سید عباس موسوی گفت: ما ملت رویین تنی هستیم چه در بعد دیپلماسی و چه در بعد نظامی. همه گونه آمادگی هم داریم. باید توجه داشته باشیم که سرمایه های دیپلماتیک ما که آسان هم بدست نیامده آماج حمله های بیهوده قرار نگیرد. اختلافات سیاسی گذراست و آنچه که باقی می ماند ملت ایران، تمامیت ارضی ایران و همچنین هویتی به نام جمهوری اسلامی ایران است که باید قدر دانست.
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: این روزها دیپلماسی نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از هرزمان دیگر فشرده و حساسیت پذیر شده است. شاید بتوان برایش مثال زمان جنگ تحمیلی را عنوان کرد، زمانی که ایران در اوج تحریم های ظالمانه بود و در همان زمان به نام عراق ولی با چندین ابرقدرت جهان در حال جنگ بود. این روزها سلاح جنگ متفاوت شده است، به جای خمپاره و موشک فشار حداکثری که شامل تحریم های ثانویه از سوی ایالات متحده پس از خروج این کشور از برجام وضع شد شهروندان ایران را هدف گرفته است. تروریسم خانمان سوز اقتصادی راهی به جز دیپلماسی و مذاکره برای دولتمردان کشورمان باقی نگذاشته است. البته سخنگوی وزارت خارجه کشورمان معتقد است تنها دیپلماسی نیست بلکه با بال نظامی همراه است. دوبال دیپلماسی و نظامی کشور را از این بحران خارج خواهند کرد.
از آغاز اجرای گام به گام تعهدات برجامی محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان پیش از گذشته راه دیپلماسی فشرده را در پیش گرفت، سفرهای متعددد، مذاکرات متعدد و حاصل آن یارگیری های منطقه ای بوده است که به بسیار به ثمر نشست و همین تبحر دیپلماسی با کمک شاخه نظامی تا کنون دست برتر را برای ایران به همراه داشته است. در کنار ان اجرای گام به گام نیز قدرت چانه زنی ایران را در مذاکرات اروپا بالا برد. یک سال گذشته بسیار اتفاق های تاریخی میان ایران، با همتایان اروپایی و امریکایی افتاده است. از حمله به نفتکش ها تا حمله به تاسیسات نفتی عربستان، اوضاعی که از زمان جنگ نفتکش ها تا کنون خلیج فارس تا این اندازه ناآرامی را به خود ندیده است. در کنار آن هفتادچهارمین نشست سازمان ملل از هفته اینده به طور رسمی آغاز می شود و به رسم هرساله روسای جمهور کشورها برای دنیا تکلیف وضع می کنند. امسال نیز رئیس جمهور کشورمان در این نشست شرکت خواهد کرد، اما امسال نیز متفاوت از سال های گذشته است، چرا که این روزها اسم دیپلماسی اتفاقی زیاد به گوش می خورد، آیا روحانی و ترامپ یکدیگر را ملاقات می کنند؟ آیا ظریف در حاشیه سازمان ملل همتای امریکایی خود را می بیند؟
دستاوردهای دیپلماسی ایران از اغاز شروع گام به گام تعهدات برجامی تا حواشی نشست سازمان ملل را با سخنگوی جوان وزارت خارجه کشورمان بررسی کرده ایم.
***
برای شروع اول از دیپلماسی عمومی ما بگویید؛ ارتباط سخنگوی وزارت خارجه با دیگر سخنگوها به چه شکل است؟
دغدغه اصلی من از زمان آغاز فعالیت به عنوان سخنگوی وزارت خارجه هماهنگی بین سخنگوهای دیگر در دستگاه های مختلف بوده است. حتی به آقای ربیعی پیشنهاد دادم که همه سخنگوهای رسمی نهادها با هم جلسه برگزار کنند تا ضمن بررسی مسائل مختلف صدایی واحد از نظام جمهوری اسلامی ایران شنیده شود. البته تا حدودی در این زمینه پیشرفت هایی هم حاصل شد که به نظرم ضروت داشت. حتی در سفرهایی که با دکتر ظریف به برخی کشورهای دوست داشتم پیشنهاد ارتباط بین سخنگویان کشورها را در راستای هم افزایی بیشتر مطرح کردم. تا کنون با سخنگویان کشورهای روسیه، ترکیه و چین صحبت کردم و در این راستا برای انجام سفرها گفت و گوهای مقدماتی صورت گرفته است.
