق از جمله "بازگشت سریع تحریم‌ها علیه ایران" متوسل شود و باعث بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران شود؟

در مورد امکان فعال شدن مکانیسم ماشه دو دیدگاه وجود دارد: یکی نظر ایران است که می‌گوید آمریکا از برجام خارج شده و بنابر این نمی‌تواند به مسائل مرتبط با آن ورود کند. یکی نیز آمریکا است که می‌گوید جایی پیش‌بینی نشده که کشور خارج شده از برجام نتواند در مورد آن اقدامی کند. در خصوص مکانیسم ماشه ابهام‌هایی وجود دارد اما آنچه اکنون شاهد آن هستیم، مخالفت اروپایی‌ها با آمریکا برای اعمال این مکانیسم است.

تاکنون مشابه توافق برجام در جهان وجود نداشته و این توافق در نوع خود خاص است به همین دلیل پیچیدگی‌هایی دارد که باعث شده تا تفسیرهای مختلف از آن وجود داشته باشد.

آیا آمریکا با وجود خروج رسمی از برجام می تواند ادعا کند که عضوی از این توافق بین‌المللی است؟

این بستگی به تعریف ما از «عضویت» دارد. یکی از مواردی که آمریکا روی آن تاکید می‌کند این است که در قطعنامه ۲۲۳۱ بحث «مشارکت کننده» (participant) مطرح شده و اشاره‌ای به «عضو» در آن نشده است. این هم یکی از ابهامات حقوقی وارد به این مسئله است.

در برجام قید شده که این توافق بین کشورهای ۱+۵ و ایران به دست آمده است. حال این سوال پیش می‌آید که اگر یکی از امضا کنندگان از توافق خارج شود، سندی که با اراده تک تک این کشورها شکل گرفته چه سرنوشتی پیدا می‌کند؟ یا در حالتی که همه این کشورها عضو آن هستند؛ اگر یک عضو خارج شده از برجام خواهان بازگشت باشد، چه کسی باید اظهار نظر کند؟ آیا این عضو حق بازگشت مجدد دارد یا نه؟

اگر در یک نهادی مانند سازمان ملل و زیرمجموعه‌های آن چنین اتفاقی بیافتد، سازوکارهای مشخصی وجود دارد که طی آن این مسئله در بین اعضای مجمع مطرح شده و با موافقت مثلا اکثریت دو سوم اعضا چنین تصمیمی اتخاذ می‌شود. در خصوص برجام این مسئله پیش‌بینی نشده و به همین دلیل هر طرفی می‌تواند قضیه را به نفع خودش تفسیر کند.

آمریکا نیز با استناد به بند ۹، ۱۰ و ۱۱ قطعنامه شورای امنیت که در آن بحث «مشارکت کننده» مطرح شده مدعی است که به عنوان مشارکت کننده در توافق هسته‌ای، می‌تواند و حق دارد که پیگیر مباحث مطرح شده در آن باشد.

تفسیر ما این است که این درست نیست و آمریکا حق ندارد مکانیسم ماشه را فعال کند. اما در آمریکا تفسیر دیگری از این موضوع هست و حقوق دانان آنها مدعی مسئله دیگری هستند.

در این میان اروپایی‌ها نیز با حمایت از موضع ایران تاکید دارند که آمریکا به دلیل خروج از برجام و عدم مشارکت در نشست‌های مرتبط با برجام تا‌کنون، دیگر نمی‌تواند در مورد آن اظهار نظر کند. این قابل استناد نیست؟

اروپایی‌ها نیز تفسیر خودشان را دارند. آنها به خاطر اینکه آمریکا از توافقی که با ارائه همگانی شکل گرفته خارج شده و آن را در معرض خطر قرار داده ناراضی‌اند. به همین دلیل اروپایی‌ها نیز حاضر به پذیرش تفسیر آمریکا نیستند. نهایتا این سوال مطرح است که چه کسی قرار است در این بین جانب ایران را بگیرد. آیا کشورهای ۱+۵ که اکنون به ۱+۴ و ایران تبدیل شده‌اند می‌توانند در این مورد تصمیم نهایی را بگیرند؟ و یا باید جلسه شورای امنیت تشکیل شده و این نهاد تصمیم بگیرد و یا اینکه موضوع باید به دیوان بین‌المللی دادگستری برای نظر مشورتی ارجاع شود؟

اینها ابهاماتی است که مطرح است زیرا جواب قاطعی برای آنها نه در قطعنامه ۲۲۳۱ و نه رویه‌های موجود یافت نمی‌شود، دلیلش هم این است که اساسا موضوع مشابهی نداشته‌ایم. به همین دلیل اعضای کنونی تصمیم گیرنده نهایی نیستند.

آمریکا برای توجیه اقدام خود در خصوص مکانیسم ماشه و متقاعد کردن جامعه جهانی با مشکلات و چالش‌های زیادی مواجه است درصورتی که ایران و اروپا با چنین مشکلاتی مواجه نیستند. برای آمریکا سخت‌تر خواهد بود که استدلال خود را به کرسی بنشاند. این چالش هر چند برای آمریکا بزرگتر است، اما به این معنی نیست که این کشور نتواند نظرش را پیش ببرد و صددرصد رد بشود. این یک چالش حقوقی است که با توجه به ابهامات موجود و این که ما تجربه مشابهی در دعاوی حقوق بین‌الملل نداشته‌ایم، ادامه دارد تا به یک نتیجه برسد.

با این تفاسیر ایران از چه ساز و کاری برای پیگیری حقوق خود طبق برجام می‌تواند بهره بگیرد؟

ایران در حال حاضر نظر مساعد دیگر اعضای باقی مانده در برجام را جلب کرده است و این اعضا نیز همراه ایران در مقابل خواسته آمریکا مقاومت می کنند. فعلا آمریکا در موضع انزوا قرار گرفته و توان حقوقی قوی برای پیشبرد هدفش را ندارد زیرا همه جا با مخالفت مواجه شده است.

با این حال نباید فراموش کنیم که شورای امنیت یک نهاد سیاسی است و کاری با مسائل حقوق بین الملل ندارد. در این رابطه نیز اگر اعضای آن به هر دلیلی بخواهند با آمریکا همسو شوند، نمی‌توان با استدلال‌های حقوقی مانعشان شد.  

آیا بحث مکانیسم ماشه را می‌توان جزو تلاش‌های تبلیغاتی ترامپ برای رای آوردن در انتخابات ریاست جمهوری دانست؟

 مسائل بین‌المللی همیشه با دغدغه‌ها و ملاحظات سیاسی کشورها همراه است. حتی بحث‌های حقوقی نیز با توجه به این که دولت‌ها، نهادهایی سیاسی هستند، با ملاحظات سیاسی مطرح می شود. دولت ترامپ نیز در تلاش است از این مسئله برای ایجاد فضای تبلیغاتی در آمریکا استفاده کند.

به همین دلیل است که اختلاف با ایران را به عنوان یک موضوع امنیتی برجسته می‌کند و با طرح موضوعاتی مانند مکانیسم ماشه در شورای امنیت به دنبال ادامه تحریم های تسلیحاتی ایران است. بدون شک هدف از این اقدام، بهره برداری سیاسی به نفع دولت کنونی است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.