در این یادداشت آمده است: از مدت ها پیش قصد بر نقد عملکرد شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان استان ایلام مد نظر بود ولی این کار به تاخیر افتاد تا جلسه این شورا مبنی بر تصمیم گیری در خصوص ماندن و یا رفتن استاندار ایلام باعث شد این مرقومه به صفحه تقریر در آید.
نخست لازم است که به چگونگی پیدایش و ترکیب این شورا در ایلام و تفاوت شورای اول و دوم سیاستگذاری اصلاح طلبان استان، مقایسه ای از عملکرد و خروجی تصمیمات آنها داشته و سپس به مطالبی اشاره کنم که قطعا برای مردم عزیز ایلام بویژه نیروهای اصلاح طلب و مردمانی که بدون اینکه داعیه لیدری اصلاح طلبی داشته باشند در همه رقابت های انتخاباتی و غیر انتخاباتی بی ادعا در صف اصلی فعالیت و ترویج تفکر اصلاح طلبی بودند، جالب و شوک آمیز خواهد بود!
این شورا چند ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 متشکل از نیروهای شناخته شده اصلاحات تاسیس، تشکیل و شروع بکار کرد، افرادی که در ستادهای دکتر حسن روحانی و دکتر محمدرضا عارف فعال بودند حال با نامی جدید شروع به فعالیت می کردند.
اعضای شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب هم در این شورا ترکیب و فارغ از اسم ستاد انتخاباتی در جهت هم اندیشی گرد هم آمدند.
ریاست شورا با نظر اکثریت مطلق به دکتر محمدتقی ساغری رئیس ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در سال 92 سپرده شد، از همه نیروها و نمایندگان گروه های همفکر در این شورا به طور نسبی استفاده شد به همبن خاطر قدرت نفوذ و اثرگذاری خود در سطح جامعه را به همراه داشت.
قبل از تشکیل آن شورا، دولت تدبیر و امید محمدرضا مروارید از اصیل ترین و با سابقه ترین نیروهای اصلاح طلب کشور را به عنوان استاندار ایلام معرفی کرده بود.
مهمترین کارکرد و تصمیم شورای اصلاح طلبان اول، معرفی و حمایت از جلال میرزایی به عنوان تک کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان و در قالب لیست امید برای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی به جامعه بود که از قضا با استقبال گسترده مردم عزیز حوزه انتخابیه مواجه شد، این تصمیم در فضای مه آلود آن روزهای التهاب و انتخاب بسیار مهم و اساسی بود.
بدون شک یکی از دلایل اصلی اعتماد مردم به این تایید شورا، حضور شخصیت های کاریزما و شناخته شده و مورد اعتماد مردم در ترکیب شورا بود.
اما داستان تغییرات و حذف در شورای اول و انتقال به شورای دوم تقریبا از همین جا و با پیروزی جلال میرزایی در انتخابات سال 94 شروع شد.
پس از اینکه میرزایی جواز حضور در مرحله دوم رقابت های انتخابتی را کسب کرد، شورا عبدالصاحب ناصری از چهره های موثر خود را به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی او معرفی کرد و ناصری نیز این ریسک را پذیرفت، کم کم نیت غیر اخلاقی حذف از طرف میرزایی و مشاوران دسته اول او و ایجاد دودستگی در شورا شروع شد.
طبق یک سناریو از پیش تدوین شده، عبدالصاحب ناصری از ریاست ستاد حذف و نفر دوم خارج از دامنه اصلاح طلبان و از طیف ایلی و قبیله ای جایگزین شد که نفر جدید خود بعدها طبق روش پیشین محفل جلال میرزایی از تصمیمات حذف و مقام او در حد تشریفات ماند.
نکته جالب توجه در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 94 موضع تند و ترس جلال میرزایی و اطرافیان او از سلام امینی برای حمایت اصلاح طلبان و قرار گرفتن در لیست حمایت شورا بود آنچنان که جلسات و رایزنی برای عدم حمایت از امینی و حتی حمایت از سارا فلاحی از سوی این محفل در دستور کار قرار گرفت.
قصه ادامه داشت تا اینکه بخشی از اصلاح طلبان عضو شورا و با راهبری و مدیریت پشت پرده نماینده فراکسیون امید استان، حرکتی خزنده بر علیه مروارید را در قالب یک برنامه آغاز کردند، برنامه مشخص بود، هدف مروارید و وسیله استفاده ابزاری از شورای اصلاح طلبان بود.
