در پی انتشار تصاویری از حضرت آیت الله شبیری زنجانی در فضای مجازی، آیت الله محمد یزدی نامه ای خطاب به این مرجع تقلید منتشر کرد.
حدود دو هفته قبل، مرجع عالیقدر شیعه آیت الله العظمی شبیری زنجانی به دعوت عبدالله نوری در منزل وی حضور یافت.
در این دیدار برخی شخصیت ها از جمله آیت الله سید محمد موسوی خوئینی ها، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی(از شاگردان قدیمی ایشان)، عبدالمجید معادیخواه، غلامحسین کرباسچی و...نیز حاضر بودند.
به گزارش جماران؛ متن نامه آیت الله محمد یزدی که در واکنش به این دیدار نگاشته شده است به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله شبیری زنجانی «دامت برکاته»
سلام علیکم
با احترام؛ ضمن عرض ارادت و تسلیت ایام اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، پیرو انتشار تصاویری در فضای مجازی از حضرتعالی در کنار برخی افراد مسئله دار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری«دام ظله العالی» احترامی قائل نیستند؛ بدین وسیله به عرض میرساند، این موضوع ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان را در پی داشته است.
لازم به ذکر است، اینجانب نیز در دو مرحله با حضرتعالی مکاتباتی در مورد برخی از مسائل دیگر داشته ام که جواب قانع کننده ای دریافت نکردم؛ لذا این نامه رابه ناچار به صورت سرگشاده خدمتتان ارسال کردم
چگونه میشود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت میکنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید!.
یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد.ان شاء الله
محمد یزدی.
اگر نظام آبرویی دارد برآمده از مرجعیت است، چرا برعکس می گویید؟
آیت الله عرب، استاد دروس خارج اظهار کرد: شاید در طول تاریخ به این شکل بزرگان مورد اهانت قرار نگرفته باشند؛ مخصوصاً مراجع و تأسف مضاعف این است که به دست بعضی از معممین این اهانت صورت گرفته که بدترین شکل و بدترین بدعتی است که در شرایط کنونی شاهد آن هستیم.
آیت الله عرب در نقد این نامه گفت: در نامه آقای یزدی آمده که احترام به شمای مرجع عالیقدر به خاطر احترام شما به نظام است؛ خیلی جای تأسف است که کاملا مطلبی وارونه معنا شده است. کسی که اندک اطلاعی درباره مرجعیت شیعه داشته باشد می داند که این نهاد با بیش از هزار سال هویت و استقلال و امتیازات خودش را حفظ کرده و همیشه پناهگاه مردم به خصوص مردم بی پناه و مستضعف و مظلوم بوده است. اگر نظام جمهوری اسلامی اعتبار و آبرویی داشته و دارد برآمده از مرجعیت و فتواست. امروز هم که ما ادعا می کنیم نظام بر اساس فقه و ولایت فقیه اداره می شود و واقعیت هم همین است باید این هویت و استقلال را حفظ کنیم. اما چطور شد در نظامی که خودش اعتبارش را از مرجع گرفته گفته می شود احترام مردم به شما به واسطه احترامی است که شما به نظام میگذارید.
وی گفت: انقلاب مبتنی بر فقاهت حضرت امام شکل گرفت. اصل نظام از مرجعیت گرفته شده است و محبوب ماست اما اگر منظور آقای یزدی از نظام، وضعیت فعلی است این را هم آقای یزدی و هم دیگران باید بدانند که منتقدان شرایط کنونی در جامعه محبوبترند.
استاد دورس خارج حوزه علمیه افزود: آقای یزدی خطاب به حضرت آیت الله العظمی آقای شبیری زنجانی حفظه الله، گفتند که شما با افراد مسأله دار ملاقات کردید اولاً در ملاقات مراجع و بزرگان هیچگونه محدودیتی نباید قائل باشیم و نیستیم. ما حتی محدودیت دینی و مذهبی هم در ملاقاتها قائل نیستیم. رئیس جمهور روسیه که اصلا دین و مذهب ما و خدا را قبول ندارد خیلی راحت با رهبری نظام ملاقات میکند و هیچ اشکالی هم ندارد و ما اصلا به همین معتقد هستیم. وقتی محدودیت دینی قائل نیستیم محدودیت جناحی و سیاسی قائل شویم؟ این خیلی بد است مخصوصا برای کسی که خودش ادعای فقاهت میکند و عضو شورای نگهبان است.
آیت الله عرب در انتقاد به بخش دیگری از نامه آیت الله یزدی گفت: شخصیتهایی که با آیت الله العظمی آقای شبیری ملاقات کردند خودشان از شخصیت های برجسته و از حواریون نظام و انقلاب بودند. ایشان گفته این آقایان مساله دارند، این آقایان چه مسألهای دارند؟
وی خاطرنشان کرد: از هیچ نظر در مقام مقایسه نیستم و برای تقریب به ذهن از این نمونه استفاده می کنم که ببینیم چطور گاهی افراد در جوامع با بحران محبوبیت فردی دیگر روبرو میشوند. وقتی هشام در طواف دید که مردم از امام سجاد(ع) استقبال میکنند نتوانست تحمل کند. از یک طرف خودش تا بن دندان مسلح اما مردم از فرد دیگری استقبال میکنند. لذا با وجود آنکه حضرت را میشناخت گفت این کیست؟ یعنی شناخت خود از حضرت را انکار کرد. قصد مقایسه هیچ فردی را نداریم. اما میبینیم که با بحران محبوبیت نمیتوان به آسانی برخورد کرد.
