علی ربیعی گفت: به عنوان کسی که مدیریت این جلسه را بر عهده داشته، همانطور که در همان جلسه هم گفتم فارغ از اینکه این جلسه چه دستاوردی داشته است اینگونه نشستن گروههای سیاسی در کنار همدیگر موضوعیت دارد. آن چیزی که در ذهن رئیس جمهور بود گفتوگوی متقابل دو گروه مهم و مؤثر سیاسی است.
به گزارش جماران؛ فارس نوشت: شنبه شب(۲۱ اردیبهشت) بود که حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور، دیداری صمیمی با جمعی از فعالان سیاسی داشت. تصاویر این دیدار که طیفهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب در کنار هم حضور یافته بودند نشان میداد علی ربیعی نقشی اساسی را برای برگزاری آن ایفا کرده است. لذا بر آن شدیم به سراغ علی ربیعی وزیر سابق کار، تعاون و رفاه اجتماعی و مسئول گفتگوهای اجتماعی دولت برویم تا از چند و چون این جلسه بیشتر آگاه شویم.
برای این منظور راهی محل کار فعلی وی در ساختمانی نزدیک میدان فلسطین شدیم. ربیعی با گشادهرویی به استقبال آمد و از همان بدو ورود به تحلیل و بیان اتفاقات جلسه رئیس جمهور با فعالان سیاسی پرداخت.
ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
به نظر در جلسه دیدار برخی چهرههای سیاسی با رئیسجمهور برخی چهرههای سیاسی غایب بودند و در کل میتوان گفت انتخاب بصورت چینشی بوده است؟
من اجازه میخواهم چند نکته در مورد نفس وجود چنین جلسهای ذکر کنم. فکر میکنم که دوران اخیر در کشور ما یکی از سختترین دوران در ۴۰ سال گذشته است؛ خیلیها میگویند زمان جنگ، دوران سختی بوده است اما این دوران سختتر از دوران جنگ است.
ما در دوران جنگ، نفت می فروختیم و هیچ وقت فروش نفت ما قطع نشد، ما در دوران جنگ تحریم نبودیم، واردات و صادرات در ایران صورت میگرفت و تنها تحریم تسلیحاتی بودیم و این تحریم هم از طریق برخی از کشورهای دیگر رفع میشد و میتوانستیم تسلیحات خود را از راههای مختلف به دست آوریم. البته بازار آن موقع دنیا، نیز بازاری بود که می توانستیم از آن اسلحه خود را تامین کنیم.
بانکهای ما به هیچ وجه در آن دوران تحریم نبودند یعنی مبادلات پولی و مالی در کشور صورت می گرفت اما به هر حال جنگ بود و منابع مالی بسیاری که جنگ از ما طلب میکرد؛از همه مهمتر در دهه ای که ما جنگ داشتیم سرمایه اجتماعی ایران خیلی بالا بود و اعتماد مردم به دولت بسیار زیاد بود و انتظار مردم هم بسیار محدود بود و همه حق را به نظام و کشور میدادند یعنی اینکه وقتی مردم با بمباران و حمله مواجه میشدند ، علت آن را در حملات دشمن میدیدند نه اینکه آن را به کشور ربط دهند. مردم میگفتند حق با ماست و باید دفاع کنید و به نوعی مردم دچار درخواست فزاینده نبودند.
الان فقط جنگ فیزیکی نداریم! درست است که در مرز نمیجنگیم اما در این استراتژی که آمریکا اتخاذ کرده و آن تحریم پولی، مالی، بانکی و فلزات است. مردممان هم با انتظار زیاد و وضع بهتری نسبت به دهه ۶۰ در حال زندگی هستند و بازگشتپذیری مردم به وضع بدتر بسیار کار را دشوار کرده است.
بنابراین امروز به این توافق باید برسیم که با آمریکا دارای وضعیت پیچیده و پرتنش هستیم. شرایط ما بسیار سخت است اگر برخی از مولفههای دهه ۶۰ را ببینیم امروز نداریم و برخی از دسترسیهای ما نیز از ما گرفته شده است بر این اساس من فکر میکنم امروز فهم مشترک از مسئله ایران و درک مشترک از مسئله ایران و درخواست استراتژی واحد به بیش از هر دوره ای دیگری به آن نیاز دارد.
