مجلس این روزها به میدان مجادله میان موافقان و مخالفان طرح «شفافیت آراء نمایندگان» بدل شده است.
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: شفافیت در اخذ رای چگونه میتواند بر تصمیمگیری قانونگذاران موثر باشد و حتی مهمتر از آن آیا در هر شرایطی، شفافیت بیشتر در راستای منافع رای دهندگانی است که وکلای خود را روانه پارلمان میکنند؟، سوالاتی که در این گزارش تلاش شده است با بررسی روش های اخذ رأی و میزان شفافیت آرای نمایندگان در پارلمان ۱۰ کشور از چهار قاره آمریکا شمالی، لاتین، اروپا و آسیا به آن پاسخ داده شود.
مجلس این روزها به میدان مجادله میان موافقان و مخالفان طرح «شفافیت آراء نمایندگان» بدل شده است؛ طرحی جنجالی که موافقان در تاییدش میگویند شفافیت در نهایت به افزایش پاسخگویی و مسئولیتپذیری وکیلالملهها در برابر مردم منجر خواهد شد. مخالفان نیز استدلال میکنند که در صورت شفاف شدن آراء، ریسک ردصلاحیت برخی افراد توسط نهادی بهمانند شورای نگهبان که نظارت استصوابی را اجرا میکند، افزایش مییابد، در این صورت نمایندگان بدون توجه به هزینه و فایده و ابعاد کارشناسی طرحها و لوایح و با توجه به تبعات سیاسی آن اقدام به تصمیمگیری میکنند.بهعلاوه ممکن است برخی تصمیمات نمایندگان که مبتنی بر منافع ملی و کلان است با نگاه های قومی و حتی جناحی در حوزه انتخابیه اش سازگاری نداشته باشد و با واکنش ها و بازخورد های منفی روبرو شود و گاها تحت فشار قرار گیرد.
برخی دیگر نیز شفافیت آرا ء را اقدام مثبتی میدانند اما تصریح میکنند که نباید این موضوع ابزاری در دست پوپولیستها و بهانه ای برای ترویج عوام زدگی باشد. از اینرو بررسی تجربههای دیگر کشورها در شفافسازی آرای پارلمانتاریستها میتواند چشمانداز روشنتری را نسبت به تهدیدها و فرصتهای شیشهای شدن ساختمان هرمی بهارستان ترسیم کند.
شفاف سازی هزینه زاست اگر...
چه در روزهایی که اغلب کشورها تحت لوای حکومتهای سلطنتی بودند و چه امروز که قوه مجریه اختیار امور را در دست دارد، پارلمان که آن را خانه ملت لقب میدهند، همواره ابزاری بوده تا مردم بتوانند بواسطه وکلای خود قدرت حاکمیت را مشروط و بر آن نظارت مستمر داشته باشند. از اینرو اینکه یک پارلمان بتواند مجری را به قانون مقید کند یکی از پیش شرطهای بروز دموکراسی است. در این میان گرچه پاسخگو بودن، در دسترس بودن، شفاف بودن و کارآمد بودن نمایندگان از اصول یک پارلمان دموکراتیک است اما در شرایطی ممکن است پایبند ماندن به برخی از همین اصول، نهتنها موجب تبلور دموکراسی در پارلمان نشود، بلکه بواسطه دخالتها و اعمال قدرت برخی، از همین هدف نیز دور شود.
برای نمونه اصل شفافیت که بنا دارد نظارت و مشارکت مردم را در روند قانونگذاریها ظهور و بروز دهد و حتی وکلای ملت را نیز به خود مردم پاسخگو کند، میتواند ابزاری را در اختیاری عدهای قرار دهد تا از ورود برخی از افراد و طیفها به پارلمان در دوره آتی ممانعت کنند و در نهایت نیز هزینه این دست از اقدامات به پای شفافسازی و دموکراسی نوشته شوند.
پیدا و پنهان «شفافیت آرا»
ارزیابی روشهای مختلف اخذ رای در پارلمانها و پیامدهای هر روش، مستلزم درک این موضوع است که اساسا چرا پارلمانها روشهای شفافتر یا غیرشفافتر را درپیش می گیرند. نکته جالب آن است که این خود قانونگذاران هستند که باید قانونی را برای شفاف شدن آرای خود مصوب کنند؛ اقدامی که میتواند تحت ملاحظات مختلفی که بالاتر به آن اشاره شد قرار بگیرد.
این ملاحظات حتی در نظام های سیاسی حزب گرا نیز وجود دارد، آنطور که المر شات اشنایدر، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی در نوشتههای خود بدان اشاره میکند:« روند کاندیدا شدن در یک حزب سیاسی به یک امر حیاتی بدل شده است و هر فردی که میتواند در مورد اینکه کدام فرد کاندیدا شود نظر نهایی را بدهد، رئیس آن حزب است.» از اینرو نمایندگانی که در احزابی با سیستمهای متمرکز تعیین کاندیداها براساس اصول حزبی حضور دارند، میل به تصویب قانون شفافیت آرا کمتر است چراکه امکان دارد بخشی از آرای این نمایندگان در راستای سیاستهای حزب آنها یا نهادهای دیگر نباشد.
