مطرح شدن احتمال ملاقات حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران با دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده در اخبار روز یکشنبه و همچنین اظهارنظر رئیس جمهور مبنی بر اینکه «اگر بدانیم با ملاقاتی منافع ملی تامین و کشور آبادتر میشود، دریغ نخواهیم کرد»، با واکنش روزنامه های اصولگرا مواجه شد.
به گزارش جماران؛ روزنامه کیهان در تیتر نخست خود به این موضوع اشاره کرد و در مقاله ای با عنوان «آقای روحانی! کشور با کار و تلاش آباد میشود نه دیدار با این و آن»، نوشت:
«روحانی در مراسم ارائه دستاوردهای دولت در توسعه زیرساختهای روستایی با بیان اینکه امروز در شرایط سختی قرار گرفتهایم و از یکسال قبل شدیدترین تحریمها علیه مردم برقرار شده است، گفت: در عین اینکه در این تحریمها مقاومت میکنیم مقابله به مثل هم میکنیم، تعهدات خود را کاهش میدهیم، اما فرصت برای مذاکره و دیپلماسی را هم قرار میدهیم و با 2 ماه فاصله بین هر مرحله از کاهش تعهدات راه برای حل مشکلات از مسیر دیپلماسی را باز میگذاریم.
وی با بیان اینکه خواست مردم ما حفظ عزت و استقلال توأم با رفاه و کاهش زحمت و سختیها است، اظهار داشت: ما مقاومت و ایستادگی میکنیم تا به اهداف، امنیت و عظمت برسیم. ایستادن وقتی ارزش دارد که منافع ما تأمین شود.
رئیسجمهور افزود: برخی که در گوششان پنبه است، مدام میگویند از مذاکره با قدرتهای بزرگ چه سودی بردهایم؟
روحانی خاطرنشان کرد: در زمینه هستهای دو گام مهم برداشتهایم، اما همزمان مذاکره هم میکنیم. وزیر خارجه کشورمان به پاریس میرود برای مشورت بازگشته و دو مرتبه به پاریس باز میگردد و ما نیز با مسئولین مربوطه جلسه گذاشته و گفتوگو میکنیم و معتقدیم باید هرگونه اقدامی که لازم است را انجام دهیم. حتی اگر احتمال موفقیت 20 یا 10 درصد باشد، نیز باید تلاش کنیم و نباید فرصت را از دست بدهیم.
وی گفت:اگر من بدانم در جلسهای با کسی ملاقات کنم، منافع ملی تأمین و کشور آبادتر میشود، دریغ نخواهم کرد زیرا اصل منافع ملی کشور است.
اظهارات آقای روحانی از چند منظر قابل بررسی است.
آبادی کشور با دیدار!
رئیسجمهور گفته است که «اگر من بدانم در جلسهای با کسی ملاقات کنم، منافع ملی تأمین و کشور آبادتر میشود، دریغ نخواهم کرد». طبعا منظور آقای روحانی، ملاقات با مقامات کشورهای اروپایی و همچنین مقامات چین و روسیه و ژاپن نیست. تنها دیداری که در سطح رئیسجمهوری صورت نگرفته، دیدار با رئیسجمهور آمریکا و به عبارتی دیدار با ترامپ است.
سؤال اینجاست که گفتوگوی تلفنی 15 دقیقهای روحانی و اوباما(رئیسجمهور سابق آمریکا) چه دستاوردی برای مردم ایران داشت که حالا انتظار آبادانی کشور از ماحصل دیدار با دولتمردان مثلاً آمریکایی را داشته باشیم؟!
آقای روحانی در سال 92 در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته بود که «اروپا آقااجازه و آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحتتر است»! بر همین اساس مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در دولت اول روحانی عملاً تبدیل به مذاکرات ایران و آمریکا شد تا جاییکه فرانسه رسما به این روند اعتراض کرد. «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی پیش از این گفته بود که تیم مذاکرهکننده دولت روحانی در مذاکرات هستهای، با آمریکا مذاکره میکرد، نه با 1+5.
ارتباطات ویژه دولت روحانی و دولت آمریکا تا جایی پیش رفت که وزرای خارجه دو کشور دیدارهای دوجانبه متعددی برگزار کرده و با هم به پیادهروی نیز رفتند. ملاقاتهای اعضای تیم مذاکرهکننده ایران و آمریکا تا جایی پیش رفت که- بنابر ادعای طرف آمریکایی- یکدیگر را به نام کوچک صدا زده و عکس نوههای خود را به یکدیگر نشان میدادند.
اما آیا این ارتباطات ویژه، کشور را آباد و منافع ملی را تأمین کرد؟! پاسخ منفی است. دولت اوباما پس از این ارتباطات ویژه، بر شدت اقدامات ضدایرانی خود افزود. امتناع از صدور ویزا برای نماینده دولت روحانی در سازمان ملل و تروریست! نامیدن وی. تصویب قانون محدودیت ویزا، تمدید قانون تحریمی آیسا(که دولتمردان آن را نقض فاحش برجام نامیدند)، تمدید قانون وضعیت اضطراری علیه ایران، غارت 2 میلیارد دلار از اموال مردم ایران و...تنها بخشی از اقدامات ضدیرانی دولت اوباما علیرغم ارتباطات ویژه بود.
مگر دیوانهاند!
آقای روحانی میگوید «برخی که در گوششان پنبه است، مدام میگویند از مذاکره با قدرتهای بزرگ چه سودی بردهایم؟». این اظهارنظر در حالی است که وی- آبان 96- با اشاره به عهدشکنی آمریکا در توافقات بینالمللی گفته بود:«داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلاً بستیم، فعلا محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل میگوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکرهای که به تأیید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید».
آقای ظریف نیز چندی پیش گفته بود که توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد.
دولتمردان از یکسو بر عهدشکنی و بیدستاوردی برجام اذعان کرده و از سوی دیگر، بدون توجه به نتایج عبرت آموز برجام، راهحل مشکلات کشور را مذاکره و توافق با آمریکا جا میزنند!
سیب و گلابی برجام کجاست؟!
