به گزارش جماران؛ ابوالفضل فاتح در یادداشتی نوشت:
«تونل تاریک و زوایای مبهمی که بشریت با بحران کرونا وارد آن شده است، قدری دیرتر از پیش بینی های اولیه به انتهای خود خواهد رسید. این تجربه خسارت ها و هزینه های عظیمی داشته و قطعه ای جاودان از تاریخ است که پر از رخدادهای تلخ و شیرین و تجارب مثبت و منفی است و همچون دوران جنگ های بزرگ، لحظه لحظه این دوران مورد قضاوت خواهد بود. آنچه می ماند درس ها و عبرت هاست. در این حال شاید بتوان گفت که شیوع این بیماری، برگه ی خالی و سفیدی پیش روی همگان قرار داد تا صرف نظر از گذشته، از نو آغاز کنند و از نو خود و اندیشه ها و عملکرد خود را مورد سنجش قرار دهند.
به نظر می رسد در آینده، چهار پرسش مهم در پیش روی عملکرد هر یک از ما در این برهه ی تاریخی خواهد بود:
چه گفته ایم؟
چه کرده ایم؟
چه نتیجه ای گرفته ایم؟
و همه این سه پرسش در قالب یک پرسش مهمتر معنی خواهد یافت و آن اصل مهم این است:
در این فرآیند، کرامت انسانی و عقلانیت اخلاقی چه منزلتی داشته است؟
الف: چه گفته ایم؟
«چه گفته ایم» ناظر به تحول در سیر ادبیات حاکمان و دولتمردان و دانشمندان و روشنفکران و رهبران مذهبی وغیر مذهبی و آحاد مردم است.
بسیاری از حکومت ها و جریانات مختلف ارزیابی مناسبی از بزرگی و اهمیت کرونا نداشتند. لذا ابتدا بیان داشتند که کرونا موضوعی جدی نیست. به این بسنده نکرده و اقدام مناسبی هم صورت ندادند. بعضا هم دیدگاه های حاشیه ای و گیج کننده ارائه شد. همین نگاه به شدت روی عملکرد به هنگام ارگان های حکومتی و آماده باش بدنه اجتماعی و طرفداران جریانات فکری و سیاسی و نهادهای مدنی و مذهبی تاثیر منفی گذاشت. عملکردهای غیرشفاف باعث شد تا برخی حکومت ها متهم به پنهانکاری، درغگویی و ترجیح سیاست بر درک واقعیت شوند. فراموش نکنیم که سخن نخست و عبارات کلیدی هر سیاستمدار یا رهبر فکری و مذهبی و یا یک شخصیت علمی، بیانگر نگرش و رویکرد او و الهام بخش پیروان و حامیان اوست. جریاناتی را می شناسیم که دچار تناقضات شناختی، معرفتی و عملکردی و بیانی شده اند. هر یک از ما که سخن یا ارزیابی و عملکرد اولیه مان درست نبوده به دشواری می توانیم اقدامات بعدی خود را در چشم و دل مردم بنشانیم مگر آنکه دلیل قانع کننده ای برای ارزیابی های نادرست یا ضعف خود ارائه داده و یا به روشنی عذرخواهی کرده و جبران نماییم. باید بیاموزیم صریح، شفاف، علمی و کاربردی و مسئولانه سخن بگوییم و پیامدهای آن را بپذیریم.
ب - چه کرده ایم؟
«چه کرده ایم» سنجه ی بسیار مهم بعدی خواهد بود و ناظر به همه اقداماتی است که طی بحران هر یک از ما یا نهادها و یا حکومت ها به انجام رسانده ایم. اقداماتی که شامل استراتژی، سیاست، برنامه، مدیریت و نقشی است که درقبال بحران، و درباره مردمان درگیر در بحران و همچنین اقدامات و پیش بینی هایی است که برای آینده داشته ایم. آیا همه امکانات و ظرفیت های خود را بسیج کرده ایم ؟ آیا از انسجام و قدرت تصمیم گیری و شتاب اجرای مناسب برخوردار بوده ایم یا کوته بینی ها و ساده انگاری ها و شکاف های حاکمیتی و سیاسی و دعواهای شخصی و سلیقه ای مانع تصمیم گیری صحیح شده و به آشفتگی ها دامن زده و مردم را قربانی کرده است؟
ج - چه نتیجه ای حاصل شده و برای آینده چه اندیشیده ایم؟
پرسش دیگر شامل همه آن چیزی است که پس از فرونشستن طوفان کرونا و به زبان آمار و به چشم تیزبین نقادان بر جای می ماند. زمانه و آمار، روزی حقایق را آشکار خواهد ساخت و دروغ های احتمالی برملا خواهد شد. چه تعدادی از مردم مبتلا شدند؟ چه تعدادی از مردم قربانی شدند؟ با مادران و پدران خود که ذخیره ی عاطفی و انسانی ما بودند، چه کردیم؟ با زندانیان چه کردیم؟ با گرفتاران خود چه کردیم؟ چه کسانی و به چه دلیل پنهانکاری کرده و مانع تصمیمات به هنگام و حیاتی شدند و چه کسانی همت و آبروی خود را مصروف حقیقت نمودند؟ تا چه اندازه تمهیدات و پیش بینی ها درست و مسئولانه بوده است؟ دوران بازیابی کشور تا چه مدت به طول انجامیده است و تا چه اندازه حکومت ها و نخبگان و ملت ها توانسته اند دوران پسا کرونا و تاثیرات وسیع آن بر فرهنگ و اخلاق و سبک زندگی و آموزش و بهداشت و علم و دیگر ابعاد مختلف اجتماع، اقتصاد و سیاست و روابط بین الملل و صلح و جنگ را پیش بینی کرده و خود را برای آن آماده سازند؟ چه بر سر مردم به ویژه طبقات ضعیف تر آمد؟ و برای فقر و رکود پس از کرونا چه اندیشه کرده ایم؟ ظرفیت های ملی مان تا چه اندازه بود؟ بزرگ ماندیم یا خرد شدیم؟ با توجه به وجود شواهدی بر تکرار حوادث بیولوژیکی فراگیر طبیعی و دست ساز در سطح جهان در آینده و تاثیر آن در نظامات بین المللی، تا چه اندازه به اراده ملی و ساختار مدنی لازم برای ایجاد آمادگی جهت مقابله با چنین بحرانهایی دست یافته ایم تا دوباره گرفتار تاخیر یا غافلگیری نشویم؟
د - تا چه اندازه اخلاق را ترجیح داده ایم؟
آموختیم که همه ضعیفیم و هنوز خلقت برای غافلگیری بشر و همه قدرت های جهانی رازهای فراوان دارد. آموختیم ایمان و عواطف به ما استحکام و شکیبایی و امید می بخشد. آموختیم باید آماده بود و سازماندهی داشت و تمرین کرد. آموختیم در این میان علم نقشی تعیین کننده دارد و آموزش اجتماعی به ویژه در حوزه بهداشت سرنوشت ساز و کلیدی است. بحران کرونا نشان داد که تیغ ادعاهای توخالی دیگر نمی برد. و محرز شد که آشفتگی سمی مهلک است و بی دردی مصیبتی مضاعف و بدون هماهنگی در سطوح عالی حکومت و همراهی نخبگان و ملت ها نمی توان به نتیجه مطلوب رسید. برخی فرصت آن را یافتند تا توان ملی خود را به منصه ظهور برسانند و صحنه های جاودان از خلاقیت، انسانیت و سرعت و شتاب تصمیم گیری و بسیج امکانات را بیافرینند و زیباترین لحظات نجات انسان های دردمند و یا نگران را بیافرینند و البته بسیاری نیز در برابر چشمان ملت های خود ضعف در استراتژی، برنامه و ساختار و مدیریت را هویدا ساختند. گروهی از نهادها و جریانات سیاسی و مذهبی انسجام شناختی، معرفتی و عملکردی خود را نشان دادند و شاهد فتاوی پیشرو از مراجع تراز اول بودیم و البته گروه هایی نیز کندی درک و سستی استدلال های خود را به نمایش گذاشتند، برخی نیز به خرافه پناه بردند و برخی لاف زدند و برخی فارغ از رنج های مردم، عقده گشایی و فرصت طلبی کردند و در فکر بهره وری های سیاسی یا اختلافات مذهبی و یا منافع باندی و شخصی برآمدند و با بحران و نگرانی های عاطفی و طبیعی مردم، تجارت کردند.
تا این لحظه، خرابکاری و عملکرد ضعیف برخی توسعه یافته های قدرتمند، بارگناه و آشفتگی های دولت های کمتر قدرتمند را تا حدی می پوشاند، البته قدرت ها و جریاناتی هم بوده اند که در عمل برای حفظ جان انسان ها هر چه داشته اند به صحنه آورده اند. بی تردید این برگ از تاریخ، جاودانه می ماند و دستمایه بسیاری از تحلیل ها و برخوردهای سیاسی و اجتماعی خواهد شد. همه ماندگار می شوند، خواه نیک، خواه بد و عیارها سنحیده می شود. آن که گفت یکایک انسان ها مهمند و آن که گفت چرخ اقتصاد مهم تر است، و آن که به جای تمرکز بر مسائل اصلی بر مسائل حاشیه ای تمرکز کرد، همه در معرض قضاوت خواهند بود. همه باید مراقب آنچه می گوییم و آنچه می کنیم و میراثی که بر جای می گذاریم باشیم. حاصل جمع آن سه پرسش عیارها را تعریف خواهد کرد و البته آن سه پرسش خود در برابر یک پرسش بزرگتر سنجیده خواهد شد؛ در آنچه گفته ایم و به انجام رسانده ایم، تا چه اندازه اخلاق و کرامت انسانی را بر سیاست و اقتصاد و منافع و عافیت ترجیح داده ایم؟ آنها که نمره نازلی گرفته باشند باید خود را برای چالش های سختی روبرو کنند وآنان که نمره مطلوبی بگیرند در نزد وجدان خود و جامعه سرفراز خواهند بود و به سهم و توان خود نقشی موثرتر در عصر فکری پساکرونا و نظم منطقه ای و جهانی پسا کرونا ایفا خواهند کرد. از هم اکنون به پاسخ این پرسش ها و آن پرسش بزرگ تر بیاندیشیم و تا تناقضات گریبانگیر نشده و تا فرصت هست خود و رویکردهایمان را تصحیح کنیم و آینده را درست بنا نهیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ابوالفضل فاتح
12 فروردین 1399»