آیت الله عرب گفت: ما متأسفیم که شخصیت بسیار کم نظیر از لحاظ علمی و فنی و محبوبی مثل آیت الله آقای شبیری زنجانی اینجا مورد اهانت قرار گرفته آن هم به دست کسی که خودش ادعای فقاهت میکند. جای تأسف است که در نظر بگوییم که ما طرفدار اجتهاد هستیم ولی در عمل شدیدترین و غلیظ ترین نوع انسداد را بخواهیم تجربه و عملیاتی کنیم.
آیت الله عرب در پایان اظهار کرد: یک ملاقات دوستانه صورت گرفته و اصلاً بحث سیاسی نبوده است؛ ملاقات بین استاد و شاگردان قدیمی خودش بوده است. اینکه اینقدر حساسیت ندارد. امیدوارم طلاب و علما و بزرگان و مردم پی ببرند که در ما چه می گذرد و درد کنونی ما چیست.
استعفای آیت الله عندلیب همدانی
متن نامه استعفای ایشان به شرح زیر است:
سم الله الرحمن الرحیم
محضر جناب آیت الله یزدی رئیس محترم شورای عالی جامعه مدرسین
سلام علیکم
نامه حضرتعالی به محضر مبارک مرجع بزرگوار شیعه حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی دامت برکاته هرگونه تردیدی را که تاکنون در باره ادامه عضویت در آن جامعه محترم داشتم مرتفع کرد چه اینکه به این نتیجه قطعی رسیدم که تفسیر من از استقلال حوزه و جایگاه رفیع مرجعیت با دیدگاه جنابعالی و همفکران شما در جامعه محترم مدرسین هیچگونه هماهنگی ندارد و عملا امکان همکاری وجود ندارد و لذا از ادامه عضویت در آن جامعه معذورم.
تعیین تکلیف برای سیدالمراجع
حسن طاهری سردبیر روزنامه 19 دی قم نوشت:
«حاج آقا موسی!»
این نام شخصیتی مشهور در میان حوزویان و به غایت محبوب در میان طلاب علوم دینی و البته کمتر شناخته شده در میان عموم مردم است.
آیت الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی، متولد 10 اسفند 1306 در قم، فرزند آیت الله سید احمد زنجانی است. پدر سید موسی عالمی در اوج تقوا بود که سالها در مدرسه فیضیه قم بسیاری از عالمان دین از جمله روح الله الموسوی الخمینی در نمازش شرکت میکردند. اکنون سالهای سال است که سید موسی به جای پدرش در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه(س) امام جماعت است.
سید موسی از بزرگان کم نظیری چون پدر بزرگوارش سید احمد، سید حسین طباطبایی بروجردی، محقق داماد، سید محسن حکیم، ابوالقاسم خویی و فقه و اصول را فرا گرفت. سید موسی صدر و سید محمد حسین بهشتی از نزدیک ترین هم مباحثان و همدرسان سال های متمادی تحصیل او بودند. همدرسان و همراهانی که هنوز که هنوز است پس از سال های سال، مصداق و معیار اسلام رحمانی و عقلانی و نشان اعتدال و میانه روی در دینداری هستند. سید عزالدین حسینی زنجانی ،سید مهدی روحانی، سید عبدالرحیم هاشمی نسب، میرزا علی احمدی میانجی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید ابوالفضل میرمحمدی، سید اسماعیل موسوی زنجانی، و محقق طباطبایی، عبدالکریم خوئینی زنجانی فهرستی از همراهان و دوستان سید موسی هستند که جملگی از مفاخر و مشاهیر شناخته شده حوزه های علمیه جهان تشیع به شمار می آیند.
سید موسی شبیری در سال ۱۳۷۳ یکی از هفت مرجعی بود که پس از درگذشت آیت الله العظمی محمد علی اراکی از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه معرفی شد، اما مدت زیادی از تن دادن به مرجعیت خودداری کرد. وی همچنان هیچ پرداخت شهریه ای برای طلبهها در قم ندارد.همچنان که زندگینامه خود را انتشار نداد و تا سال ۱۳۷۷ رساله توضیح المسائل منتشر نکرد و همین عوامل باعث شده است که در ظاهر شهرت چندانی در میان عموم مردم نداشته باشد. در حالی که نزدیکان وی از اولین پیش گامان گسترش فن آوری های نوین دیجیتال و انفورماتیک در حوزه علیمه قم هستند، اما تا نیمه سال ۱۳۹۲ اقدام به تأسیس سایت برای دفتر خود نکرد. با این که نام سید موسی شبیری در پیش از انقلاب اسلامی در چند اعلامیه و نامه سرگشاده مشهور علیه مقامات وقت رژیم پهلوی دیده شده و شخصیتی مطلع و آگاه از دنیای سیاست است، اما هیچ گاه در حوادث حزبی و انتخاباتی مرجعیت و شانیت حوزه های شیعی را خرج نکرد. او اکنون از معمرین سادات مراجع ایرانی به شمار می رود.
همچنین او بر پیکر عالمانی همچون آیات و حجج اسلام سید عزالدین حسینی زنجانی ، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدصادق فقیه سبزواری، محیالدین حائری شیرازی، سید مجتبی موسوی لاری، حسینعلی منتظری و سیدجلال الدین طاهری اصفهانی نماز میت اقامه کرده است.