مقامات ارشد دولت همچنان در حال وعده دادن به مردم هستند. این در حالی است که اکنون 6 سال از عمر دولت و 4 سال از عمر برجام سپری شده است. دولتمردان پیش از این با تشبیه منتقدان به عدهای کودک! مدعی بودند که نهایتا در سال 96 میوههای برجام خواهد رسید. حال سؤال اینجاست که سیب و گلابی برجام کجاست؟! وعدههای برجامی چه شد؟! چرا دلار در پسابرجام از حدود 3 هزارتومان تا 19 هزارتومان افزایش یافت؟! چرا مسکن در پسابرجام 130 درصد گران شد؟! چرا قیمت خودرو، اجاره بهای مسکن، سکه، لوازم خانگی، گوشت و...در پسابرجام بهصورت سرسامآور افزایش یافت؟!
کارنامه خالی!
اکنون هفته دولت است. هیچ خبری از افتتاح پروژههای ملی نیست. ماهها از آخرین نشست خبری رئیسجمهور با حضور رسانهها سپری شده است. همچنین مدت بسیار زیادی از آخرین گفتوگوی زنده تلویزیونی رئیسجمهور با مردم گذشته است.
پیش از این نیز بارها سابقه داشته است که هرگاه دولت در مقابل افکار عمومی برای ارائه گزارش عملکرد در تنگنا قرار میگیرد، به عملیات روانی متوسل شده و با مطرح کردن اظهارات جنجالی و دسته چندم، حواس افکارعمومی را از موضوع اصلی که همان گزارش عملکرد است، پرت میکند.
دولت تنها در یک قلم باید درباره سوء مدیریت 18 میلیارد دلاری و ایجاد بیش از 250 هزار میلیارد تومان رانت دربازار خودرو و سکه و ارز و تورم 42 درصدی و کوچک شدن سفره مردم، به افکارعمومی پاسخگو باشد.
امیدواری ظریف، گستاخی ترامپ!
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در بدو ورود به پکن در تشریح اهداف سفرش به فرانسه عنوان کرد: روز جمعه در پاریس با رئیسجمهور و وزیر خارجه فرانسه موضوعات را بررسی کرده بودیم، نیاز بود یک دور دیگر برخی نکاتی که لازم به توضیح و یا مذاکره بیشتر بود مخصوصاًً مسائل بانکی و مسائل مربوط به نفت بین متخصصان ما بررسی شود که این کار در یک مذاکره فشرده تقریبا حدود چهار ساعت در بیاریتز بودیم و تمام این چهار ساعت را با وزیر خارجه و وزیر دارایی فرانسه گفتوگو کردیم و ساعت آخر هم با ماکرون بودیم.
ظریف افزود: همینطور فرصتی پیش آمد که آخرین تحولات و هماهنگیها را با مشاور نخستوزیر انگلیس و مشاور صدراعظم آلمان بهعنوان سایر اعضای سه کشور اروپایی عضو برجام مرور کنیم و امیدواریم این گفتوگوها برای اجرای تعهدات اروپاییها درباره برجام موثر باشد و اروپاییها این توان را پیدا کنند که تعهداتشان را در قالب برجام انجام دهند.
ایران اکنون در برجام طلبکار است و اروپا نیز به ما بدهکار است. در حال حاضر ضربالاجل برجامی در حال اجرا است. اما متأسفانه اظهارات دولتمردان هیچ رنگ و بویی از طلبکاری نداشته و از اثرگذاری ضربالاجل میکاهد. نوع رفتار دولت این پیام را به طرف غربی میدهد که ایران هیچ گزینهای به جز حفظ برجام به هر قیمت در برنامه خود ندارد و دستش خالی است! بهنظر شما با این رویکرد میتوان از طرف مقابل امتیاز گرفت؟!
رسانههای زنجیرهای اینگونه القاء کردند که ترامپ از سفر ظریف به فرانسه غافلگیر شده است. این در حالی است که رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که ماکرون سفر ظریف به فرانسه را با او هماهنگ کرده بود. پیش از این مقامات فرانسوی نیز اعلام کرده بودند که سفر وزیر امور خارجه ایران به فرانسه با هماهنگی کامل با مقامات آمریکایی صورت گرفته بود.
در حالی که ایران از ابتدا اعلام کرد که ظریف هیچ برنامهای برای دیدار با مقامهای آمریکایی ندارد، ترامپ مدعی شد که این او بوده که نخواسته با ظریف دیدار کند. وی گفت: فکر کردم که خیلی زود است. گفتم نمیخواهم الان دیدار کنیم.
این گستاخی و تکبر از سوی ترامپ یکی از نتایج اظهارات و اقدامات منفعلانه دولتمردان در هفتههای اخیر است.
غفلت از کار و تلاش
آقای روحانی در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته است که میتوان با دیدار با مقامات سایر کشورها، کشور را آباد کند.
اما تجربههای گذشته در ایران و دیگر کشورها نشاندهنده این است که آنچه آبادانی یک کشور را به ارمغان میآورد، نه دیدار با این و آن، بلکه کار و تلاش و مجاهدت خستگیناپذیر است.
به عبارت دیگر، یقین به وعده الهی در کنار مجاهدت خستگیناپذیر و شبانهروزی، همراه با اعتماد به جوانان نخبه و انقلابی است که آبادانی کشور را در پی دارد.
طرف غربی در پی آن است تا با وعدههای سرخرمن اقتصادی، زمینه دائمیکردن محدودیتهای برجام و تعمیم خسارت محض توافق هستهای به دیگر مولفههای قدرت کشورمان را کلید بزند. دولتمردان باید با هوشیاری نسبت به این نقشه شوم واکنش نشان داده و از تکرار و استمرار خسارت محض برجام جلوگیری کنند.
نیاز ترامپ به عکس یادگاری
امانوئل ماکرون دیروز در نشست خبری مشترک سران فرانسه و آمریکا با اشاره به اظهارات اخیر رئیسجمهور ایران مبنی بر اینکه وی آمادگی دارد در راستای تأمین منافع ملی خود با هر مقامی دیدار کند، اظهار داشت: «امروز صبح رئیسجمهور روحانی اعلام کرد که حاضر است برای تأمین منافع کشورش با هر رهبر سیاسی در جهان دیدار کند. من هم به وزیر امور خارجه ایران و هم به رئیسجمهور روحانی بهصورت تلفنی گفتم که اگر با رئیسجمهور ترامپ دیدار کنند، شانس توافق وجود خواهد داشت.»
وی گفت: «با ترامپ به توافق رسیدیم که ایران باید به تعهدات هستهای پایبند باشد. ایران نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند و نباید ثبات منطقه را تهدید کند.»
ماکرون همچنین گفته: «از ظریف خواستم به فرانسه بیاید تا به طرح نقشه کاری برای پیشرفت در پرونده ایران برسیم.»
