به گزارش جماران،گفت وگو روزنامه آفتاب یزد با موهبتی استاندار سیستان و بلوچستان را در ادامه می خوانید:
در خصوص توسعه مکران، سوال مشخص من این است که از سال گذشته تاکنون چه پیشرفتی در این موضوع اتفاق افتاده و اینکه آیا اصلا تغییراتی ایجاد شده؟
ستاد توسعه سواحل مکران در مقطعی ایجاد شد که دبیر این ستاد وزارت دفاع بود که نیروی دریایی ارتش در توسعه سواحل اقدامات بسیار مهمی را انجام داد. نیروی دریایی ارتش پایگاه شکاریاش در آنجا بود و دریادار سیاری خودش علاقه خاصی به این سواحل داشت. زیر ساختهای لازم در این مسیر در آن زمان وجود نداشت. با این حال دولت و رهبری توجه زیادی به این موضوع داشتند. بزرگراه چابهار پسابندر در زمان سفر رهبری مورد توجه ویژه قرار گرفت که از بندرعباس شروع میشد و هنوز در سیستان و بلوچستان در قطعههای مختلفی در حال پیشرفت است اما هنوز توقع ما را برای بهرهبرداری برآورده نکرده است.
سواحل مکران و توسعه آن یک ماتریکسی است که هم مزیت سواحل و هم زیر ساختهای لازم برای پشتیبانی آن لازم است. تصمیمات در مقاطع مختلف در این خصوص به جهت هم افزاییهای لازم کامل نبوده و در نتیجه اثربخشی لازم را نداشته است. مثلا منطقه آزاد چابهار که 25 سال از عمرش میگذرد هنوز مرز دریایی هوایی و زمینی ندارد ضمن اینکه سند توسعهای برای این سواحل تدوین نشده است. سند خطرات دریایی در همین دولت بر روی آن کار شد و سند توسعه سواحل مکران هم با پیگیریهای صورت گرفته امسال تهیه شد.
این فرآیند و زنجیره تا کامل نشود اقدامات موضعی صورت گرفته شاید به صورت مسکن تاثیرگذار باشد اما دیگر توسعه را به دنبال ندارد توسعه زمانی محقق میشود که همه زوایا مورد توجه جدی قرار بگیرد.
یعنی به نظر شما بحث محرومیت زدایی در استان منوط به تحقق شرایطی است که گفتید و تا اتفاق نیفتد این محرومیت زدایی اتفاق نمیافتد درسته؟
دقیقا. توسعه سواحل مکران پروژههای مختلفی را کلید زده که مزیت مهم این سواحل وجود بندر اقیانوسی چابهار است که دولت برای توسعه آن 1 میلیارد دلار هزینه کرده است.
ظرفیت بندر از 2 و نیم میلیون تن به 8 و نیممیلیون تن رسید و در فاز 2 میتواند به 15میلیون تن هم برسد اما آیا اگر بندر ظرفیت 15 میلیون تن پیدا کند، میتواند از لحاظ تخلیه و بارگیری فعالیت داشته باشد؟ به تنهایی و بدون زیرساخت لازم قطعا خیر.
مثلا چه نوع زیرساختی؟
یکی از آن زیرساختها وجود کریدور جنوب به شمال است که دو بخش دارد؛ یکی بخش جادهای و بزرگراه و دیگری راه آهن. در سند توسعه محور شرق که اولین سند توسعهای منطقه شرق در دهه 60 بوده به این کریدور توجه خاصی شده است و از آن به عنوان محور طرح توسعه نام برده شده اما این طرح یک بار در دولت آقای خاتمی مورد تاکید موکد قرار گرفت و تا سرخس آمد و امسال در سال 98 هم ردیف ملی گرفت و امیدواریم شتاب بگیرد.
در راه آهن چطور؟
در بحث راه آهن کار از سال 92 شروع شده و در سالهای گذشته پیشرفت خوبی داشت تا اینکه در سال 96 تعطیل شد. الان 300 میلیون یورو برای توسعه این پروژه از محل صندوق توسعه ملی با موافقت رهبری درنظرگرفته شده کل مسیر حدود 1000 ماشین آلات کار میکند اما در کل 30 درصد ظرفیت پروژه است و کفایت نمیکند.