اکنون سید موسی شبیری زنجانی با بیش از 14 اثر فقهی ارزشمند و 6 تحقیق کم نظیر در حدیث و رجال و درایه و کارنامه درخشان قریب 70 سال کرسی تدریس علوم دینی از نوادر کم نظیر در حوزه های علمیه است. صاحب کرسی استادی و تدریسی که در نهایت فراست و نکته سنجی و هوش و دقت بالا و در عین حال زیست پاک و گمنام و در اوج تقواست. شاید کمتر کسی از مفاخر حوزه وجود داشته باشد که از کرسی تدریس وی بهره نبرده و یا زانوی تلمذ در محضرش ننهاده باشد. مفاخری تربیت شده در محضر او که فقط ذکر نام آنان، فهرستی بس بزرگ و طولانی است. مطالعات رجالی او همچنان زبانزد دانشمندان شیعه و اسلام شناسان فعلی مراکز علمی ست. شیوه درس خارج فقه او نیز با تکیه بر مباحث رجالی، علاوه بر دقت در متن، مبتنی بر دلالت روایات است. تبحر او در علم درایه و رجال و اعتقاد به عدم حجیت خبر واحد، از ویژگیهای شاخص اوست.
سید موسی شبیری زنجانی، عالمی روشنفکر و آزاد اندیش است که در ارایه نظریات علمی، عمیقا از افراط و تفریط و نگاه یکسویه به دور است. او سال هاست که نسبت به رفتارهای سلیقه ای و خودساخته محافل مذهبی هشدار داده و رعایت خط اعتدال در دین داری و دوری و پرهیز از چله و دهه سازی های آیینی را بارها و بارها فریاد کرده است. معضلات و بیماری هایی که همواره در تکثیر خط جهالت و خشونت و افراط، نقشی اساسی داشته و دارد.
با این اوصاف کم نظیر آیا تعیین تکلیف و نشان دادن راه از بیراه، برای چنین عالم محبوب و شخصیت ارزشمندی، توجیهی دارد؟ این روزها نخستین پرسش ذهن های روشن و انسان های دارای انصاف و جدا نشده از مسیر حقیقت و بیرون نشده از مدار حق این است:« هدف از تعیین تکلیف برای سیدالمراجع قم و ایران چیست؟!»
جامعه مدرسین چگونه می تواند با این تنگ نظریها ی دور انسل جوان را به اسلام و انقلاب جذب نماید؟
حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم در یادداشتی اختصاصی که در اختیار جماران قرار داد، نوشت:
نمیدانم نامه ای که بنام اقای یزدی خطاب به آیت الله شبیری زنجانی منتشر شده از خود اقای یزدی است یا دیگران بنام ایشان کتابت کرده اند؟
اگر از خود ایشان باشد ،که ظاهرا هست،باید برای جامعه مدرسین و حوزه علمیه صد افسوس خورد،که یک مرجع بزرگواری بمانند آیت الله شبیر ی زنجانی حق ندارد روزی باشاگردان قدیم خودش که مسولیتهای بزرگی زمان امام داشته اند ملاقات نماید
جامعه مدرسین و حوزه علمیه چگونه می تواند با این تنگ نظریها ی دور از شان حوزه چراغ هدایت جامعه را بدست گیرد ونسل جوان را به اسلام و انقلاب جذب نماید؟
جناب یزدی براساس اخلاق اسلامی سزاوار بود خدمت آیت الله شبیری که استاد ایشان وامثال ایشان تلقی می شود میرسید و ایشان را برای چنین رفت و آمدهایی تشویق می کرد.واین رافت و رحمت اسلامی را مورد عنایت خود قرار میداد.
چرا باید کار حوزه و مرجعیت بجایی برسد که دبیر جامعه مدرسین با این ادبیات تند و بی پروا ، استقلال مرجعیت را زیر سوال برد .
امیدواریم مراجع و بزرگان حوزه امثال اقای یزدی را نصیحت کنند تا این برخوردهای غیر منطقی تکرار نگردد.اگر این نامه دیگران بنام ایشان نوشته اند تا بنیان مرجعیت را مخدوش نمایند ،سزاوار است ایشان در اسرع وقت تکذیب نمایند .حفظ شخصیت آیت الله شبیر ی ودفاع از کیان مرجعیت بر همگان لازم و ضرور ی است.
جمعی از شاگردان حضرت آیت الله زنجانی: تخطئه یک مرجع تقلید و مدرس کم نظیر نتیجه ای جز وهن حوزه و نظام ندارد
با تاسف و تاثر در این ایام که اهل ایمان دل به عزاداری برای سالار شهیدان (ع) و کاروان اهل بیت حضرتش ، مشغول دارند و خیل عظیمی با راهپیمائی اربعین رهسپار حرم حسینی (ع) هستند ، از طریق خبر گزاری حوزه ! خبری مخابره شد که تعجب عارف و عامی را به خود جلب نمود!
آن انعکاس نامه ای از یک شخصیت حوزوی و از فقهاء شورای نگهبان بود به یک مرجع بزرگوار تقلید که به حق فرشته ای است در کسوت آدمی که دانش وسیع و آراستگی او به اخلاق ، مورد اعتراف بخش مهمی از اعاظم حوزه بوده و هست .
مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی آقای شبیری زنجانی مدظله العالی ، شخصیتی است که از بیت علم و تقوا بوده و خود امروز ؛ در تمام مجامع ایمانی و فقهی ، "مشار بالبنان" است.
آیت الله زنجانی از دوستان حضرت امام راحل و همواره از پشتیبانان نظام اسلامی بوده و هست .
ملاقات های بی تکلف ایشان با رهبری نظام ، حکایت از تواضع و خلوص این بزرگوار را همواره داشته و دارد.
