سیدضیاء مرتضوی با اشاره به صفات امام خمینی و بیتوجهیاش به تملق و چاپلوسیهای دیگران توضیح داد: ایشان خصایصی مانند عجب، تکبر، استکبار درونی، خودبینی، ریا، حب نفس، ریاستطلبی، خود برتربینی و چنین شهواتی را در خود سرکوب کرده بود. چنین شخصیتی که نگاه به عالم معنا و آسمان توحید دارد به تعریف این و آن، بهویژه وقتی از حدود متعارف عبور کرده باشد، یا صرف لقلقه زبان و برای اهداف دنیوی صادر شود، هیچ اعتنایی قائل نیست.
به گزارش جماران؛ به گفته مرتضوی راه نفوذ دیگران بر افرادی مانند امام خمینی (ره) بسته بود و افراد نمیتوانستند از راه ستایشگری و تملق در دل این شخص خود ساخته راه باز و نفوذ کنند و به اهداف خود از این طریق دست پیدا کنند.
نیمه خرداد، یادآور روز تلخی است که در تاریخ ایران ماندگار خواهد شد. روزی که امام امت با دلی آرام و قلبی مطمئن، دیار فانی را به قصد سرای باقی ترک گفت و داغ بر دلها نهاد.
در طول این سالها زیاد درباره آن مرد بزرگ سخن گفتهاند و از سیرتش کم گفتهاند. چراکه آنچه به کار امروز میآید روش و منش اوست بدون اغراق و تحریف و شعار.
به سراغ آیت الله سیدضیاء مرتضوی،پژوهشگر، استاد حوزه و مدیر دانشنامه امام خمینی (ره) رفتیم تا درباره بخش کوچکی از سیره آن بزرگمرد از او بشنویم؛
سید ضیاء مرتضوی ابتدا درباره شخصیت علمی و عرفانی امام راحل گفت: امام خمینی یک شخصیت خودساخته و خویشتندار است که دهها سال از راه ریاضت علمی و عملی روی روح و جان و روان خودش کار کرده است. انسان عارفی که بر نفس خودش مسلط شد و به درجه بالایی از شناخت حصرت حق و اولیای دین رسید و به مرتبه بالایی از توحید و اخلاص در توحید دست یافت. چنین شخصیت عارف و مذهبی که از نگاه معرفتی و علمی آگاه به حقایق عالم، آگاه به ارزشهای واقعی و آگاه به متون دینی است و هم از نظر عملی خودش را بندهای از بندگان خداوند تبارک و تعالی میداند.
او با اشاره به صفات امام خمینی و بیتوجهیاش به تملق و چاپلوسیهای دیگران توضیح داد: ایشان خصایصی مانند عجب، تکبر، استکبار درونی، خودبینی، ریا، حب نفس، ریاستطلبی، خود برتربینی و چنین شهواتی را در خود سرکوب کرده بود. چنین شخصیتی که نگاه به عالم معنا و آسمان توحید دارد به تعریف این و آن، بهویژه وقتی از حدود متعارف عبور کرده باشد، یا صرف لقلقه زبان و برای اهداف دنیوی صادر شود، هیچ اعتنایی قائل نیست. عارف –کسی مانند امام خمینی- شان و جایگاه خود را بسی برتر از ستایشهای این فرد یا آن گروه یا آن رسانه میداند، چنانکه درباره تنقیص، کاستی و عیبجویی هم جز آنچه که او را به رفتار، عیوب و نواقص خودش وادارد تا آگاهی بیشتری پیدا کند و آنها را وارسی کند، اعتنا ندارد. اگر در حال انجام وظیفه است و کاری را تکلیف خودش میداند نه ستایش این و آن در او اثر خواهد گذاشت و نه بدگویی و مذمت دیگران او را از راه خود و انجام تکلیف خود باز میدارد.
