« نوشته جناب آقای کدخدایی از ذهنیت‌های ایام دانشجویی‌شان که من طرفدار فلانی و مخالف فلانی بوده‌ام حاکی بود که کلاً سیاسی است، من می‌خواهم همین نوشته و گواهی ایشان را «قرینه»ای بگیرم که ادبیات ردّیه ایشان (و شورای نگهبان) نه تنها در مورد من بلکه در مورد امثال مرحوم هاشمی‌رفسنجانی یا آیت‌الله بجنوردی یا حسن‌آقا خمینی، بر محور سیاسی بوده است و نه حقوقی»

حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد حجتی کرمانی

به گزارش جماران، حجت الاسلام والمسلمین حجتی کرمانی چندی است که طی یادداشت هایی به انتقاد از رویه و عملکرد شورای نگهبان پرداخته است(اینجا بخوانید)، که عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان نیز چندی پیش در مقام پاسخ به مواضع وی برآمد(اینجا بخوانید).

در ادامه ی این گفت وگو ها، حجتی کرمانی در روزنامه امروز اعتماد نوشت:  یادداشت مورخه 16/9/98 جناب کدخدایی سخنگوی محترم شورای نگهبان را خواندم. قصد نداشتم در این زمینه چیزی بنویسم اما رفیق شفیق دیرینه‌ام حضرت سیدهادی خسروشاهی دام‌عزه به من فرمود: «عقب‌نشینی نکنید.» البته من ننوشتن را عقب‌نشینی نمی‌پنداشتم بلکه به‌نظرم رسید که چون پاسخ نوشته من داده نشده، لذا از ادامه سخن خودداری کنم، اما گفته‌ آقای خسروشاهی برآنم داشت که این یادداشت را تقدیم کنم.

راستش را بخواهید از نوشته جناب کدخدایی تعجب کردم و برخلاف انتظارم بود، زیرا از ایشان که یک حقوقدان صاحب منصب و مسوول پاسخگویی یکی از مهم‌ترین ارکان حقوقی کشورند، انتظار آن می‌رفت که حقوقی بنویسند نه سیاسی.

برای یادآوری مضمون نوشته خودم (14/9/98) عرض می‌کنم خلاصه حرف من یکی این بود که دلایل ردّ من یا به عبارت صحیح‌تر «عدم احراز صلاحیت» من چه بوده است؟ که خوشبختانه ایشان اظهار آمادگی کرده‌اند که در این زمینه توضیح بدهند [ان‌شاءالله قبل از ظهور حضرت حجت (عج)!] اما اصل سخن عام من این سوال یا ایراد بود که کلاً دلایل ردّ اشخاص تحت عنوان «عدم احراز صلاحیت» وجه شرعی و قانونی و عرفی ندارد. چراکه برای ردّ اشخاص دلیل قاطع «عدم صلاحیت» لازم است و اگر چنین دلیلی نبود شورای نگهبان باید به حکم اصل برائت «اعلام صلاحیت» کند گیرم که صددرصد «احراز صلاحیت» نکرده باشد چون مدار امر شرع و عرف بر «برائت» است و قانوناً تا کسی جرمش در دادگاه صالحه ثابت نشده (حتی متهم به جنایاتی مثل قتل و سرقت و...) مجرم محسوب نمی‌شود چون اصل «برائت» است و اگر شرایط مذکور در قانون در شخص باشد دیگر در صلاحیت او نباید تردید کرد. در اینجا مطلب را واضح‌تر بگویم: نوشته جناب آقای کدخدایی از ذهنیت‌های ایام دانشجویی‌شان که من طرفدار فلانی و مخالف فلانی بوده‌ام حاکی بود که کلاً سیاسی است، من می‌خواهم همین نوشته و گواهی ایشان را «قرینه»ای بگیرم که ادبیات ردّیه ایشان (و شورای نگهبان) نه تنها در مورد من بلکه در مورد امثال مرحوم هاشمی‌رفسنجانی یا آیت‌الله بجنوردی یا حسن‌آقا خمینی، بر محور سیاسی بوده است و نه حقوقی؛ وگرنه راستش برای همه مردم ایران این سوال مطرح است که آقای هاشمی که در زمان جنگ فرمانده کل قوا بوده دو دوره رییس‌ مجلس و دو دوره رییس‌جمهور و تا آخر عمر رییس مجمع تشخیص مصلحت بوده؛ به چه دلیلی می‌تواند «رد» شود یا بفرمایند «احراز صلاحیت» نشود؟ «عدم احراز صلاحیت» من پیشکش! هیچکس باور نمی‌کند با توجه به مواضع سیاسی دهه اخیر آقای هاشمی، رد ایشان وجه حقوقی داشته باشد، همه می‌دانند که ایشان از نقطه نظر سیاسی نمی‌توانست صلاحیت ریاست‌جمهوری داشته باشد چون به نظرم «بصیرت» را از دست داده بود!! باری جوابیه جناب کدخدایی هم به‌طور واضح و علنی سیاسی بود... و من منتظر جواب حقوقی ایشان می‌مانم...

و کلام آخر آنکه من حاضرم در موضوع غیرحقوقی بودن «عدم احراز صلاحیت» شورای نگهبان با ایشان مباحثه و مناظره کنم و جنابان آقایان دکتر سیدمحمد هاشمی و دکتر حسین مهرپور یزدی را که هر دو سوابق روشن حقوقی دارند به یاری می‌طلبم. ایشان هم می‌توانند «یار» بگیرند. والسلام

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
15 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.