روا نبود که به جهت ملاقاتی دوستانه بین ایشان و برخی از شاگردان سالهای گذشته اش ، نامه ای با این ادبیات ، به معظم له نگاشته شود.
تردیدی نیست ؛ دفاع از نظام ، با این روش ها در برابر چنین ذخائر بزرگ شیعه ، نه تتها دفاعی عقیم بوده و فاقد جاذبه است ، بلکه ؛ چیزی جزء تخریب مرجعیت که هویت شیعه در عصر غیبت است را بدنبال نخواهد داشت.
امیدواریم عنایات حضرت بقیه الله (عج) همواره شامل همه مراجع و حوزه های علمیه باشد .
هادی سروش: از آن نامه حرمت شکنانه عمیقاً متاثر هستیم
حجت الاسلام هادی سروش نیز در مطلبی نوشت:
استاد عزیز و بزرگوار مان آیت الله شبیری زنجانی، فرشته ای است در کسوت آدمی که دارای دانش وسیع و آراسته به اخلاق است.
از نامه حرمت شکنانه به ایشان که به اسم دفاع از نظام ! صورت گرفت ، عمیقاً متاثر هستیم . تردیدی نیست که اینچنین دفاع کردن از نظام ، نه تتها عقیم بوده و فاقد جاذبه است ، بلکه ؛ چیزی جزء تخریب مرجعیت که هویت شیعه در عصر غیبت است را بدنبال نخواهد داشت.
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حساب توئیتری خود نوشت:
«مرجعیت پشتوانه حفظ هویت شیعی است. مواظب باشیم مراجع پاک زیست را با تابلوی دغدغه مقدس حفظ نظام ، موهون نکنیم و میراث تاریخی تشیع را به تاراج نسپریم.»
علی شکوری راد هم به این نامه واکنش نشان داد و در حساب توئیتری خود نوشت: «حضرت آیتاللهیزدی! شما بخوبی مقام علمی، اخلاقی و مرجعیت حضرت آیتاللهالعظمیشبیریزنجانی را میدانید. این نوع حرمت شکنی حریمی را باقی نمیگذارد و از کسی در مقام شما بعید است. آنکه در دفاع از او چنین کردهاید از این کار شما ناخشنود است. خداوند توفیق جبران به شما عنایت فرماید.»
غلامعلی رجایی در کانال تلگرامی خود به نامه آیت الله یزدی واکنش نشان داد.
در بخشی از نوشته رجایی آمده است: «خدا کند نامه آقای محمد یزدی، به مرجع عالیقدر،آیت الله شبیری زنجانی درست نباشد، همو که من در آخرین سفرمشهد که درخدمت مرحوم هاشمی بودم ،در ملاقاتشان حضور داشتم ،از هاشمی شنیدم آقای زنجانی در مقطعی، استاد ایشان بوده است.
آقای یزدی در بیانی که متاسفانه کمتر به آن توجه شد به حضور این مرجع عالی مقام و بیدار در منزل کسی که -خاتمی-، مساله دار است و برای رهبری و نظام احترامی قائل نیستند اعتراض می کند.»
حمیدرضا جلائیپور از سخن گفتن با زبان تهدید با آبروی حوزه ابراز تاسف کرد.
جلایی پور آیت الله شبیری زنجانی را آبروی روحانیت مستقل شیعه خوانده و نوشته است:
«آیتالله شبیری یک مرجع تقلید ریشهدار و صاحب سلوک اخلاقی در حوزه علمیه قم است.
مرجعیت او ساخته و پرداخته صدا وسیما نیست.
او هیچوقت به اسلاماقتدارگرا اعتقادی نداشته و مبلغ آن نبوده است. زندگی خودش و همه فرزندانش کوچکترین تغییری با قبل از انقلاب نداشته است.»
الیاس حضرتی در حساب توئیتری خود نوشت:
«ما شیعیان مفتخریم که مراجع بزرگوارمان جز از خدای متعال از هیچ قدرتی اجازه نگرفتهاندومقید به قیود هیچ نهاد سیاسی یا اقتصادی نبودهاند.بیجهت نبوده که همواره مظلومان به بیوت مراجع پناه بردهاند.ما مکلفان اما اجازه نخواهیم دادکه به بهانههای واهی به ساحت مراجع اهانت شود.فاین تذهبون».
عباس عبدی نیز نوشت:
نامه آقای یزدی عضو برجسته جامعه مدرسین قم خطاب به آیت الله شبیری زنجانی بازتاب وسیعی داشت. مخالفتها با این نامه بجای خود؛ ولی واقعیت انچه که در قم می گذرد همین نگاه اقای یزدی است. مساله این است که با یک فهم عرفی هر کسی متوجه می شد که این نامه اثرات منفی و مخربی برای حوزه و نظام دارد پس چرا اقای یزدی چنین نامه ای را نوشتند؟
عبدی در پایان آورده است:
آیا دیگران هم می توانند چون اقای یزدی برای یک مرجع چنین نامه ای بنویسند و تحت تعقیب قرار نگیرند؟ اگر بتوانند؛ در این صورت ایرادی به کار اقای یزدی نیست و اگر نتوانند که قطعا نمی توانند باید مشکل را در این تبعیض ویرانگر جستجو کرد. این تبعیض ریشه همه نابسامانی ها و اظهار سخنان نسنجیده است. که اتفاقا کسانی بیشتر قربانی این تبعیض میشوند که از ان بهره مند هستند.
