به گزارش جماران؛ حسن نمکدوست، استاد روزنامهنگاری، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
«دراین شرایط بحرانی که همه اخبار حول بحث کرونا و آثار مخربش براجتماع و اقتصاد و فرهنگ و... قوام مییابد، گاهی این پرسش مطرح میشود که دراین اوضاع بد و بحرانی چطور میتوان «خبر خوب» تولید کرد؛ خبری که امیدبخش باشد اما دوراز واقعیات هم نباشد؟
در«روزنامهنگاری بحران» یا بطور کلیتر در روزنامهنگاری، اساساً ما به دنبال «خبر خوب» یا «خبر بد» نیستیم. اصل و اساس در روزنامهنگاری بحران این است که اخبار را براساس ارزشهای خبری انتخاب و تلاش کنیم در حد امکان این گزینش «دقیق»، «درست»، «جامع»، «منصفانه»، «بیطرفانه» و «متوزان» باشد. واقعیت این است که در وضعیتهای بحرانی نکات دیگری به اصول روزنامهنگاری اضافه میشود که باید نسبت به عملیاتی کردن آنها حساسیت بالایی داشت.
مواجهه با بحران سه مرحله دارد؛ نخست «قبل از بحران»، دوم «حین بحران» و سوم «پس از بحران» است. وقتی ویروس کرونا در چین شایع شد، همه رسانههای دنیا وارد مرحله پیش از بحران شدند، این در حالی است که رسانهها در چین به محض شایع شدن این ویروس در مرحله «حین بحران» قرار گرفتند.
طبیعتاً عرصه روزنامهنگاری ما نیز به تبع اصول روزنامهنگاری بحران در مرحله «پیش بحران» میبایست تمهیداتی در دستور کار خود قرار میداد و از زبان کارشناسان و متخصصان هشدار و آگاهی لازم را به جامعه ارائه میکرد که برای ممانعت از فراگیر شدن ویروس کرونا چه نکاتی را باید رعایت کرد.
اما در مرحله «بروز بحران» که اکنون ما در این شرایط بسر میبریم یکسری اصول برای روزنامهنگاری بحران وجود دارد؛
نخست آنکه، نباید به سراغ خبرها و موضوعاتی برویم که نه تنها راهگشا و آگاهیبخش نیست بلکه به وحشت، هراس، پرخاشگری، عصبیت و نگرانیهای بیش از حد جامعه میانجامد. ارائه برخی از اطلاعات، در شرایط عادی خدشهای به مدیریت جامعه وارد نمیکند، اما در شرایط بحرانی، ارائه این جنس از اطلاعات، مدیریت بحران را میتواند با مشکل جدی مواجه کند. بنابراین از طرح این دست از اطلاعات باید تا حد ممکن خودداری کنیم تا در زمان مشخص به آنها پرداخته شود. به عنوان مثال میدانیم که جامعه پزشکی ما سخت در حال فعالیت و تلاش برای درمان بیماران مبتلا به کرونا است، دراین فضا، انتشار اطلاعاتی در خصوص عملکرد ناکارآمد جامعه پزشکی در بحران های گذشته، نه تنها راهگشا نیست بلکه مدیریت بحران را دشوار خواهد کرد. وقتی یک جامعه ای با بحران مواجه است، طبیعتاً زمان مناسبی برای پرداخت به مسائل گذشته نیست؛ حتی اگر آن نقد کاملاً بجا هم باشد. چرا که یک رسانه یا یک روزنامهنگار باید زمان طرح بحث را مدنظر قرار دهد. این نکته بدان معنا نیست که باید انتقاد را فراموش کرد، بلکه به این معنا است که باید بر آن نوع از انتقادها متمرکز شد که به پیشبرد امر مدیریت بحران کمک میکند.
نکته دوم، «انگ زدن» است. برای مثال در جریان شیوع ویروس کرونا، گاهی شنیده میشد که مردم فلان منطقه باعث شیوع این بیماری شدهاند. واقعیت این است که طرح چنین موضوعاتی هیچ کمکی به حل بحران نمیکند جز اینکه مردم را در برابر یکدیگر قرار دهد. این قبیل اقدامات اساسا حتی میتواند نظم اجتماعی را نیز برهم زند.
سوم اینکه، دروغ و شایعه از آن دست اطلاعاتی است که باید نسبت به آنها حساسیت بسیار داشت؛ چرا که شرایط بحرانی یکی از مهمترین بسترها برای بروز شایعات است و در این فضا، اخبار کذب و شایعات به صورت سیلآسایی در شبکههای اجتماعی و انواع پلتفرمهای آن سرازیر میشود که البته چنین اتفاقی در شرایط بحرانی کاملاً طبیعی است و مردم خواهناخواه به بازنشر و بازتولید این جنس از اطلاعات و شایعهها کمک میکنند. البته نباید مردم را برای چنین برخوردهایی سرزنش کرد.