در این نشست خبری ترامپ نیز گفت که به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم بلکه به دنبال دستیابی به تضمینی هستیم که ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند و موشکهای بالستیک نداشته باشد و توافق طولانی مدتتری با ایران داشته باشیم.
رئیسجمهور آمریکا اضافه کرد در صورتی که شرایط مناسب باشد با رئیسجمهور ایران دیدار خواهد کرد اما وی با این حال تهدید کرد که در صورتی که ایران به دنبال سلاح هستهای باشد، با قدرتی شدید مواجه خواهد شد و گزینه دیگری نخواهیم داشت.
با حرفهای ماکرون معلوم میشود که تقلای بیشتر دشمن برای برآورده کردن نیازش برای مذاکره با ایران به سبب چراغ سبز آقای روحانی بوده است. متأسفانه دولت به جای خروج از برجام و دست کشیدن از اجرای یکطرفه تعهداتش، روی جنازه این توافق معرکه گرفته است و از جایگاه یک بدهکار در بازی مکارانه و تحقیرآمیز ترامپ و ماکرون افتاده است. رئیسجمهور باید پاسخ دهد تکاپوی مذاکره با دشمنی که جز به نابودی فاکتورهای اقتدار نظام راضی نیست و با وجود اجرای پیشدستانه تعهدات هستهای ایران، باز هم مسئله بمب اتمی را بهانه میکند، بازی در زمین منافع ایران است یا آمریکا؟ 6 سال اعتماد به غرب و در مقابل پیمانشکنی و گستاخی آنها، زمان کمی برای فهم غیرقابل اعتماد بودن اروپا و آمریکا نیست. امروز مقامات ارشد دولت هم به این بدعهدی معترفند. اینکه هنوز روی ریل قبلی حرکت میکنند، اقدامی خلاف منافع ملی و مصالح کشور است.
در همین شرایط، سخنان ماکرون به روشنی گویای نیاز ترامپ به عکس یادگاری با مقامات ایرانی است. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش است و ترامپ به شدت به چنین عکس و ژستی نیاز دارد. همان سیاستی که ترامپ در مورد دیدار با رهبر کره شمالی در پیش گرفت و ماحصل دیدارهای آنها چیزی جز عکس یادگاری نبود. حال باید دید آیا دولتمردان کشورمان خیال دارند چنین امتیاز بزرگی را نصیب رئیسجمهور آمریکا کنند؟!»
روزنامه صبح نو: هزینه خوشبینی مفرط از جیب چه کسانی پرداخت میشود؟!
صبح نو در سرمقاله تازه ترین مقاله خود با عنوان «سوراخِ اعتماد» نوشته است:
« 6 سال از رییسجمهورشدن حسن روحانی گذشته است؛ 6سالی که هرچند در عدد روزهای تقویم، شامل روزهای مشخصی از روز، هفته و ماه است اما چگالی تجربهای که در این 6سال بر جمهوری اسلامی و مردم ایران گذشت، احتمالاً بسیار بیشتر از عدد تقویمی آن باشد. گمان آقای رییسجمهور این بود که آنچه مایه فشار بر کشور را فراهم آورده، تندروی و افراط است. امضای توافقنامهای که قرار بود مشکل زمین و زمان را حل کند در بوق و کرنا شد. از نگاه رییسجمهور و هواداران رسانهای او، برجام نه فقط مشکلات را حل میکرد که باید در تاریخ و سرفصل مدارس هم تدریس میشد. آقای رییسجمهور سوار بر مرکب مراد، دیگرانی را که به اندازه او به سیب و گلابیهای برجام خوشبین نبودند، حواله جهنم میکرد. حالا چند سال از آن تاختهای رسانهای گذشته و مهمترین طرف حساب برجام زیر میز زده و کافه را به هم ریخته است. کدخدایی که آقای رییسجمهور از 6سال قبل میخواست مشکلات را با بستن با او حل کند، حالا نفر اول دیپلماسی کشور را هم تحریم میکند. رییسجمهوری که زبان گفتوگو با دنیا را بلد بود، وزیر خارجهاش هم در لیست سیاه رفته است. حالا بعد از همه این تجربهها، آقای رییسجمهور دوباره زبان به طعنه باز کرده که اگر نتیجه ملاقات با فردی، آبادانی کشور است، دریغ نمیکنم. یحتمل سالها بعد در دانشنامه سیاست و بینالملل، ذیل مدخل حسن روحانی خواهند نوشت: «سیاستمداری که از سوراخِ اعتماد به غرب بارها گزیده شد؛ از توافق سعدآباد 1382 و برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) 1394 گرفته تا...» سؤال و ابهام اصلی اما این است که هزینه این خوشبینی مفرط از جیب چه کسانی پرداخت میشود؟!»
روزنامه جوان: ایران با فتودیپلماسی آباد نمیشود آقای روحانی!
جوان هم تیتر یک خود را به این موضوع اختصاص داد و نوشت:
«امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه دیروز در کنفرانس خبری مشترک با رئیس جمهور آمریکا اظهار امیدواری کرد طی هفتههای آینده موفق به برگزاری دیدار بین ترامپ و روحانی شود. این سخن باعث گردید تا ضمیر مرجع سخنان روحانی در ابتدای این گزارش مشخص شود.
در حالی که روحانی طی شش سال گذشته تمام توان خود را به کار گرفت تا با تقویت نگاه به غرب، موانع و مشکلات پیش روی کشور را بردارد، شواهد غیرقابلانکاری وجود دارد که این تلاشها نه تنها مشکلی را حل نکرده که بر مشکلات گذشته افزوده است. روحانی با شعار معروف «چرخ سانتریفیوژها بچرخد، زندگی مردم بچرخد» و با ایجاد تلویحی دوگانه معیشت مردم و انرژی هستهای، توانست رأی مردم را جلب کند. او در تمام این سالها کوشید سروسامانی به اوضاع اقتصادی کشور بدهد، لیکن از آنجا که نگاه به بیرون پاشنه آشیل این چشمانداز اقتصادی بود، دستاورد «تقریباً هیچ» عینیترین نتیجهای است که نه منتقدان که دولتمردان تدبیر و امید به آن اذعان دارند.