آیت الله هادوی تهرانی طی پیامی نوشت:
إنّا لله وإنّا إلیهِ رَاجعُون
خبر ناگوار نامه سرگشاده یکی از شخصیت های باسابقه حوزوی به یکی از مراجع بزرگ تقلید، در عین ناباوری و حیرت، موجب نهایت تأسف و تأثر گردید.
بی شک، چنین ادبیاتِ دور از ساحت ادب، دل صاحب حوزه های علمیه، حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، را در این ایام حزن آل الله علیهم السلام، رنجاند و آن عزیز سفر کرده را که صد قافله دل همره اوست، آزرده خاطر ساخت.
به راستی با وجود چنین رویکردی از سوی یک فرد کهن سال در حوزه علمیه قم، چه توقعی از طلاب تازه کار در زمینه رعایت ادب و ادبیات حوزوی می توان داشت؟!
سزاوار است جامعه محترم مدرسین به جبران این لغزش کم نظیر به دست بوسی مراجع معظم تقلید به ویژه مخاطب نام آشنای این نامه که استوانه ای کم نظیر از علم و اخلاق در حوزه علمیه قم است، شتافته و بی هیچ تردیدی از تمامی حوزه های علمیه به ویژه مراجع معظم تقلید و بالأخص رهبر عزیز انقلاب که همواره حامی صیانت از جایگاه رفیع مرجعیت بوده و هستند، عذرخواهی شایسته کنند، باشد که دل شکسته ی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در آستانه اربعین حسینی از سوی سربازان آن جناب مرهمی یابد و قرحه ی چشم های مجروحش که در غم جد بزرگوار خون گریه می کند، التیام پیدا کند و دعای خاص آن حضرت که همواره
راه گشای شیعیان در عصر غیبت بوده است، در این شرایط حساس که بیش از هر زمان بدان نیازمند هستیم، ما را از گردنه های پیش رو به سلامت عبور دهد و کشتی انقلاب اسلامی را به ساحل زیبای حضور آن بزرگوار، روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه، برساند.
إن شاء الله
مهدی هادوی تهرانی
قم آشیانه آل محمد علیه و علیهم السلام
18 صفر المظفر
6 آبان 1397
***
حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش نیز در واکنشی به این نامه نوشت:
آقای یزدی! مرجع تقلید را نصیحت می کنید یا تهدید؟
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت:
اگر خبرگزاری حوزه نامۀ سرگشاده یا سرگشودۀ آیتالله محمد یزدی به آیتالله شبیری زنجانی از مراجع تقلید را منتشر نکرده بود، این تصور که نامه واقعی نباشد و مانند برخی از اخبار فضای مجازی ساخته و پرداختۀ کسانی با هدف اختلاف افکنی باشد دور نبود اما حال که صحت نامه روشن شده جای طرح چند نکته هست.
قضیه از این قرار است که آیتالله شبیری زنجانی به تهران آمده بوده و شماری از شخصیتهای سیاسی از جمله رییس جمهوری اسبق ایران، وزیر کشور دولت های سازندگی و اصلاحات، دادستان کل کشور در دهۀ 60 و منصوب امام خمینی در شورای سرپرستی صدا و سیما و امور حج و چند چهرۀ روحانی دیگر به دیدار ایشان رفتهاند و این تصویر در فضای مجازی انعکاس یافته و خبرگزاری جمهوری اسلامی هم در گفت و گوی تازه خود با محمد رضا خاتمی جزییات این دیدار را جویا شده و او هم گفته در حد دیدار شاگردان سابق با استاد و مرجع تقلید بوده است نه بیشتر.
آقای یزدی اما این افراد را مسأله دار و کسانی دانسته که «برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری احترامی قایل نیستند» در حالی که چنین اتهامی را تا کنون هیچ شخص دیگری به آنان وارد نساخته بود و حتی روزنامۀ کیهان نیز که منتقد صریح این شخصیت هاست هیچ گاه چنین ادعایی را علیه آنان مطرح نمیکند و به موضوعات دیگر میپردازد.
چند نکته اما از این قرار است:
1. آقای یزدی نوشتهاند «این موضوع ناراحتی و تعجب مقلدان و حوزویان را در پی داشته است.» آیا ایشان که خود فقیه و مجتهدند در زمرۀ مقلدین آقای شبیریاند یا مقلدین به ایشان وکالت دادهاند یا میتوانند از جانب همۀ حوزویان سخن بگویند یا مگر غالب دیدارکنندگان خود حوزوی و ملبس به لباس روحانی نیستند؟
چگونه دیدار چند روحانی با یک مرجع تقلید باعث ناراحتی همۀ حوزویان میشود؟ (تازه غیر روحانی و غیر ملبسشان هم یک چند در لباس روحانیت بوده). درستتر این بود که مینوشتند «ناراحتی من» و اگر در جامعۀ مدرسین مطرح شده از جانب تشکل متبوع سخن می گفتند نه قاطبۀ حوزویان و مقلدین.
نکته اصلی اما این است که نامه شبیه نامۀ یک روحانی یا شخصیت سیاسی به یک مرجع تقلید یا حتی غیر مرجع نیست. شبیه نامۀ یک مقام بالاتر اداری به فردی پایین تر است در حالی که مرجعیت و روحانیت شیعه از این چهارچوبها رها بوده است.
