نمایندگانی که در جلسه روز یکشنبه مجلس وزیر امور خارجه را برای پاسخگویی به سوالاتی احضار کرده بودند علاوه بر اینکه با فریاد و هیاهو مانع پاسخگویی اش شدند، وی را به دلیل مسائلی عجیب بازخواست کردند.
به گزارش جماران؛ شیوه میزبانی نمایندگان مجلس از وزیر امور خارجه گرچه قابل پیشبینی بود اما طرح سوالات عجیب مانند اینکه چرا وزارت خارجه اجازه سفر خارجی به نمایندگان نداده یا چرا مرز کشور با همسایه شمالی پنج ماه بسته بوده است، کار پاسخگویی را برای ظریف دشوار، شائبه سیاسی و جناحی بودن دغدغهها را پررنگ و این پرسش را مطرح کرد که ظریف دقیقا برای چه بازخواست میشود؟
«محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه روز یکشنبه به دعوت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی حاضر شد و به سوالات آنان پاسخ گفت. جلسهای پر حاشیه که نمایندگان انتقادات بسیار تند و حتی هتاکانه علیه وزیر امورخارجه مطرح کردند که برای دقایقی تنشها در مجلس را افزایش داد. ظریف صبورانه به اتهامات پاسخ گفت، با آرامش و لبخند از نمایندگان خواست که منافع ملی را قربانی دعواهای سیاسی و جناحی نکنند و تاکید کرد که برای آمریکا هیچ تفاوتی میان اصولگرا و اصلاح طلب وجود ندارد و همه مسوولان هر سه قوه و نهادهای دیگر در یک کشتی نشستهاند. سخنان ظریف اما همچنان با فریادهای «دروغگو» «آقای ظریف بسه» «دوست نداریم دروغ بشنویم» روبرو شد تا در نهایت ظریف در کنایهای به بهارستانیها از مهمان نوازی آنها تشکر کند.
ظریف برای صادرات مرغ بازخواست شد
پس از پایان جلسه علنی مجلس، بازار توییتها هم از سوی مخالفان ظریف و هم از طرف حامیان او داغ بود. برخی نمایندگانی که فرصت اعتراض به ظریف در فضای حقیقی مجلس را نیافته بودند در فضای مجازی او را به تئوری پردازی و فرار از پاسخ گویی متهم کردند اما نکته قابل تامل آن است که نمایندگان امروز دقیقا چه پرسشهایی از وزیر امورخارجه پرسیدند که ظریف از پاسخگویی به آنها طفره رفت و تئوری پردازی کرد. برای پاسخ به این ابهام می توان نطقهای امروز نمایندگان را مرور و آنها را به سه دسته شعارها، بایدها و نبایدها و اتهاماتی به غایت عجیب طبقهبندی کرد.
در فهرست بایدهایی که روز یکشنبه به وزیر امور خارجه گفته شد، آمده است:
باید با خروج از برجام پیام اقتدار کشورمان را به دنیا اعلام کنیم.
باید شرایط صادرات بهبود یابد.
باید دیپلماسی قدرت و عظمت ملت را به جهانیان نشان داد.
باید به جای کدخدا و نظام لیبرال به خدا اعتماد کرد.
باید دلار ۲۰ هزار تومانی را دلار برجامی نامید.
باید متن قرارداد ۲۵ ساله با چین در اختیار نمایندگان قرار گیرد.
باید دولت از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور جلوگیری کند.
نباید هزینههای اضافی به مردم وارد شود.
در دسته شعارها هم موارد زیر به چشم میخورد:
مقابل زیادهخواهی آژانس انرژی اتمی میایستیم
فرصتهای بزرگ پیش روی ملت ایران را به امید لبخند اروپا و آمریکا نسوزانید.
بنا به وعده الهی اگر استقامت کنیم، خداوند ملائکه را به یاری می فرستد.
در دسته پرسشها و گزارههای عجیب نمایندگان هم مواردی از این دست مطرح شده است:
چرا در میتینگهای حزبی احزاب اصلاحطلب سخنرانی غرّایی داشتید؟
چرا ملت را از بمب آمریکایی ترساندید؟
چرا با توپ پر به مجلس میآیید؟
چرا برخی سیاستمداران ما از مبارزه با شیطان خسته شده اند و این خستگی را به جامعه اسلامی منتقل میکنند؟
هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیا با شروط برجامی محدود شده است.
۵ ماه است که مرز ایران و ترکمنستان تعطیل است و به ترکمنستان صادرات مرغ نداریم.
آقای عراقچی در رسانه ملی به برادران افغانستانی ما توهین میکند.
وزارت خارجه اجازه نداد که نمایندگان همراه با وزارتخانه سفر کنند.
حرفهایی زدید که نباید می زدید.
مسوول دلار ۲۰ هزار تومانی بخش اعظماش وزارت خارجه است.
چرا برای صادرات کالا و محصولات کشاورزی تلاش نمیشود.
این عبارات سرخط مهمترین بخشهای سخنان نمایندگان در روزی بود که وزیر امورخارجه برای پاسخگویی به سوالاتشان میان آنها حاضر شد. هر شنونده منصفی پس از خواندن این تیترها شاید نخستین پرسشی که به ذهنش خطور کند این است که کدامیک از این پرسشها و بحثها در حیطه مسوولیت وزارت خارجه و شخص ظریف است و از میان تمام این سخنان کدامیک در راستای رسیدگی به شرایط زندگی و معیشت مردم قابل ارزیابی است؟ سابقه مخالفت برخی از نمایندگان جنجالی جلسه روز یکشنبه با ظریف دیرینه است اما در مقطع کنونی و با این میزان از چالشهای موجود در کشور انتظار موکلین نمایندگان بهارستان ارائه راهکارهایی عملی برای بهبود شرایط است.
