خبر استعفای آقای جهانگیری از کارگزاران دروغ است. ایشان پیش از این رییس شورای مرکزی حزب بودند که به دلیل گرفتاریهای کاری از این سمت استعفا کرده و خبر منتشر شده صحیح نیست.
به گزارش جماران، روزنامه اعتماد نوشت:
بیانیه اخیر حزب کارگزاران در انتقاد از عملکرد رییسجمهور با واکنش شاخه جوانان حزب اعتدال و توسعه همراه شده است. در این بیانیه از حزب کارگزاران خواسته شده تا پیش از هر انتقادی نگاهی به عملکرد اعضای این حزب در دولت داشته باشند. منظور از اعضای کارگزاران که در دولت مشغول هستند چه افرادی است؟ هدف از مطرح کردن این موضوع چیست؟
من قصد اظهارنظر و پاسخ به بیانیه اعتدال و توسعه را ندارم. حزب کارگزاران صحبتهایی درباره کارآمدی دولت و عملکرد دولت داشت که در قالب یک بیانیه عنوان شد. ما یک نظر انتقادی درباره عملکرد برخی افراد شاغل در دولت داشتیم و آن را به صورت شفاف بیان کردیم. دیگران نیز میتوانند نظر انتقادی خود نسبت به برخی افراد را مطرح کنند. اینکه ما بخواهیم پاسخ برخی اظهارات را دهیم که منجر به جوابدهی طرف مقابل شود، درست نیست. نظر حزب کارگزاران در ارتباط با عملکرد دولت و شرایط کشور همانی است که در بیانیه منتشر شد حال اگر کسی میخواهد نظرات حزب را به خودش بگیرد یا پاسخ دهد، برای ما مهم نیست. بیانیهای که مشی انتقادی از دولت دارد، مخاطبش یک نفر نیست که کسی بخواهد جواب بدهد یا ندهد. کارآمدی دولت و مسائل ذکر شده در بیانیه برای همگان اظهر من الشمس است و موضوعی اختلافی نیست. انتقاد ما از دولت انتقاد سازنده است. انتقادی است که به واسطه آن دولت بتواند کارآمدی خود را در راستای حل مشکلات کشور ارتقا دهد. این بیانیه در حد حرف سیاسی با احزاب نبوده است. اگر یک جریان، گروه یا حزب انتقادی نسبت به هر یک از اعضای دولت دارد، میتواند صراحتا این موضوع را بیان کند اما اینکه بخواهند جوابیه داده و مقابله کند، حزب کارگزاران وارد این بازیها نخواهد شد زیرا شأن حزب کارگزاران از این موضوعات بسیار بالاتر است. ما یک انتقادی داشتیم و مطرح کردیم.
به نظر میرسد منظور از فرد تاثیرگذار در دولت که عضو کارگزاران است، اسحاق جهانگیری است. چندی پیش در خبرها آمده بود که اسحاق جهانگیری از عضویت در کارگزاران استعفا داده است. آیا این خبر صحت دارد؟
خبر استعفای آقای جهانگیری از کارگزاران دروغ است. ایشان پیش از این رییس شورای مرکزی حزب بودند که به دلیل گرفتاریهای کاری از این سمت استعفا کردند و خبر منتشر شده صحیح نیست.
نگاه انتقادی احزاب و افراد سرشناس جریان اصلاحطلب نسبت به دولت به مذاق بسیاری خوش نیامده و معتقدند اصلاحطلبان قصد دارند دولت را در شرایط کنونی تنها گذاشته و حساب خود را از دولت جدا کنند. چرا انتقاد از دولت منجر به پیدایش این گزاره شده است؟
جریان اصلاحات هیچگاه خود را از دولت جدا نکرده است که اگر این اتفاق رخ داده بود ما اینگونه اظهارنظر نمیکردیم. انتقاد از دولت مربوط به جلسه و بیانیه اخیر حزب نیست. اگر به مصاحبهها و اظهارنظرهای تمامی اعضای حزب کارگزاران اعم از من، سخنگوی محترم حزب و همچنین سایر اعضا دقت کنید، از آغاز دولت ما مشی انتقادی خود را حفظ کردهایم. در سالهای اخیر من چند بار صراحتا از وزرا و شخص رییسجمهور انتقاد کرده و گفتهام رییسجمهور خوب صحبت میکنند اما حرف خوب کافی نیست و به این اظهارات باید جامه عمل پوشاند. این اظهارات ربطی به اتفاقات اخیر ندارد که بگوییم چون دولت در شرایط سختی قرار گرفته قصد داریم تنهایش بگذاریم. اکنون نیز ما قایل به شکست دولت نیستیم که برخی میگویند اصلاحطلبان فقط میخواهند در روزهای پیروزی کنار دولت عکس یادگاری بگیرند و نوبت به شکست که رسیده قصد خالی کردن میدان را دارند. ما باور نداریم دولت شکست خورده است بلکه معتقدیم دولت در جهت بهبود شرایط کشور، تامین مصالح ملی و همچنین بهبود شرایط زندگی مردم باید تحرک بیشتری از خود نشان دهد. راههای فعالتر شدن دولت، استفاده از نیروهای توانمند و کارآمد است.