2. نوشته اند «چگونه فرصت ملاقات با هیأت رییسۀ مجمع عمومی اساتید را پیدا نمی کنید اما فرصت ملاقات با این آقایان را پیدا می کنید؟»
آخر این دیگر چه سؤالی است؟ هر فردی ممکن است فرصت یا علاقۀ ملاقات با فردی یا گروهی را داشته باشد و با دیگری نداشته باشد یا پیش نیاید. می توان یک مقام اجرایی را این گونه مورد سؤال قرار داد چون با بودجۀ بیت المال وظیفۀ رسیدگی به همه را دارد اما با دیگران چگونه می توان؟
در پایان خرداد سال 56 مرحوم مطهری در لندن در خانه دکتر سروش بود و شریعتی درگذشت اما در مراسم تشییع جنازه دکتر شریعتی شرکت نکرد. در حالی که مرحوم دکتر مفتح تا دمشق هم رفت و زیر تابوت دکتر را گرفت. می توان بر مطهری خرده گرفت که چرا مفتح رفت و شما نرفتی؟ هیچ کس اما خرده نگرفت. چون نوع روابط روحانیون با دکتر شریعتی متفاوت بود. مثلا آیتالله خامنهای بسیار علاقهمند بودند و در مشهد به منزل پدر او رفتند و تسلیت گفتند و برخی اما همچنان منتقد بودند.
حال، آقای شبیری به هر دلیلی به تهران آمده بود و در خانۀ علاقه مندی یا دوستی مستقر شده و دیگران هم به دیدار رفتند. کجای این کار عجیب است؟
3. جملۀ پایانی آیت الله یزدی بسیار شگفت آور است و بی سابقه:«لازم است احترام و شئون مرجعیت را رعایت و ترتیبی اتخاذ فرمایید این گونه مسایل دیگر تکرار نشود».
این لحن نه با جایگاه این دو سازگار است و نه با اقتضائات حوزوی و مگر مراجع شیعه در استخدام نهادی هستند که مثل کارمندان به آنان تذکر داده شود؟
اگر آقای شبیری مرجع است آقای یزدی که در مقام مرجعیت و افتا نیست چگونه امر می کند و اگر تکرار کند چه می شود؟ چگونه برخورد می کنند؟
این جمله هم قابل تأمل است: « مقام و احترام شما در سایۀ احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است.»
وقتی خود نظام و رهبری در ذیل دین و مذهب تعریف می شوند چگونه می توان مرجعیت را این گونه توصیف کرد و مگر بی احترامی یی از کسی سر زده است؟
4. برخی اتفاقات در تاریخ انقلاب اسلامی در این چهل سال بعضی را به این اشتباه انداخته که استثنا را تعمیم و تسری دهند و به قاعده تبدیل کنند. مثلا این که جامعۀ مدرسین در سال 61 آیت الله سید کاظم شریعتمداری را از مرجعیت خلع کرد نباید این تصور را ایجاد کند که این استثنا یک قاعده است و این رویه را الیالابد ادامه دهند یا این که اولین رییس جمهوری ایران عزل شد استثنا بود و قاعده اتمام دوره است مگر مورد شهید رجایی که با شهادت به دو ماه هم نرسید. ما در آستانۀ چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و تحت شدیدترین هجوم تبلیغاتی و رسانه ای و اقتصادی قرار داریم. آن گاه باید اردوگاه خودمان را هم برهم بزنیم و گمان کنیم استثنای 36 سال قبل را می توانیم دوباره معیار قرار دهیم آن هم به صرف یک ملاقات؟ مگر مرجع مورد مراجعۀ آحاد شهروندان و مقلدین و ارادت مندان نیست؟ آیا باید از آقای یزدی اجازه می گرفتند؟
در نامۀ آقای یزدی اما این احساس وجود دارد که میل به تسری استثناها به قاعده وجود دارد.
5. آیت الله یزدی در انتخابات هفتم اسفند 94 از راه یابی به مجلس خبرگان رهبری بازماند. دیدار کنندگان با آیت الله شبیری از فهرست رقیب حمایت کرده بودند. لحن تند این نامه این شایبه را ایجاد می کند که از فهرست مورد حمایت مرحوم هاشمی رفسنجانی و رییس جمهوری اسبق ناراضی اند و این زیبنده نیست. در حالی که رقابت در ذات انتخابات نهفته است و مگر کاندیداهای مورد حمایت خود اصول گرایان با هم رقابت نمی کردند؟
6. جای این سؤال هم هست که چرا شاهد چنین نامه هایی با چنین لحنی به رییس جمهور سابق مورد حمایت که بعدتر سرکشی کرد نبودیم و حالا یک مرجع تقلید را این گونه مخاطب قرار می دهند؟
7. این گونه واکنش ها مسبوق نیست کما این که آیت الله یزدی حتی در مقام پاسخ به جانشین خود در قوۀ قضاییه در سال 78 برنیامد که در همان ابتدا گفت «یک ویرانه را تحویل گرفته است». از این سخن آیت الله هاشمی شاهرودی البته تعابیر مختلفی صورت پذیرفت و برخی گفتند منظور به لحاظ اداری و امکانات است اما به هر رو پاسخی ندادند یا اگر دادند با این لحن نبود.
8. مرجعیت و روحانیت تشیع یک نهاد دیرپا و از سرمایه های اجتماعی اند و به تعبیر آقای دکتر صالحی وزیر ارشاد که خود نسبتی وثیق با حوزه دارد « پشتوانۀ حفظ هویت شیعی» به شمار می آیند. پس همان گونه که ایشان در توییت شامگاه شنبه پنجم آبان خود تصریح کرده است «مواظب باشیم مراجع پاک زیست را با تابلوی دغدغۀ حفظ نظام، موهون نکنیم و میراث تاریخی تشیع را به تاراج نسپاریم.»
