به گزارش جماران؛ امام خمینی در تاریخ 25 مرداد 1362، در حسینیه جماران در دیدار روحانیون کاروانهای حج و مسئولان وزارت ارشاد و سازمان حج و زیارت به تبیین فلسفه حج پرداختند و فرمودند:
«فلسفه حج؛ یکی از فلسفههای بزرگ حج قضیه بُعد سیاسی اوست، که دستهای جنایتکار از همه اطراف برای کوبیدن این بُعد در کار هستند؛ و تبلیغات دامنهدار آنها مع الأسف در مسلمین هم تأثیر کرده است که مسلمین سفر حج را بسیاریشان یک عبادت خشک خالی بدون توجه به مصالح مسلمین میدانند. حج از آن روزی که تولد پیدا کرده است، اهمیت بُعد سیاسیاش کمتر از بعد عبادیاش نیست، بُعد سیاسی علاوه بر سیاستش، خودش عبادت است.
کلات مردم در حج، باید تمام بلادی که وارد میشوند و مردم مستطیعش یا روحانیون محترمش وارد میشوند، باید بررسی از اوضاع مسلمین در هر سال بشود که مسلمین در چه حال هستند، بین خودشان با حکومتها چه وضعی است، بین حکومتها با قدرتهای شیطانی دیگر چه وضعی است، بین خود ملتها با خود ملتها چه وضعی است، بین روحانیونی که در بلاد متفرقه مسلمین هستند با وضع حج چه وضعی دارند.
اینها اموری است که باید رسیدگی به آن بشود و حج برای همین امور است. حج برای این است که مشکلات یک سال مسلمین را بررسی کنند و در صدد رفع مشکلات برآیند.
آنطور که آخوندهای درباری منطقه و غیرمنطقه میگویند که حج باید از جهات سیاسی خارج باشد، اینها رسول الله را محکوم میکنند، اینها خلفای اسلام را محکوم میکنند، ائمه هدی را محکوم میکنند. اینها نمیدانند که این سفر حج و این حج برای این مسائل بوده است، برای قیام ناس بوده است، برای این بوده است که مسلمین مشکلات مسلمین را درک کنند و در رفعش کوشش کنند، برای این بوده است که بین مسلمین اخوت و مودت پیدا بشود.
مع الأسف به قدری تبلیغات دامنهدار دشمنان اسلام در همه مسائل اسلامی زیاد و دامنهدار بوده است که به خود مسلمین هم باوراندهاند که نباید دخالت در سیاست بکنند، به خود روحانیون هم. بسیاری از روحانیون هم باورشان آمده است که روحانی نباید دخالت در سیاست بکند. روحانی باید مسئله بگوید، آن هم مسائل غیرسیاسی. مسائل سیاسی اسلام چندین برابر مسائل عبادیاش است، برای اینکه آن مسائل سیاسی هم عبادت است مع الاضافه. کتب اسلام، کتب فقهی اسلام مشحون از مسائل سیاسی است، مشحون از مسائل اجتماعی است. و آن وقت یک دسته نادان گمان میکنند که اسلام مثل سایر ادیان منحرفه - که آن هم در اول اینطور نبوده است، بعد با دست همین استعمارگران به اینجا رسیده است - وضع این است که باید روحانی فقط بنشیند و دو رکعت نماز بخواند و برود منزلش و همان جا چرت بزند تا دوباره وقت نماز دیگر بیاید. اینها همه تبلیغاتی بوده است که در طول مدت از آنوقتی که اسلام تولد پیدا کرد و قدرت پیدا کرد به دست خلفای امَوی و عبّاسی و بعد هم به دست حکومتهای مرتجع و بعد هم به دست قدرتهای بزرگ این مسائل شده است که اسلام را منزوی کنند و منزوی کردند.
