کیهان نوشت: نفوذیهای شکار شده در حوزه جمعیت، با حرکت چراغ خاموش و تحریف آمارهای بحران جمعیتی و عادی جلوهدادن این موضوع، مانع رسیدن آژیر خطر جمعیت به گوش برخی مسئولان میشدند. آنها حتی با لابیگری در سازمان ملل تمامی گزارشات این سازمان درباره بحران جمعیتی ایران را پاک کرده بودند.
به گزارش جماران، روزنامه کیهان در گزارشی از جزییات جدید علت دستگیری تعدادی از فعالان حوزه جمعیت نوشت:
یکی از نهادهای امنیتی کشور اخیرا با همکاری دستگاه قضائی تعدادی از فعالان حوزه جمعیت را که در پوشش فعالیتهای علمی در دستگاههای حاکمیتی نفوذ کرده و از طریق ارتباط و همکاری با موسسات برانداز، به مانعآفرینی در برابر اجرای صحیح سیاستهای کلی نظام در زمینه جمعیت اقدام میکردند، دستگیر کرده است.
در این خصوص دکتر م.ح پژوهشگر دوتابعیتی بازداشت و دکتر م.ع تاکنون چندین مرتبه احضار شده است.
م.ح که یک جمعیتشناس دوتابعیتی است، توسط یاران گمنام امام زمان عجا... تعالی فرجهالشریف در ادامه برخوردها با عناصر نفوذی دشمن، طی عملیاتی موفق، هنگام خروج از کشور دستگیر شده است. این فرد یکی از کارکنان سابق وزارت بهداشت بوده است که برای تحصیل در مقطع دکترای جمعیتشناسی، راهی استرالیا میشود و برای ادامه تحصیل مورد حمایت یک تراست انگلیسی قرار میگیرد. در مقاطع مختلف، اطلاعات حساسی را در ارتباط با سلامت و جمعیت، از کشور خارج میکند و به بهانه کار علمی در اختیار دشمنان کشور قرار میدهد. امری که در سالیان اخیر تحت عنوان «جاسوسی اجتماعی» محل توجه نهادهای امنیتی کشور قرار گرفته است.
در این پدیده، برخی نخبگان، اطلاعات فرهنگی، اجتماعی کشور و زوایا و ابعاد سبک زندگی مردم ایران را به منظور دریافت پول و یا امتیازات متعدد در اختیار دشمن قرار میدهند و دشمن نیز با بهرهگیری از این اطلاعات و تحلیلها، تهاجم فرهنگی- اجتماعی خود علیه مردم و نظام اسلامی را هدفمندتر صورت میدهد. در این راستا فرد مزبور با بنیادهای متعدد برانداز از قبیل فورد و راکفلر، همچنین بنیاد بیل و ملیندا گیتس و برخی دیگر از این دست، در ارتباط بوده است. م.ح در همکاری مشترکش با صندوق ضدجمعیت سازمان ملل و یک جمعیتشناس دیگر، از هیچگونه تلاشی برای انحراف سیاستهای جمعیتی کشور دریغ نکرده است.
وی تحت عنوان استاد دانشگاه با مراکز و نهادهای متعدد داخل کشور ارتباط گرفته و با سوءاستفاده از جایگاه علمی خود، به فریب افراد و نهادهای تصمیمساز کشور (Policy Maker) پرداخته است. به عنوان نمونه وی در جلسهای با نمایندگان مردم در محل مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلام، در ادعایی کذب و به منظور عادی نشان دادن وضعیت بحرانی جمعیت کشور، نرخ باروری کشور را بالای 2 عنوان میکند در حالی که آمارهای رسمی کشور نرخ باروری را بین 1/5 تا 1/75 نشان داده بود.
م.ح در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری نیز گفته بود: برخلاف برخی سخنان غیرمستند و غیرعلمی، در ایران بحران جمعیتی در بحث باروری نداریم و نرخ باروری در همان حد سطح جانشینی (2/1) است!
این فرد در مقاله مشترکش با دکتر محمدجلال عباسی شوازی- رئیس فعلی انجمن جمعیتشناسی ایران و موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور- با عنوان «تحولات باروری، تنظیم خانواده و سیاستهای جمعیتی در ایران»، تاثیر عوامل اقتصادی بر فرزندآوری خانوادهها را نفی کرده و نوشته بود: هرچند نگرش عمومی بر این است که کاهش باروری در سالهای اخیر ناشی از فشارهای اقتصادی بوده و پس از رفع مشکلات اقتصادی میتوان انتظار داشت که باروری دوباره افزایش یابد؛ ولی عوامل پیش گفته (کاهش تفاوتهای استانی، افزایش شهرنشینی، افزایش سن ازدواج و فرهنگ جهانی) به طور قطع موجب کاهش بیشتر باروری در دهه آینده خواهد شد و انتظار میرود چنانچه خانوادهها از وضعیت بهتر اقتصادی نیز بهرهمند شوند، بیشتر بر روی کیفیت فرزندان خود سرمایهگذاری کرده، به افزایش تعداد فرزند فکر نکنند.
همین فرد در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و در اظهاراتی کاملا متناقض، راهحل افزایش فرزندآوری خانوادهها را از جنس اقتصاد دانسته و میگوید: نا امنی اقتصادی حاکم بر جامعه منجر به برآورده نشدن آمال و آرزوهای اقتصادی خانوادهها گردیده و در نتیجه امکانات لازم برای دستیابی به تعداد بیشتر فرزند برای خانوادهها مقدور نیست.
همچنین مقاله مشترک این فرد و دوستش- عباسی شوازی- با عنوان «تحولات و سیاستهای اخیر جمعیتی در ایران: ضرورت تدوین سند جامع جمعیت» که در مجله «نامه انجمن جمعیتشناسی ایران» منتشر شده با استقبال گسترده رسانههای اپوزیسیون همراه شده، او در این مقاله سعی کرده بود با مغالطات متعدد، منطق تغییر سیاستهای جمعیتی کشور را زیر سؤال ببرد.