آیا تا کنون پیام محرمانه ای از سوی سخنگویی داشته اید؟
بله. برای مثال یکی از این سخنگویان برای یکسان بودن مواضع پیشنهادی را مطرح کرده بود.اتفاقا موضع ایران نیز در آن موضوع یکسان بود که در نهایت همکاری های لازم انجام شد.
به نظر شما بهترین سخنگوی وزارت خارجه در طول این چهل سال چه کسی بوده است؟
به نظرم همه 10 سخنگویی که قبلا خدمت کردند در کارشان خوب بوده اند. در آن زمان شرایط متفاوت و سخت بود و مانند امروز تکنولوژی های پیشرفته وجود نداشت؛ این در حالی است که در شرایط کنونی به سرعت اخبار در سراسر دنیا پخش می شود و بازتاب پیدا می کند. در گذشته تنها دستگاه فکس وجود داشت که آن هم از محدودیت های خاصی برخوردار بود. اما امروزه شاهد هستیم که شبکه های اجتماعی به سرعت رشد پیدا کرده اند که من هم طرفدار آنها هستم. ضمن اینکه معایب این شبکه ها را هم باید در نظر گرفت. در این برهه اخبار نادرست و غلط به سرعت انتشار می یابد و برخی افراد بدون داشتن سواد رسانه ای آن را پمپاژ می کنند و در این تب و تاب عده ای نیز آن را باور می کنند و حتی در نشر آن نیز تلاش می کنند تا به دست همه برسد.
شما با آقای آصفی رابطه ای صمیمی دارید؟ به نظر می رسد کمی مثل ایشان عمل می کنید.
باخنده؛ ایشان از جمله سخنگویانی بوده اند که یادشان همواره در اذهان بوده و مدت طولانی در وزارت خارجه حضور داشتند. از زمان ورود آقای آصفی سخنگویی مدرن امروزی شکل گرفت. البته باید گفت دیگر سخنگویان نیز زحمت های بسیاری کشیده اند و اثرگذار بوده اند. به نظرم یاد و خاطر آقای آصفی به نوعی در ذهن همه اصحاب رسانه مانده است. افراد دیگری چون آقای حسینی، مهمانپرست، عراقچی، جابری انصاری و خانم افخم نیز بسیار تاثیرگذار بودند.
همه سخنگوها در ادوار مختلف به نوعی سمت های بالاتری گرفتند، برنامه شما برای آینده چیست؟
سخنگوی وزارت خارجه سمت معاون وزیر را نیز بر عهده دارد و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی هم است. وزارت خارجه به نوعی محل آمد و شد است و بقیه همکاران در هر رده ای که باشند مدتی را در مرکز و مدتی را هم در خارج از کشور خدمت می کنند. بنده نیز حدود ۶ سال است که از هلند برگشته ام و در سمت فعلی مشغول به انجا وظیفه هستم.
برای انتصاب شما با تصمیم آقای ظریف مخالفتی نشد؟
آقای دکتر ظریف در انتصابات اخیر سعی داشته اند تا نظر بدنه وزارت خارجه را نسبت تغییرات جویا شوند. این بار مشورت های دکتر ظریف گسترده تر شد. ایشان در موضوع انتخاب سخنگو از تعداد زیادی از همکاران نظر خواستند و تاکید داشتند همه همکاران نامزد مورد نظر خود را معرفی کند. در نهایت لطف و نظر اکثر همکاران و جمعبندی ایشان سبب شد تا این مسئولیت به دوش این بنده حقیر باشد.
در خصوص تیم رسانه ای آقای ظریف همواره انتقاداتی مطرح شده است. اگر ممکن است درباره کارکرد و وظایف این تیم توضیح دهید.
شاید آن تیم قوی که مد نظر شما باشد در وزارت خارجه نباشد. مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای عمده وظایفش بیشتر مربوط به دیپلماسی رسانه ای و خارج کشور است که در کنار آن اداره کلی وجود دارد که وظیفه اش اطلاع رسانی است. این قسمت به نوعی جایگزین روابط عمومی ها در وزارتخانه های مختلف شده است. دوستانی که در این قسمت حضور دارند به جز عده ای محدود کمتر سابقه رسانه ای داشته اند و وظایف محوله را انجام می دهند که از نوع اداره ای- رسانه ای- دیپلماتیک است.