عارف اساسا خود را نمیبیند
مدیر دانشنامه امام خمینی (ره) در ادامه بیان کرد: این نوع نگاه، این نوع رفتار و این نوع سلوک در عارفی مانند امام خمینی نه از این باب است که او خود را ببیند، اما کم ببیند و ناچیز ببیند؛ بلکه عارف اساسا خود را نمیبیند، دیدن خود را حجاب میداند. عارف دیدن خود را حجاب میان خود و محبوب و معشوق خود میداند. اگر برای کسی مثل حضرت امام (ره) برخی صحنهها و نمونههایی پیش آمده که گویای چنین حقیقتی از روح بزرگ ایشان بوده است، اینها فقط برخی نشانهها و نمونههاست.
مرتضوی در تبیین گفتههای پیشین خود افزود: این پرهیز هم صرف یک امر ظاهری و یک واکنش صوری، در چهره و زبان عارف نیست، بلکه از حاق وجود و در عمق وجودش، از این مسائل بیزار است. اگر کسی به این مرحله رسید، یکی از نخستین ثمراتش این است که راه نفوذ دیگران بر چنین افرادی بسته میشود و افراد نمیتوانند از راه ستایشگری و تملق در دل شخص خود ساخته، راه باز کنند و نفوذ کنند و به اهداف خود از این طریق دست پیدا کنند. انسان خودساختهای که در ورای این ستایشها و تملقها، چیزی برای خودش قائل نیست و اینها را همه حرف و ظاهر و بادِ هوا میداند، برای چنین ستایشهایی حساب باز نمیکند که بخواهد از آن طریق کسی در دل انسان خودساختهای مانند امام خمینی راه باز کند.
بر دست و بازوی رزمندگان بوسه میزنم
این پژوهشگر دین با اشاره به زندگی رهبر فقید انقلاب گفت: در زندگی امام خمینی طبق آنچه که گاهی در برخی رسانهها منعکس میشود یا خودمان دیدهایم برخی تملقها و تمجیدها با واکنش شدید امام مواجه شده است، اینها تنها یک نشانه است و انسانی که از صفت تواضع و فروتنی در برابر بندگان خدا برخوردار باشد و اعمال و خدمات خودش و مجاهدتهای خودش و زحمات دهها ساله خودش را هیچ ببیند؛ کسی که به خودش اطمینان نداشتهباشد که حتی دو رکعت نماز پذیرفته شده در برابر خدا داشته باشد و از اینگونه خودبینیها در اعمال و رفتار خود به دور باشد، طبعا ارزش و جایی برای ستایش اطرافیان دور و نزدیک باز نخواهد کرد و هر جا اقتضا کند واکنش نشان خواهد داد.
او با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) گفته بود «بر دست و بازوی رزمندگان بوسه میزنم و به این بوسه افتخار میکنم»، بیان کرد: این یک شعار سیاسی و جملهای برای جلب توجه این و آن نیست، بلکه از عمق وجود او برخاسته است. یعنی اگر جایی برای ستایش و تمجید باشد، مجاهدان واقعی را جوانهایی میداند که با جان خود، در برابر دشمن با جان خود سینه سپر کردند و برای اسلام و کشور اسلامی فداکاری میکنند. او ارزش را در جهاد و خدمات دیگران، در اخلاص دیگران، زنان و مردان در این کشور در آنها میبیند.
هشدار به نمایندگان درباره تطبیق آیه اولیالامر بر ایشان
آیتالله مرتضوی با اشاره به بیانات امام خمینی (ره) وقتی که برخی از نمایندگان مجلس در نطقهایشان به آیه شریفه «أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » استناد میکردند، توضیح داد: برخی از نمایندگان با اشاره به این آیه، برای «أُولِی الْأَمْر» معنای عام قائل شده و یک مصداق آن را حضرت امام معرفی کردند. ایشان در معدود تذکراتی که به مجلس نوشت، فرمود که نمایندگان محترم در نطقهای خود مواظب باشند و این آیه شریفه، شامل علمای بزرگ هم نمیشود چه برسد به ایشان و این یک تعارف معمول و مرسومی که گاهی وجود دارد، نبود، این یک حقیقت و واقعیتی است که امام به آن اعتقاد داشت.