پیمانکار این پروژه خارجی است؟
خیر، قرارگاه خاتم قبول زحمت کرده و قول داده شتاب مضاعفی به پروژه بدهد و ظرفیت صددرصد آن را فعال کند.
زمان بهره برداری را اعلام کرده اند؟
پایان عمر این دولت یعنی پایان سال عمرانی 1399 و ورود 1400 در صورتی که تزریق اعتبارات به خوبی انجام شود و وقفهای در کار ایجاد نشود که البته معتقدم کار با شدت در حال پیش رفتن هست، کار سنگینی است، 720 کیلومتر راه آهن با ایستگاهها که امیدواریم در موعد مقرر خودش تمام شود.
وضعیت بزرگراهها در چه مرحلهای است؟
پروژه بزرگراه هم شروع شده است و در حال حاضر 250 کیلومتر در این مسیر از میلح تا بندر چابهار گرچه 900 کیلومتر راه است اما همین مقدار هم که آماده شده پیشرفت خوبی است البته ما برای شتاب و توسعه پروژه بزرگراه هم از صندوق توسعه ملی 300 میلیون یورو درخواست کردیم.
برای این پروژه هم پیمانکار، قرارگاه خاتم است؟
خیر، پیمانکاران مختلفی هستند که در قطعههای مختلف این پروژه کار میکنند. در حوزه راه آهن هم قرارگاه خاتم پیمانکار مادر هست و پیمانکاران مختلف در سایر قطعات مشغول کار هستند. این دو مجموعه راه آهن و بزرگراه اگر تکمیل شود آن زمان میتوان گفت بندر تاثیر گذاری خود را خواهد داشت اما باز هم این همه کار نیست. یعنی باز هم باید روابط حسنهای بین ما و کشورهای مختلف وجود داشته باشد که نیازمند دسترسی به چابهار هستند و کشورهایی که نیاز به کالا دارند مثل هند یا افغانستان که برای رفت و آمد کالا در چابهار میتوانند حضور داشته باشند. البته کارکرد بندر چابهار برای مصارف داخلی هم هست ولی همه توسعه سواحل مکران باز هم منوط به این بندر و بزرگراه نیست مزیتهای دیگری هم وجود دارد.
مثلا غیر از چابهار چه مزیتهای دیگری؟
منطقه آزاد چابهار را که مثال زدم باید سه نوع مرز داشته باشد زمینی، دریایی و هوایی. مرز هوایی آن کلنگش زده شده و انتظار داریم تا 24ماه آینده به نقطه مطلوبی برسد.
منابعش تامین شده؟
منابع فاز 1 آن تامین شده در حدود 800هزار نفر تردد در سال اما اصل فرودگاه بخش بینالمللی آن است که هزینه بیشتری دارد. ما در فرودگاه زاهدان حدود 830 هکتار، سراوان 500 هکتار ایرانشهر 300 زابل 200 که مجموع اینها به 1500هکتار نمیرسد در حالی که فرودگاه بین المللی چابهار خودش 2500 هکتار به تنهایی وسعت دارد و آینده درستی برای آن هدف گذاری شده است. کارخانههای تولید مواد غذایی در منطقه آزاد چابهار باید مورد توجه قرار بگیرد تا بتوانند تولید و صادرات کنند این نیاز به وسعت و زمینهای بیشتری دارد.
سند توسعه مکران در چه وضعی است؟
این سند در مجاری قانونی خودش به تصویب رسیده است. حالا باید ببینیم این سند را چگونه عملیاتی کنیم. در سند مزیتهای سواحل مکران را بر شمرده که مثلا در بخش ترانزیت من توضیحات مورد نظر را دادم. بحث دیگر صید و صیادی و پرورش میگو هست که بستر مناسبی برای ایجاد اشتغال را فراهم کند.همچنین زمینه حضور سرمایه گذاران را فراهم میکند. در نتیجه چابهار میتواند قطب پروتئین کشور و مبدا صادرات به دیگر نقاط باشد.