برویم سراغ دیپلماسی و از دیپلماسی عمومی فاصه بگیریم، مساله ای که این روزها بسیار مورد توجه قرار گرفته است سفر رئیس جمهور و وزیر خارجه به نیویورک است، برنامه وزارت خارجه در خصوص سفر به نیویورک چیست؟ با توجه به اینکه قرار نیست دیداری با مقام های آمریکا صورت بگیرد وضعیت چیدمان تیمی که به سازمان ملل می رود به شکل است؟ آیا ایران جلسه ای با گروه 1+4 خواهد داشت؟
یکی از وظایف مهم وزارت خارجه که هرساله پیگیری می شود تمهیدات سفر مقام های جمهوری اسلامی ایران به نیویورک به عنوان بخشی از دیپلماسی چندجانبه است. در این راستا تیم وزارت خارجه به سرپرستی دکتر ظریف که متشکل از معاونین سیاسی و بین المللی و رسانه ای هستند به نیویورک سفر می کنند. در طرف دیگر تیم رئیس جمهوری حضور دارد که شامل هیئت بلندپایه ای از مشاورین و معاونین است. نکته دیگر این که فرصت مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصتی مهم و بزرگی را برای همه کشورها فراهم می کند. حاشیه این مجمع نیز فرصت های از دست رفته برای دیدارهایی که لازم بود انجام شود را احیا می کند و در این بین کشورهای دوست می توانند از آن بهره مند شوند.
با توجه به تحولات اخیر رسانه ها بیش از حد به موضوع سفر امسال هیئت ایرانی به نیویورک پرداختند. آن هم به دلیل حواشی های ایجاد شده و درخواست ملاقات رئیس جمهوری آمریکا برای دیدار با دکتر روحانی بود. البه جمهوری اسلامی ایران نیز همواره اعلام کرده که به دنبال دیدارهای بیهوده نیست بلکه خواستار دیپلماسی فعال، متوازن و ثمربخش است. لزومی هم ندارد که ایران تن به این نوع از دیپلماسی ها بدهد؛ اگرچه ممکن است برای برخی از کشورهای غنیمت باشد ولی مقام های ایران نه تنها از آن به عنوان فرصت یاد نکردند بلکه آن را مردود هم دانستند. حتی در قضیه دعوت سناتور جمهوری خواه یعنی رندپال از ظریف برای دیدار با ترامپ وزیر خارجه کشورمان آن را رد کرد و نپذیرفت. شاید اگر این اتفاق برای وزرای خارجه دیگر کشورها رخ می داد برایشان مهم و جذاب تلقی می شد چرا که آن را فرصتی مهم برای دیدار با رئیس جمهور به اصطلاح قدرتمندترین کشور دنیا می دانستند. همانطور که اشاره کردم جمهوری اسلامی ایران چنین کارهای نمایشی را نمی پسندد و زمینه را نیز برای آن فراهم نمی کند.
در پاسخ به بخش بعدی سوال باید عرض کنم که اخیرا کشورهای عضو 1+4 پیشنهاد داده بودند تا قبل از مجمع عمومی سازمان ملل متحد نشستی بین وزرای خارجه عضو برجام برگزار شود که با توجه به شرایط این نشست در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شود که احتمال می رود در صورت سفر هیئت ایرانی به نیویورک این جلسه تشکیل شود.
مقام های کشورمان همواره اظهار داشتند که تا آمریکا تحریم ها را لغو نکند و به توافق هسته ای برنگردد ایران مذاکره نمی کند. از طرفی هم می دانیم که ترامپ روی توافق هسته ای بسیار حساس است و حاضر نیست به توافقی برگردد که آن را میراث اوباما می داند؛ سوال اینجاست که آیا ایران به جز این درخواست ابتکار عمل دیگری دارد تا آمریکا را ترغیب به کاهش تحریم ها کند؟
موضوعی که وجود دارد این است که تحریم های آمریکا از ابتدای انقلاب همواره وجود داشته اند و واشنگتن نیز به نوعی به تحریم کردن عادت دارد. ایران نیز یاد گرفته که این تحریم ها را یا نادیده بگیرد و یا آن را دور بزند. در همین حال مذاکرات ایران با 1+5 نیز چندوجهی بوده و صرفا برای برداشته شدن تحریم ها نبوده است.(اگرچه یکی از اهداف ایران بود) ایران در این راستا 6 قطعنامه علیه کشورمان را باشیوه مسالمت آمیز توانست از بین ببرد. اگر کشورهایی که ذیل فصل هفتم شورای امنیت رفته اند را بررسی کنید می بینید که هنوز نتوانستند از آن خارج شوند و یا اینکه به زور جنگ و خونریزی و روش های قهری خود را از ذیل این قطعنامه خارج کرده اند. از طرف دیگر هم می بینیم که جمهوری اسلامی ایران طی دو سال مذاکره توانست خود را از این شش قطعنامه امنیتی و خطرناک خارج کند. بنابراین می توان گفت که برجام در اهداف سیاسی و امنیتی خود موفق بوده است. بحث دیگر نیز موضوع ایران هراسی و برنامه هسته ای مسالمت آمیز ایران بود که برجام توانست پروژه ایران هراسی و اجماع جهانی علیه کشورمان را نیز از بین ببرد و بحث هایی که راجع به پی ام دی نیز می شد مرتفع کرد.