با حضور میرزایی، مشاور ارشد و طبق یک تصمیم محفلی در منزل یکی از اعضای شورا مقرر می شود برای مستند سازی و مدرک در دست نماینده گذاشتن آقای نماینده، نامه ای به دکتر جهانگیری معاون اول رئیس جمهور بر علیه مروارید استاندار ایلام نوشته شود و طبق طراحی اولیه این نامه باید توسط شورای اطلاح طلبان استان تدوین و صورت جلسه شده و آنگاه در اختیار میرزایی برای بهره برداری و رسانه ای شدن قرار می گرفت.
نامه توسط همان تیم که امروز میداندار شورای دوم و هجمه ساز بر علیه مروارید هستند تهیه و به علت ترس از اینکه در صحن شورا رای لازم را نیاورد برای امضا دست گردان می شود اما در دست گردانی و لو رفتن موضوع در بین اعضا مجددا به صحن شورا برده می شود.
این بار تحت فشار فعالان اصلاح طلب و نظر مخالف اکثریت شورا رای نمی آورد و بدین سان پروژه اول جلال میرزایی و دوستانش شکست می خورد.
نکته جالب آنکه یکی از تهیه کنندگان و جمع کنندگان امضا بر علیه استاندار در همان روزها به مروارید مراجعه کرده و می گوید می خواستند بر علیه شما موضع بگیرند اما من نگذاشتم!!!!
این موضوع نامه ناکام به عنوان انگیزه ای قوی در بین نزدیکان میرزایی برای حذف تعدادی از نیروهای عضو شورا شکل گرفت و سپس همزمان با آیین نامه ابلاغی از شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان کشور و حضور افرادی از تهران اجرایی شد.
لازم به ذکر است که آیین نامه اجرایی شورا الزام آور نبود و به تصمیم خود شورا وابسته می شد که نتیجه این جلسات حضور و تشکیل شورای دوم سیاستگذاری اصلاح طلبان ایلام می شود.
پس شورای دوم نه بر مبنای اجماع (همچون شورای اول) که بر مبنای حذف به عنوان روش تکراری و تخصص همان گروه شکل می گیرد. پس بدیهی است که جامعیت و قدرت نفوذ شورای قبلی وجود نداشته باشد.
اگر چه بخشی از اعضای شورای اول در شورای دوم هم عضویت پیدا کردند اما حذف نیروهای ریشه دار و با نفوذی چون محمدتقی ساغری، سیف الله رشیدی، صادق چراغی، حمید کرمی، محمد علی اکبری، مرتضی دارایی، سهراب مروتی، افشین کریمی، عبدالصاحب ناصری، یحیی ناصریان، بهمن جلیلیان، محمدرضا جعفریان و ….. قطعا از مشروعیت شورای دوم کم می کرد.
حالا شورای دوم با چالش و زیر سایه انتقادها تشکیل شده بود چیزی که رسانه ها از آن به کودتای نرم در اصلاحات ایلام یاد کردند.
اشتباه دوم شورای دوم، انتخاب اکثریت هیات رئیسه از قبیله و شهرستانی خاص و مجددا ادامه سریال حذف، و این بار رعایت نکردن ملاحظات منطقه ای و عدم استفاده از جایگاه افرادی چون ناصری شوهان، منصورپور، رضانیا، مومنی، صالحیان، رحیمی در ترکیب هیات رئیسه شورا بود که این خود زمینه اختلاف در بین شورا تشدید نموده و خبر از ناکار آمدی و انسجام در آینده را می داد.
اشتباه سوم شورای دوم، حذف هنرمندانه محمدتقی ساغری (رئیس دوره قبل ستاد و شورای اول)، عبدالرضا حیدری زادی و حبیب دارابی (رئیس شورای دوم)، یحیی ناصریان، از ریاست بر ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در استان بود.
”محفل حذف” ابتدا این اسامی را تخریب و با مذاکره در مرکز از دور خارج نمود و طبق یک برنامه از پیش طراحی شده پس از رایزنی های کامل و گسترده ای میرزایی را بر کرسی ریاست ستاد انتخاباتی روحانی در استان نشاندند.
رازی که خیلی زود افشا و برملا شده و باز فضای داخل استان و شورا را متشنج و موج بی اعتمادی را حتی بین رئیس و نایب رئیس شورای دوم افزایش داد و حتی طبق شنیده ها به درگیری لفظی و فیزیکی بین این دو انجامید گویا جریان حذف باید تا سطح ادامه می یافت.
با این حال جلال میرزایی نماینده منتخب اصلاح طلبان به خواسته خود یعنی ریاست ستاد روحانی رسید، این اتفاق در بین مردم، فعالان سیاسی، رسانه ها، حامیان انتخاباتی میرزایی باعث اعتراض فراگیری شد و همین موضوع به اعتقاد صاحب نظران به سبد آرای روحانی در استان ضربه سنگین و جبران ناپذیری زد.
برای تایید این ادعا بررسی سبد آرا حسن روحانی در زادگاه و مناطق نفوذ لیدران شورای دوم بسیار عبرت آموز است.
