امام هیچجا بین جمهوریت و اسلامیت تفکیک قائل نشدند. مراد امام از جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی مردمی بود. اینطور نبود که جمهوریت را به عنوان یک عنصر در برابر اسلامیت قرار دهند، بلکه امام ذات اسلام را نظام و حکومتی دارای پشتوانه مردمی میدانستند و به همین دلیل روی حضور و رای مردم اتکای فوقالعادهای داشتند و این را مقتضی آموزههای دین اسلام میدانستند، نه اینکه از اندیشه جمهوری در تفکر غرب و یونان وام گرفته باشد.
پایگاه خبری جماران؛ «از شما تقاضا دارم که رأی به جمهوری اسلامی بدهید، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد. جمهوری اسلامی». این بخشی از سخنان امام خمینی (ره) در ۱۷ اسفند ۵۷ در قم است. تاکید همیشگی بنیانگذار جمهوری اسلامی بر دو رکن اسلامیت و جمهوریت نظام بر هیچکس پوشیده نیست. اما هستند جریاناتی که هر کدام سعی دارند یکی از این دو رکن را تضعیف کنند و اندیشههای امام خمینی (ره) را تحریف کنند.
تحریفی که بخشی از نگرانیهای غلامرضا مصباحی مقدم در مورد اندیشههای امام در سالهای اخیر است. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که « امام ذات اسلام را نظام و حکومتی دارای پشتوانه مردمی میدانستند و به همین دلیل روی حضور و رای مردم اتکای فوقالعادهای داشتند».
او درباره تشخیص انقلابی بودن افراد هم ملاکهای روشنی را مطرح میکند و از جناحی کردن تعبیر «انقلابی» برای افراد انتقاد میکند.
متن گفتوگو با غلامرضا مصباحیمقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را در ادامه میخوانید:
**********
* آقای مصباحیمقدم! ۴۰ سال از عمر انقلاب میگذرد، چقدر در این چند سال آن اهداف و آرمان هایی که امام برای نظام جمهوری اسلامی در نظر داشتند محقق شده و اینکه برخی معتقدند در جاهایی با انحرافاتی از آن اهداف روبرو بودیم را می پذیرید؟
انحرافی در اصل نظام رخ نداده است، نظام اهدافی داشت که همچنان در آن مسیر پیش میرویم، ولی بخشی از اهدافی که نظام داشته است، دور افتادهایم. یکی از آرمانها، عدالت بود که بخشی از این عدالت مربوط به توزیع ثروت بود. اما به دلیل اعمال سیاستهای اقتصادی مسیری را طی کردیم که از آرمان عدالت فاصله گرفتیم و به عبارت دیگر فرض ما بر این بود که باید توزیع ثروت در کشورمان روز به روز بهتر شود، اما اتفاقات به گونهای رقم خورده است که این آرمان نه تنها تحقق نیافت بلکه تا حدی شکاف ثروت و فقر در کشور تشدید شده است.
امام تفکیکی بین جمهوریت و اسلامی قائل نمیشدند
* حضرت امام همیشه در بر دو اصول جمهوریت و اسلامیت تاکید داشتند، اما جریانی وجود دارد که بیشتر بر اسلامیت تاکید میکند و نقش جمهوریت را کمرنگ جلوه میدهد، آیا این انحراف در اندیشههای امام نیست؟
امام هیچجا بین جمهوریت و اسلامیت تفکیک قائل نشدند. مراد امام از جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی مردمی بود. اینطور نبود که جمهوریت را به عنوان یک عنصر در برابر اسلامیت قرار دهند، بلکه امام ذات اسلام را نظام و حکومتی دارای پشتوانه مردمی میدانستند و به همین دلیل روی حضور و رای مردم اتکای فوقالعادهای داشتند و این را مقتضی آموزههای دین اسلام میدانستند، نه اینکه از اندیشه جمهوری در تفکر غرب و یونان وام گرفته باشد.