اما در سه و یا چهار ماه مانده به پایان مذاکرات موضوع لغو تحریم ها مطرح شد بسیار حساس و پیچیده بود؛ چرا که علاوه بر تحریم های اولیه و ثانویه آمریکا تحریم های اتحادیه اروپا و شورای امنیت نیز وجود داشت. این پیچیدگی ها و تحریم ها موجب بولد شدن مسائل اقتصادی نیز شد. ایران نیز خواستار پاسخ دادن به ادعاهای مطرح شده نبود و یا نمی خواست آن را در مذاکرات مطرح کند. غربی ها ادعا دارند که در 4 زمینه با ایران مشکل دارند، بحث هسته ای، توانمندی های موشکی، نفوذ منطقه ای و حقوق بشر. در این راستا مذاکره کنندگان ایران نیز مجاز بودند فقط در زمینه هسته ای گفت و گو کنند. در همین راستا تحریم هایی که در رابطه با برنامه هسته ای اعمال شده بود برداشته شد. اما تحریم های غیر هسته ای از آن زمان بوده و همچنان نیز پابرجاست. آمریکایی ها برجام را کلاهی گشاد می دانند که ایران بر سر آنها و دنیا گذاشته است و توانسته امتیازات زیادی از این جهت کسب کند. اما واقعیت این است که برجام دست ایران را باز گذاشت و زنجیرهایی که به دست و پایش بسته شده بود را باز کرد. در نتیجه قدرت مانور ایران در سطح جهانی و منطقه ای را افزایش داد.
در حال حاضر نیز وقتی صحبت از مذاکره و لغو تحریم ها می شود ایران معتقد است که تحریم هایی که با برجام و قطعنامه 2231 برداشته شده باید لغو شود. تسهیل مراودات تجاری ایران با دنیا از دیگر شرط هاست. علی رغم اینکه آمریکا از برجام خارج شده هنوز سعی در اعمال نفوذ دارد تا با کارشکنی ها امور برای ایران تسهیل نشود. در این بین چین و روسیه مراوداتشان را با ایران حفظ کرده اند و ما نیز اعلام کرده ایم که حساب این دو کشور از دیگر کشورهای عضو برجام جدا است. در صورت ایفای تعدات است که می توان روی موارد و مسائل دیگر فکر کرد.
آیا وزارت خارجه به عنوان متولی دیپلماسی برنامه و ابتکار عملی برای خروج از وضعیت کنونی دارد که ایران را به خواسته هایش برساند؟
ابتکار و راه حل همواره وجود دارد و دیپلماسی هیچ گاه تعطیل نخواهد شد. مستحضر هستید که کشورهای در حال جنگ و تخاصم نیز سعی دارند تا از پنجره دیپلماسی بهره ببرند. نکته مهم اجرای ابتکار عمل هاست که باید آن را با شرایط و مقتضیات خاص خود سنجید. ایران به دیپلماسی و گفت و گو اعتقاد دارد. تاریخ 7000 ساله نیز به خوبی نشان داده ایران همواره ملت صلح طلب بوده و از گفت و گو و تعامل دفاع می کند. این سوابق به ایران اجاره ابتکارات جدید را می دهد و پویایی دیپلماسی را نشان می دهد. در نتیجه باید گفت که ایران برای رهایی از بن بست ها همواره راه حل داشته است. اما برخی عقاید و سیاست ها خود بن بست است. کشوری از برجام خارج می شود و تقاضای مذاکره می کند و جالب تر اینکه شروطی را هم برای آن اعلام می کند که این تحمیل است و ایران برای این مراحل نیز راه حل دارد و صبر استراتژیک نیز در همین راستا بود. آمریکایی ها فشار حداکثری و تروریسم اقتصادی را با دیپلماسی اشتباه گرفته اند.
