به گزارش جماران؛ احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران، در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
«امیرکبیر یکی از سیاستمداران نمونه ایران، پیش از دوران صدراعظمی، پنج سال را در عثمانی با دولت آن کشور و دولت های روس و انگلیس مشغول مذاکره بود. در طول این مذاکرات بارها دشواری برای امیرکبیر پیش آمد، در یک مورد بر اثر تهمتی به امیرکبیر کسانی به خانه او حمله کردند و اتاق او را غارت کردند با این هدف که شخصیت امیر را لکه دار کنند تا او مذاکرات را ترک کند اما امیرکبیر به فراست مقصود آنان را دریافت. همه اینها را تحمل کرد و نتیجه آن دفاع از حق و حقوق سرزمینی ایران بود. او چنان تأثیرگذار بود که حتی پس از مرگ هم از اتهام و ناسزاگویی در امان نماند. تا آنجا که برخی علناً به او امیر شقی گفتند و او را در شمار قاتلین ائمه خواندند.کسی که اموال خود را وقف مسجد و مدرسه و تأسیساتی در کربلا کرده بود و پیکر او در کنار سیدالشهداء دفن شد.
یکی از وزرای خارجه، زمانی در جمعی خصوصی، در پاسخ به سئوالی درباره سیاست مداران قدیم ایران، از وثوق الدوله نام برد و گفت: او برای کاری که فکر می کرد منافع ایران در آن است آبروی خود را هزینه کرد. البته این قرارداد و شخصیت وثوق الدوله از موضوعات پربحث در تاریخ معاصر است. ولی جالب توجه است که مجتهدی که می توانست قاضی باشد و در عرصه سیاست حضوری بی واسطه داشت درباره وثوق الدوله نظری کم و بیش شبیه همان سخن دارد.
مدرس از مخالفان پرحرارت و فعال قرارداد 1919 بود و می توان گفت که فعالیت او در ناکامی این قرارداد تأثیری بسزا داشت. مدرس می گفت من با ماده اول قرارداد مخالفم زیرا این ماده تصریح می کند که استقلال ایران را به رسمیت می شناسد. مثل این که کسی سیادت من را به رسیمت بشناسد. همین به رسمیت شناختن خود نوعی زیر سئوال بردن است. در این که مدرس به جد با این قرارداد مخالف بود هیچ شبهه ای نیست؛ اما در کابینه بعدی از طرفداران پر و پا قرص وثوق الدوله بود. با این استدلال که در عالم سیاست اختلاف نظر نباید به کینه ورزی یا به قول امروزی منجر به حذف شود.
این فهرست را می شود باز هم ادامه داد و مثال های بیشتری برشمرد. اگر از سیاستمداران بگذریم، لااقل در دویست سال گذشته مانند دوره دفاع مقدس بسیاری از جوانان برومند این مملکت جان خود را کف دست گرفته و جانفشانی کردند تا همگان بدانند بر سر تمامیت ارضی با کسی تعارف نداریم. در چنین وضعیتی بگذار رسانه هایی به تصور خود، خادمی را خائن جلوه دهند. مردم و تاریخ که می دانند و حتی اگر ندانند ایران که پابرجاست. همان کتاب «تاریخ جامع ایران» که پشت سر وزیر امور خارجه امروز ماست نشان می دهد که چرا ایران، ایران ماند.»