ما در این زمان بیشتر از هر زمان دیگری به انسجام و فهم مشترک نیاز داریم. این درک مشترک فقط مربوط به رفتار با آمریکا نیست. این انسجام و فهم مشترک از نوع مواجهه با آمریکا تا استراتژی که جلوی آمریکا اتخاذ میکنیم و تا تصمیمات اقتصادی که در داخل میگیریم؛ تا شیوه صحبت کردن با مردم است. به نظر من ما به انسجام بیشتری در ایران نیاز داریم.
در دوران جنگ حتی برخی از روزنامههایی که با دولت موافق نبودند امام با حضور آنها در جبهه مخالفت کرد و بسیار کنترل می شد که مسائل اختلاف انگیز بروز پیدا نکند الان نیز نیاز به این انسجام داریم اما چند شاخصه به وجود آمد که انسجاممان مناسب نیست. به طور مثال در قیمتبنزین، سران سه قوه ان موضوع را تصویب میکنند اما اختلاف دیدگاه نسبت به آن وجود دارد ما اگر بخواهیم بر این مساله مهم در کشور تصمیمگیری کنیم نیاز به انسجام داریم.
به طور کل دستاورد جلسه رئیس جمهور با فعالان سیاسی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به عنوان کسی که مدیریت این جلسه را بر عهده داشته، همانطور که در همان جلسه هم گفتم فارغ از اینکه این جلسه چه دستاوردی داشته است اینگونه نشستن گروههای سیاسی در کنار همدیگر موضوعیت دارد.
آن چیزی که در ذهن رئیس جمهور بود گفتوگوی متقابل دو گروه مهم و مؤثر سیاسی است. همچنین بیان مشکلات از زبان رئیس جمهور که به نظر من این اتفاق به خوبی افتاد. اگر بخواهم به سؤال شما برگردم باید بگویم که ما برای این جلسه دعوت گسترده نکردیم اما به صورت جامع، افراد دعوت شدند. هیچ گروه سیاسی نبود که در این جلسه نماینده نداشته باشد حتی خانم اعظم طالقانی نیز که در هیچکدام از این چارچوبهای فکری نبودند در جلسه حضور داشتند.
به طور مثال مجمع روحانیون و پیروان خط امام در این جلسه حضور داشتند؟
ما بیشتر بر روی احزاب تمرکز کردیم و احتمالاً از این گروههای سیاسی در جلسات بعدی بهرهمند میشویم. در این جلسه اعضایی از مؤتلفه و مجاهدین انقلاب اسلامی (قدیم) بودند. همچنین از بچههای قدیم مشارکت و جناح اصولگرا که در حزب خاصی نبودند نیز سعی شد تا حضور یابند. آقایان تقوی، مصباحی مقدم، احمد توکلی نیز بودند.
آیا این جنس از جلسات با حضور ریاست جمهور ادامه دارد؟
بله. با توجه به اثرات مثبت این جلسه، جلسات اینچنینی ادامه دارد. هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان به نوعی از نفس برگزاری جلسه ابراز امیدواری میکردند اما برخی را که نوبت به آنها نرسید.
برخی رسانههای اصلاح طلب این سؤال را مطرح کردهاند که چرا از حضور افرادی چون عارف دعوت نشده است؟
اگر اشتباه نکنم از آقای عارف دعوت شد اما در جلسه دیگری که از پیش تعیین شده بود حضور داشتند. البته بیشتر افرادی که در جلسه حضور داشتند مسئولیت اجرایی نداشتند. اما ما حتی از احزابی که تازه اعلام موجودیت کرده بودند دعوت کردیم. البته آقای عارف در جلسه ریاست جمهوری با اصلاح طلبان خود، مجری آن بودند.
برخی اظهار نظرها پس از این جلسه نشان میدهد که اصلاحطلبان به شدت به رئیس جمهور اعتراض داشتند و اعتراض آنان حول این بود که دولت نتوانسته خواستههای آنها را جامه عمل بپوشاند و فضا نشان میدهد که اصلاحطلبان منتقد اصلی جلسه بودند.
هر دو گروه در این جلسه به مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجی اعتراض کردند. آقای شکوریراد نیز در این جلسه تأکید کرد که به ما برای حمایت از دولت فشار آمده است اما پشیمان نیستیم.