آمریکایی ها همواره اعلام می کنند که می خواهند جلوی دسترسی ایران به سلاح هسته ای را بگیرند. ما نیز اعلام کردیم که طبق فتوای مقام معظم رهبری این کار حرام است و ایران حاضر است این موضوع را به عنوان یک توافق مکتوب در مکانیزم خاصی و یا در جمعی اعلام کند. در مورد پروتکل الحاقی هم می توان آن را به مجلس برد تا دائمی شود و به جای سال 2023 می تواند چند سال قبل تر اجرا شود و در نهایت تبدیل به قانون شود. اما آمریکایی ها نیز در آن سو می توانند برجام را به کنگره ببرند و اجرایش را دائمی کنند. با استناد به برجام و بندهای آن می توان راه حل هایی را پیدا کرد.
به نظر شما راه حل خروج از دوقطبی سازی چیست؟ چگونه می توان این مطلب را جا انداخت که موفقیت ها در دیپلماسی و فناورهای نظامی دو بال اصلی یک نظام موفق هستند؟
متاسفانه فکر نمی کنم در هیچ جای دنیا مسائل خارجی که به نوعی به منافع ملی و امنیت ملی گره خورده تا این حد به سطح پایینی رسیده باشد و همه هم نسبت به آن اظهار نظر کنند. من مخالف نظرات کارشناسی و دیدگاه های عمیق نیستم اما سوق دادن بحث ها به سطوح بسیار پایین به نفع کشور نیست. انتقاداتی هم که می شود شباهتی به نقد ندارد و بیشتر به یک عقده گشایی سیاسی می ماند. این در حالی است که ساحت سیاست خارجی از جنس منافع و امنیت ملی است. بنابراین تصمیمی که اتخاذ و اجرایی می شود تصمیم نظام است که به یک جمع بندی رسیده است. باید توجه داشت که کشور به همه ظرفیت های خود نیازمند است و در این راستا همه ظرفیت ها مکمل یکدیگر هستند. طبیعی است که عناصر قدرت ملی دارای مولفه های زیادی است که دیپلماسی، قدرت اقتصادی، قدرت نظامی، سرمایه انسانی، قدرت تبلیغاتی و رسانه ای و غیره باشد که همه این موارد با هم می تواند قدرت ملی کشوری را در دنیا به نمایش بگذارد. برجسته کردن یکی از مولفه ها به نفع و یا ضرر دیگری با منافع کشور در تضاد است. اگر مقاومت می کنیم و توان نظامی داریم باید آن را زبانی نقد کنیم، دیپلماسی زبان نقد کردن پیروزهای میدانی و نظامی است. با وجود سرمایه ها و هزینه هایی که داریم باید آن را با زبان دیگری نقد کنیم . توانمندی های یک کشور مانند چکی معتبر بوده که فقط روی کاغذ است و اعتبار هم دارد؛ ولی باید یک پشتوانه ای وجود داشته باشد تا بتوان اعتبار آن را نقد کرد. باید توجه داشت که دیپلماسی بدون قدرت نظامی معنایی ندارد و همینطور بالعکس، قدرت نظامی بدون داشتن قدرت چانه زنی اعتباری ندارد. این دو همانند بالی هستند که کشور می تواند با آن پرواز کند.
از این بحث ها فاصله بگیریم و کمی درباره مسائل منطقه صحبت کنیم. به نظر شما آیا عربستان در ماه های اخیر از خود انعطافی نشان داده است؟ و اگر چنین است آیا ایران سیاست تازه ای را برای روابط با عربستان در نظر دارد؟
جمهوری اسلامی ایران عربستان سعودی را یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار جهان اسلام و منطقه می داند. اختلافی که وجود دارد به رسمیت شناختن نقش ایران و عربستان از سوی همدیگر است که عربستان در این موضوع نقش و جایگاه ایران در منطقه و دنیا را قبول ندارد. ایران هیچ گاه به دنبال حذف هیچ کشوری از معادلات منطقه ای و بین المللی نبوده و متقابلا این انتظار را از کشورهای دیگر نیز دارد. ما معتقدیم که آنچه بین تهران و ریاض وجود دارد اختلاف نیست بلکه تصوری از اختلافات و تضادها در اذهان است. به نظرم آمریکا و رژیم صهیونیستی در ایجاد این تصورات دخیل هستند. در همین راستا یک ترس انگاری بیهوده ای در ذهن عربستان وجود دارد؛ این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران نشان داده که همسایگان برایش از اهمیت بسزایی برخوردار است. ایران همچنین معتقد است ثبات، امنیت و پیشرفت کشورهای همسایه به امنیت، پیشرفت و ثباتش گره خورده است. امیدواریم کشورهای همسایه نیز روزی به این درک برسند که جمهوری اسلامی ایران تنها کشور خیرخواه آنها در منطقه است و امنیت منطقه نیز بدست کشورهای منطقه تامین خواهد شد و کشورهای فرامنطقه ای دلسوز آرامش و امنیت ما نیستند.