در بحث کشاورزی محصولات گرمسیری و استوایی هم در سند توسعه مکران اشارات مهمی صورت گرفته است. برای توجه دادن سرمایه گذاران به مباحث صنایع سنگین آب بر باید تلاش کنیم. لازم به ذکر است که 60 درصد جمعیت جهان در فاصله صفر تا 60 کیلومتری سواحل زندگی میکنند اما ما در ایران 3 درصد جمعیت در این فاصله از سواحل زندگی میکنند. این نشان میدهد ما در حوزه سیاستگذاری درست عمل نکردیم؛ مثلا کارخانه فولاد و پتروشیمی را در اصفهان زدهایم در صورتی که این باید در سواحل ایجاد میشد الان هم اصفهان از آلودگی هوا زجر میکشد هم سیستان وبلوچستان از کمبود زیرساختها و شغل. اگر به سواحل مکران توجه میشد این ناهمگونیها را شاهد نبودیم. برخی آمارها شاخص خوبی را نشان نمیدهد. اگر خطی از سرخس به سمت خرمشهر بکشیم جمعیت پائین این منحنی روز به روز کاهش پیدا میکند و مهاجرت صورت میگیرد. سند توسعه سواحل مکران باید مورد توجه همه دستگاههای اجرایی و وزارتخانهها واقع شود. باید تلاش کنیم توجه دولت با تسهیل گری و آمادهسازی زیرساختها به این مناطق بیشتر شود و بخشی هم توجه زیر ساختسازی برای مشارکت دادن همه مردم به عمران و آبادانی. آنچه در حال حاضر میشود به آن تاکید کرد این است که زیر ساختسازی شتاب بیشتری گرفته است. برنامه نظام این است که چابهار به مراکز قدرت و ثروت نزدیک شود فرودگاهی که الان در چابهار از آن استفاده میشود یک فرودگاه شکاری است که قطعا برای رفت و آمد یک سرمایهگذار مناسب نیست. ما آینده روشنی را برای سواحل مکران و چابهار متصور هستیم و انشاءالله پروژهها شتاب بیشتری خواهد گرف
در خصوص جادهها و بزرگراههای سیستان و بلوچستان صحبت کردید من آماری را به نقل منابع استانی دارم که نشان میدهد قربانیهای تلفات جادهای در
سیستان و بلوچستان با قربانیان تروریسم در این استان برابری میکند. واقعا چرا اینگونه است؟ جادهها خرابند یا عامل انسانی و فرهنگ رانندگی مقصر این وضع است؟
جادهها در سیستان و بلوچستان 7/1اش بزرگراه است. آزاد راه هیچی نداریم در حالیکه استاندارد مورد تایید میگوید باید 20 درصد جادهها باید آزاد راه باشد 30 درصد بزرگراه و بقیه جادههای روستایی. اما استان ما فاصله زیادی با شاخصهای کشوری دارد. در موضوع جادههای روستایی فاصله 28 درصد با میانگین کشوری داریم. وقتی جادهها کیفیت نداشته باشد حوادث هم بیشتر میشود. اما همه حوادث مربوط به جاده نیست. ارزیابیهای اخیر ما نشان میدهد بیش از 85 درصد حوادث جادهای در استان ما مربوط به عامل انسانی است.
جالب این است که در دو نقطه استان یکی فاصله 10 کیلومتری زاهدان به سمت خاش و یکی هم فاصله 8 کیلومتری از خاش به زاهدان بزرگراه داریم که گاردریل هم دارد و تلفات در این 2 نقطه بسیار زیاد بوده به دلیل سرعت زیاد. ما قبول داریم جادهها مناسب نیست اما عامل انسانی هم موثر است. یک آیتم منطقه ما ماشینهایی است که قاچاق سوخت و انسان انجام میدهند که 4درصد تصادفات را شکل میدهند اما 22 درصد دیگر عامل انسانی است که نشان میدهد فرهنگ رانندگی در این موارد تاثیرگذار بوده است.
