به گزارش جماران؛ روزنامه ایران نوشت: حملات و انتقادات اصولگرایان علیه دولت توقفناپذیر است. در پاسخ به این حملات به دو نکته میتوان اشاره کرد؛ پیش از پرداختن به آنها باید گفت که این دولت مثل هر پدیده دیگری نقاط ضعف و قوتی دارد و چنین نیست که کسی بخواهد آنها را نادیده انگارد. ولی آیا مسئولیت کامل مشکلات متوجه دولت است یا میباید سهم هر بخش حکومت را در این مسئولیتها روشن کرد؟ منظور از این کار گرفتن گریبان این و آن نیست، بلکه فهم دقیق ماجرا برای رفع مشکل است. این روزها دو موضوع در فضای عمومی برجسته شده است که باید آنها را از حیث مسئولیتپذیری دستاندرکاران تحلیل و نقد کرد. یکی خبر منتشره از سوی خبرگزاری رویترز درباره کشته شدن هزار و 500 نفر در جریان حوادث آبان ماه در ایران است و دیگری عدم تصویب FATF در مجمع تشخیص مصلحت است که با توجه به نزدیک شدن زمان برگزاری اجلاس دورهای مربوط به آن و احتمال قرار دادن ایران در لیست سیاه این اجلاس، باید به عواقب آن بیشتر فکر کرد.
تردیدی نیست که خبر رویترز به لحاظ حرفهای ایرادات جدی دارد. درست است که خبرگزاریها در مواردی از قول منبع ناشناس خبر را نقل میکنند، ولی این اخبار باید با قراین موجود تطابق داشته باشد. اصولاً چنان جلسهای که از قول منبع آن خبرگزاری نقل شده نمیتوانسته درست باشد، زیرا اخبار این جلسات در این حد و اندازه به سرعت علنی میشود و مهمتر از آن شواهد عینی برای چنین تعداد تلفاتی وجود ندارد، چون با وجود اینترنت و شبکههای اطلاعرسانی به سرعت میتوان به ابعاد ماجرا پی برد.
ولی این خبرسازیها در درجه اول قرار اهمیت ندارد. آنچه برای ما مهم است، توجه به مسئولیت این گونه خبررسانیها در داخل کشور است. آیا دولت متولی این حد از محدودیتهای خبری در کشور است؟ صدا و سیما که مهمترین رسانه کشور است تا چه حد در شفافسازی خبری موفق بوده است؟ نه فقط این مورد، بلکه در بیشتر زمینههای سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی نقش اول قدرتهای غیر پاسخگو ولی مؤثر را میتوان دید.
مورد دوم تصویب FATF در مجمع تشخیص مصلحت است. برای این منظور کافی است به سخنان دبیر این مجمع توجه کنیم که گفته است: «لوایح FATF هماکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی است... هنوز چیزی نمیتوانم درباره آن بگویم... هنوز مشخص نیست... نمیتوان زمان پایان را به طور مشخص اعلام کرد... پس از بررسیهای لازم در آینده درباره لوایح FATF صحبت خواهم کرد.»این حرفها فقط اثبات عدم توجه به مسئولیت خطیر آن نهاد را نشان میدهد. مجمعی که کار چندانی جز اظهار نظر در این موارد ندارد چگونه یک سال کمی بیشتر یا کمتر، موضوع به این مهمی را معطل میکند و نظام بانکی و ارتباطات پولی کشور را در وضعیت گروگان قرار میدهد و هیچ توجهی هم به درخواستهای دولت برای تصویب این لوایح نمیکند؟ این نهایت بیمسئولیتی در عین قدرتمندی است. اگر فردا یا امروز نتوان غذا و دارو خرید و وارد کرد مردم آن را از چشم دولت میبینند، در حالی که ریشه مسئولیت آن به چنین تصمیماتی مربوط میشود.
واقعیت این است که حکومت یک پدیده کلی و اجزای آن مرتبط با یکدیگر هستند، مردم هم کمابیش همین طور تحلیل میکنند. در حالی که برخی افراد درون ساختار رسمی قدرت، گمان میکنند میتوانند حساب رفتار خود را از دیگران جدا نمایند. میتوانند تصمیم بگیرند ولی مسئولیت نپذیرند و نتایج بد و خطرناک تصمیمات خود را به زمین دولت بیندازند و از این آب گلآلود ماهی خود را در انتخابات صید کنند! چنین مباد!