«ما نهتنها با عفو و گذشت علوی نسبتی نداریم، بلکه خود را محور حق میدانیم و هرکس بگونهای غیر از آنچه ما میخواهیم فکر کند او را با انواع انگها و برچسبها متهم و رمی و طرد میکنیم.»
به گزارش جماران، حجت الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری در سرمقاله امروز(شنبه) روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: با پشت سر گذاشتن دو دهه از ماه ضیافت الهی و دو شب از شبهائی که به امید شب قدر بودن به شبزندهداری در آنها پرداختیم، قاعدتاً همه این آمادگی را پیدا کردهایم که بندگان خوبی برای خدا باشیم.
بنده خوب خدا بودن، در شعبههای متنوع تلاش کردن را میطلبد که گذرگاه اول و اصلی آن، اخلاق است. تا از گذرگاه اخلاق به سلامت عبور نکنیم اصولاً به سایر گذرگاههای مسیر بنده خدا شدن راه پیدا نخواهیم کرد.
اخلاقمدار بودن، کار مشکلی نیست. بعضی افراد از این مقوله مطلقاً بیخبرند، عدهای با آن آشنائی دارند ولی تسلیم نفس اماره خود میشوند و از آن فاصله میگیرند و عدهای هم با گوش فرا دادن به پندهای نفس لوامه، از این گذرگاه با موفقیت عبور میکنند و توفیق بنده صالح خدا بودن را به دست میآورند.
معارف اسلامی مالامال است از پندهای ارزشمندی که اگر به آنها توجه شود، رسیدن به مرحله اخلاقمداری، به آسانی امکانپذیر خواهد شد. اولین و مهمترین اصل در این وادی، فراگیری اخلاق اجتماعی است. اخلاق اجتماعی میدان وسیعی دارد ولی اثرگذارترین بخش آن، به کارگزاران نظام حکومتی جوامع مربوط میشود. اگر حاکمان، به اخلاق اجتماعی مجهز باشند و آن را کاربردی کنند، در مدیریت جامعه توفیق بسیار بالائی به دست خواهند آورد. مهمتر اینکه به موجب اصل تجربه شده «الناس علی دین ملوکهم» اخلاقمداری حاکمان موجب رواج اخلاقمداری در میان مردم خواهد شد.
بدون تعارف و مجامله باید اعتراف کنیم که در دهههای اخیر اگر شاهد سقوط تدریجی اخلاقمداری حتی در بدنه جامعه خودمان هستیم، به این دلیل است که اخلاق در کارگزاران نظام حکومتیمان رو به افول بوده و هنوز هم هست. منازعات میان جناحهای سیاسی و مسئولان ردههای مختلف حکومتی را کوچک نشمریم. مناظرههای پرتنش و سرتاسر بدگوئی و منفیبافی و حتی تهمت و ناسزا گفتن به همدیگر در بالاترین ردههای مسئولیتی را در انتخابات ریاست جمهوری که متأسفانه از سال 84 باب شد و در 88 به اوج رسید و ادامه یافت بیشترین تأثیر ضداخلاقی را در جامعه برجای گذاشتند. علاوه بر این تأثیر منفی، راه را برای گستاخی عناصر فراری که به دلیل خیانتهای بزرگشان به ملت در دوران رژیم منحط و فاسد پهلوی اموال ملت را غارت کردند و در اروپا و آمریکا مشغول عیش و نوش هستند فراهم ساختند. این، بزرگترین ظلمی بود که به انقلاب، نظام، شهدا و مردمی شد که دار و ندار خود را برای کوتاه ساختن دست استعمار و ریشهکن ساختن استبداد به میدان آوردند و از هیچ تلاش و کوششی برای حفاظت از استقلال کشورشان کوتاهی نکردند.
این عوارض منفی و این ظلم بزرگ، نتیجه فاصله گرفتن کارگزاران از اخلاقمداری است. در مردم اگر ایرادی مشاهده میشود، قبل از هر چیز باید کسانی را سرزنش کرد که با منازعاتشان، راه را برای پیدایش این ایرادها هموار ساختند. دیروز که سالروز شهادت مولیالموحدین حضرت علی علیهالسلام بود، باید به ما یادآوری کرده باشد که گذشت آن حضرت، درس بزرگ زندگی هر حاکمیتی برای زمامداران مسلمان در هر زمان و هر مکان است. واقعاً ما چه مقدار از سفارش امیرالمؤمنین به فرزندان خود که فرمود با قاتل من مدارا کنید و از غذائی که به من میدهید به او هم بدهید و اگر من زنده ماندم، عفو و گذشت کردن را بر هر چیز دیگر نسبت به او ترجیح میدهم را عمل میکنیم که مدعی پیروی از او هستیم؟! با این روش نامتجانس با سیره مولا که ما داریم، چگونه میتوانیم خود را پیروان آن حضرت بدانیم؟ ما نهتنها با عفو و گذشت علوی نسبتی نداریم، بلکه خود را محور حق میدانیم و هرکس بگونهای غیر از آنچه ما میخواهیم فکر کند او را با انواع انگها و برچسبها متهم و رمی و طرد میکنیم.
در ایام باقیمانده از ماه مبارک رمضان که امام خمینی آن را ماه ضیافت تَرک نامیدند، تلاش کنیم اخلاقمدار باشیم و خودمحوری را کنار بگذاریم. لازمه اخلاقمدار بودن، برای دیگران هم حق اظهارنظر قائل بودن، اصل برائت را درباره دیگران جاری ساختن و خود را نیازمند استفاده از آراء همگان دانستن است، همان توصیههائی که امیرالمؤمنین علیهالسلام به مالک اشتر به هنگام گماردن او به عنوان والی مصر فرمودند. تا چنین نشویم، نمیتوانیم مدعی حکمرانی از جنس حکمرانی علوی باشیم.