این استاد حوزه ادامه داد: ممکن است افرادی وجود داشته باشند که به قول قرآن حتی برای کارهایی که نکردند، دوست دارند ستایش شوند و دوست دارند مقام و جایگاهی که ندارند، برای آنها ساخته شود. چه بسا افراد دوست دارند که در چشم و دل مردم افرادی معصوم و مصون از خطا شناخته شوند، اما امام خمینی حتی از اینکه نمایندهای این آیه را بر ایشان تطبیق کند، نه تنها پرهیز میکند، بلکه پرهیز هم میدهد، که چنین چیزی صورت نگیرد.
کسی که دل به تعریف و تمجید این و آن ببندد، گرفتار شرک است
مرتضوی در ادامه به نکات دیگری درباره شخصیت عرفانی امام راحل اشاره کرد و گفت: امام خمینی (ره) در پی دهها سال مجاهده با نفس به چنین مرحلهای از کمال رسیده بودند که اعتنایی نداشتند به اینکه جمعیتی به ایشان درود بفرستند یا خدای نکرده بگویند مرگ بر ایشان. امام به اینکه وظیفه خود را انجام میدهد یا نه، توجه داشت. این از باب بیاعتنایی به نظر مردم نیست؛ بلکه از این باب است که ارزش راه و خدمتی که انجام میشود و وظیفهای که به آن جامه عمل پوشانده میشود بسته به ستایش یا نکوهش این و آن نیست، بسته به این نیست که کسی از آن خوشش بیاید و دست به ستایش بزند یا از آن بدش بیاید و دست به نکوهش بزند. عارفی مانند امام خمینی کار را برای خدا انجام میدهد. همینطور که در روایات ما تذکر داده شده اگر کسی ذرهای غیر خدا را در عمل خودش شرکت دهد، مشرک است. البته مشرک عقیدتی یک مسئله است و مشرک فقهی مسئلهای دیگر.
او درباره حقیقت شرک توضیح داد: از نظر اخلاقی هر نوع ریایی شرک است. اگر کسی دل ببندد به تعریف و تمجید این و آن و فقط بخواهد خوبیهای او را بگویند و انتقاد نکنند، گرفتار نوعی شرک است. به همین علت چنین شخصی شایستگی خود را برای الگو بودن در جامعه از دست میدهد. همانگونه که راه نفوذ شیطان از این طریق باز شده است، راه نفوذ دیگرانی هم که ابزار نفوذ خود را تملقگویی و چاپلوسی قرار میدهند، باز میگذارد.
پیروان امام، زمانی موفقند که اطرافیانشان اهل نقد باشند، نه تعریف و تمجید
به گفته مرتضوی همه افرادی که با امام خمینی سروکار داشتند و از او شناخت داشتند ایشان را به عنوان یک انسان خود ساخته و گذر کرده از آفات میدانستند و میدانند. او ادامه داد: همه کسانی که ادعای پیروی از ایشان را دارند یا به طور کلی میخواهند خدمتگزار به دین، آیین، شریعت، نظام و مردم مسلمان باشند، زمانی میتوانند در کار خودشان موفق باشند که نه خودشان و نه اطرافیانشان و نه دفترشان و نه رسانههای متعلق و وابسته به آنها و نه هیچ فرد و گروهی که مربوط به آنهاست، عادت داشته باشد و در صدد تمجید و تعریف از آنها باشد، بلکه باید اگر نقص و عیبی دیدند و سوالی و کاستی دیدند و ابهامی وجود داشت آن را با اقتضای مورد در خلوت یا عموم بیان کنند.
سید ضیاء مرتضوی در پایان با اشاره به سیره امیرالمومنین(ع) گفت: این رفتار همان است که حضرت امیر (ع) به رغم اینکه ما اعتقاد به عصمت آن بزرگوار داریم و خدای تبارک و تعالی به ایشان مقام عصمت داده بود، اما به اعتبار اینکه انسان است، خودش را برتر از این نمیدانست که اشتباهی کند و مستحق تذکر و نقدی نباشد. تا آنجا که مربوط به خودش بود، خود را بیخطا نمیدانست اما از نظر اعتقادی آنچه که از حیث مقام عصمت و امامت به ایشان بر میگردد، از نظر ما بدون خطا بودند.