آیتالله مسعودیخمینی گفت: آقایان وقتی می خواهند در مورد امام صحبت کنند باید ابتدا کتاب چهل حدیث ایشان را مطالعه کنند و بدانند ایشان چقدر مطلب در این کتاب آورده است و به این زودی ها نمی توان این حجم مطلب را فهمید. لذا من گمان می کنم بعد عرفانی و علمی امام کمی مجهول مانده است و ظاهرا انقلاب ایشان روی تمام این موارد را پوشانده است.
به گزارش جماران؛ آیت الله علی اکبر مسعودی خمینی، درباره اندیشه های فقهی امام خمینی(ره) معتقد است: از عالم و عارف و سخنران هر کسی می خواهد درباره امام صحبت کند باید از خصوصیات عرفان عملی امام صحبت کند، عرفان عملی یعنی دستورات خدای متعال را از شریعت و طریقت و حقیقت یک به یک عمل کرده و به اینجا رسیده است.
بعد عرفانی و علمی امام کمی مجهول مانده است
آیت الله مسعودی خمینی، از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: درباره حضرت امام از روزی که ایشان شروع به انقلاب کردند تا امروز مسائل فراوانی گفته شده است و جهات مختلفی از شخصیت ایشان مورد بحث بوده است. از جهت فقهی و از جهت اخلاقی و از جهت عرفانی و اجتهادی و… بحث شده است. نسل جدید حضرت امام را به عنوان شخصیتی انقلابی می شناسد. آقایان وقتی می خواهند در مورد امام صحبت کنند باید ابتدا کتاب چهل حدیث ایشان را مطالعه کنند و بدانند ایشان چقدر مطلب در این کتاب آورده است و به این زودی ها نمی توان این حجم مطلب را فهمید. لذا من گمان می کنم بعد عرفانی و علمی امام کمی مجهول مانده است و ظاهرا انقلاب ایشان روی تمام این موارد را پوشانده است. و مردم و کسانی که در مسیر علمی بحث می کنند و اهل فهم هستند باید این کتاب را مطالعه کنند تا متوجه شوند تمام از نظر عرفانی و علمی در چه مراتبی بودند.
امام نزدیک به هزار شاگرد در مسجد سلماسی یا مسجد آقای بروجردی داشت
وی با بیان اینکه درباره فقه و اصول زمانی که من در درس ایشان حاضر می شدم امام نزدیک به هزار شاگرد در مسجد سلماسی یا مسجد آقای بروجردی داشت گفت: وقتی امام از درس فارغ می شدند ما به همدیگر نگاه می کردیم و فکر می کردیم امروز چقدر عجیب تدریس کردند. من بخاطر دارم ایشان یک ماه در مقدمه واجب صحبت کردند و بعد متوجه شدیم ایشان هنوز هم در اینباره حرف دارند.
باید برای نسل آینده تمام ابعاد وجودی حضرت امام را تبیین کنیم
مسعودی خمینی تصریح کرد: باید برای نسل آینده تمام ابعاد وجودی حضرت امام را تبیین کنیم و بشناسانیم بخصوص ارتباط قوی ایشان با خدا باید مد نظر قرار بگیرد. امام تنها خدا را مد نظر داشت. در راه انقلاب و در راه بحث عرفانی، فلسفی، اصولی و در راه فقهی فقط برای خدا بود و بس و اگر کسی برای خدا باشد خدا برای او بس است و خدا با اوست. همیشه مثالی میزنم؛ اگر دو فرزند داشته باشیم و یکی به حرف ما عمل نکند و دیگری در اطاعت پدر باشد یقینا پدر هرچه دارد خرج او خواهد کرد. خداوند نیز همینطور است. وقتی انسانی به تمام فرموده های خدا به تمام معنا عمل کند خداوند هم عنایت ویژه ای به آن بنده خود خواهد داشت. حضرت امام مواردی دارد که تا کسی اهل فهم نباشد نمی تواند درک کند. منظور من این است از عالم و عارف و سخنران هر کسی می خواهد درباره امام صحبت کند باید از خصوصیات عرفان عملی امام صحبت کند، عرفان عملی یعنی دستورات خدای متعال را از شریعت و طریقت و حقیقت یک به یک عمل کرده و به اینجا رسیده است. خدای متعال به همه ما توفیق قدم برداشتن در راه ایشان را عطا کند.
امام با اینکه اصول عقلی و امور عقلی را به تمام معنا متوجه بود هرگز در رای و بحث فقهی خود آن را دخالت نمی داد
وی در پاسخ به این سوال که تمایز های اجتهادی امام نسبت به سایر فقها چه بود؟ اظهار داشت: آیت الله گلپایگانی، آیت الله اراکی و آیت الله خوانساری در زمان امام بودند. هر کسی در علم فقه و اصول مزایای خاص خود را دارد. یکی از مزیت های حضرت امام این بود که ایشان در عین اینکه فلسفه را با تمام قوا و از تمام جهات فهمیده بود و یک انسان فیلسوف به تمام معنا بود، وقتی می خواست علم فقه بگوید گویی یک بازاری خاص است، این مساله بسیار اهمیت دارد که انسانی با آن دید و نگاه فلسفی عمیق اغلب بتواند در بازار فقه بحث کند و روایات را بسیار عالی می فهمید و هرگز در فلسفه درباره فقه کار نمی کرد همانطور که در فلسفه نیز بحثی از فقه نمی کردند. این امتیاز امام بود با اینکه اصول عقلی و امور عقلی را به تمام معنا متوجه بود هرگز در رای و بحث فقهی خود آن را دخالت نمی داد.
امام به صاحب جواهر و شیخ انصاری بسیار اعتقاد داشت
وی درباره اینکه مکتب امام منحصر به فرد بود یا تابع علمای پیشین گفت: ایشان به صاحب جواهر و شیخ انصاری بسیار اعتقاد داشت و می فرمودند این علما از فقهای بزرگ و کم نظیر تمام ادوار تاریخ هستند. امام فقه صاحب جواهری را قبول داشتند و خودشان از جواهر بحث می کردند و عمل می کردند.