الان بالاخره همه نیروها به مسائل مختلفی از جمله اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی نقد دارند و اما از هر دو گروه همراهی دیدیم. اصولگرایان گفتند که به شما رأی ندادیم اما در کنار شما ایستادهایم از این جملات من در این جلسه دیدم و از اصلاحطلبان دیدم که گفتند از حمایتی که از شما (خطاب به رئیس جمهور) کردیم، پشیمان نیستیم. نظارت سه جانبه و چندجانبهگرایی در این گفتوگو جلوه بسیار خوب این جلسه بود و به نظرم حسن بزرگ این جلسه است.
واقعیت این است که الان وضعیت ما، وضعیت پیچیده ای است اما این وضعیت پیچیده و دشوار به منزله حمله نظامی نیست. حتی خود آمریکاییها به صراحت بیان میکنند به دنبال جنگ با ایران نیستند بلکه آنها به دنبال فروپاشی ایران هستند آنها به قصد فشار روانی و تنگ کردن درآمدهای ایران، این فشارها را وارد میکنند. آنها دنبال خشکاندن درآمدهای کشورند.
آمریکاییها فکر کردند ما ۳-۴ ماهه فرو میریزیم. اما ما الان داریم به جلو میرویم و حضور منطقهای ما در حال افزایش است. مردم هم باید متوجه شوند درست است که جنگ زمینی نداریم و آمریکاییها جرأت نمیکنند به ایران حمله کنند منتهی شرایط ما به صورتی است که باید تابآوری خود را بیشتر کنیم. دولت هم باید سیاستهایی اتخاذ کند که فشار به مردم کمتر شود.
مردم احساس نمیکنند دولت در شرایط جنگ اقتصادی قرار گرفته و برای آنها پناهگاهی در نظر گرفته است؛ در حالی که وقتی سخن از جنگ میشود تعبیه پناهگاه مهم است، نظر شما چیست؟
ببینید بیان مشکلات سخت شده است. ما اگر بخواهیم بگوییم شرایط سخت است ممکن است اثر سوئی بگذارد. در جلسه اقتصاددانان با رئیس جمهور که من متولی آن بودم یکی از اقتصاددانان پس از بررسی شرایط اقتصادی کشور در ادوار مختلف اظهار داشت شرایط فعلی اقتصادی کشور روانشناسی اجتماعی است. به نظر من این حرف درست است هیچ دورهای اینقدر آثار روانی و کنش اجتماعی مردم درگیر نبوده است. میخواهم بگویم شرایط، شرایط دشواری است. نمیتوان خیلی از مسائل را به راحتی بیان کرد.
یکسری به دنبال تخریب هستند. درآمد نفت پایین میآید اما دولت مؤظف است حقوقها را بدهد اما رقم این حقوق بالا است. آنچه وجود دارد این است که ما نیازمند یک گفتوگوی اجتماعی هستیم که با یکدیگر سخن بگوییم و زمان حرف زدنمان را باید افزایش بدهیم. ما باید در چندین مسئله مهم از جمله مسئله آمریکا به تفاهم برسیم.
اگر به طور خلاصه بخواهید نتایج این جلسه را بیان کنید به چه نکات مهمی اشاره میکنید؟
در جلسه شنبه، همه متفقالقول بر این بودند که ترامپ به دلیل سوء رفتار در برجام قابل اعتماد نیست و هیچکس در مورد اینکه مذاکره با ترامپ به مصلحت است سخن نگفت. ما باید بایستیم و فضا را در اختیار آمریکاییها قرار ندهیم و در این مورد هم اتفاق نظر بود. نباید اجازه دهیم آمریکاییها به هر نوعی ما را در فضای بینالملل به این طرف و آن طرف بکشانند. روی این هم اتفاق نظر بود. بر روی گسترش همکاری با همسایگان و کار کردن به جلو نیز اتفاق نظر بود. همین طور نواقص در بحثهای اقتصادی وجود دارد که بیان شد و اینکه یک فهم عمومی در مسائل اقتصادی باید ایجاد شود. به نظر من بیشترین عایدی این جلسات این است که یک نوع آگاهی مشترک عمومی توسط آدمهای مؤثر در مورد وضعیت کشور به وجود می آید.