در راستای بحث های امنیتی جمهوری اسلامی پیشنهادهایی را نیز ارائه کرده است. یکی از آنها ایجاد مجمع گفت و گوهای منطقه ای کشورهای خلیج فارس است که مبنایی قدیمی دارد؛ حتی در قطعنامه 598 نیز دیپلمات های ما بندهایی را در آن گنجانده بودند که روال به سمت گفت و گوهای منطقه ای برود تا از تنش ها کاسته شود.
موضوع بعدی نیز ابتکار دکتر ظریف بود که بحث امضای پیمان عدم تعرض بین کشورهای منطقه بود. اگر چه ایران تا کنون پیشنهادات رسمی از طرح ها دریافت نکرده است ولی طبق اطلاعات و بازخوردهای موجود برخی کشورها و رهبران منطقه همچنان در حال فکر و تصمیم گیری روی این موضوع هستند.
طبق اخبار منتشر شده ایران یادداشت اعتراضی را در راستای اتهام زنی های آمریکا به ایران در قضیه آرامکو به سوئیس ارسال کرده است. ایران برای رفع این اتهامات چه مواردی را مطرح کرده است؟
یکی از دلایلی که عربستان و آمریکا باور ندارد که این پاسخ قاطع از سوی انصارالله یمن بوده است و ایران را متهم می کنند به دلیل به خطر افتادن آبروی آنهاست. اینکه ملت یمن پس از 5 سال مقاومت به یکباره ضربه سختی را به عربستان وارد می کند و با دست خالی به تدریج به توانمندی های دفاعی بالایی دست پیدا می کند باورش برای عربستان سخت می شود. پذیرفتن این موضوع برای عربستان دشوار است چرا که عمق استراتژیک آنها هدف حمله قرار گرفته و از لحاظ اقتصادی نیز به آنها زیان زیادی وارد شده است. این وضعیت فرصت خوبی را برای آمریکا فراهم می کند، چرا که می توانند تسلیحات بیشتری را به عربستان بفروشند و احساس ناامنی را در آنان تقویت کنند. آنها همچنین به دنبال کنترل بازار نفت جهان نیز هستند و در این صدد هستند تا به عنوان اولین تولید کننده و صادرکننده نفت در دنیا مطرح باشند تا در این راستا برخی دیگر از کشورها را تحت فشار بگذارند. با بررسی این موارد به خوبی ادعاها و اتهامات پوچ آنها علیه ایران اثبات می شود.
یکی از مسائلی که اخیرا مطرح شده توافق ایران و چین برسر قرارداد 200 میلیارد دلاری است که اخیرا سخنگوی وزارت خارجه چین نیز از آن ابراز بی اطلاعی کرده است. نظر شما چیست؟
تعبیری که برخی رسانه ها نسبت به این موضوع و مبلغ این قرارداد دارند صحیح نیست. جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین رابطه ای راهبردی و همه جانبه دارند. در سال 94 ایران قراردادی را با چین امضا کرد. در سفر اخیر دکتر ظریف به این کشور قراردادی دیگر تحت عنوان همکاری های همه جانبه 25 ساله پیشنهاد شد که چینی ها در حال بررسی آن هستند. به طور طبیعی در این گونه از اسناد همه گونه از همکاری ها مانند سرمایه گذاری های متقابل مطرح بوده است.
یکی از بحث هایی که در مورد آن صحبت می شد تشکیل معاونت اقتصادی در وزارت خارجه بود. آیا چنین معاونتی شکل گرفته است؟
یکی از وظایف وزارت خارجه تسهیل روابط ایران با سایر کشورها است که تسهیل روابط اقتصادی نیز در این بین از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین بین معاونت دیپلماسی اقتصادی قرار نبود جای سایر وزارتخانه ها را بگیرد و وظایف آنها را انجام دهد. از همین رو معاونت دیپلماسی اقتصادی تسهیل کننده روابط اقتصادی و هماهنگ کننده بخش های مختلف اقتصادی است که با خارج از کشور همکاری می کند بنابراین با گذشت بیش از یکسال تا حدود زیادی این معاونت موفق عمل کرده است . سازمان ها و وزارتخانه هایی که به نوعی متولی کار تجارت خارجی بودند و در خارج از کشور کار می کردند هماهنگی های خوبی را با وزارت امور خارجه دارند. اگر همین رویه طی شود باید امیدوار باشیم که در بعد تجارت خارجی و تجارت بی المللی ایران با سایر نقاط جهان کمبودها و موانع با کمک دستگاه های ذیربط رفع شود. از طرفی هم نباید این گونه تلقی شود که این معاونت هدفش کار اقتصادی است و تنها هدف آن تنها تسهیل کنندگی است.