اصطلاح و لقب وکیل الدوله به جای وکیل المله در این زمان تولید و به میرزایی نسبت داده شد.
اشتباه بعدی شورای دوم اصلاح طلبان ایلام، نداشتن شجاعت و قدرت تصمیم گیری در معرفی حداقل لیست شورای شهر ایلام بود رویدادی که برای این شورا پرهزینه و نشان از ناکارآمدی آن داشت.
مقایسه ای بین انتخاب و ریسک پذیری شورای اول با احتیاط و انتخاب شورای دوم سوال برانگیز و قابل نتیجه گیری برای خواننده عزیز است؟!
هر چند وجود قول و قرار به کاندیداهای مختلف در بین شورای اصلاح طلبان وارد فاز پرحاشیه و سرشار از اما و اگرهایی شده بود که اشاره به آن بسیار دور از شان و تفکر اصلاح طلبی است.!! به هر حال انتخابات ریاست جمهوری هم تمام شد و گزینه مطلوب اصلاح طلبان برنده کارزار نفس گیر شد، انتخابی که اکثریت مردم آگاه ایران اسلامی و ایلام آنرا رقم زدند نه فقط ستادهای انتخاباتی و یا شورایی به نام اصلاح طلبان ایلام.
هر چند خود دکتر روحانی رئیس جمهور منتخب هم خوب می داند که پایگاه اجتماعی اصلی ایشان تمامی اصلاح طلبان راستین و بی ادعای ایرانی و تفکر اصلاح طلبی است و محبوبیت ایشان از شجاعت خود و حمایت سید خندان و بیت مکرم امام است، پس نباید عده ای در استان خود را صاحب رای دکتر روحانی بدانند و با آن بخواهند معامله کرده و برای منافع گاه شخصی خود با این بلیط بازی کنند.
اما بعد از انتخابات، شورای دوم با حرکات آماتور و خیلی تند زود هنگام نسبت به تقسیم و توزیع غنایم و تغییر مدیران استان اقدام کردند.
خیلی سریع با تشکیل جلسات محفلی و هر کدام در دسته های سه و چهار نفره به دنبال تغییر، تعیین و سفارش مدیر کل رفتند در حالیکه این تحرکات بدون مصوبه شورا و نظر اکثریت و در کمال اختفا از دیگر اعضا صورت می گرفت این شورا خود را مالک و صاحب رای رئیس جمهوری می دانستند و می داند که این یک اشتباه فاحش و خطرناک است.
واکنش ها از تمامی شهرستان ها و اصلاح طلبان استان و رسانه ها و شخصیت ها به این خط مشی نشان از یک تفکر انحرافی در جریان محبوب اصلاح طلبی دارد.
اما اشتباه نهایی و استراتژیک شورای دوم را باید تشکیل عجولانه شورا و تصویب بر رفتن استاندار ایلام در قالب یک جلسه بدون حضور اکثریت مطلق اعضا دانست اشتباهی که حتی ممکن است به انشقاق همیشگی و انحلال شورا بیانجامد.
اما داستان این تصمیم و پشت پرده آن چیست؟!
ضرورت به رای گذاشتن این موضوع قبل از انتخاب کابینه دولت کدام است؟
نقش میرزایی به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی 96 روحانی و نماینده فراکسیون امید در این هجمه و تخریب چه می تواند باشد؟
آیا می توان گفت جلال میرزایی سودای استاندار شدن ایلام را در سر دارد؟
آیا جلال و محفل حذفش از مدت ها پیش اینچنین فکری در سر داشته اند و مقدمات این کار را از قبل چیده اند؟
آیا انگیزه های دیگری در بین برخی اعضای شورای دوم را در این حرکت هم می توان تایید و یا حدس زد؟!
کاش مروارید مرد اخلاق دم باز می کرد و می گفت کدام عضو شورا به دنبال قرار گرفتن در هیات مدیره منطقه ویژه اقتصادی و کسب رانت در این منطقه بود و وقتی انجام نشد، معارض شد!
کاش محمدرضا مروارید می گفت که کدام عضو شورا بشدت دنبال فلان پست اداری بود و وقتی انجام نشد بر علیه استاندار بیانیه صادر کرد.
کاش استاندار مردمی و نجیب ایلام به رسانه ها می گفت که کدام اعضای شورا در حمایت از فلان مدیر مانده از دولت قبل ایشان را تحت فشار قرار دادند.
کاش استاندار می نوشت که کدام عضو در انتخابات مجلس از مدیر احمدی نژادی و کاندیدای انتخابات مجلس حمایت کرد و آن شخص را به عنوان اصلاح طلب معرفی می کرد.