چرا ظریف را به مجلس میخوانند؟
نمایندگانی که در جلسه روز یکشنبه مجلس ظریف را برای پاسخگویی به سوالاتی احضار کرده بودند در اقدامی عجیب با فریاد و هیاهو مانع پاسخگویی او شدند. وزیر امورخارجه را که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها او را امین و صادق خطاب کرده بود، دروغگو خواندند و با چنین رویکردی باز هم ابهاماتی در ذهن جامعه به وجود آوردند که نمایندگان اگر به دروغگو بودن ظریف ایمان دارند چرا برای شنیدن دروغ! او را به مجلس فرا میخوانند؟ اگر او این میزان دروغگو است چرا استیضاح نمیشود؟ اگر او به این مقدار که برخی نمایندگان مجلس مدعی هستند ریاکار و ذلیل! است چرا یکی از محبوبترین شخصیتهای دستکم پنجاه سال گذشته در ایران است که هم تحسین بیگانگان را دارد و هم تحبیب آشنایان را؟ پرسشهایی از این قبیل پس از هربار حضور ظریف و اعضای دولت در مجلس تازه و جنجالسازیهای برخی نمایندگان در شبکههای مجازی و میان مردم مطرح میشود اما پاسخی در کار نیست.
واقعیت اما شاید این است که در پس تمام این هیاهوهای برای هیچ، منتقدان و مخالفان و حتی هتاکان ظریف میدانند که آنچه شرایط اقتصادی و سیاسی را برای ایران دشوارتر از هر زمانی ساخته وزیر امور خارجه نبوده بلکه زیادهخواهی های آمریکاست که حتی اعتراض شرکای کاخ سفید را هم در پی داشته است. این گروه میدانند که تصمیماتی از قبیل برجام تنها تصمیم شخصی ظریف یا حتی دولت به تنهایی نبوده و وقتی کشوری بر سر یک خیر مشترک به نتیجه ای میرسد و ظریف را برای دریافت آن خیر مشترک مامور میکند با عصیان شر، مامور دریافت آن خیر را نمیتوان زیر سوال برد. شاید به همین دلیل است که پس از هیاهوی روز یکشنبه علیه مجلس برای جامعه این شائبه پیش میآید که شاید در پس جنجالها با وجود واقعیات ملموس زمینه ای از دعواهای جناحی و سیاسی در میان باشد که هیچ نفعی به حال کشور نخواهد داشت.
ظریف فرافکنی نکرد، فکت آورد
وزیر امورخارجه روز یکشنبه در پاسخ به فریادهای دروغگو دروغگو نمایندگان مجلس به تاییدهای بیشمار رهبر انقلاب درباره صداقت و شجاعت خود تکیه کرد، و گفت: «من اگر دروغ گفتم رهبر شنیدند و اگر صادقانه حرف زدم رهبر نیز شنیدند، ایشان به من صادق گفتند، اما شما به من دروغگو گفتید. ایشان به من شجاع گفتند، اما شما به من ذلیل گفتید. اما بنده برای نمایندگان ملت ارزش و احترام قائلم.»
این سخنان وزیر امورخارجه در توییتر برخی نمایندگان تعبیر به فرار از پاسخ و فرافکنی شد. اما پرسش این است که آیا سندی مهمتر از تایید رهبر انقلاب درباره مسوولان برای نمایندگان مجلس وجود دارد؟ رهبر معظم انقلاب گرچه در مواردی درباره برجام و نحوه تعامل با غرب انتقاداتی مطرح کردند و هشدارهایی دادند اما همین منتقدان ظریف نمیتوانند جمله ای از رهبر معظم انقلاب درباره دروغگویی و بی صداقتی و خیانت تیم مذاکره کننده و شخص وزیر امورخارجه بیابند. ایشان در برهه ای که حملات به ظریف شدت یافته بود، تاکید کردند: «اینهایی که در مساله دیپلماسی مشغول کار هستند، بچّههای مایند، جوانهای خود مایند، ما از مسوولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعّالیّت می کنند، کار می کنند، قرص و محکم حمایت می کنیم.»
وزیر امورخارجه در بخش دیگری از سخنان خود واقعیاتی درباره جلسات هفتگی خود با سردار شهید قاسم سلیمانی، مطرح کرد و گفت: «شما هر چه میخواهید بگویید اما من و شهید سلیمانی هر هفته با هم جلسه داشته و هماهنگ کردیم هر چه در منطقه انجام دادیم با هماهنگی هم بود. آنهایی که شهید سلیمانی را میشناسند و با او دمخور بودند و آنهایی که با سید حسن نصرالله و مقاومت عراق و لبنان دمخور هستند، آنها میدانند که روابط ما چگونه بود، نه شما.» میان این جملات ظریف فریادها همچنان ادامه داشت و او باردیگر از سوی برخی متهم به دروغگویی شد. تعیین صحت و سقم گفته وزیر امور خارجه کار چندان دشواری نخواهد بود اینکه اما چرا چنین موضوعی را نمیتوانند بپذیرند شاید به این دلیل است که برخی با ایجاد دوگانههای عجیب و سیاسی در کشور تلاش کردند فکر و مشی شهید سلیمانی را جدا و متفاوت از ظریف نشان دهند این در حالی است که هر دو در مسیر حراست از منافع جمهوری اسلامی در دو جبهه متفاوت و با صلاحدید نظام فعالیت می کردند.
مهمترین جمله ظریف در جلسه روز یکشنبه دعوت همگان برای کنار گذاشتن دعواهای سیاسی و جناحی بود و او با توجه به شرایط کشور و جهان بهتر از بسیاری میداند که دود چنین مخالفتهای شعار محور با وزیر امور خارجه به چشم منافع ملی و مردم خواهد رفت.