9. اگر خشم آقای محمد یزدی ناشی از رویکرد مردم در انتخابات اسفند 94 تفسیر شود در این صورت از نظر ایشان لابد همۀ کسانی که در استان تهران ترجیح دادند با رأی به دیگران مانع راه یابی ایشان به خبرگان شوند «مسأله دار» هستند و آیا این توهین به مردم نیست؟ مردمی که به ندای رهبری برای شرکت در انتخابات پاسخ مثبت دادند و موجب قوام و دوام نظام شدند؟
10. اشاره آیت الله یزدی به مجمع اساتید یادآور زمزمه هایی است که پس از مهاجرت حجت الاسلام سید علی خمینی به نجف درگرفت و این شایعه پیچید که نوادۀ امام احساس می کند برای تدریس در حوزه ناگزیر از عدول از سنت های حوزوی و ورود به پاره ای ساز و کارهای تازه است که تنوع و آزادی فکر حوزه را مورد سؤال قرار می دهد یا این گونه به نظر می رسد ولو چنین نباشد. آیا لحن تند رییس جامعۀ مدرسین خطاب به یک مرجع تقلید پاسخی به پرسش کسانی نیست که از مهاجرت نوادۀ امام به نجف متعجب بودند؟
بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در دفاع از استقلال مرجعیت و حوزه
در واکنش به نامه آیت الله محمد یزدی به آیت الله العظمی شبیری زنجانی، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بیانیه ای صادر کرد.
متن بیانیه را در اینجا بخوانید
****
بیانیه نشست دوره ای اساتید قم در محکومیت توهین به آیت الله العظمی شبیری زنجانی: مرجعیت فراتر از دسته بندی های سیاسی است/ اعتذار مورد انتظار است
نشست دوره ای اساتید سطوح عالیه و خارج حوزه علمیه قم در بیانیهای هتک حرمت به مقام مرجعیت را محکوم کرد.
در قسمتی از این بیانیه با اشاره به جایگاه رفیع نهاد مرجعیت آمده است: هر نوع آسیب رساندن به این مکانت رفیع، بسی نابخردانه و ایجاد شکاف میان حاکمیت و مرجعیت شیعه تلقی شده و اصلاح آن در قالب تبری و اعتذار، مورد انتظار است.»
در این نشست دورهای، بیش از هزار نفر از اساتید حوزه عضویت دارند. این نهاد حوزوی بیش از 15 است که زیر نظر مراجع عظام تقلید فعالیت دارد.
از چهره های شاخص این نهاد میتوان به حضرات آیت میرسید محمد یثربی، علوی بروجردی، علیدوست، محمدی قاینی و هادوی اشاره کرد.
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مرجعیت به مثابهی رکن عالی حوزههای علمیه، همواره در جایگاه ابوت و فراتر از دستهبندیهای سیاسی عمل کرده است؛ سیرهای که منجر به اعتماد مردم و بقای حیات حوزه علمیه شیعه گردیده است.
جریانی مبارک که وجود مقدس حضرت بقیت الله الاعظم ارواحنا فداه در دوران پرمحنت غیبت برای فقهای عظام مقرر فرموده و تکفل امور شیعه را به آنان سپردهاند.
صیانت از این جایگاه، تحکیم پایههای نظام و تاکیدی بر ارائهی الگوی عملی رفتار طلاب و فضلا نسبت به مشایخ و کبار حوزه است و هر نوع آسیب رساندن به این مکانت رفیع، بسی نابخردانه و ایجاد شکاف میان حاکمیت و مرجعیت شیعه تلقی شده و اصلاح آن در قالب تبری و اعتذار، مورد انتظار است.
به ویژه شخصیتهای باتقوایی که بیش از نیم قرن در حوزههای علمیه به تربیت شاگردان، تدریس، تالیف و تحقیق مشغول بوده و همگان بر فضایل آنان اعتراف دارند.
از این رو، مدرسان و فضلای حوزه علمیه با بیعت مجدد با مقام منیع مرجعیت بر لزوم صیانت از این جایگاه رفیع تاکید می نمایند.
والسلام
نشست دوره ای اساتید سطوح عالیه و خارج حوزه علمیه قم
***
مرتضی داستانی در سرمقاله روزنامه ۱۹دی، شماره دوشنبه ۷ آبان، نوشت:
دیدار حضرت آیتالله شبیری زنجانی با تعدادی از روحانیون اصلاحطلب از جمله حجت الاسلام سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات به طور محدودی در برخی شبکههای اجتماعی بازتاب داشت و عموم مردم حتی بسیاری از خواص از آن خبر نداشتند ولی آیتالله یزدی با نامه سرگشادهای که به حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی نوشته وآن را منتشر کردند، باعث شدند که این خبر نه تنها به طور بیسابقه بازنشر شده و همه از آن مطلع شوند، بلکه موجب شد که نظرات و دیدگاههای زیادی منتشر گردد که انتشار آنها همه به نفع سید محمد خاتمی بود به طوری که آیتالله سید محمد غروی از این نامه بهعنوان خطای استراتژیک یاد کرد، خطایی که تبعات و ابعاد زیادی داشت از جمله:
1ـ اگر آیت الله یزدی با انتشار و عمومی کردن این نامه میخواستند جایگاه آیتالله شبیری بین مردم تضعیف شود، به نظر میرسد عکس این اتفاق افتاده است. آیتالله شبیری اگر تا دیروز مورد توجه خواص بودند امروز به واسطه این نامه محبوبیت و اقبال عمومی پیدا کردهاند.