در بحث آب و گاز این روزها مشکلات زیادی در سیستان دیده میشود. ما با خیلی از فعالان آن منطقه هم که صحبت کردیم میگفتند توسعه انسانی یا همان بحث انسان توسعه یافته مکران باوجود این مشکلات اولیه زیرساختی محقق نخواهد شد. این مشکلات چه زمانی برطرف خواهد شد؟
به سوال خوبی اشاره کردید. اگر همه توسعههای موجود در عالم امکان محقق بشود اما توسعه انسانی اتفاق نیفتد و انسان توسعه یافته وجود نداشته باشد توسعه اتفاق نخواهد افتاد در نتیجه ما باید به نیروی انسانی در منطقه مکران توجه بیشتری داشته باشیم. نیروی انسانی در آن منطقه باید اولا نیازهایش تامین شود و هرم مازلو یا رفاهیات اولیه مثل آب و برق و این موارد برایش تامین باشد. اما بحث بهداشت و آموزش هم مهم است اگر بیمارستان و مدرسه درکار نباشد سرمایهگذار نمیآید، این موارد هزینه زا هستند و بستر رقابت را از بین میبرد این یک آسیب است.
در حوزه گاز الان مشکل چیست؟
دلیل دارد و دلیلش این است که همزمان با مساله بنزین برخی افراد کپسول گاز را به ماشین خود وصل کردهاند تا از هزینه بنزین در امان باشند یعنی تقاضا برای گاز بخصوص با توجه به فصل سرما بالا رفته است. صادرات گاز هم به افغانستان و پاکستان مطرح است. ماشینی که گاز به افغانستان میبرد هر کیلو 15 هزار تومان کرایه میگیرد و ماشینی که برای داخل گاز میآورد 7 هزار تومان.
نکته دیگر اینکه مصرف گاز در استان بالا رفته است و در مجموع دلایل متعددی دارد. بیشتر روستاهای کشور گازرسانی شده اما هنوز در زاهدان 800 هزار نفری گازرسانی انجام نشده است. یک سال از رسیدن گاز به سیستان میگذرد و تنها 5 شش درصدگازرسانی صورت گرفته است کاری که من پس از استاندار شدن کردم شتابدهی به پروژه گازرسانی به استان بود. ما پروژه معینسازی را در دستور کار قرار دادیم. یعنی استانهایی که 100 درصد گازرسانی شدهاند پیمانکارانی توانمند داشتند که آنها را مورد توجه قرار دادیم. شرکت گاز سیستان و بلوچستان هم نوپا بود و توان عملیات زیادی را نداشت دولت هم 2 میلیارد دلار پول گذاشته که تا پایان سال 1400 این گازرسانی انجام شود بخصوص که سیستان بلوچستان 11 و نیم درصد وسعت کشور را دارد. در حال حاضر در زاهدان گاز وصل نشده اما شبکه گاز درونشهری پوشش آن به 50 درصد رسیده است.
سال دیگر نفت و گازی وجود نخواهد داشت و 5میلیون تومان تسهیلات گازرسانی به خانهها را مقرر کردهایم که امیدواریم مردم استان پای کار بیایند و گازرسانی داخلی را انجام دهند. هزینه گازرسانی و حق انشعاب و لوله کشی متفاوت است در جایی کمتر تمام میشود و در جایی بیشتر. گازرسانی به زابل در 2 گستره دارد انجام میشود و احتمالا تا آخر امسال تمام میشود و بخشی دیگر تا دهه فجر سال بعد تمام میشود. در خاش هم گازرسانی آن تا هفته دولت سال آینده به اتمام خواهد رسید در میرجاوه و شهرهای دیگر هم پیمانکار کار را شروع کرده است. شهرهایی مثل سراوان هم مطالعه آن آغاز شده است. خط انتقال گاز از ایرانشهر به سمت چابهار که قرارداد آن در سال 95 منعقد شد در حال انجام است و در پایان سال 99 انتظار داریم به نتیجه برسد. گازرسانی را شتاب دادهایم و با وزارت نفت توافق برای تامین گاز مایع را انجام دادهایم
مشکل فعلی صفهای گاز ناشی از چه بوده؟
کوتاهی بخش توزیع در مشکل فعلی صفهای گاز تاثیر داشته که بخشی از آنها فراخوانده شدهاند و با آنها برخورد شده و به زودی قضیه به حد نرمال میرسد.