در مورد بحث تبادل زندانیان که دکتر ظریف مطرح کردند توضیح می دهید؟ همچنین اخرین وضعیت دکتر سلیمانی.
متاسفانه برخی از اتباع ایرانی که عمدتا از افراد دانشگاهی و فرهیخته به شمار می روند به جرم واهی دور زدن تحریم ها هم در آمریکا و هم در برخی کشورهای دیگر از جمله اروپا و استرالیا بازداشت شده اند. ایران در این راستا با پیگیری های حقوقی،سیاسی، قضایی، دیپلماتیک اعلام کرده که اتهامات وارده به این اشخاص کاملا بی اساس است. طرح ادعاهایی در دور زدن تحریم ها به گونه ای بود که ایران آن تحریم ها را به هیچ وجه قبول نداشت. تحریم هایی یکجانبه که آمریکا آن را لغو کرده بود و دور زدن آن معنی و فهوم حقوقی خاصی نداشت. به همین دلیل جمهوری اسلامی خواستار آزادی بی قید و شرط وفوری زندانیان است. بحث تبادل زندانیان که دکتر ظریف در سفر به نیویورک مطرح کرده بودند در همین چارچوب بوده است. آمریکا همواره در موضع طلبکاری و اتهام زنی به ایران بودند و فراموش کرده بودند که افراد بی گناهی مانند دکتر سلیمانی در آمریکا هستند که به اتهامات واهی در زندان به سر می برند. در این سو آمریکا مجرمینی در ایران دارد که جرمشان ثابت شده و در حال گذراندن دوران محکومیت هستند که جرائم آنها عمدتا امنیتی بوده است. از همین رو بحث تبادل مجرمین آمریکایی با زندانیان ایرانی که به بهانه های واهی در بند به سر می برند مطرح شد تا در صورت حسن نیت آمریکایی ها اقدامات لازم انجام شود. در نهایت نیز مشخص شد که آمریکا در این موضوع نیز صداقت ندارد و حاضر به تبادل نشدند.
دستاوردهای سفرهای بی سابقه وزیر خارجه به چندین کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟برخی مخالفین از این سفرها انتقاد کردند و آن را بی ثمر دانستند نظر شما چیست؟
سفرها و دیدارهای خارجی بخشی از دیپلماسی محسوب می شود. حتما اگر این سفرها دستاوردی در بر نداشت برنامه ریزی و انجام نمی شد. در مقطعی که هجمه ها علیه جمهوری اسلامی ایران به اوج رسیده بود و اتهاماتی نیز زده می شد لازم بود این تحرک دیپلماتیک از سوی ایران نشان داده شود که در قالب یک دیپلماسی فعال و متوازن صورت گرفت که توازن آن را می توان از سفر به اروپا تا منتهی علیه شرق آسیا و حتی در منطقه مشاهده کرد که از همین رو به نقطه و یا منطقه خاصی تعلق نداشت.
در آینده این سفرها ادامه خواهد داشت و مقام های خارجی نیز به ایران خواهند آمد که در شش ماهه دوم سال برنامه ریزی ها مختلف انجام می گیرد. با اقدامات گوناگون از جمله امضای تفاهم نامه ها و غیره دستاوردهای سیاسی و اقتصادی این سفرهای انجام شده در ماه های آینده به خوبی آشکار خواهد شد.
روند نشست آستانه به کجا رسید؟
پنجمین نشست سران در آنکارا برگزار شد. کشورهایی که ضامن آتش بس در سوریه هستند در آن حضور داشتند و در آستانه تشکیل کمیته قانون اساسی سوریه برگزار شد. این سفر تفاهمات خوبی داشت و توافقات مهمی بین سران کشورهای ایران، روسیه و ترکیه شکل گرفت. گام های اساسی و رو به جلو برای حل بحران سوریه برداشته شده و امیدوار هستیم که برخی نکات جزئی که مورد اختلاف هستند برطرف شود و حاکمیت ملی سوریه و تمامیت ارضی این کشور مورد توجه قرار گیرد.
