چهارم آبان مصادف با سالروز احیای قانون کاپیتولاسیون در ایران توسط رژیم منحوس پهلوی است.
به گزارش جماران، این قانون که از دستگاه قضایی ایران در برابر جنایات و خیانتهای بیگانگان از جمله آمریکائیان سلب اختیار میکرد و بزرگترین ضربه را بر پیکر استقلال کشور وارد میآورد، با اعتراض، مخالفت، سخنرانی شجاعانه و تاریخی حضرت امام خمینی مواجه گردید. آنچه در ادامه مطالعه میفرمائید خاطراتی از آیتالله هاشمی رفسنجانی درباره لایحه ننگین کاپیتولاسیون و فریادهای بیدارگرانه حضرت امام خمینی علیه این قانون استعماری میباشد.
***
13 آبان زمان و ظرف حوادث مهم شده. اولین حادثهاش تبعید امام است در آن روز در 13 آبان سال 1343 دو سال بعد از شروع مبارزات روحانیت و مردم متدین ایران به رهبری امام. شما یادتان هست حتما فراموش نکردهاید ولی حیف است که در خطبه نمازجمعه اشارهای به این جریان نشود. من چون خودم از نزدیک در میدان با این جریان بودم میتوانم گواه مطلعی باشم برای شما. مسئله کاپیتولاسیون بود که امام را تبعید کردند. خیلی تاریخ زشتی دارد. کاپیتولاسیون قبلا هم بوده مجلس شورای ملی آن را ملغی کرده بود. وقتی آمریکاییها بعد از ضعف انگلیس در منطقه قدرت استعماری اول شدند در منطقه و ایران پایگاه اصلیشان قرار گرفت و ایران را خانه امنشان و پل حرکتشان قرار داده هزاران مستشار و نیروهای ویژه در اینجا داشتند حکومت شاه را در اختیار داشتند و اداره میکردند و ارتش را پلیس را نفت را سازمان برنامه را و همهچیز را تقریبا در کنترل و اداره داشتند. اینها دیدند با این وسعتی که آمریکائیها در ایران هستند نیاز به یک امنیت جدی دارند با اینکه حکومت هم دست خودشان بود. اگر کسانی از شما در آن زمان بودید به طرف شمال شرق تهران که میرفتیم از دروس تا لویزان هرجا میرفتیم خانههای آمریکائیها بود. مستشاران بودند. جاهای دیگر هم پخش بودند. آمریکائیها برای تامین امنیتشان از دولت ایران خواستند کاپیتولاسیون را احیا کند. کاپیتولاسیون قضاوت کنسولی است. یعنی اگر یک آمریکایی در ایران جرمی مرتکب شد دادگاههای ایران حق محاکمه او را نداشته باشند و این باید در یک دادگاه آمریکایی محاکمه شود. یا در همین جا و در سفارتشان و یا در آمریکا محاکمه شود. یک برگ سبز و چراغ سبزی در اختیار آمریکاییها میگذاشت که در ایران هر جنایتی را بخواهند مرتکب بشوند و کار ننگی بود که مجلس شورای ملی و مجلس سنا به دستور شخص شاه انجام دادند.
خبر این از درون مجلس درز کرد. جامعه نمیدانست این تصویب شده است. من از دوستانی که در تهران داشتم مطلع شدم. رفتم خدمت امام ماجرا را خدمتشان گفتم. همان موقع بود که آمریکائیها 200 میلیون دلار هم به ایران وام دادند در ازای قانون کاپیتولاسیون. امام به خود من ماموریت دادند و گفتند برو تهران حقیقت قضیه را در بیاور که ما اگر حرفی میزنیم حرفمان محکم باشد. حرف بیپایه نزنیم. آمدم اینجا از طریق واعظ دانشمند حقیقتا مفید و موثر جناب آقای مرحوم فلسفی راهی باز کردیم از طریق ایشان به بیت آیتالله بهبهانی. فرزند آیتالله بهبهانی و بستگان ایشان در مجلس سنا و مجلس شورای ملی بودند. و همچنین از طریق مرحوم آقای تولیت، تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) در قم که ایشان هم دوستانی در مجلس داشتند متن مذاکرات مجلس سنا و مجلس شورای ملی را پیدا کردیم. متن کنوانسیون وین را که مبنای کارشان بود پیدا کردیم بردم خدمت امام. امام وقتی خواندند من بودم در حضورشان دست گذاشتند روی زانویشان و حالت خشم در چهره شریفشان پیدا شد. فرمودند: نمیشود در مقابل این جنایت بزرگ که ملت ما را فروختهاند سکوت کرد.
