به گزارش جماران؛ ابوالقاسم قاسم زاده در ستون «محک» روزنامه اطلاعات نوشت:
«سخنرانی رئیس جمهور روحانی در یزد را شنیده، دیده یا خواندهاید. قصد این نوشته نقل جملات و یا نقد صواب و ناصواب خواندن آن نیست. اما، برای اکثریت مردم، آگاهی و باور دو گزاره از مسلمات و یا بهقول اصولیون، از «فرضهای مفروض» است. هیچ فردی، اعم از افراد عادی در جامعه تا مسئولین، بخصوص آنها که در رأس امورند و دولت و دولتمردان، اعم از قوای مقننه، مجریه و قضائیه، منکر آن نیستند و آن «طاعون فساد» است که خوره موازین عدالتخواهی انقلاب و جمهوری اسلامی شده است، که بعد از چهل سال به مفهوم جامعهشناسی سیاسی «جامعه طبقاتی» را رقم زده و بسط داده است.
مبارزه با فساد را هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان، دو تشکل مطرح سیاسی ـ اجتماعی مشهور، چنان باور دارند که هرجا فرصت یابند، مطرح و شرح و بسط میدهند تا آنجا که این هر دو در گفتگوهای سیاسی بر آن اشتراک و وحدت نظر دارند. در مبارزه با فساد، اصلاحطلبان، اصولگرا و اصولگرایان اصلاحطلباند. این نکته نشان میدهد که بهترین شعار مردمپسند برای هر فرد یا جریان سیاسی، اولاً، قبول واقعیت و وجود فساد جریان یافته است و ثانیاً، مبارزه با آن در صدر اولویتها و شعارها قرار دارد. اما، وقتی که هرکدام از صاحبان این دو جریان به انجام مناظره، سخنرانی، یا مصاحبه میرسند. انگشت اتهام از این گزاره را با بیان چرا دانه درشتها را به محکمه قضایی نمیبرید؟ و یا پروندههای رانتخواریهای کلان چندین و چند میلیاردی آنها باز و افشاء نمیشود؟ موضوع روز میگردد. در این مسیر همواره نشانه اصلی کلمات «دانه درشتها» است که از سالهای اول تشکیل جمهوری اسلامی تا امروز همواره این عبارت «دانه درشتها» استمرار داشته است.
اجازه میخواهم تا خاطرهای را برای خوانندگان محک بنویسم تا سندی برای تاریخی بودن «دانه درشتها» باشد. لابد صدور فرمان هشت مادهای امام(ره) را به خاطر دارید که هیئتی مرکب از قوه قضائیه و مجریه بهنام ستاد اجرای فرمان هشت مادهای شکل گرفت. در آن ستاد، پروندههای گوناگون از تخلفهای مدیریتی، اداری تا فسادهای مالی باز میشد و پس از رسیدگی اطلاعیه عمومی در شناسایی موارد فساد در این پروندهها و تشکیل محکمه رسیدگی و مجازاتها به اطلاع عموم میرسید. اگرچه اخبار و گزارشهای خبری آن از طریق صدا و سیما به اطلاع عموم میرسید، اما چندان انعکاسی در روزنامهها نداشت. تا اینکه اعضاء ستاد از چند سردبیر روزنامههای آن روز دعوت کرد تا به جلسه ستاد بیایند و مشکل انعکاس اخبار ستاد در روزنامهها را بررسی و برطرف کنند. در میان سردبیران روزنامههای آن روزها، برادر ارجمند و ارزشمندم، آقای مسیح مهاجری سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی نیز حضور داشت. در آن جلسه ستاد ایشان ضمن تقدیر از فرمان هشت مادهای امام و تشکیل ستاد اجرایی آن، اعتراضی را به صورت پرسش بیان کرد و گفت، ستاد به «دانه درشتها» که رقم فساد آنها بسیار بالا است، کاری ندارد و پرونده آنها را مطرح و رسیدگی نمیکند! جوابی که شنید این بود که، طرح اسامی «دانه درشتها» از وظایف ستاد نیست و مسئولیت آن با روزنامهها است. شما اول اسامی «دانه درشتها» را بنویسید تا ما به پرونده آنها رسیدگی کنیم! این پرسش و پاسخ در آن شب از جلسه ستاد هشت مادهای امام(ره) راه به جایی نبرد، اما در خاطره من باقی ماند.
امروز هم رئیس جمهور در سخنرانی خود میپرسد «چرا به سراغ دانه درشتها نمیروید» در حالی که در دور جدید از ریاست قوه قضائیه حرکت مقبول و خوبی آغاز شده است و تا اینجای کار مقبولیت عمومی پیدا کرده است. تا آنجا که رسیدگی به فساد برخی از قضات در دستور کار قرار گرفته و دادستان کل کشور هفته گذشته گزارش داد که قوه قضائیه در مبارزه با فساد، چند قاضی را محاکمه و از قضاوت عزل کرده است. رسیدگی و مبارزه با «فساد» بهصورت برنامه و سیاست اصلی قوه قضائیه شده است، چه در درون تشکل قضایی یا بیرون آن در هر نهاد و یا مجموعهای که باشد.
حال در بخشی از سخنان رئیس جمهور بهجای دمیدن امید به این حرکت خدا و مردم پسند از قوه قضائیه گفته میشود، «چرا دنبال دانه درشتها نمیروید، مردم را فریب ندهید!» که اولین نتیجه منفی آن دمیدن یأس و ناامیدی در متن جامعه است. و اکنون و بلافاصله تبدیل به سوژه سیاسی برای جریانها و افراد سیاستپیشه شده است. همین امروز در روزنامه و نوشتهای در آن خواندم که نویسنده هشدار داده بود که چرا به سراغ بانکها و رانتخواریهای چندین و چند میلیاردی در آنها نمیروید. چرا به وامهای کلان گرفته شده و پس داده نشده رسیدگی نمیکنید؟ سخنان رئیس جمهور سوژه داغ سیاسی شده است. جالب توجه اینکه آقای روحانی دولتاش را دولت «امید» نامیده است. در دولت امید باید مبارزه با فساد را در هر جا و به هر مقدار کمی یا کیفی که آغاز شود، مهمترین حرکت و اقدام برای تثبیت امید دانست و ارزیابی کرد. این امید اکنون از درون قوه قضائیه کلید زده شده است که نباید آن را ناامید جلوه داد. بهخصوص که رسانههای بیگانه و معاند با سرمایههای دلاری و در تعریف جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران، ناامید سازی مردم را به صورت مستمر و مداوم از سوژههای اصلی و عمده خود میدانند.»