برجام منظومه ناکامی دولت در نگاه به بیرون
داستان بدفرجام برجام، منظومه همه این ناکامیهای دولت است که بارها درباره آن گفته و نوشته شده است. پس از خروج یکجانبه امریکا از این توافقنامه و بازگرداندن همه تحریمها علیه ایران، دولت به رغم اجرای همه تعهدات هستهای، اما اصرار داشته و دارد که در این معاهده یکجانبه و یکطرفه بماند، از این رو مطالبات نیم بند خود را از طرفهای اروپایی طلب میکند که البته تاکنون در این زمینه هم دستاوردی جز «تقریباً هیچ» نداشته است، بهعلاوه طرفهای اروپایی در مذاکرات خود با طرفهای ایرانی از موضع طلبکارانه، همکاری با ایران در چارچوب تعهدات برجامی را به گفتگوهای منطقهای و کاهش فعالیتهای هستهای منوط میکنند!
روز شنبه اجلاس سران گروه ۷ در فرانسه، کانون توجهات رسانههای جهانی بود، که سفر غیرمنتظره محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه کشورمان به این کشور و گفتگو با همتای فرانسوی خود، بر حساسیت این اجلاس افزود. این خبر از آن رو مهم جلوه کرد که دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در آن حضور داشت. گرچه سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان تصریح کرد که در این سفر با هیئت امریکایی ملاقات یا مذاکرهای صورت نخواهد گرفت، اما اظهارات دو پهلو و مبهم روز گذشته روحانی مبنی بر اینکه «اگر بدانم که به جلسهای بروم و با کسی ملاقات کنم که در نتیجه کشور آباد و مشکلات مردم حل میشود، دریغ نمیکنم» تامل و تعجب بسیاری از کارشناسان را برانگیخت.
فرصت به دیپلماسی چگونه و تا کی؟
آنگونه که ایسنا، نوشته است: روحانی در این همایش با بیان اینکه در شرایط فشار دشمن راهی جز توسعه کشور، رونق تولید و همکاری بیشتر نداریم، اظهار کرد: دولت برای حل مشکلات از هیچ مسیری کوتاهی نمیکند. معتقدم برای منافع کشور از هر ابزاری باید استفاده کرد. اگر بدانم که به جلسهای بروم و با کسی ملاقات کنم که در نتیجه کشور آباد و مشکلات مردم حل میشود، دریغ نمیکنم؛ اصل منافع ملی ما است.
وی ادامه داد: یک سال است که شدیدترین تحریمها را بر ما وارد کردند ما هم در برابر تحریمها ایستادیم. تعهدات خود را هم کاهش دادیم، اما بین مراحل کاهش تعهد دو ماه وقت گذاشتهایم تا فرصت دیپلماسی داشته باشیم. خواست ملت ما عزت، استقلال و همزمان کاهش زحمت و فشار و افزایش رفاه است. اگر بنا باشد با فشار به مردم کشور را اداره کنیم که هر کسی بلد است کشور را اداره کند. ما میایستیم تا به اهداف و منافع و امنیت کشور به عظمت برسیم، جایی باید ایستاد که منافع وجود دارد. ما برای دفاع از منافع ملی و استقلال کشور میایستیم، خسته نمیشویم و از هر ابزاری برای حل مسائل استفاده میکنیم.
روحانی با بیان اینکه خواست مردم ما حفظ عزت و استقلال توأم با رفاه و کاهش زحمت و سختیها است، گفت: ما مقاومت و ایستادگی میکنیم تا به اهداف، امنیت و عظمت برسیم. ایستادن وقتی ارزش دارد که منافع ما تأمین شود.
رئیس جمهور البته توضیح نداده است که از فرصت دیپلماسی که او به طرفهای غربی داده، قرار است چه انتظاری برآورده شود؟ مگر نه این است که برجام با پنج قدرت بزرگ جهانی امضا شد و با خروج امریکا به احتضار رفت؟ این موجود محتضر را قرار است به چه قیمتی احیا کنیم؟ اگر ارادهای برای زنده ماندن آن از سوی طرفهای غربی وجود داشت، چرا به چنین حیات نباتی دچار شد؟ جز این است که آنها دنبال باجخواهی از جمهوری اسلامی ایران هستند؟
بت امریکا را شکستیم!
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود بار دیگر منتقدانش را سرزنش کرد و با بیان اینکه همچون ابراهیم (ع) بت امریکا را شکستیم، گفت: گویی در گوش بعضیها پنبه است و هر چه ما میگوییم آنها میگویند مذاکره چه خاصیتی دارد، بعد از مذاکره به جای یک میلیون بشکه نفت، ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه نفت صادر کردیم. میلیاردها دلار به کشور آوردیم هر ماه یک میلیارد دلار از پولهای خود را آزاد کردیم قطعنامههایی را که امریکا برای آنها ۲۰ سال زحمت کشید مثل بت تخریب کردیم، سرمایه خارجی جذب شد؛ البته وقتی شرکتهای خارجی به کشور آمدند عدهای نگفتند این شرکتها آمدند، اما وقتی شرکتها رفتند آنها میگویند چرا این شرکتها رفتند؟
اظهارات روحانی درباره مسابقه حضور شرکتهای خارجی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی در ایران درحالی است که از همان روزهای شو تبلیغاتی این شرکتها، آنها به بهانه تحریمهای امریکا در حوزه بانکی کمترین تحرکی را در ایران نداشتند و پس از آنکه امریکا از برجام خارج شد، بهانه یافتند تا نیامده از ایران بروند.
جایگاه ۳ اصل عزت، حکمت و مصلحت
بخش دیگری از سخنان رئیس جمهور به این موضوع اشاره داشت که «نباید فرصت را از دست بدهیم» روحانی به سفر ظریف به پاریس اشاره کرد و گفت: «وزیر خارجه ما به پاریس میرود سپس با ما مشورت کرده و دوباره به پاریس برمیگردد. ما با مسئولان مربوط مشورت و بحث داریم و باید کارمان را انجام دهیم، جایی که احتمال موفقیت حتی ۱۰ تا ۲۰ درصد وجود دارد هم باید جلو رفت و نباید فرصت را از دست بدهیم، البته قدرت داخلی و تولید ملی در رأس همه کارهای ماست؛ زیرا تولید و قدرت ملی به ما فرصت میدهد که با دنیا حرف بزنیم.»
اینکه دیپلماسی را نباید تعطیل کرد و به کناری نهاد، حرف حقی است که ممکن است اراده باطل از آن بشود. باید پرسید در این مذاکرات چقدر به شعار محوری سیاست خارجی، یعنی عزت، حکمت و مصلحت پایبندی وجود دارد و کدامیک از آنها اولویت سیاست خارجی ماست؟ تجربه برجام، نشانههای خوبی از رعایت این سه اصل محوری نشان نمیدهد به گونهای که برخی از این اصول مغفول و حتی قربانی برخی دیگر شده است.
