معاون پیشین وزارت امور خارجه با طرح این سوال که چرا شرایط امروز با شرایطی که انقلاب اسلامی اتفاق افتاد متفاوت است، گفت:این به این دلیل این است که پایههای سیاست خارجی امروز ما بر اساس آن بر وضعیت امروز جهان است. میگویند در دنیا دوست و دشمن معنی ندارد. ممکن است کشوری امروز دوست باشد و بعد تبدیل به دشمن و رقیب شود و یا کشوری رقیب باشد و بعد تبدیل به متحد شود.
به گزارش جماران؛ معاون پیشین وزارت امور خارجه گفت: مناسبات ایران و آمریکا در حال حاضر هیچ ارتباطی با اشغال سفارت آمریکا ندارد و این یک غلط متعارف است و نباید این مسائل را به هم ربط بدهیم.
«محسن امینزاده» روز چهارشنبه در برنامه «سیاست خارجی؛ تعامل، سازش یا تقابل» از سلسله نشستهای حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در دفتر مرکزی این حزب، افزود: اینکه چرا هیچ ربطی به وضعیت فعلی مناسبات ایران و آمریکا و مسائل انقلاب اسلامی ندارد آیا این به مفهوم این است که ما دنباله رو آن سیاستها نیستیم. به هر حال تجربه انقلاب تاثیر داشته اما عواملی که تغییر کرده آنقدر زیاد است که دنیای امروز با دنیای ۱۳۵۸ کاملاً متفاوت است و این تفاوتها آنقدر زیاد است که نگاه امروز با نگاه آن روز متفاوت است.
معاون پیشین وزارت امور خارجه تصریح کرد: همه ما نیاز داریم درک مشترکی پیدا کنیم. ما در معرض انتقال نسلی هستیم و وظیفه داریم که تجربه و دانشمان را به نسل جدید منتقل کنیم و انتظار داشته باشیم از بین نسل جدید اندیشمندان سیاست ورزی و دانش سیاسی دربیاید. طبیعتاً وظیفه من مسنتر است که تجربیات را منتقل کنم و وظیفه جوانان این است که ایرادات ما را بگیرند تا بتوانیم به نقاط مشترک برسیم.
وی در ادامه با طرح این سوال که چرا شرایط امروز با شرایطی که انقلاب اسلامی اتفاق افتاد متفاوت است، گفت:این به این دلیل این است که پایههای سیاست خارجی امروز ما بر اساس آن بر وضعیت امروز جهان است. میگویند در دنیا دوست و دشمن معنی ندارد. ممکن است کشوری امروز دوست باشد و بعد تبدیل به دشمن و رقیب شود و یا کشوری رقیب باشد و بعد تبدیل به متحد شود.
امین زاده با مقایسه وضعیت کشورهایی مانند نیوزلند و ایران گفت: ما نمیتوانیم مانند این کشورها باشیم. ما ۱۵ همسایه داریم و حداقل سه چهارم بحران های زنده جهان یا در همسایگی مستقیم ما یا کشورهای همجوار همسایگان ماست که ما می توانیم آن را فهرست کنیم.
معاون پیشین وزیر امور خارجه افزود:عراق، افغانستان، لبنان، سوریه، یمن، اسرائیل، پاکستان، هند و چچن هرچه بحران زنده در دنیا هست در این منطقه است. اگر کره شمالی را کنار بگذارید و بقیه بحرانها در کنار ماست.
وی گفت: در دنیا می روند ۱۰۰ دلار می دهند وارد تونل وحشت شوند و مقداری هیجان زده شوند، اما ما صبح بیدار می شویم و تلویزیون را روشن میکنیم تا شب وارد تونل وحشت میشویم و دست خودمان نیست.
امین زاده افزود: بیدار میشویم میبینیم در ترکیه کودتا شده، یا در افغانستان مرکزی را منفجر کردند، بین کشورهای عرب منطقه دعوا شده و قطر را تحریم کردهاند یا داعش به وجود آمده است. چه کسی داعش را به وجود آورد. آیا ربطی به ما داشت حالا که به وجود آمده چه نتیجه ای دارد.
معاون پیشین وزیر امور خارجه خاطرنشان کرد: به هر حال این اتفاقات به جامعه ایران سرریز می شود. اگر آمریکا میخواهد به عراق حمله کند ما باید تکلیفمان را با آن روشن کنیم یا افغانستان همینطور. یا وقتی داعش در عراق و سوریه مستقر میشود همین وضعیت است.
وی افزود: وقتی درباره امنیت و چه باید کرد صحبت می کنیم ما نمیتوانیم مثل سوئیس زندگی کنیم. نه به خاطر اینکه مثل آنها فکر نمیکنیم. به خاطر اینکه جامعه ما آقای بیطرف بودن و سوئیس بودن را ندارد و اکثر حوادثی که با آن مواجه میشویم ربطی به ایران ندارد.
این دیپلمات پیشین کشورمان در بخش دیگر از سخنانش گفت: زمانی به خاطر رقابت ابرقدرتهای آمریکا و شوروی، تمام مناسبات جهان در یک دوره چهل ساله از جنگ دوم تا فروپاشی شوروی در یک موازنه و یا تلاش برای موازنه بین ابرقدرت شرق و غرب و متحدان شان بوده است.
وی افزود: شاید جوانان درباره "گوادلوپ" چیزهایی شنیده باشند، چون در جایی نشستند و ببینند درباره ایران چه کار کنند تصمیماتی گرفتند و در آخر تصمیم شان این بود که کاری نداشته باشند و بگذارند در ایران انقلاب شود. ساده است ومعلوم است که غربیها می خواستند اگر انقلابی در ایران باشد، این انقلاب اسلامی باشد.
امین زاده خاطرنشان کرد: چون عنصر اتحاد جماهیر شوروی آنقدر قوی بوده که حتماً غربیها نسبت به انقلاب اسلامی ایران بردباری کردند و گفتند انقلابی که دیندار هست و با مارکسیستها بد است بهتر از انقلاب مارکسیستی است در این شکی نیست و لازم نیست دنبال توطئه بگردیم. اینها معنایش این است که انقلاب اسلامی متعلق به دوران جنگ سرد است.
وی یادآورشد: ما به دانشجویانی که سفارت آمریکا را اشغال کردند، میگوییم چرا سفارت را اشغال کردند.آمریکاییها میگفتند کی ( از سفارت) بیرون می آیید. حداکثر سر و صدایشان این بود که یواشکی خواستند حملهای کنند که نتوانستند. چرا آمریکا آنقدر بردبار هست برای این که دوران جنگ سرد است و می خواهد اگر انقلابی هم هست با آن کنار بیاید و آن را آرام کند که متحد اتحاد جماهیر شوروی نشود.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی گفت: این موضوع آن قدر در سیاست خارجی آمریکا مهم بوده که بنیان استراتژی غرب را تعریف میکرده تا نسبت به ایران بردباری کند. تازه بعد از ۴۴۴ روز که گروگانها را آزاد کردند، چهار سال بعد مک فارلین به ایران آمده و میگوید برای گذشتهها صلوات بفرستید. آیا آن دنیا با دنیای امروز سازگار است.خیر، زمین تا آسمان فرق می کند.