و در حوزه مشکلات آب و نبود لوله کشی آب در خانهها چطور؟
در حوزه آب شاخص برخورداری از آب بهداشتی با میانگین کشوری فاصله زیادی دارد. میانگین استان ما حدود 18 درصد است و البته در داخل استان توازن نیست در برخی نقاط بالای 90درصد و در برخی جاها 30 درصد.
در منطقه سیستان چند مجتمع آبرسانی ایجاد شده که 945 روستا آبرسانی با لوله کشی انجام شده البته نقاطی نیاز به اصلاح داشته اما جمعیت منطقه رو به رشد است. بخشی از این خدمات در دولت آقای خاتمی انجام شد. در خط انتقال آب چند بهره برداری داشتیم. در شهرهای سیستان هم آبرسانی داشتهایم. در جنوب سیستان 260روستا مانده که تا آخر سال وصل میشود. مجتمع 100 روستایی دیگری هم که قبلا از چاه آب میگرفتند الان در حال آبرسانی هستند و مجتمعهای مختلف دیگر با 1000 میلیارد تومان اعتبار در حال تکمیل هستند.
یعنی تا 1400 کل سیستان از آب لولهکشی برخوردار خواهد بود؟
سیستان وضعش خوب است مشکل ما در حال حاضر در بلوچستان است. سیستان هم البته به اصلاح نیاز دارد. ما در بلوچستان هم کار را آغاز کردیم و اگر تزریق اعتبار با مشکل مواجه نشود ما امید داریم آب روستایی و شهری در سیستان و بلوچستان به مراحل خوبی برسد و بیشتر مناطق این استان از آب شرب بهداشتی برخوردار شوند. این را هم بگویم که هزینههای آبرسانی و برقرسانی و جادهسازی با نقاط دیگر متفاوت است. تراکم در سیستان و بلوچستان 14 در یک کیلومتر است میانگین کشوری 50 و گاهی 100 در کیلومتر مربع است.این خودش مشکل بزرگی است. هزینه پروژهها در سیستان به علت آنکه کارخانهای وجود ندارد و منطقه محروم است اصولا هزینه تمام شده پروژهها از سایر نقاط کشور بیشتر است و به عبارتی حتی چند برابر است. این هم یکی از مشکلات ماست چون هزینه حمل مصالح به این استان خودش یک چالش بزرگ است. گاهی این هزینه 2 برابر است نسبت به هزینه در سایر استانهای کشور. در هر صور ت توجه ویژهای به این امر در دولت وجود دارد و نگاه دولت و مسئولان قطعا به این استان ویژهتر هست البته قبلا کوتاهیهایی بوده که امیدواریم در حوزه آب شرب، برق و گازرسانی تا 1400 اتفاق مبارکی در استان بیفتد و ما را به میانگین کشوری نزدیک کند.
در بحث مدرسهسازی در سیستان و بلوچستان برنامهها چگونه پیش میرود؟ آیا هنوز مدارس خشتی و کپری فعالند؟
در این خصوص سرانه مدرسهسازی در کشور را باید ملاک قرار دهیم که عدد 5/5 یا 6 است اما در سیستان 2/3 است این در حالی است که میانگین کشور رو به رشد است و دائم در سطح کشور مدرسهسازی میشود ما در سیستان میانگین 1 یا 2/1 را هم داریم که از سطح استاندارد کشوری یعنی عدد 8 به مراتب پائینتر است. ما در این حوزه با دو بخش اعتبارات دولت و مشارکت خیرین روبرو هستیم. امسال یعنی 98 نسبت به پارسال 100 درصد رشد بودجهای داشتهایم سال قبل تخصیص بودجه 50 درصد بود امسال تا این لحظه 75 درصد تخصیص داشتهایم. در حوزه خیرین هم من جا دارد تشکر کنم از همه افراد خیری که در موضوع مدرسهسازی در سیستان ورود کردند به جهت عمق محرومیت یک خانم خیر تاکنون 110مدرسه در اینجا ساخته و هنوز هم دارد به این کار ادامه میدهد. افراد بسیاری به همین نسبت برای ساخت مدرسه ورود کرده مثل بنیاد برکت که جای تقدیر و تشکر دارد.
