به گزارش جماران؛ علی مطهری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در یادداشتی نوشت:
«گرچه با سختیها وارد سال 1399 میشویم ولی بعید نیست که این سال، سالی رو به آسانی باشد؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید «انّ مع العسر یسرا» همراه با سختی آسانی است. این، قانون طبیعت و عالم است که اگر در سختیها صبر و تحمل و برخورد حکیمانه و به دور از کفران نعمت داشته باشیم، خداوند راه آسانیها را باز میکند. سختیها و شداید سازنده فرد و ملتهاست. ملتهایی که سختی ندیدهاند، آبدیده نمیشوند و ای بسا که با یک حادثه طبیعی یا حمله دشمن منقرض شوند. ملت ایران در طول تاریخ، خصوصا در 40 سال پس از انقلاب اسلامی با سختیهای زیادی مواجه شده و چون راه خود را براساس ایمان و عقیده انتخاب کرده است، در مقابل این سختیها و شداید مانند جنگ و تحریمها و حتی بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله به خوبی مقاومت کرده و مانند فولاد آبدیده شده است. امیدوارم خداوند پاداش این ملت را با آسانیهایی در سال 99 ارزانی بدارد. البته روشن است که طبق بیان قرآن کریم، خداوند وضع ملتی را تغییر نمیدهد تا زمانی که آن ملت وضع خود را از نظر خصلتهای اخلاقی و رفتار تغییر دهد. جهان خلقت جهان علت و معلول و جهان عمل و عکسالعمل است. اگر میخواهیم وضع ما در فرهنگ و اقتصاد و سیاست تغییر کند، باید عمل درست فرهنگی، اقتصادی و سیاسی انجام دهیم.از نظر من اینکه تندروهای سیاسی به هرحال و با غیبت اکثریت مردم و در یک شرایط خاص در انتخابات مجلس پیروز شدند، یک نقطه مثبت برای کشور است. زیرا تا امروز آنها به امید شکستدادن دولت و به طور کلی رقیب سیاسیشان نیروی خود را بر کارشکنی در اجرای برجام و حلنشدن مسئله FATF و اخلال در سیاست خارجی متمرکز کرده بودند، ولی اکنون که خود مسئولیت بخشی از حکومت را بر عهده میگیرند و با واقعیات اداره کشور روبهرو میشوند، به عقیده من به تدریج رویکرد مثبتی نسبت به احیای برجام، پذیرش سازوکار FATF و بهبود سیاست خارجی پیدا خواهند کرد. آنها این محدودیتها را برای رقیب میخواستند نه برای خود، بنابراین دست به کار خواهند شد. به همین جهت شاید مصلحت این باشد که ریاستجمهوری آینده نیز در دست همینها باشد تا مشکلات خارجی و داخلی کشور سریعتر حل شود. اگر بیرون از قدرت دولت بمانند باز کارشکنی خواهند کرد. البته این وضع قطعا به آزادیهای اساسی و رعایت حقوق شهروندی در کشور آسیب میزند زیرا این گروه، ارزشی برای این امور قائل نیستند و منطقشان این است که برای حفظ نظام هرکاری میتوان کرد. ولی به نظر من در شرایط ویژه فعلی چارهای جز این نیست که دولت و مجلس را به آنها بدهیم تا با پیوندی که با نهادهای انتصابی دارند و از طرفی، دیگر رقیبی پیشروی خود و انگیزهای برای کارشکنی ندارند، با انگیزه کارآمد جلوهدادن خود مشکلات کشور را حل کنند. بعدا باید فکری به حال آزادیهای اساسی و حقوق شهروندی کرد. فعلا از این چاه دربیاییم تا بعد آن چاله را پر کنیم.»