بنابراین، در کار روزنامهنگاری، باید بسیار مراقبت داشته باشیم که نه تنها اسیر جو نشویم بلکه راستی آزمایی کنیم و بدون در نظرگرفتن جوانب و ابعاد مختلف یک مسأله، به انتشار اخبار اقدام نکنیم. ما اهالی روزنامهنگاری، در شرایط بحرانی خود نباید به کاراکترهای شایعهساز و عصبی بدل شویم؛ بلکه باید پیوسته اخبار را با مستندات چک کرده و راستیآزمایی کنیم و پس از اطمینان از صحت، خبر و اطلاعات خود را نشر دهیم. کار روزنامهنگاران در شرایط بحران دقت بیش از پیش است نه صرفاً ارائه اطلاعات. اگر پیش از این، در شرایط عادی، یک واحد دقت میکردیم در شرایط بحرانی باید ۱۰ واحد دقت کنیم و نسبت به درستی محتوایی که منتشر میکنیم، اطمینان کامل کسب کنیم؛ چرا که بیدقتی در کار اطلاعرسانی، به شرایط بحرانی دامن خواهد زد.
به عنوان مثال، به تازگی یکی از پزشکان محترم در ویدیویی، از دارویی خاص برای درمان کرونا صحبت کرد. اما آیا ما به عنوان جامعه روزنامهنگار، صلاحیت انتشار اظهارنظرهای این پزشک محترم را داریم؟ واقعیت این است که صحت اثرگذاری یک دارو، برای درمان بیماری کرونا یا هر بیماری دیگری، باید به تأیید جامعه پزشکی برسد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که در شرایط بحران، اخبار و اطلاعات باید ابتدا با منابع تخصصی چک و پس از آن منتشر شود. جامعه درمان بنا بر استانداردها و پروتکلهای خود باید اثرگذاری این دارو را تأیید کند. انتشار این ویدئو و محتوای آن توسط جامعهروزنامهنگاری، پیش از اینکه این تأیید حاصل شده باشد، میتواند مردم را در برابر جامعه پزشکی قرار دهد؛ چرا که شاید عدهای به اشتباه تصور کنند که دارویی وجود دارد اما وزارت بهداشت از توزیع عمومی آن خودداری میکند؛ که بخشی از این سوءبرداشت مردم میتواند ناشی از ناآگاهی برخی از ما از اصول روزنامهنگاری بحران باشد.
چهارم اینکه، اغلب در شرایط اضطرار و بحران، ایثارها و فداکاریهای گروه های خاص و درگیر کمتر دیده میشود و کمبودها و کاستی ها برجستهتر و بیشتر نمایان میگردد که البته چنین پدیداری تا حدی طبیعی است. اما این در حالی اتفاق میافتد که در کنار بحران ها و اضطراب ها همواره تلاش های شبانه روزی و از خودگذشتگیهای بسیاری وجود دارد. بنابراین، در روزنامهنگاری بحران نباید این تلاشها را نادیده انگاشت. شاید به این معنا، بتوان از تولید «خبر خوب» در شرایط بد و بحرانی حرف زد. اخبار مربوط به ایثار و فداکاری گروههای درگیر یک بحران، بخشی از واقعیت هستند و باید انتشار آنها را نیز در دستور کار قرار داد تا تمام واقعیت به درستی انعکاس یابد .
اما پرسشی که در این فضا مطرح میشود این است که چقدر رسانههای ما بویژه روزنامه نگاری ما توانست براساس این پروتکل ها عمل کند؟ به اعتقاد من، تعطیلات عید نوروز، یک فرصت طلایی برای جامعه روزنامه نگاری ما بود؛ البته منظور از جامعه روزنامه نگاری، صرفاً روزنامه نگاری مکتوب نیست بلکه تمامی انواع رسانه های جریان اصلی اعم از خبرگزاریها، رسانههای آنلاین و... را نیز در برمیگیرد.
رسانه های جریان اصلی، در پویش ملی مبارزه با ویروس کرونا به عنوان یک مسأله ملی و جهانی می توانستند به نوعی اعتبار خود را بازیابند؛ اما متأسفانه آنچنان که انتظار میرفت برخی از ما در اجرای پروژه روزنامه نگاری بحران، موفق عمل نکردیم. روزنامهنگاران جریان اصلی با همه پلتفرم های آن می توانستند به عنوان منبع قابل اعتماد و اتکا در برابر رسانهها و شبکههای اجتماعی قرار بگیرند؛ اما متأسفانه این کار به درستی و تمام و کمال انجام نشد. با این حال از آنجا که به نظر می رسد این بحران تا مدتی ادامه داشته باشد میتوان گفت که این فرصت برای روزنامه نگاری جریان اصلی همچنان وجود دارد. اکنون هم میتوانیم به نقطه قابل اتکا و اعتماد در جریان اطلاعرسانی بدل شویم. این مهم از رهگذر عمل کردن بر اساس پروتکل های روزنامه نگاری بحران محقق می شود.»