فتودیپلماسی کارساز نیست
به عنوان نکته پایانی اینکه رئیسجمهوری که او را مؤدب میخواندید و در گفتوگوی تلفنی با او مرتکب آن اقدام نابهجا شدید نه تنها به تعهدات برجامی که امضا کرده بود وفادار نماند بلکه تحریمهای بیشتری علیه ایران وضع کرد. اکنون چگونه به کسی که موجود مزاحم برجام خطابش کردید و تصریح کردید مذاکره با او دیوانگی است، فرکانس مذاکره و گفتگو میفرستید. با فتو دیپلماسی ایران نه آباد میشود و نه مشکلاتش حل خواهد شد. تغییر نگاه از بیرون به درون و تکیه بر تواناییهای بومی ایران را میسازد.»
روزنامه فرهیختگان: پالس اشتباه در تهران، تهدید در پاریس
فرهیختگان تیتر یک خود را به این بحث اختصاص داد و نوشت:
«همچنانکه محمدجواد ظریف میگوید، مذاکرات ایران با اروپا که پیش از این با مجموعه نمایندگان سه کشور و مسئول هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جریان بود و حالا مکرون شخصا مسئولیت آن را برعهده گرفته، به روزهای حساسی رسیده است و احتمالا تا روزهای آتی اخبار بیشتر و مهمتری از آن منتشر خواهد شد. محمدجواد ظریف طی 10 روز گذشته از کویت تا اسکاندیناوی و از پاریس تا پکن را طی کرده و گفتوگوهای فشردهای را انجام داده است و در داخل هم دیگر اعضای دولت دست بهکار شدهاند تا با مدیریت افکارعمومی و هدایت جریان خبری و رسانهای، بستر شکلگیری توافقات جدیدی را آماده کنند. سخنرانی دیروز حسن روحانی، صحبتهای سخنگوی دولت و اظهارات محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه از همین دست هستند.
در این میان اما شاید عجیبترین چیزی که در فضای سیاسی-رسانهای کشور قابل مشاهده باشد، تکرار فشرده تجربهای است که یکبار از سالهای 92 تا 94 در ایران گذشته و حالا مردم همه آن مدت را بهصورت فشرده در یکی، دو هفته اخیر میبینند. همان وقایع، همان کنشهای سیاسی، همان ادبیات و شاید هم همان نتایج.
گذرا با هم مرور کنیم؟ انتخابات 92 با چند اشتباه سیاسی از سوی نامزدهای انتخابات بهجای رقابت بر سر ایدهای اداره کشور، به میدان جدال در موضوع سیاست خارجی و بهصورت ویژه مساله مذاکرات هستهای تبدیل شد و آنجا هم بهجای ایده پیشبرنده دعوا به شعارها و تکهپرانیهای سیاسی نزول کرد، بعد از انتخابات هم دستفرمان تیم سیاسی و رسانهای نزدیک به دولت تغییر نکرد و هم در کنش سیاسی، هم الگوی تعامل با مردم، هم رسانهها و حتی نمایندگان مجلس و هم در ادبیات حرکت بر یک خط عملیات روانی ادامه یافت.
شاید بپرسید مختصات این خط چیست و چه نسبتی با شرایط کنونی دارد؟ مراجعه به وقایع و اظهارنظرهای آن روزها و مقایسه آنها با امروز پاسخ روشنی را پیشروی ما قرار میدهد و چندین و چند سوال بزرگ را در ذهن مردم و افکارعمومی ایجاد میکند!
محرمانهماندن مذاکرات چه حاصلی غیر از به بازیگرفتن افکارعمومی توسط رسانههای غربی دارد؟
اولین نکته همان «محرمانهبودن» وقایع مذاکرات است. آن روزها نه مردم و نه رسانهها و نه حتی نمایندگان مجلس و بسیاری از مسئولان سطوح بالای کشور هم در جریان مذاکرات قرار نمیگرفتند و معمولا هر فردی که کنجکاو یا نیازمند بررسی و داشتن اطلاعات بیشتر بود باید به اعضای تیم مذاکرهکننده کشورهای دیگر یا رسانههای غربی که معمولا بخشی از اطلاعات و روندهای مذاکره را منتشر میکردند، مراجعه میکرد.
اگر یادتان باشد در آن ایام بسیاری منتقد این بودند که چرا کارشناسان درباره پرونده مورد مشورت قرار نمیگیرند و در سطوحی بالاتر نمایندگان معترض این مساله میشدند که مشورتکردن پیشکش، حداقل بگویید چه اتفاقی در حال وقوع است! البته این اعتراض آنها درمورد کنار گذاشتن مجلس از مسالهای به این مهمی که مساله روز کشور بود، به ایام امضای برجام هم توسعه یافت، چراکه با وجود تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس و دهها و صدها ساعت مطالعه و بررسی، هیچگونه توجهی به گزارش این کمیسیون نشد و تنها ظرف 20 دقیقه برجام در مجلس تصویب شد.
امروز هم همان وقایع در حال تکرار است. در داخل نه رسانهها، نه کارشناسان و نه نمایندگان مجلس خبری از مذاکرات ندارند و منتظرند رسانههای غربی بگویند محمدجواد ظریف به کدام کشور سفر کرده و کدام مذاکرات را انجام داده است؛ اتفاقی که البته خطرات زیادی هم دارد، چراکه ممکن است این توجه به رسانههای طرف مقابل باعث قرار گرفتن در یک دام رسانهای و اعتماد به خبررسانی اشتباه باشد، اتفاقی که در سالهای 92 تا 94 چندینبار رخ داد.
درمورد سفر محمدجواد ظریف به فرانسه اولین خبر را رسانههای غربی و البته یک رسانه صهیونیستی منتشر کردند در حالی که رسانههای داخلی از ارگان رسمی دولت یعنی «ایرنا» تا شبکه خبر به کلی از این ماجرا بیاطلاع و منتظر بودند غربیها دوباره خبری از این سفر منتشر کنند. «رویترز» که در ایران به رسانه تحریم معروف است، «آسوشیتدپرس»، «بلومبرگ» و... اکنون رسانههایی هستند که دوباره با مخاطبان ایرانی مواجهند. البته آنها صرفا در جریان اخبار کلی مانند سفر نیستند، چراکه بعضا اطلاعاتی کم یا زیاد درباره نحوه و موضوعات مذاکرات هم در اختیار دارند، همانند مذاکرات دوساله در دولت یازدهم. این روزها همین رسانهها هستند که اخبار درست و غلط را برای تاثیرگذاری بر افکارعمومی منتشر میکنند و افکار عمومی ایران نیز هیچ حصار و مانعی برای مقابله ندارند و تنها چشم به تایید یا تکذیب مسئولان وزارت امور خارجه دارند.