اقدامات شدیدی کردند بیانیه بسیار بسیار صریحی دادند. تعبیرات بسیار بسیار موهنی برای آمریکا و شخص شاه در آن بیانیه بود ما که این تعبیرات را دیدیم مطمئن بودیم که اینها عکسالعمل نشان میدهند. یکی از جملاتشان این بود اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد محاکمهاش میتوانند بکنند ولی اگر یک آمریکایی شاه ایران را در رانندگی زیر بگیرد او قابل محاکمه نیست. مقایسه شده بود شاه با سگ در دو جمله جداگانه. بسیار موهن بود. اعلامیه پخش شد و ایشان اطلاع دادند که من یک سخنرانی باید بکنم. من این قسمت بعدی را خودم از امام نشنیدم ولی شایع بود آن زمان که شاه کسی را فرستاده به قم و گفته که خیلی خوب به ما اهانت کردید ما ممکن است بگذریم اما اگر به آمریکا اهانت کنید باید منتظر حوادث تلخی باشید چون ما کاری از دستمان ساخته نیست. شاید این مضمون بود که خیلیها در آن موقع شنیده باشند. امام کار خودشان را کردند و 13 آبان امام را از ایران تبعید کردند. تبعید امام از ایران به ترکیه در یک شهر دور افتاده باستانی به نام «بورسا» صفحه جدیدی در تاریخ مبارزات به وجود آورد. امام از میان ما رفته بودند. دست ما از امام کوتاه بود. حوادث هم تند و سخت بود. ارتباط با امام غیر مقدور بود جز چند ماه یک بار به اسم خانواده کسی میرفت آنجا و احوال امام را میپرسید فرزند ایشان آیتالله حاج آقا مصطفی بعد از تبعید ایشان خواست کار امام را ادامه دهد در بیتشان نشست و اقداماتی هم کرد اما فورا ایشان را هم بازداشت کردند و بعد از مدتی بازداشت ایشان را هم فرستادند ترکیه.
رژیم شاه و آمریکا روی این مسئله ایستادند. همین باعث شد به تدریج خشم ملت ایران از رژیم شاه و آمریکا به خاطر دور شدن از رهبرشان روز به روز عمیقتر شد و هیچ وقت اینها نتوانستند با غیبت امام از صحنه سیاسی امام را از قلوب مردم ما دور بکنند و آثارش را 14 سال بعد در انقلاب اسلامی در همین خیابانهای تهران دیدیم که چگونه مردم موفق شدند با الهام از امامشان این رژیم سفاک و اربابشان آمریکا را با این صورتی که شما اکثرا شاهد بودید از ایران بیرون کنند.
روز 13 آبان حرکتی که آمریکا و شاه کردند و خیال کردند برای مدتی راحت میشوند آنجا نقطه شروع نابودی خودشان بود. البته به آسانی نمیشد آن موقع مبارزات وسیع کرد. رژیم شاه خیلی خشن بود. خیلی مسلح بود. ما هم تشکیلاتی نداشتیم اما آنچه که میتوانستیم حوزههای علمیه کاری که میتوانست بکند براساس این حرکت ضدملی و ضداسلامی که شاه مرتکب شد مجلسین ایران مرتکب شده بودند جامعه را بیدار و هشدار کند که چه جنایتی و چه خیانتی مرتکب شدند و چه عزتی از ایران سلب شد و چه قدرتی به استعمارگران در ایران دادند. این روز از آن به بعد همیشه منشا تاریخهای جدید شد. تا نزدیک پیروزی انقلاب ما در آن روز حادثه مهمی نداشتیم جز برنامههایی که طلبهها و مریدهای امام نیروهای مبارز در سالگرد تبعید امام ترتیب میدادیم سخنرانی میکردیم اعلامیه پخش میکردیم. از این نوع کارها. ولی در ماههای آخر عمر رژیم پهلوی این بار دانشآموزان ما این حادثه مهم را در تاریخ ایران ثبت کردند که امروز هم ما جمعی از این دانشآموزان عزیز را در مراسم نمازجمعه داریم که به یاد شهدایی که به انقلاب اینها تسلیم کردهاند به اینجا آمدند. آن روز باز هم 13 آبان دانشآموزان در اعتراض به رژیم شاه و در اعتراض به بسیاری از مسائل آمدند در همین دانشگاه تهران و در همین برنامه تظاهرات و اعتراضات داشتند و پلاکاردهایی دستشان گرفته بودند که جنایات شاه را اعلان میکرد.
*آیتالله هاشمی رفسنجانی: حضرت امام به من ماموریت دادند که از قم به تهران بروم و در اصل قضیه «کاپیتولاسیون» تحقیق کنم و به اطلاع ایشان برسانم
*آیتالله هاشمی رفسنجانی: حضرت امام پس از مطالعه دقیق نتیجه تحقیق و گزارش من درباره کاپیتولاسیون، دست گذاشتند روی زانویشان و حالت خشم در چهره شریفشان پیدا شد و فرمودند: نمیشود در مقابل این جنایت بزرگ که ملت ما را فروختهاند سکوت کرد
*یکی از جملات حضرت امام در سخنرانی شجاعانه و پرشور و تاریخی علیه کاپیتولاسیون این بود که فرمودند: اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را در ایران زیر بگیرد آمریکائیها میتوانند محاکمهاش بکنند، ولی اگر یک آمریکایی شاه ایران را در رانندگی زیر بگیرد، او قابل محاکمه نیست!