در حوزه مدرسهسازی اقدامات خوبی صورت گرفته است اکنون نوع جدیدی از مدارس در سیستان و بلوچستان با توجه به چالشهایی که ما با آن روبرو هستیم، ساخته میشود. وقتی دانشآموز به مدرسه میرود نیاز به تجهیزاتی مثل معلم و... دارد که اینها هزینه بر است برای همین منظور مدارس شبانه روزی یا روستامرکز که هم معلم خوب دارد و هم کارهای دیگر در آن انجام میشود.البته آموزش از راه دور در صورت وجود زیرساخت اینترنتی مورد توجه است و راه جدیدی است.
در خصوص بحث اشتغال و مشاغل کاذب در سیستان و بلوچستان چه آمارها و راهکارهایی برای رفع مشکل در نظر دارید؟
یکی از مشکلات استان ما بحث بیکاری و مشاغل کاذب است. قاچاق سوخت که درآمد خوبی هم دارد فرهنگ کار و تلاش را در استان ما تحت تاثیر قرار داده است. این خیلی خطرناک است. ما باید به سمت تولید برویم. سال قبل که من استاندار شدم برنامههای جدی برای پرورش دام در استان مدنظرم بود که 12 کشتارگاه صنعتی در سطح استان ایجاد شد و 15 هزار اشتغال همزمان با آمدن من تعطیل بود با پیگیری صورت گرفته صادرات دام و صنایع دستی فعال شد و رشد خوبی به لحاظ اشتغال ایجاد شد در حال حاضر با مشارکت بیشتر نهادها دامداریها متناسب با ظرفیت شهرستان فعال شده است. در این راستا دام با تسهیلات بانکی در اختیار مردم قرار داده میشودصنایع دستی هم مدل خاص خود را داشته و فعال شده است. 650 میلیارد تومانی تسهیلات روستایی تعلق گرفت و ایجاد شغل در استان مورد توجه جدی قرار گرفت که البته این تلاشها کافی نیست و باید به تدریج با مهیا شدن بسترهای ایجاد شغل به سمت جلوگیری از فعالیت مشاغل مخرب گام بر داریم و فرهنگ کار و فعالیت باید احیا شود که در حال حاضر 40 هزار شغل در سطح استان مطابق آخرین آمار ایجاد شده است. برخی نهادها سرمایه گذاریهای محرک را در دستور کار دارند که اقدامات آنها موثر بوده است. این نهادها دانش ایجاد شغل و تولید را دارند و باور و اثر بهتری را ایجاد میکنند. تولید نهاده تا فروش ستاده در این زنجیره فعال است که برای آن وقت گذاشته شده است.
در خصوص کارآفرینی و توانمندسازی هم اقداماتی صورت گرفته است. در این بخش هم خیرین و فنی حرفه ایها در بخش توانمندسازی فعالند و کارگروهی هم در بخش سرمایه گذاری و جذب سرمایهگذار برای ایجاد اشتغال فعال است.
در حوزه آموزش در سطح استان چه اقداماتی صورت گرفته است؟
در بحث آموزش ما باید دنبال کیفیت بخشی باشیم یعنی معلمهای خرید خدمت کیفیت ندارند حتی اگر در بهترین دانشگاه درس خوانده باشند متد انتقال دانش به شیوه کیفیتی بالا را ندارند. برای این ما برنامه داریم و نزدیک به سه هزار خوردهای از مدرسان از طریق آزمون وارد چرخه آموزشرسانی شدهاند. اینها شروع خوبی است و میتواند به بهبود آموزش کمک کند. حضور خیرین هم جای تقدیر دارد و هرجا اگر خیرین خوب جذب میشدند کارها خوب پیش میرفت. ما موسسهای در استان ایجاد کردیم که افرادی که بومی استان هستند یا در استان فعالیت موثر داشتند در آنجا حضور دارند و تقریبا یک مجمع صدنفره از خیرین را داریم که مدلی بر اساس نیاز استان طراحی شده و کارگروههای مختلفی در آنجا بر همین مبنا فعال هستند.
