فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران اظهار داشت: استراتژی آمریکا هم اکنون جنگ نظامی با ما نیست بلکه استفاده از فضای احتمالی جنگ برای رسیدن به اهدافشان است و استراتژی ایران هم دوری از جنگ و مقاومت برای ناکام کردن آمریکا برای رسیدن اهدافشان است.
به گزارش جماران؛ فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: آمریکاییها تا زمانی که ایران در مدار قدرتآنها قرار نگیرد تخلیه ظرفیتهای قدرت ایران را در دستور کار قرار داده اند.
"حسین علایی" عصر یکشنبه در نشست "ایران و آرایش جنگی " در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهران، گفت: آمریکا از لحظه خروج شاه از ایران تا به امروز، استراتژی تضعیف ایران را پی گرفت و هدف این استراتژی آن است که ایران به یک قدرت در حوزههای مختلف در منطقه خاورمیانه تبدیل نشود.
وی با بیان اینکه پیش از آن ایران یکی پایههای قدرت در منطقه بود و آمریکا، ایران را به عنوان ژاندارم منطقه تقویت میکرد، گفت: آمریکا پس از رفتن شاه، از زمان نخست وزیری بختیار به بعد همه پیمانهای نظامی را ملغی کرد و از پشتیبانی نیروهای مسلح ایران دست کشید.
مؤسس و نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: زمانی رئیس سازمان صنایع هوایی بودم پس از ۲۰-۲۵ سال از گذشت انقلاب، هنوز هزینه انبارداری قطعات هواپیماهایی که زمان شاه خریداری شده بود را میدادیم در حالی که آمریکاییها اجازه نمی دادندآن قطعات از کشورشان خارج شود.
علایی با بیان اینکه آمریکاییها کشورها را "با ما" و "بر ما" تقسیم میکنند، اظهار داشت: زمان جنگ تحمیلی تحریم تسلیحاتی نبودیم و اما امکان خرید سلاح از آمریکا را نداشتیم و به شکل مختصر میتوانستیم از اروپا برخی تجهیزات را تأمین کنیم. ولی دوران جنگ یک دستاورد داشت و این بود که فهمیدیم اگر قدرت نظامی نداشته باشیم نخست به ما حمله میکنند و دیگر اینکه از طریق تأمین سلاح ما را به خودشان وابسته میکنند.
وی بیان داشت: در دوران جنگ با برنامهریزی توانمندی موشکی را توسعه دادیم و سیاست ما ارتقای توانمندی دفاعی بود و نه تهاجمی. در شرایط تحریم بیشتر توانمندی ما روی موشک متمرکز شدیم که نقطه ضعف ما بود. حتی از کشورهای دیگر برخی توانمندی علمی و فنی را جذب کردیم و حتی از آنها جلوتر رفتیم.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی عنوان داشت: یادم است سیستمی را از چین خریداری کردیم که ۴۰ خودرو داشت که بچهها آنرا جمع کردند و به ۲ خودرو تبدیل کردند. بنابراین در حوزه قدرت نظامی فهمیدیم که باید ضعفهای خود را بپوشانیم و توانمندی موشکی را تقویت کردیم.
علایی اضافه کرد: آمریکایی روش جنگ ما را نمیدانند و ما خودمان تاکتیکها را آفریدیم. آمریکاییها ۹ بار زمان جنگ، در حمایت از عراق به ما حمله کردند مانند حمله به سکوهای نفتی، قایقهای تندرو سپاه و حمله به هواپیمای مسافربری. پس از آن بود که گفتند که ایرانیها با تاکتیک نبرد نامتقارن میجنگند و این اصطلاح را آنها در ادبیات نظامی به کار بردند.
وی گفت: دستاورد دیگر به کارگیری نیروی داوطلب به شیوه جدید در دنیا بود. شیوه امام (ره) به همه یاد داد این بود نیروی داوطلب خود سازمانده باشد و با فرهنگ خودش به جنگ برود و با این استراتژی نیروی داوطلب در ایران به عنوان ستون فقرات در موفقیتها جلوه گر شد.
رئیس ستاد مشترک وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: اما اهداف آمریکا در ارتباط ایران چیست؟ به نظرم آنها تا زمانی که ایران در مدار آمریکا قرار نگیرد، آنها در پی تخلیه ظرفیتهای قدرت ایران هستند. در این راستا یکی از بزرگترین کارهای آنها تخلیه ظرفیت ژئوپولتیکی ایران و انتقال آن به کشورهای پیرامون بود مثلاً خطوط انتقال انرژی را به سایر کشورها بردند. این در حالی است که ایران از نظر ژئوپولتیکی "هاب" (مرکز-قلب) اروپا و آسیا است. مثلاً در پروازهای هوایی این هاب را به استانبول و دوبی بردند که بخشی از آن ناشی از بی توجهی ما به ظرفیتهای اقتصادی است.
علایی اظهار داشت: ظرفیت دیگر، گسست میان ظرفیتهای ایران و پیرامون ایجاد کردند و نیازها را کم کردند و وقتی نیاز میان کشورهای یک منطقه کم شود احتمال جنگ بالا میرود. در تخلیه ظرفیتهای ایران، نکته دیگر تضعیف اقتصاد ایران است ما هم در سیاستهای قدرتمند شدن از نظر اقتصادی را جزو اولویتهای حکومتداری قرار ندادیم به طوری که اخبار از مفاسد اقتصادی، اختلاس و بگیر و بلند میگوید و حرفی از توسعه اقتصادی زده نمیشود.
