پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

موسویان، دیپلمات پیشین، تشریح کرد:

راه مدیریت بحران‌های خاورمیانه چیست؟

دیپلمات پیشین کشورمان اظهار کرد: ریاض به جای تعامل و همکاری با ایران در منطقه، همیشه مسیر تقابل را طی کرده و شکست خورده است. ضمن اینکه خطاهایی همچون گروگان گرفتن حریری نخست وزیر لبنان، حمله به یمن و مثله کردن جمال خاشقجی، "ساخت عربستان" بود و ربطی هم به ایران نداشت.

به گزارش جماران؛ یک دیپلمات پیشین کشورمان اظهار کرد: بحران‌های جاری در منطقه به حدی گسترش یافته که هیچ قدرت جهانی یا منطقه‌ای به تنهایی قادر به حل و فصل آنها نیست. ما به یک مدلی برای حل و فصل بحران‌ها نیاز داریم که برای طرف‌های درگیر آبرومندانه باشد، تبعیض آمیز نباشد و با حضور و همکاری مشترک همه قدرت‌های تأثیرگذار منطقه‌ای و جهانی باشد.

سید حسین موسویان در مجله دانشگاه آمریکایی قاهره اظهار کرد: تا کنون مدلی عملی و کارآمد برای حل بحران‌های منطقه خاورمیانه و اعاده صلح پایدار ارائه نشده است. بحران‌های خاورمیانه فرم‌ها و ابعاد مختلف دارند، از تجاوز صدام به ایران و کویت و تجاوز آمریکا به عراق گرفته تا ظهور گروه‌های تروریستی داعش و القاعده. وجود بحران‌های متعدد، خاورمیانه را در بدترین وضعیت بحرانی هفتاد سال گذشته قرار داده است.

وی گفت: نظام‌ها و سازمان‌های عربی همچون اتحادیه عرب و شورای همکاری‌های خلیج فارس در حل بحران‌ها شکست خورده‌اند. بعد از این هم تا زمانی که همکاری جمعی بین همه قدرت‌های منطقه‌ای وجود نداشته باشد، بحران‌ها قابل حل نخواهند بود. هم‌چنین عملکرد قدرت‌های منطقه‌ای نیز نباید در جهت عکس یکدیگر باشد. در حالی که یک قدرت منطقه‌ای مثل ایران با تمام ظرفیت برای نابودی گروه‌های تروریستی همچون داعش مبارزه می‌کند، قدرت دیگر منطقه‌ای همچون عربستان از نظر مالی و تسلیحاتی گروه‌های مذکور را مورد حمایت قرار داده است از این رو تا زمانی که این تضاد ادامه داشته باشد، بحران‌ها قابل مدیریت نخواهند بود.

این دیپلمات پیشین کشورمان اظهار کرد: بعد از وقوع انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹، ایران به عنوان قدرتی مستقل از ابرقدرت‌های شرق و غرب، در منطقه ظهور یافت. تاریخ روابط آمریکا با ایران قبل از انقلاب همچون کودتا علیه حکومت مصدق و سلطه کامل در دوران شاه، زمینه‌ساز منازعات آمریکا و متحدان منطقه‌ای آمریکا با ایران بعد از انقلاب شد. سیاست آمریکا بعد از انقلاب همچون پشتیبانی از تجاوز صدام به خاک ایران، حمایت از کاربرد سلاح‌های کشتار جمعی و چهل سال تلاش برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، نیز این منازعات را عملیاتی کرد.

وی ادامه داد: با وجود همه بدی‌های کشورهای عربی به ایران، زمانی‌که صدام در سال ۱۹۹۰ به کویت تجاوز کرد، ایران در کنار کویت علیه تجاوز صدام ایستاد. در نیمه دهه ۹۰ نیز مرحوم رفسنجانی به اینجانب مأموریت داد تا با ولیعهد وقت عربستان برای بهبود روابط مذاکره کنم. این مذاکرات محرمانه موجب توافقات مهم و بهبود روابط از نیمه دهه ۹۰ شد و تا حدود ده سال روابط حسنه بین دو کشور در چهارچوب توافقات مذکور ادامه یافت. زمانی که روحانی رئیس جمهور شد، سیاستش بر این بود که بحران هسته‌ای را از طریق دیپلماسی با قدرت‌های جهانی حل کرده و روابط را با کشورهای عربی همسایه به ویژه عربستان بهبود بخشد که عربستان با اعدام شیخ نمر و متعاقباً حمله عوامل خودسر به سفارت عربستان در تهران، این تلاش ناکام ماند.

موسویان گفت: در عین حال ایران، در مورد آمریکا هم بارها حسن نیت به خرج داد در حالی‌که همواره آمریکایی‌ها بدعهدی کردند. کمک دولت هاشمی رفسنجانی به آزادی گروگان‌های غربی و آمریکایی در لبنان، همکاری دولت آقای خاتمی با آمریکا در جنگ علیه تروریسم و سلطه طالبان بر افغانستان، همکاری نیروهای عراقی متحد ایران با آمریکا بعد از سقوط صدام در دوران خاتمی و همکاری دولت روحانی در حل بحران هسته‌ای و حصول برجام، چهار نمونه آشکار حسن نیت‌های ایران و بدعهدی‌های آمریکاست.