با پهلوانپنبهسازی و بزرگنمایی درمورد نتایج مذاکرات، میتوان کشور را اداره کرد؟
دومین مساله پشتیبانی بیمنطق و بدون استدلال رسانههای نزدیک به دولت از مدل مذاکراتی دولت است، رسانههایی که به اعتراف خودشان «اهل غلو هستند» و از پنبه پهلوان میسازند تا افکارعمومی را مدیریت کنند. اگر یادتان باشد در همان ایام رسانههای دولتی و نزدیک به دولت پر بود از تیترهای غلوگونه درباره مذاکرهکنندگان و نتیجه مذاکرات. از پرتاب یک خودکار روی میز، نتیجه حراست از منافع ملی میگرفتند و از پیادهروی نتیجه ابرقدرتی، روندی که بهسرعت برای توجیه نقاطضعف توافق هم مورد استفاده قرار گرفت و امضای «کری تضمین است» شد سند راهبردی خدشهناپذیربودن برجام و توقف تحریمها روی کاغذ تبدیل شد به فرو ریختن دیوار تحریم و صبح بدون تحریم!
امروز هم رسانههای نزدیک به دولت همین رفتار را تکرار میکنند. مثال ساده آن همین اقدام روزنامه «ایران» است که با اطلاع دقیق میگوید از سه شرط بزرگ که هر سه خطوطقرمز ایران و موانع اصلی آغاز مذاکرات بودند، تنها یکی برداشته شده است! و از همین بابت هم پایکوبانه تعبیر میکند دیپلماسی مبتکرانه داشتهایم و اتفاق بزرگی رخ داده و روی خودش هم نمیآورد که از سه پیششرط «بندهای غروب»، «مذاکرات منطقهای» و «مذاکرات موشکی» تنها سومی از روی میز برداشته شده و دو موضوع دیگر همچنان پابرجاست!
نمونه دیگر تیترهای دیروز رسانهها درباره حضور ظریف در فرانسه و مذاکره با مکرون و لودریان است. در حالی که هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و حتی برخی میگویند مذاکرات درباره مسالهای موفق و بسیار محدود مثل فروش 700 تا یکمیلیون بشکهای نفت است، مطبوعات نزدیک به دولت با بزرگنمایی این سفر تیتر زدهاند که «ناگهان ایران»، «1+7» و... .
مگر مذاکره مجدد درمورد برجام خطقرمز نبود؟
اجازه دهید تا همینجا که اشاره به برخی اخبار شد، سومین موضوع را هم مطرح کنیم. از زمانی که آمریکا از برجام خارج شد و از مذاکره و توافق جدید سخن گفت تا موقعی که ایران به اروپاییها اولتیماتوم داد و گامهای 60 روزه را برداشت، از جانب حسن روحانی و محمدجواد ظریف مذاکره مجدد درمورد برجام خطقرمز دولت ایران معرفی شد و میگفتند تنها در شرایطی میتوان وارد مذاکرات جدید شد که با یک ایده مستمر و پایدار فروش نفت ایران و روابط بانکی آن مانند آنچه در برجام آمده تامین شود. برای مثال حسن روحانی در گفتوگوی تلفنی هشتم مرداد با رئیسجمهور فرانسه گفته بود «عادیسازی روابط نفتی و بانکی ایران با دیگر کشورها گام اول تعهدات مورد انتظار ایران است» و محمدجواد ظریف در نشست خبری 16 مرداد نیز گفته بود «مهیاکردن زمینه فروش حداقل 2.5 میلیون بشکه نفت در روز کف انتظار ایران از اروپاست.»
اینها بهخودیخود گویای این است که پیش از این چه شروطی برای آغاز مذاکره ذکر شده بود و حالا در شرایطی که روزنامه «ایران» توضیح میدهد تنها مساله مذاکره موشکی کنار رفته و احتمالا مسالهای مانند مذاکره درباره «بندهای غروب برجام» پابرجاست، تیم مذاکراتی در چه نقطهای ایستاده است.
سرنوشت تعهدات برجامی اروپا چه میشود؟
11تعهد برجامی اروپا یا آن بند 19 معروف که دهها تعهد ریز و درشت برای اروپا در نظر گرفته بود چه خواهد شد؟ آیا قرار است از اینها هم کوتاه بیاییم؟
در این زمینه حداقل انتظارها این است که طبق گفته محمدجواد ظریف که «ما بیکار نیستیم، دوباره درمورد مفاد برجام و مساله هستهای گفتوگو میکنیم» امتیازدهی بیشتر به کنار گذاشته شود یا اینکه برای آغاز مذاکره ایران دوباره تعهدات خود را به قبل از توافق ژنو برگرداند تا در شرایط نسبتا برابری مذاکره آغاز شود.
آقایان دروازه حریف آن طرف است
سوال پنجم را اینگونه طرح میکنم؛ شما وقتی میشنوید محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه روز گذشته در مراسم بهرهبرداری از بخشی از خطوط متروی تهران گفته است «نیاز به بازگوکردن نیست. ما در حال حاضر در شرایطی کاملا متفاوت با گذشته روبهرو هستیم. اگر برخی تحریمها در بعضی کشورها، سیاست نفت در برابر غذا بود، این موضوع را نیز از ملت ما دریغ کردند و ما به غذا و دارو براساس این سیاستهای تحریمی دسترسی نداریم. شاید بگویند سیاستهای بشردوستانه با تحریم این دو موضوع مقابله میکند اما پاسخ ما این است که ما با کدام سیستم بانکی میتوانیم موضوع غذا و دارو را حل کنیم؟» به یاد چه چیزی میافتید؟
صبر کنید، پاسخ ندهید. حسن روحانی دیروز در مراسم ارائه دستاوردهای دولت در توسعه زیرساختهای روستایی گفته است: «پس از مذاکره میلیاردها دلار از پولهایمان به کشور بازگشت و هرماه حدود یکمیلیارد از پولهای کشورمان آزاد شد. مانند بتی که ابراهیم شکاند، ما هم قطعنامههایی را که آمریکا 30 سال برای آنها تلاش کرده بود را شکاندیم. اگر بدانیم با ملاقاتی منافع ملی تامین و کشور آبادتر میشود، دریغ نخواهیم کرد.» با شنیدن این سخنان چطور؟ اینبار یاد کدام حرفها میافتید؟
درست حدس زدید، اظهارنظر محمدباقر نوبخت مشابهت معنایی و مفهومی با همان سخنان رئیسجمهور در آغازین روزهای مذاکرات با 1+5 در ابتدای دولت یازدهم دارد، همان زمانی که روحانی بهجای نشان دادن قوت در برابر غربی برای جلوگیری از امتیازدهی به مردم میگفت «خزانه کشور خالی است.»