وی افزود: استراتژی آمریکا در ارتباط با ما چیست؟ آنها از ابتدا در پی تحریم ایران در حوزههای مختلف بودهاند. آنها با تحریم تسلیحاتی شروع کردند و بعد این تحریم را در حوزه اقتصادی اعمال کردند. گامهای بعدی تحریم سیاسی، انزوای بین المللی و ایجاد ائتلاف علیه ایران بود. اما در این استراتژی جنگ جایی دارد؟ بله جا دارد اما از زمانی که اینها جواب ندهد از ابزار جنگ به شکل محدود و ضربتی استفاده میشود. با این حال استراتژی آمریکا این است که تا جایی که ممکن است از ابزار جنگ استفاده نکند.
این تحلیلگر مسائل بین المللی یادآور شد: استراتژی ترامپ پیروزی بدون جنگ است و دنبال حل مساله با جنگ نیست.
علایی ادامه داد: آمریکاییها در استراتژی چماق و هویج، به دنبال این هستند از طرفی حداکثر زور را برای رسیدن به اهداف خود به کار گیرند و هویج هم این است که همه درها را نبندند تا در طرف مقابل به این کور سو امید ببندد. در این راستا همه دولتهای آمریکا به میزانی که فشار را بالا میبرند، از مذاکره حرف میزنند تا نزد افکار عمومی خود را طرفدار مذاکره معرفی کنند.
وی خاطرنشان کرد: ترامپ هم از همین استراتژی استفاده میکند و به همراه فشار حداکثری از مذاکره حرف میزند. در شرایط فعلی آنها همه ظرفیتهای ممکن را برای جنگ آماده کردهاند و همچنین تمام ظرفیتهای مدرن کسب اطلاعات از ایران را بسیج کردهاند. آنها وقتی میخواهند تصمیم به جنگ بگیرند بلکه اطلاعات و شناسایی لازم را به دست آوردند و نیروهای خودشان را آوردهاند. از طرف دیگر هم ایران کارهای لازم را انجام داده و سرتاسر خلیج فارس از دهانه اروندرود تا بندر گوادر آماده است تا در صورت لزوم از این ظرفیت ۲ هزار کیلومتری ساحلی استفاده کند.
این کارشناس نظامی تاکید کرد: آمریکاییها کار بزرگی انجام دادهاند که در تنش نظامی فعلی مهم است و آن این است که وابستگی خود را به تنگه هرمز به صفر رساندهاند و تنگه هرمز را تبدیل به دغدغه کشورهایی کردهاند که در ظاهر ما با آنها کار میکنیم.
علایی اظهار داشت: استراتژی آمریکا هم اکنون جنگ نظامی با ما نیست بلکه استفاده از فضای احتمالی جنگ برای رسیدن به اهدافشان است و استراتژی ایران هم دوری از جنگ و مقاومت برای ناکام کردن آمریکا برای رسیدن اهدافشان است. تمام ظرفیتها برای جنگ مهیا است اما احتمال جنگ حداقل ممکن است.
وی با طرح این سوال که آیا میشود کسی تضمین کند جنگی رخ نمیدهد؟ اظهار داشت: این هم کار سختی است چون هم ترامپ تمایلی به جنگ ندارد زیرا جنگ را در انتخابات ریاست جمهوری به ضرر خود میداند و ایران هم اصولاً از جنگ دوری میکند ولیکن حادثهای که منجر به جنگ محدود شود ظرفیتهایش در منطقه آماده است و نباید آن را نادیده گرفت. ما باید فرض را بر این بگیریم که نمیشود ولی در عین حال آمادگی کاملی داشته باشیم.
این کارشناس مسائل استراتژیک با بیان اینکه در اوج قدرت و یا حتی ضعف نمیتوان مذاکره را کنار گذاشت، گفت: نمیتوانیم حرف زدن را کنار بگذاریم اما چگونه حرف زدن بحث دیگر است. باید از ابزار قدرت یعنی مذاکره استفاده کرد.
علایی تاکید کرد: بهتر بود زمانی که ترامپ گفت از برجام خارج میشوم، مذاکره میکردیم با هدف جلوگیری از خروج آمریکا از برجام یا زمانی که ترامپ گفت بدون قید و شرط مذاکره میکنم، باید میگفتیم مذاکره میکنیم اما با دستور مذاکرات خودمان.
این کارشناس مسائل بین المللی تصریح کرد: طرح آمریکا فشار از بیرون، اعتراض از درون و فروپاشی بود. اما مردم ما با هوشیاری با آمریکا رفتار کردند و میبینیم در همین زمان مردم در پازل آمریکا حرکت نکردند.
وی اظهار داشت: افزایش هزینه آمریکا از نظر تلفات و گروگان از مهمترین عوامل بازدارنده است اما چه باید کرد؟ مهمترین مساله باید برای ما اقتصاد باشد امری که در ٤٠ سال گذشته در اولویت نبوده است. چینیها از وقتی اولویت شأن اقتصاد شد تبدیل به قدرت جهانی شدند اما ما چطور؟
علایی خاطرنشان کرد: در اخبار ما همیشه صحبت از اقتصاد با بگیر و ببند و تهدید و ناامنی است نه حمایت از کارآفرینی و تولید و صادرات. تا زمانی که به عنوان کشوری شناخته شویم که با ما نمیشود کار کرد، در اقتصاد موفق نمیشویم.
وی گفت: آیا ما نمیتوانیم از این همه ابزار خود برای توسعه خود استفاده کنیم؟ چینیها زمانی موفق شدند که خودشان دیدگاهشان را عوض کردند نه اینکه نگاه آمریکا به چین عوض شد، روسها دیر فهمیدند و از چین عقب افتادند و امروز چین تهدید نخست امنیت ملی آمریکاست.