اخیراً متنی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که نشاندهنده اِعمال برخی از تغییرات در کتاب تاریخ مدارس و در خصوص روابط تاریخی ایران با روسیه است. برخی از منتقدین نوشتهاند که این تغییرات در جهت تطهیر سابقه روسیه در ایران است. ولی بنده میخواهم از زاویه دیگری به این تغییرات نگاه کنم. این اتفاق یک فرصت مناسب برای نقدی جدیتر بر درس تاریخ و کلاً علوم اجتماعی در ایران است.
به گزارش جماران، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
اخیراً متنی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که نشاندهنده اِعمال برخی از تغییرات در کتاب تاریخ مدارس و در خصوص روابط تاریخی ایران با روسیه است. برخی از منتقدین نوشتهاند که این تغییرات در جهت تطهیر سابقه روسیه در ایران است. ولی بنده میخواهم از زاویه دیگری به این تغییرات نگاه کنم. این اتفاق یک فرصت مناسب برای نقدی جدیتر بر درس تاریخ و کلاً علوم اجتماعی در ایران است.
پیشتر گفتهام که یکی از اموزشهای لازم در مدرسه، تاریخ و علوم اجتماعی است ولی این درسها آن قدر جهتدار و غیر علمی مطرح میشود که برخی از معلمان ضمن آموزش آنها، محتوای آن را نقد میکنند و نظر درست را به دانشآموز میگویند. و این برای نظام آموزشی ما یک نقطه ضعف مهم است. نتیجه آن بیعلاقگی دانشآموزان به این درسها است.
ابتدا ببینیم که تغییرات اعلام شده بر حسب انچه در فضای عمومی منتشر شده چگونه است:
"چاپ ۹۶ : «تبریز، این شهر کهن، مرکز فرماندهی خطَ مقدَمِ دفاع در برابر دستدرازیهای همسایه شمالی ایران، یعنی روسیه بود»
سال ۹۷ این جمله حذف شده است.
چاپ ۹۶: «روسیه چشم طمع بر آذربایحان دوختهبود.»
چاپ ۹۷ : حذف!!!
چاپ ۹۶ : "روسها" مثل مور و ملخ در شهر پراکنده شدند.
چاپ ۹۷: "سپاه روس" مثل مور و ملخ...
چاپ ۹۶ : دیری نگذشت پرچم روسها در خاک آغشته به خون بیگناهان به اهتزاز درآمد.
چاپ ۹۷: دیری نگذشت که این منطقه به تصرف سپاه روس درآمد.
چاپ ۹۶ : نگاه فزونخواهانه و دهشتبار روسها به فراتر از اینها دوختهشدهبود.
چاپ ۹۷ : حذف"
با ملاحظه این تغییرات متوجه میشویم که در اصل هیچ تغییری داده نشده است؛ زیرا محتوای قبلی با پیشفرض گرایش ضد خارجی از جمله روسها نوشته شده بود و اکنون با گرایش به نسبت مثبت نسبت به روسها اصلاح شده است. از این نظر که هر دو متن واجد گرایش و پیشفرض هستند تغییر نکرده است.
میتوان نتیجه گرفت که سایر مطالب کتاب تاریخ در باره کشورهای دیگر نیز متأثر از همین پیشفرضها است و اعتبار ندارد. در واقع، اینگونه تاریخنگاری به معنای آن است که تاریخ در خدمت سیاست روز است و نه در بند حقیقت.
اتفاقاً برخی از تغییرات رخ داده جالب و مثبت هم هست. مثلاً کلمات بیگانهستیزی آن کم شده است ولی این تغییرات به شرطی خوب است که در باره همه کشورها یکسان اجرا شود. چه دلیل دارد که برای آموزش تاریخ بخواهیم دانشآموزان خود را بیگانهستیز یا خشونتطلب و انتقامجو بار بیاوریم. حالا روسها صد سال و دویست سال پیش یک کارهایی کردهاند چرا باید آنها را زنده کنیم؟
آیا مردم هند هم حق دارند درباره ایرانیان از تجربه خودشان با نادر یاد کنند؟
آیا گرجیها باید به ایرانیان از دریچه رفتار آقا محمدخان و صفویان نگاه کنند؟
این نحوه آموزش تاریخ زشت و دارای اثرات مخرب است. بنابراین تغییرات رخ داده در برخی موارد مثبت است ولی بر پایه یک درک غلط استوار است. باید همه کتاب تاریخ را از این دشمنانگاریها زدود و نگاه فرزندانمان را به آیندهای مسالمتآمیز همراه با احترام به سایر ملل جلب نمود. متأسفانه برخی از منتقدین نیز دقیقاً در چارچوب نظام آموزشی فعلی نقد میکنند و تنها تفاوتشان این است که معتقدند به جای فلان ملت یا دولت، باید علیه فلان یا بهمان دولت و ملت دیگر نوشت.