اما در صورت اینکه نام یک فرد در لیست کاندیداها قرار بگیرد، او باید تلاش خود را انجام دهد تا آرای کافی را برای ورود به پارلمان کسب کند. اینجاست که دیگر نوبت به سیستم انتخاباتی و اصول آن میرسد؛ به نحوی که اگر یک سیستم انتخاباتی قانونگذار را تشویق به آن کند تا بر عملکرد شخصی خود تکیه و بر ان مانور دهد، در آن صورت تمایل کاندیدا نیز برای اینکه آرای خود را به اطلاع عموم رای دهندگان برساند افزایش مییابد. اما اگر نمایندگان بیشتر به پیروزی حزب خود تکیه داشته باشند نه عملکرد شخصی، طرح شفافیت آرای نمایندگان پارلمان جذابیت خود را از دست میدهد.
ریسکهای نهفته در یک طرح جذاب!
سیمون هاگ، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه ژنو، یک نظرسنجی را از ۹۲ پارلمان در سرتاسر جهان بهعمل آورده است. براساس این نظرسنجی ۲۳ پارلمان هرگز رای نمایندگان را بهطور شفاف در اختیار عموم قرار نمی دهند، ۲۰ پارلمان دیگر تمامی آرای نمایندگان را منتشر میکنند و ۴۹ پارلمان دیگر به صورت انتخابی یا بنابر درخواستها صدای ضبطشده نمایندگان در جریان رایگیری شفاهی را منتشر می کنند.
با نیم نگاهی به تفاوتهای مشهود در روش های رایگیری در پارلمان کشورهای مختلف، این پرسش مطرح می شود که شفافیت در اخذ رای چگونه میتواند بر تضمیمگیری قانونگذاران موثر باشد و حتی مهمتر از آن آیا در هر شرایطی، شفافیت بیشتر در راستای منافع رای دهندگانی است که وکلای خود را روانه پارلمان میکنند؟
در نگاه نخست شاید این امر مبرهن بهنظر برسد که انتشار هرگونه اطلاعات بیشتر از اقدامات قانونگذاران، پاسخگویی و مسئولیتپذیری را افزایش میدهد، بدین ترتیب منافع رای دهندگان (مردم) نیز تامین می شود. با این حال این موضوع شاید تا این اندازه نیز واقعیت نداشته باشد، نباید فراموش کرد که قانونگذاران علاوه بر مردم، به حزب و مسلک سیاسی مشخصی وفادار هستند، احزابی که در بسیاری از موارد منافع آنها با منافع عمومی و رایدهندگان در یک راستا نیستند.
خطر دیگر شفافیت در تصمیمهای قانونگذاران آن است که امکان دارد برخی از آنها تنها برای نشان دادن خود بهعنوان یک قانونگذار « پاسخگو و متعهد» دست به شفافیت در زمینه برخی از اطلاعات خصوصی بزنند و بدین ترتیب شفافیت می تواند خود به یک امر مضر برای رای دهندگان بدل شود.
وقتی شفافیت پارلمان سوئیس به ضرر مردم تمام شد!
اما برای درک بهتر این مدعا میتوان پارلمان سوئیس را بهعنوان یک نمونه مورد بررسی قرار داد که چند سالی است آرای قانونگذاران این کشور بهطور ازادانه در دسترس عموم قرار دارد. پارلمان فدرال این کشور از دو بخش یا اتاق تشکیل شده است: شورای ملی (مجلس عوام) با ۲۰۰ نماینده منتخب مردم، و شورای دولتها(مجلس اعیان) با ۴۶ نماینده از کانتونها و ایالتها. هر دو مجلس دارای اختیارات و صلاحیتهای مشابهی هستند که سیستم قانونگذاری سوئیس را به دو مجلسی بدل کرده است.
در همین راستا، محققان دانشگاه زوریخ در اوایل سال ۲۰۱۹ پس از چند سال پژوهش در زمینه نتایج و پیامدهای شفافیت آرای نمایندگان در نوع تصمیمگیری آنها نتایج تحقیقات خود را منتشر کردند که در بخشی از آن آمده است: «از زمان اصلاح نظام اخذ رای در دو مجلس سوئیس، احزاب سیاسی توانستهاند به حساب شفافیت برای مردم، در واقع نفوذ خود را بر اعضای مجالس افزایش دادهاند. همچنین مشخص شد در شرایطی که نتیجه آرا در اختیار عموم قرار میگیرد قانونگذاران مجلس اعیان سوئیس میل کمتری برای عدول از نظرات حزب خود دارند. از سوی دیگر فشارهای انتخاباتی نیز در کاهش اثرات شفافیت بیشتر در برخی موارد اهمیت دارد. برای نمونه قانونگذارانی که از حاشیه امن مطمئنی در انتخابات برخوردار نبودهاند و با آرای کمتری روانه مجلس شدهاند، میل کمتری برای وفق دادن رفتار رایدهی نشان دادهاند نسبت به ان دست قانونگذارانی که دارای جایگاه ایمنتری بودهاند.
بهعلاوه این شرایط موجب شده است تا در مجلس اعیان، شمار رایدهی کانتونی کاهش یابد؛ شرایطی که آن دو قانونگذار یک کانتون اگرچه از دو حزب سیاسی متفاوت هستند، اما رای مشابهی را ثبت میکنند. بنابراین با توجه به اینکه رایدهی فراحزبی و مشابه میان دو یا چند نماینده یک کانتون معمولا در راستای منافع رای دهندگان آن منطقه است، در این مورد می توان گفت که افزایش شفافیت به ضرر مردم منجر میشود.»
«میزان شفافیت آرای نمایندگان در پارلمان ۱۰ کشور از چهار قاره آمریکا شمالی، لاتین، اروپا و آسیا»