اظهارنظر دوم هم صرفنظر از صحت آن و مهمتر از صحت تاثیرش که مردم میپرسند این میلیاردها دلار چه تاثیری در زندگی آنها داشته، دقیقا تکرار همان حرفهایی است که میگفت با مذاکره تمام تحریمها برداشته میشود، یا همان اظهاراتی که تاکید میکرد دیوار تحریم ترک برداشته و هرگز تحریمها بازنخواهند گشت یا... .
همینجا باید از اعضای محترم دولت پرسید فشار به افکارعمومی داخل بهجای عملیات روانی روی رقیب چه سودی دارد بهجز اینکه مردم را مستاصل و مضطرب کند؟ و آیا اساسا نباید کشور را با آرامش اداره کرد و تکنیکهای عملیات روانی را برای مذاکرات و تاثیر بر تیم حریف مورد استفاده قرار داد.
در کنفرانس ترامپ - مکرون چه گذشت؟
شاید مهمترین اتفاق این چند روز نه سفرهای ظریف که نشست خبری شب گذشته مکرون و ترامپ بود جایی که بار دیگر همراهی راهبردی اروپا با آمریکا درمورد ایران نمایان شد. در این نشست خبری امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه گفت بهدنبال برگزاری دیدار «حسن روحانی» با ترامپ در هفتههای آینده است و حتی این مساله را با حسن روحانی در میان گذاشته.
مکرون البته در خلال نشست خبری خود به سخنان صبح دیروز حسن روحانی هم اشاره و شاید رمزگشایی کرد، همانجایی که روحانی گفته بود «اگر من بدانم در جلسهای با کسی ملاقات کنم، مشکل کشورم حل میشود، دریغ نخواهم کرد.» مکرون در این بخش از سخنان خود توضیح داد: «رئیسجمهور ایران در راستای منافع کشورش آماده دیدار با هر رهبر سیاسی است و اگر رئیسجمهور ایران و ترامپ با یکدیگر دیدار کنند، دستیابی به یک توافق ممکن است.» این سخنان البته در حالی است که ترامپ دو روز قبل گفته بود نیازی به دیدار با ایرانیها ندارد و این ایرانیها هستند که بهدنبال دیدارند.
همینجا باید یک نتیجه مبتنیبر شواهد واقعی بگیریم که بهواقع دو پالس صادرشده از سوی محمدجواد ظریف و حسن روحانی در تهران یکی درمورد «ارزش طیشدن راه پیشرو» و دومی درمورد «ملاقات با هرکسی!» سبب شده است مکرون خود را واسطه هدایت طرفین به میز مذاکره بداند و برای آن تلاش کند، اتفاقی که اکنون باید درمورد آن پرسید که آیا این مسیر به تامین منافع ملی ایران منجر خواهد شد؟ بد نیست برای پاسخ به ادامه نشست خبری شب گذشته مراجعه کنیم. مکرون در ادامه سخنان خود از اشتراکنظرش با ترامپ میگوید و توضیح میدهد با رئیسجمهور آمریکا موافق است که ایران هرگز نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند. او البته اضافه میکند دعوت مجدد از ظریف با اطلاع ترامپ بوده است.
اما بخش مهمتر این نشست خبری سخنان ترامپ است؛ رئیسجمهور آمریکا با بیان اینکه «بهدنبال دستیابی به تضمینی هستیم که ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند»، تصریح میکند: «ما میخواهیم ایران موشکهای بالستیک نداشته باشد.»
ترامپ البته به بندهای غروب برجام هم اشاره کرده و میگوید: «ما میخواهیم توافق طولانیمدتتری با ایران داشته باشیم.»
رئیسجمهور آمریکا در این نشست خبری نهایتا به مساله دیدار با حسن روحانی هم اشاره میکند. او که کمی قبلتر گفته بود «ایرانیها به دنبال دیدار با من هستند اما هنوز برای برگزاری این دیدار زود است»، ابراز میکند حسن روحانی خواهان دیدار با وی شده و میگوید «درصورتی که شرایط مناسب باشد با رئیسجمهور ایران دیدار خواهد کرد.»ترامپ البته بلافاصله ایران را تهدید میکند و با بیان اینکه موافق پرداخت پول به تهران نیست، میگوید: «درصورتی که ایران بهدنبال سلاح هستهای باشد، با قدرتی شدید مواجه خواهد شد و گزینه دیگری نخواهیم داشت.»
دقت در این فرآیند بهخوبی نشان میدهد پالسهای صادرشده از تهران مانند آنچه در سخنرانی صبح دیروز حسن روحانی عنوان شد، ریشه این اظهارنظرها در پاریس بوده، اظهارنظرهایی که ایران را محتاج دیدار با ترامپ توصیف و در مقابل این اعلام نیاز، جواب تهدید دریافت میکند.
روزنامه رسالت: دلخوش به جمعهای جبری
رسالت نیز نوشت: «پس از مذاکرات ایران با گروه 1+5 و اجرای برجام هر روز شاهد افزایش نرخ تورم در کشورمان بودیم. از سویی آمریکا از برجام خارج شده و تحریمها بر ایران را افزایش داد. کشورهایاروپایی دائما پیشنهادات غیر اجرایی به ایران مبنی بر حل و فصل وضعیت اقتصادی کشورمان میدادند تا از برجام خارج نشویم. چند ماه است که ایران به کشورهای اروپایی فرصت داده تا به تعهدات برجامیشان عمل کنند اما تاکنون هیچ اقدامی از سوی آنها به جز ارائه وعده مشاهده نشده است.