آیا پیشنهادهای فرانسه همچنان پابرجاست؟
با توجه به شروطی که گذاشته شد و از جمله آن موافقت ترامپ با این طرح بوده، رایزنی ها همچنان ادامه دارد. بنده در موضع گیری اخیر اعلام کردم که اروپایی ها دست به ابتکارات و اقداماتی زده اند که متاسفانه باید برای آن از آمریکا اجازه بگیرند. کشوری که دیگر عضو برجام نیست! از همین رو بار دیگر نسبت به وضعیتی که این کشورها دچار آن هستند ابراز تأسف می کنم. البته استقلال آنان به خودشان بستگی دارد ولی آنچه که به ما مربوط است و در آخرین پیگیری های انجام شده مورد تاکید قرار گرفت این است که اروپایی ها در قبال انجام تعهداتشان اقدامات قابل توجهی را مانند خرید اعتباری نفت ایران، دادن اعتبار به ایران، بازگرداندن پول نفت به ایران و غیره را انجام دهند که متاسفانه همچنان منتظر کسب تکلیف هستند.
برخی دیگر در ایران اعلام کردند که مذاکرات آقای عراقچی در پاریس شکست خورد چرا که اعلام گام سوم برجامی ایران منوط به این مذاکرات بود و اگر موفقیت آمیز بود این گام اجرایی نمی شد. چقدر این گمانه زنی ها صحت دارد؟
ایران هم گام های برجامی خود را برنامه ریزی و اجرایی می کند و هم به دیپلماسی فرصت می دهد. اروپا مدعی حفظ برجام بدون حضور آمریکا بود. اما در نهایت نتوانستند و جمهوری اسلامی ایران هم بر اساس برجام گام های کاهشی را شروع کرد تا توازنی بین حقوق و تکالیفش در این توافق ایجاد شود. حتی گام چهارم هم در حال طراحی است و اگر بار دیگر تلاش های اروپایی ها به نتیجه نرسد ایران خیلی منتظر نمی ماند تا آنها از آمریکا اجازه بگیرند. آنچه که برای ایران مهم است عملی شدن تعهدات اروپاست که تا کنون اتفاق نیفتاده است.
برخی می گویند ایران در گام سوم بسیار محتاطانه عمل کرده است در گام چهارم نیز ایران به همین شکل عمل خواهد کرد؟
در خصوص گام چهارم اطلاعاتی ندارم. اما گام سوم بسیار اساسی بوده و از گام های اول و دوم نیز بیشتر اهمیت داشته است. به این دلیل که ایران هیچ گونه محدودیتی در تحقیق و توسعه برنامه هسته ای خود ندارد.
به عنوان سخن آخر به نظر شما چه طور باید این فضای دو قطبی درباره وزارت خارجه را مدیریت و هموار کرد.
در این روزهای حساس حمله به دستگاه دیپلماسی و فرمانده آن و همچنین حمله به دیپلمات های ما افزایش یافته است. همه مسائل و کوچکترین ضعف ها به شکل هدایت شده ای به سمت وزارت خارجه می آید. تلکیف ما با افرادی که در خارج هستند و از سر عناد و برای ایجاد دو قطبی در داخل تلاش می کنند مشخص است و حرفی با آنان نداریم. روی صحبت من بیشتر با جریاناتی است که دانسته و یا ندانسته در زمین دشمن بازی می کنند و سرمایه های ملی ایران را هدف قرار می دهند. باید توجه داشت که دشمن بیکار ننشسته و سرویس های امنیتی و اطلاعاتی آنان نیز سعی دارند تا سرمایه های کشور را هدف قرار دهند و توانمندی های آن را زیر سوال ببرند. حتی شاهد بودیم که رئیس جمهور آمریکا یعنی ترامپ نیز اذعان داشت که ایرانی ها هیچ گاه در مذاکرات شکست نخورده اند اما صحبت های دیگری هم مطرح کرد که واقعیت نداشت چرا که ایران از توانمندی های دفاعی و نظامی عالی برخوردار است و کشور ما نیز به خوبی نشان داده که شکست ناپذیراست. بنابراین ما ملت رویین تنی هستیم چه در بعد دیپلماسی و چه در بعد نظامی. همه گونه آمادگی هم داریم. باید توجه داشته باشیم که سرمایه های دیپلماتیک ما که آسان هم بدست نیامده آماج حمله های بیهوده قرار نگیرد. اختلافات سیاسی گذراست و آنچه که باقی می ماند ملت ایران، تمامیت ارضی ایران و همچنین هویتی به نام جمهوری اسلامی ایران است که باید قدر دانست. حال که به زمان انتخابات مجلس نزدیک می شویم نیازی نیست با دعواهای جناحی دست به سرمایه سوزی بزنیم.