در خصوص دانش آموزان بازمانده از تحصیل چه اقداماتی صورت گرفته؟
در این مورد، گروهی در تهران چند مدرسه در اطراف شهر زاهدان زدهاند که بیشترشان اساتید دانشگاههای معتبر کشور هستند اینها ساختمانی را گرفتهاند و به معلمانی که به کودکان بازمانده از تحصیل درس بدهند حقوق میدهند کودکان 6 تا 15 سال در این مدارس تحت پوشش قرار دارند.
کمکهای مجموعه افراد و نهادها چه تاثیری در بحث امنیت استان دارد؟
همه مباحث یاد شده موجب تقویت امنیت ملی کشور میشود و کمک اینها امنیت پایدار کشور را به همراه دارد. چون دشمن بر موج محرومیت و شکافهای قومیتی سوار میشود و فقر و محرومیت مردم شریف آن منطقه را دستمایه ایجاد مشکلات میکند وقتی گروههای خیر در کنار مجموعه دولتی و نهادها وارد میدان میشوند، تفاوتها و مشکلات دیگر خیلی احساس نمیشود. اینها امنیت ملی را در بخش شرقی کشور تقویت میکند این مدلها در استان برای امنیت پایدار بینهایت مفید است و دشمن را که کمین کرده از شکافها بهره برداری کند ناکام و سرخورده میکند.
در قضیه افزایش قیمت سوخت و حواشی آن، استان سیستان و بلوچستان چه وضعیتی را داشت؟
در حوادث آبان که شرایط کشور در بیشتر استانها بهم خورد، تصور این بود که سیستان و بلوچستان جزو سه استان اول خواهد بود که شرایط آن بر هم خواهد خورد که دیدیم هیچ اتفاقی در این استان نیفتاد و مردم نگاهش شان به نظام مثبت بود.
پس ماجرای طولانی شدن قطعی اینترنت در سیستان و بلوچستان چه بود که بسیار دیرتر از سایر استانهای آشوب زده اینترنت آن وصل شد؟
مسئله اینترنت در سیستان و بلوچستان، یک موضوع امنیتی دیگری بود که ربطی به حوادث آبان نداشت. به هر حال گروههای معاند و تحریک شده به وسیله دشمن در سیستان و بلوچستان فعال هستند. 30 درصد تریاک جهان در این استان ترانزیت میشود در نتیجه چنین مشکلاتی برای ما وجود دارد. سرویسهای جاسوسی کشورهای متخاصم هم در اطراف استان فعال هستند و با پول خرج کردن افراد زیادی را اجیر میکنند اما با همراهی مردم از شیعه گرفته تا سنی موجب ایجاد همدلی در استان شده است.
نگاه خاصی که رسانههای بیگانه دارند و میگویند گویا اصلا تعمدی هست که سیستان و بلوچستان محروم باقی بماند تا چه حد درست است؟
کسانی که آن طرف آب هستند آب را گل آلود میکنند و حرف زیاد میزنند. در سالهای 97 و 98 بالاترین رشد بودجه را استان سیستان و بلوچستان داشته است. قطع یقین این نشان میدهد توجه به رشد و پیشرفت استان زیاد بوده است. سیستان و بلوچستان بعد از خوزستان رتبه دوم بودجه را داشته است و از نظر رشد بودجه ما رتبه اول را داریم. اگر نظام، تعمدی در محروم نگه داشتن سیستان و بلوچستان داشت این گونه توجه ویژه را به استان ما نمیکرد، در مجموع من شهادت میدهم آرمانهای نظام در کلان کشور نگاهشان به سیستان و بلوچستان بسیار مثبت است.