با تمام این اوصاف اما همچنان مسئولین دولتی، نسبت به مذاکره با اروپا و امضای برجام جدید ابراز امیدواری میکنند. روز گذشته حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان طی سخنانی مطرح کرده است: «باید مذاکره کرد و راه حل پیاده کنیم. گروهی میگویند ما از مذاکره با ۶ قدرت بزرگ چه سودی بردیم و خاصیت مذاکرات چه بود؟ ما بعد از مذاکره به جای یک میلیون بشکه نفت، ۲ میلیون و هشتصد هزار بشکه نفت صادر کردیم. میلیاردها دلار پول برای کشور آورده شد، هر ماه حدود یک میلیارد از پول های حبس شده آزاد شد، قطعنامه هایی که آمریکا ۳۰ سال برای آن ها زحمت کشیده بود مثل بتی که ابراهیم شکست آن ها را شکستیم.»
گویی آقای روحانی چشمهایش را بسته و هیچ اطلاعی از وضعیت اقتصادی کشور ندارد چراکه طبق آخرین اخبار، میزان فروش نفت کشور به شدت کاهش یافته است، آن هم در حالیکه درآمد این میزان فروش یا پس از مدتها به ایران منتقل یا به صورت کالا بازگردانده میشود.
کارشناسان در این باره معتقدند: «روحانی با مطرح کردن این گونه آمار و ارقام کذایی به دنبال مذاکره مجدد با آمریکا است. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب، مذاکره با آمریکا را سم میدانند.» به دنبال این موضوع «رسالت» گفتوگویی با صاحبنظران در این زمینه داشته که در ادامه میخوانید.
روحانی سخنان گذشته را فراموش کرده است
محمدصادق کوشکی کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به سخنان اخیر حسن روحانی به «رسالت» گفت: «روحانی مدتی پیش درباره جمعآوری اطلاعاتش گفته بود که در خیابان با نگاه کردن به قیافه مردم نظرسنجی میکند. به نظر میرسد دیگر اطلاعاتی هم که در سخنانش به آنها اشاره میکند با چنین رویکردی است یعنی با همان دقتی که او در خیابان از مردم نظرسنجی میکند درباره وضیت اقتصادی نیز سخن میگوید.»
او ادامه داد: «آیا وضعیت اقتصادی کشورمان پس از برجام بهتر شده یا خیر؟ این نکته را آقای روحانی، آقای ظریف، مدیران کل سابق و فعلی بانک مرکزی همچنین وزرا بارها تأکید کردهاند باتوجه به اینکه برجام از سوی اروپا عملی نشده هیچ گشایشی در اقتصاد ما صورت نگرفته است.»
کوشکی افزود: «به نظر میرسد آقای روحانی سخنان گذشته خود را فراموش کرده است. او در سخنرانیهایش طی سال گذشته دهها بار اشاره کرده است آمریکا و اروپا به تعهداتشان عمل نکردهاند. روحانی درصدد است تا برجام را به عنوان امری مفید جلوه دهد، اما باید در نظر داشت مردم باید درباره مفید بودن این موضوع نظر دهند.»
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: «روحانی تصور میکند مردم در دوران 80-70 سال گذشته زندگی میکنند و هیچ اطلاعاتی ندارند به همین جهت سخنانش را به خاطر نمیآورند.» او در پاسخ به اینسوال که سخنان روحانی چه تأثیری بر مردم خواهد داشت، گفت: «او همان کسی است که به مردم وعده لغو تحریمها پس از برجام را داد و مردم مشاهده کردند نه تنها این تحریمها لغو نشد بلکه اضافه شده است حتی وزیر امور خارجه نیز تحریم شد. بعید است کسی حاضر به باور سخنان آقای رئیسجمهور باشد بنابراین سخنان او هیچ تاثیری ندارد.
چه کسی تضمین میدهد برجام جدید پاره نشود؟
همچنین سید هادی سید افقهی، کارشناس و پژوهشگر مسائل سیاسی در این زمینه به «رسالت» گفت: «مقام معظم رهبری اصل مذاکره با آمریکا را سم میدانند و مذاکره با این دولت آمریکا را نیز سم مضاعف اعلام کردند. بنابراین این موضوع را میتوان حکم از سوی ایشان دانست. آیا در مقابل این حکم آن هم درباره چنین مسئله خطرناکی (مذاکره با آمریکا) حق اجتهاد وجود دارد؟»
او افزود: «آمریکا 12 شرط از جمله تحریمها و گزینه نظامی را بر ایران تحمیل کرد، منتها ما گزینه نظامی را ساقط و اجازه ندادیم تا اجرا شود. آمریکا با توجه به تمرد و هنجارشکنیهایش نسبت به سازمانهای بینالمللی و معاهدات، عملا با ما در حال جنگ است. ما به چه امیدی باید با دولت آمریکا مذاکره کرده و 12 شرط را بپذیریم و برجام جدید را نیز اجرا کنیم.»
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: «تصور کنید ایران نسبت به منافع کشور، تمامیت ارضی کشور، امنیت و استقلال کشور کوتاه آمد، بخشی از 12 شرط را قبول و برجام را با آقای ترامپ امضا کرد. چه کسی تضمین میدهد تا برجام جدید توسط ترامپ مجددا پاره نشود؟ اگر شورای امنیت، سازمان ملل، آژانس و دادگاههای بینالملل میتوانستند، از پاره کردن برجام در سال 97 جلوگیری میکردند.»
اروپا چه گامی برای ایران برداشته است؟
سید افقهی ادامه داد: «حال تصور کنید ترامپ به اهدافش رسید، ایران را خلع سلاح کرد و برجام جدید را پاره نکرد! چه کسی تضمین میدهد رئیسجمهور بعدی آمریکا برجام را پاره نکند؟ ترامپ آمد و گفت اوباما اشتباه کرده و من این برجام را نمیپذیرم. میگویند جان کری قول داده است! در حال حاضر این آقا کجاست و ایران
در چه حالی است؟» او ادامه داد: «بیش از یک سال میشود که آمریکا از برجام خارج شده. آیا اروپا برای ایران گامی برداشته است؟ آقای روحانی باید این سخنان را به مردم بگویید!»
سیدافقهی گفت: «شبهات بسیاری مطرح است و هیچ تضمینی برای برجام جدید وجود ندارد. آقای روحانی به دور از واقعیت و با محاسبات غلط دوباره قصد دارد به پای مذاکره با دیگران برود. مقام معظم رهبری فرمودند، هیچ نفعی در مذاکره با آمریکا وجود ندارد بلکه ضرر نیز دارد.»