آن اسلامی که به درد جامعه نرسد، و آن اسلامی که به درد حکومت جامعه نرسد، آن اسلام منزوی است. اسلام منزوی در مساجد بود. با اسم اسلام، اسلام را منزوی کردند در چهار دیوار مساجد، مساجد بیتحرک. مسجدالحرام و مساجد در زمان رسول اکرم مرکز جنگها و مرکز سیاستها و مرکز امور اجتماعی و سیاسی بوده. اینطور نبوده است که در مسجد پیغمبر - صلی الله علیه وآله - همان مسائل عبادی نماز و روزه باشد؛ مسائل سیاسیاش بیشتربوده. هروقت میخواستند به جنگ بفرستند اشخاص راوبسیج کنند مردم را برای جنگها، از مسجد شروع میکردند این امور را. مع الأسف در دنبال تبلیغات از صدر اسلام یعنی، بعد از یک مدتی تا زمان ما مساجد یک مساجدی شده بود که اسلام در آنجا محکوم میشد. محکوم کردن اسلام به این نیست که یک کسی بگوید من اسلام را محکوم میکنم، محکوم کردن اسلام بر این است که آن چیزی که اسلام میخواهد در مسجد زیرپا گذاشته بشود. اسلام میخواهد که مردم آگاهانه برای مصالح خودشان، برای مصالح مسلمین در آنجا فعالیت بکنند و حج از مسائلی است که جنبه سیاسیاش بسیار بیشتر است از جنبههای عبادیاش. و شما آقایان که ان شاء الله با سلامت مشرف میشوید باید توجه به این معنا داشته باشید که این فکر استعماری که در مغز بسیاری از حتی روحانیین ممالک اسلامی گنجانیده شده است این را ازاله کنید.
{...}
ننگ نیست بر کشورهای اسلامی بر حکومتهای کشورهای اسلامی که اسرائیل بیاید و فلسطینیها را آنطور کند؟ در لبنان آن جنایتها را بکند و یک میلیارد جمعیت مسلمین بنشینند تماشاچی باشند؟ از چی میترسند اینها؟ چرا باید این قدر بیعرضه باشند؟
شریان حیات شرق و غرب در دست اینهاست، نفت شریان حیات اینهاست. اگر ده روز نفت را به روی آنها ببندند خاضع میشوند آنها. در عین حالی که این شریان در دست حکومتهای باصطلاح اسلامی است، در عین حال تقدیم میکنند و التماس هم میکنند.
این مصیبت نیست؟ برای مسلمین این مصیبت نیست که همه چیزمان را بدهیم به خارجیها و در طبق اخلاص بگذاریم و با منت کشیدن از آنها که بپذیرند؟ وقتی بنا شد که مسلمین به آن مسائل الهی توجه نکنند، به آن مسائل قرآنی توجه نکنند، و احکام اسلام را درست به آن توجه نکنند و دعوت اسلام به وحدت را زیر پا بگذارند، ناچار باید اینطور بشوند که همه چیزشان را بدهند و التماس هم بکنند به آنها که قبول کنید شما. نباید ما دیگر بیدار بشویم؟ نباید اینها عبرت بگیرند از ایران؟ امروز همه کشورهای بزرگ عالم از شوروی گرفته است که دارد دائماً به عراق کمک میکند، و از امریکا گرفته است که آن هم همینطور، و از فرانسه که مرکز فساد همه دنیا شده است، کشوری که ادعا میکرد که اینجا مهد آزادی و کذاست حالا این تروریستها را در آنجا جا داده است و به صدام کمک میکند و به این کمک افتخار میکند. مسلمین باید توی دهن اینها بزنند و اگر مجتمع بشوند خواهند زد. و ایران همانطور که همه دنیا دیده است - ولو زیر پا گذاشتهاند مطالب را - همه عالم الآن مطلعند که شوروی و امریکا و سایر قدرتها از ایران سیلی خوردند به برکت اسلام، و نخواهد دیگر این ملت اسلامی گذاشت که راه آنها به این مملکت باز بشود. آنهایی که به آرزوی این نشستهاند که امریکا دوباره بیاید یا شوروی بیاید، آنها خیال باطل به خودشان راه دادهاند، به این آرزو نباشند و لااقل تا وقتی که اینها زنده هستند، تا آن وقت امریکا و شوروی نمیتواند به این مملکت وارد بشود.»
*صحیفه امام خمینی جلد 18 - صفحات 50 تا 55.