این نیروهای توانمند و کارآمد در چه حوزههایی باید به کار گرفته شوند؟
یکی از حوزههایی که نیاز به تحول دارد، حوزه اقتصادی است. دولت باید از افراد صاحب تئوری در اقتصاد استفاده کند. یکی دیگر از حوزهها سیاست خارجی است. در سیاست خارجی غیر از موضوع برجام دولت باید فعالتر عمل کند. برجام کار بسیار درخشانی بود و دکتر ظریف نیز برای آن بسیار زحمت کشید اما اگر به بیانیه حزب کارگزاران دقت شود، خواهید دید که از عملکرد وزارت امور خارجه نیز انتقاد شده است. ما نمیتوانیم فقط نسبت به یک حرکت در وزارت خارجه دل خود را خوش کنیم بلکه وزارت خارجه باید ابعاد دیگری از سیاست خارجی را تحرک ببخشد. موضوعی که در بیانیه اخیر مدنظر بود، تقویت کارآمدی و نقد سازنده دولت بوده است. حزب کارگزاران در گذشته نیز صحبتهایی از این دست و به فراخور زمان شدیدتر یا آهستهتر مطرح کرده و این صحبتها حرف جدیدی نیست.
ارزیابی شما از جلسه سوال از رییسجمهور چیست؟ به عقیده برخی دولت نتوانست انتظارات از این جلسه را برآورده کند.
جلسه سوال از رییسجمهور با وجود انتقاداتی که وجود دارد، جلسه خوبی بود. این جلسه برای دولتی که میخواهد مدعی قانونگرایی، حاکم بودن خرد و نفی قلدری باشد، جلسه موفقی بود. بالاخره اینکه یک نفر به عنوان رییسجمهور در بهارستان قلدری و فحاشی نکند پیروزی است البته اگر رییسجمهور در مجلس با لحن و بیان قانعکنندهتری صحبت میکرد مطلوبتر بود اما در این حد هم شکست برای دولت نیست. واقعیت آن است که دولت برای پاسخ به سوالات مصالح ملی را درنظر میگیرد و این کار خوبی است و اگر انتقادی هم وجود دارد نسبت به کارآمدی دولت است. درمجموع من معتقدم دولت با انتخاب نیروهای بهتر باید کارایی خود را تقویت کند.
آیا تاکنون دولت به انتقادات احزاب توجهی داشته است؟ جلسهای برای بیان این دیدگاهها تاکنون با حضور دولت تشکیل شده است یا بیانیههایی از این دست صرفا بهدلیل ذات وجود احزاب است؟
امید ما آن است که دولت به هر حرف سازندهای توجه کرده و زمینههای اجرای این دلسوزیها فراهم شود. ما دلمان میخواهد دولت گوش شنوا داشته و به انتقادات دوستان و حتی مخالفان خود توجه کند.
تجربه سالهای اخیر نشان داده است که هرگاه فردی از سمت جریان اصلاحات به کرسی خاصی اعم از نماینده مجلس، عضو شورا، رییسجمهور و... رسیده، بیش از گذشته در تیررس نگاه انتقادی قرار گرفته است. این اتفاقی است که در جریان اصولگرایی رخ نمیدهد و اعضای این جریان تا روز آخر بدون توجه به عیوب به حمایت بیچون و چرا از انتخاب خود ادامه میدهند. در حقیقت این نقطه، محل تمیز اصلاحطلبی از اصولگرایی است. به نظر شما انتقاد درون جریانی چه تاثیری روی عملکرد فرد منتخب دارد؟ انتقاد درون جریانی کارکردی مثبت دارد یا منفی؟
انتقاد درون جریانی امری مثبت است. البته در این زمینه دیدگاهها متفاوت است اما این نقد از نکات بسیار ضروری است. اینکه فردی از سمت یک جریان انتخاب شود و پس از انتخاب بگوییم به امان خدا و هر کاری دوست داری انجام بده، هیچ نظری ندهیم یا بگوییم چون از جانب ما انتخاب شده نباید از او نقدی شود، غفلت از دموکراسی است. افراد در هر لحظه باید
قابل ارزیابی و نقد باشند. ما در جامعه به اندازه کافی محدودیت برای نقد برخی بخشها داریم بنابراین نباید نهادهای انتخابی مانند رییسجمهور یا نمایندگان مجلس مانند فراکسیون امید را غیرقابل نقد بدانیم. به عقیده ما رییسجمهور یک فردی مانند سایر افراد جامعه است که در مقایسه با سایر افراد انتخاب میشود. از نظر ما انتخاب آقای روحانی در جهت تحقق اهداف اصلاحطلبانه و مصالح ملی کشور اولی است و از این منظر اصلا پشیمان نیستم. شاید اگر فرد دیگری رییسجمهور میشد، وضعیت کشور در ابعاد مختلف فاجعهآمیزتر بود. کافی است نگاهی به جریان انتخابات ریاستجمهوری داشته باشیم. ما گزینههای کاملا ایدهآلی در برابر اصلاحطلبان نداشتیم که از آنها صرفنظر کرده باشیم. در چنین شرایطی فرد منتخب دایما باید در معرض نقد و بیان خواستههای مردم باشد. چنین فردی اگر میخواهد پشتوانه مردم و جریانات سیاسی را داشته و در هیمنه مشکلات تنها نماند، باید به نقدهای درست گوش کرده و رویه خود را با خواستههای مردم منطبق کند. بحث عبور از دولت در شرایط فعلی اصلا مطرح نیست بلکه بحث ما آن است که فردی انتخاب کرده و خواستههایی از او داریم و در چنین شرایطی فرد منتخب باید زمینههای حمایتی خود را تقویت کند. مجموعه اصلاحطلبان به محدودیتهای موجود در تمامی زمینهها آگاهی دارد اما ما متصور هستیم با وجود این محدودیتها امکان عملکرد بهتر وجود دارد و ما باید به صورت مداوم این مهم را گوشزد کنیم. گوشزد کردن این مسائل مهم به معنای عبور و مرور نیست. حزب کارگزاران نه در گذشته از آقای خاتمی با وجود تمام انتقاداتی که مطرح بود، عبور کرد و نه از روحانی عبور میکند. این یکی از محاسن بزرگ اصلاحطلبان است که هم جریان و هم افراد منتخب خود را همواره ارزیابی و نقد میکنند.