2ـ حضرت آیتالله مکارم شیرازی از اجتماع جریانی خاص در مدرسه فیضیه که حوزه و دروس مراجع را مرکز ترویج سکولاریزم توصیف کردند، به عنوان فاجعه بزرگ یاد کردند. بیتردید امروز که با نامه آقای یزدی افکار عمومی چنین برداشت میکند که مراجع مسلوب الاختیارند، بایستی از آن بعنوان فاجعه بزرگتر یادکرد و به حال حوزه علمیه گریست.
3ـ انتشار این نامه باعث شد مراسم اربعین حسینی به ویژه راهپیمایی اربعین که در این سالها شکوه خاصی پیدا کرده است،تحت تاثیر قرار گرفته و افکار عمومی از راهپیمایی اربعین به سمت چرایی این نامه معطوف شود.
4ـ با توجه به شرایط ویژه کشور و تهدیدات اقتصادی آمریکا، مسئولان کشور با برپایی جلسات مختلفی تمام سعی خود را معطوف کردهاند که اختلافات داخلی کاهش یافته و به دشمنان کینهتوز نظام و انقلاب این پیام داده شود که همه جریانهای سیاسی کشور برای مقابله با توطئهها و تهدیدات آمریکا ید واحده هستند و دشمنان نمیتوانند از اختلافات آنها سوء استفاده کرده و فشارهای خود علیه ملت ایران را افزایش دهند، ولی این نامه با شعلهور کردن اختلافات و سربازکردن کینهها، تمام تلاشهای اخیر را می تواند ناکام بگذارد.
یاد آن پیرفرزانه به خیر که میفرمودند: اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بیجهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتما پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است (منشور برادری)
***
سپاسگزاری حجت الاسلام والمسلمین لطف اله پور در واکنش به نامه آیتالله محمد یزدی به آیتالله العظمی شبیریزنجانی
حجت الاسلام والمسلمین دکتر جواد لطف اله پور نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی علاقه داشتم شخصیت علمی و مقام معنوی و چهره مشعشع مرجع عالیقدر حضرت آیه الله العظمی شبیری زنجانی را معرفی کنم و در این راستا صفحاتی چند سیاه قلم نمودم، از حضور حضرت آیت اله محمدیزدی سپاسگزارم که یک تنه بار مسئولیت همه را بدوش کشید و چهره منور و شخصیت والای مرجع تقلید آگاه به زمان و شجاع و صائن نفس و حافظ دین و مرید امام خمینی رحمه الله علیه را نه تنها در ایران بلکه در جهان اسلام با روش یادگیری معکوس به جوانان تشنه اسلام ناب محمدی معرفی کرد، و نیست این مگر از الطاف اجداد طاهرین « فرزند فاضل» امام خمینی سید محمد خاتمی محبوب قلوب ملت ایران و مدافع راستین نظام و انقلاب و رهبری معظم و دعا و دفاع راستین حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداه از کیان مرجعیت شیعه ادام الله ظلهم العالی.
***
بیانیه حزب مجمع مشورتی اصلاح طلبان خراسان رضوی در پاسداشت ساحت مرجعیت:
بسم الله الرحمن الرحیم
مرجعیت شیعی در طول تاریخ تشیع همیشه مامن و جایگاه وفاق بوده و ملت سرافراز ایران نیز در مسیر پر فراز و نشیب مبارزات خویش , در راه استقلال , آزادی و پیشرفت , همواره روحانیت آزاد اندیش و مراجع معظم تقلید را در کنار خود داشته است . امروز که مام میهن در معرض تهدیدات داخلی و خارجی بیسابقه قرار دارد , حرکاتی که باعث خدشه دار شدن این سرمایه عظیم اجتماعی جهان تشیع شود گناهی نا بخشودنی و عملی نا صواب است. بدون شک جفایی که در حق مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیه الله العظمی شبیری زنجانی , از سوی رییس محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به هیچ روی در راستای صیانت از سرمایه های گرانسنگ اجتماعی ملت ایران و عالم تشیع نبود . شگفت اور و تاسف بار اینکه این عتاب نامهربانانه به ساحت مرجعیت , به بهانه دیدار ایشان با سید محمد خاتمی انجام گرفته مردی که خود سلاله پاک روحانی عالی مقام حضرت ایه الله سید روح الله خاتمی طاب ثراه است . سرمایه بزرگی که حضرت امام رضوان الله تعالی علیه فرزند فاضل ، متعهد و باتقوای خویشش خواند. او که معمار بزرگ گفتگوی تمدن هاست و شخصیتی است ممتاز که ادبیات و رفتار سیاسی مبتنی بر اسلام رحمانی را بنیان نهاد, خدمتگزاری که ملت بزرگ ایران خدمات بی شائبه اش را در ریاست دولت اصلاحات که به شهادت و گواهی صاحبان خرد پاکترین و کارآمدترین دولت نظام اسلامی بوده است را از یاد نخواهد برد.
حزب مجمع مشورتی اصلاح طلبان خراسان رضوی ضمن ادای احترام به جایگاه شامخ مرجعیت شیعه که در طول تاریخ با استقلال تمام از صاحبان زر و زور و تزویر , همواره حافظ کیان اسلام و مسلمین بوده همراهی و حمایت خود را از روحانیت ژرف اندیشی که اسلام رحمانی را مقابل دیدگان جامعه جهانی نهاد اعلام داشته , همگان را به حفظ حرمت و تکریم عالمان پرهیزگار دعوت و بر لزوم وحدت و همدلی همه کنشگران در عرصه های گوناگون تاکید مینماید.
والسلام علی من التبع الهدا