این دیپلمات پیشین ایرانی اظهار کرد: عربستان نیز از ابتدای مذاکرات هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی در مسیر حل مسالمت آمیز آن، کارشکنی کرد زیرا خواهان استمرار فشارها و تحریم‌های علیه ایران بود. ریاض به جای تعامل و همکاری با ایران در منطقه، همیشه مسیر تقابل را طی کرده و شکست خورده است. ضمن اینکه خطاهایی همچون گروگان گرفتن حریری نخست وزیر لبنان، حمله به یمن و مثله کردن جمال خاشقجی، "ساخت عربستان" بود و ربطی هم به ایران نداشت.

وی درباره مدل حل بحران در خاورمیانه بر ارائه اصول و مدلی عمومی برای حل بحران‌های خاورمیانه تاکید کرد و گفت: این مدل می‌تواند بر اساس اصول ذیل باشد:

۱- اولین اصل "درک مشترک از اصول کلی نتیجه معامله نهایی" است که در موضوع هسته‌ای ایران هم چنین شد. ایران و قدرت‌های جهانی ابتدا توانستند در مورد کلیات نتیجه نهایی معامله توافق کنند که عبارت بود از تأمین حقوق هسته‌ای شامل غنی سازی و آب سنگین و رفع تحریم‌ها برای ایران و در مقابل تعهد عدم ساخت بمب هسته‌ای توسط ایران.

۲- توقف رقابت‌های منطقه‌ای مخرب و متضاد قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی در دوره مذاکرات، که عملکرد متضاد قدرت‌های جهانی به‌ویژه آمریکا و روسیه و قدرت‌های منطقه‌ای به ویژه ترکیه و عربستان و ایران، مسیر صلح را به بن بست می‌کشاند.

۳- تضمین تمامیت ارضی کشورهای درگیر بحران. برخی اصرار دارند که تجزیه تنها راه حل برخی از بحران‌ها مثل بحران سوریه است. درحالیکه مسیر تجزیه صرفاً باعث توسعه بحران‌ها خواهد شد.

۴- اداره کشور بر اساس خواست اکثریت همراه با تأمین نقش و جایگاه اقلیت‌ها در اداره کشور بحران زده. این مهم باید از طریق انتخاباتی آزاد با نظارت سازمان ملل تأمین شود تا خواست عمومی ملت‌های بحران زده در مورد قانون اساسی و حکام جدید با تضمین حقوق اقلیت‌ها تحقق یابد.

۵- همکاری مشترک قدرت‌های منطقه‌ای با هماهنگی و نظارت پنج قدرت عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل.

۶- سرمایه گذاری وکمک‌های وسیع اقتصادی جهانی جهت تأمین نیازهای بشردوستانه ونیز بازسازی کشور بحران زده مشابه طرح مارشال برای بازسازی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم.

۷- خروجی نتیجه برد-برد و آبرومندانه برای طرف‌های درگیر به عنوان نتیجه نهایی.

وی در عین حال تصریح کرد: نتیجه نهایی باید برد-برد و آبرومندانه برای طرف‌های درگیر باشد چون بازی با حاصل جمع صفر و باخت یک طرف مخل صلح پایدار خواهد بود. این اصول می‌توانست صلحی پایدار برای افغانستان بعد توافقات کنفرانس سال ۲۰۰۱ در شهر بن آلمان دربرداشته باشد. متأسفانه زیاده خواهی‌های آمریکا با تلاش در سلطه بلامنازع، نادیده انگاشتن منافع سایر قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی و نیز تلاش برای حذف کامل برخی از بازیگران اصلی صحنه افغانستان بویژه ایران، موجب شد که بحران افغانستان ادامه یافته و طرح صلح کنفرانس بن هم به شکست منتهی شود.

موسویان ادامه داد: این اصول همچنان می‌توانست صلح و ثبات پایدار در عراق بعد از صدام را رقم زند لاکن متأسفانه حمایت برخی از قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی از تروریسم تکفیری در عراق، اشتباه آمریکا در مورد اضمحلال کامل ساختارهای نظامی و امنیتی عراق بعد از صدام و نیز اتحاد مخفی اسرائیل و عربستان برای تجزیه کردستان عراق، موجب نابسامانی‌های امروز در عراق گردید.

این دیپلمات پیشین ایرانی گفت: در مورد خلیج فارس هم راه حل آخر چیزی بجز ایجاد یک "سیستم همکاری و امنیت جمعی در خلیج فارس" نیست. حضور ایران و عراق و عربستان و سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای شکل دادن چنین سیستمی نیز ممکن نخواهد بود مگر اینکه پنج قدرت جهانی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل تلاش مشترک و همکاری فعال داشته باشند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.