امام از اینکه تلقی شود که جمهوریت به عنوان رویکردی در مقابل اسلامیت است، پرهیز میکردند. امام میفرمودند اسلام آنچه باید به عنوان جمهوری تعریف شود را در خودش دارد. هیچ نشانه ای در سخنان امام نمیتوانیم پیدا کنیم که بخواهند جمهوریت را پدیدهای در مقابل آموزههای دینی و وام گرفته از خارج دین بدانند.
پیامبر و امیرالمومنین هم با همراهی مردم حکومت کردند
* یعنی شما معتقدید که برخلاف برخی از نظراتی که امروز مطرح میشود، در اندیشه امام جمهوریت نه تنها در تضاد با دین نیست بلکه کاملا منطبق بر دین است؟
جمهوریت در اندیشه امام اصلا جزئی از ارکان و اجزای حکومت اسلامی است و این وام گرفته از سیره و سیرت پیامبر (ص) است. زمانی که پیامبر اکرم (ص) دعوت به اسلام را آغاز کردند، روی نظر و حمایت مردم تکیه کردند و از کسانی که از مدینه بودند دعوت کردند. زمانی که این افراد دعوت حضرت را پذیرفتند، فرمودند که باید بیعت کنید. در سال بعد هم پیامبر برای بار دوم از آنان بیعت گرفتند.۷۰ نفر از مدینه به مکه آمدند و با پیامبر در جلسه عقبه دوم شرکت کردند و پیامبر باز هم بیعت آنها را گرفتند و فرمودند که این بیعت برای جنگ نیست و بیعت به معنای پذیرفتن دین به صورت داوطلبانه و حمایت از پیامبر است.
پیامبر حتی برای اهل مدینه هم فردی را فرستادند و گفتند که از مردم بیعت بگیر. پیامبر کارش را با بیعت مردم و حمایت مردم آغاز کرد، آنچه که امروز جایگزینش به عنوان رای مردم و انتخابات معرفی میشود.
امیرالمومنین (علیهالسلام) نیز آنگاه مسئولیت خلافت را قبول کردند که مردم به ایشان اقبال و اعلام رضایت کردند و گفتند که شروع کار با بیعت در منظر عام باشد. اینها نشان میدهد که آغاز حکومت اسلامی بدون حمایت مردم نبود، پس پایه اسلام بر نظر و همراهی مردم گذاشته شده است.
* در سال های اخیر جریانهایی سعی داشتند که اندیشههای امام را برای اهداف سیاسی خود تفسیر به رای و تحریف کنند، شما در کدام برههها در اینباره احساس خطر کردید؟
همین موضوع تفکیک جمهوریت و اسلامیت از مواردی است که در اندیشه های امام دچار تحریف شده است.
انقلابی بودن موضوعی مربوط به این جناح و آن جناح نیست
* آقای مصباحی مقدم! واژه انقلابی و انقلابی بودن گاها با تفسیر شخصی همراه می شود، تا جایی که با همین معیارهای شخصی، برخی السابقون را از دایره انقلاب خارج میکنند. این تفسیرهای شخصی چقدر به انقلاب و کشور لطمه زده است؟
از ویژگیهای غیرقابل اغماض انقلاب، اسلامی بودن آن است، در کنار اینها محوریت ولایت فقیه، مردمی بودن، استکبارستیزی، حمایت از محرومان از ویژگیهای اصلی انقلاب اسلامی است. اگر این ویژگیها را کسی داشته باشد به آن اعتقاد داشته باشد، حتما انقلابی است.
* پس شما با تفسیرهای شخصی مخالفید و معتقدید اصولی برای انقلابی بودن وجود دارد که هرکسی به آن معتقد باشد فارغ است اینکه اصولگرا باشد یا اصلاحطلب، انقلابی است؟
دقیقا، بحث این جناح و آن جناح نیست و فراتر از جناح ها است. بحث اسم و عنوان هم نیست، بلکه موضوع ویژگیهای متکی بر اصول و مبانی است که هر کس این ویژگیها را داشته باشد انقلابی است