کاش مروارید می گفت که کدام اعضای شورا بر علیه کدام مدیران اصلاح طلب موضع منفی گرفتند و برای تغییر آنها رایزنی کردند.
کاش کلانتری به عنوان معاون سیاسی، امنیتی استاندار در جهت تنویر افکار عمومی مصاحبه می کرد و می گفت که کدامیک از احزاب و تشکل های حاضر در شورای دوم دارای مجوز قانونی نیستند؟! کدامیک اصلا حق فعالیت سیاسی ندارند؟! کدام زمان فعالیت شان تمام شده است؟!
کاش عسگری معاون اقتصادی استاندار می نوشت که کدام عضو شورا و برادرش تا حد درگیری فیزیکی به استخدام غیر قانونی، ایشان را تحت فشار گذاشتند.
کاش پولادی در جایگاه معاونت عمرانی استانداری از رازهای سماجت تملک بدون هزینه پارکینگ اتوبوس مرز مهران توسط عضو محترم شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان استان که قانونی نبود و واگذار هم نشد سخن می گفت تا مردم عزیز اطلاعات بیشتری برای قضاوت داشتند.
و کاش های بسیاری دیگر………..
نتیجه گیری اینکه:
1- یقینا برخی از اعضای شورای دوم، نیروهای پاک و اصیل هستند که تنها به توسعه و ترویج تفکر اصلاح طلبی می اندیشند و در جریان بسیاری امور فوق نیستند و حتما باید حساب اینها را از بقیه جدا کرد.
2- آیا سزاوار نبود که شورای اصلاح طلبان استان به جای بررسی عملکرد استاندار پر تلاش ایلام، عملکرد یکساله جلال میرزایی نماینده وامدار رای اصلاح طلبان را بررسی و بویژه رسوایی تتلو و حضور این نماینده در جشن یکسالگی کانال خبرگزاری خاص و تخریب گر دولت تدبیر و امید و افتخار جلوس در کنار تتلوی خالدار و رسایی، نقوی حسینی و ….. آن هم در مراسمی که با حرارت و شادمانی خبر دستگیری برادر رئیس جمهور منتخب مردم اعلام می شود را بررسی می کردند.
3- بررسی میزان رای دکتر روحانی در زادگاه و منطقه اعضای پرمدعای شورای اصلاح طلبان دوم بسیار قابل تامل و افتضاح است.
4- موجودیت و فعالیت واقعی احزاب و تشکل های عضو شورا، تعداد اعضای احزاب، تعداد دوره های آموزشی برگزار کرده و….. میزان اثرگذاری آنها را مشخص می کند.
5- چه بخواهیم و چه نخواهیم محمدرضا مروارید محبوب اکثریت مردم ایلام است هر چند خود او هم می داند حتما انتقاداتی به عملکرد وی و تیم مدیریتی و مشاورنشان وارد هست.
6- شورا باید بداند که قاطبه اصلاح طلبان اصیل و موثر و نسل جوان این تفکر ریشه دار مدافع مروارید اصلاح طلب هستند.
7- برای همه مخاطبان که به لطف شبکه های اجتماعی خیلی سریع و دقیق به اطلاعات دسترسی کافی دارند پر روشن است که جنگ بر سر لحاف ملاست و این عداوت برای رسیدن به منافع فردی در پوشش تفکر اصلاح طلبی نسبت به تسویه حساب و عقده گشایی است.
8- عملکرد اجرایی استاندار ایلام به گواه آمار و ارقام و شواهد بسیار مثبت و قابل قبول است (بررسی عملکرد مروارید موضوع این مطلب نیست و باید در مجالی دیگر به آن پرداخت) پس آقایان نباید انتظار داشته باشند که مردم باور کنند که این حرکات در خصوص اقدامات و خدمات دولت در استان است بلکه باید ریشه را در جا و انگیزه ای دیگر جست!!
9- ثابت شد که مدیریت شورای سیاستگذاری استان ضعیف و در حد یک عضو عادی بدون قدرت جهت دهی و مدیریت شورا است یا اینکه حتما رئیس شورا خود از نظریه پردازان جریان هجمه بر علیه استاندار است در هر صورت بهترین اتفاق برای ایشان استعفا از ریاست و عضویت در شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان است.
10- اظهار نظرهای متفاوت جانشین و دبیر ستاد 96 روحانی و حمایت از استاندار در تضاد با نظرات رئیس ستاد بود و این بوی بی نظمی و همگرایی می دهد.
11- در خصوص عملکرد مروارید در عزل و نصب مدیران و استفاده از نیروهای همفکر دولت، هم مطمئنا با توجه به محدودیت ها و عدم انسجام در بین اصلاح طلبان و بافت قبیله ای استان، دخالت نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در یک نگاه واقع بینانه مورد تایید و قابل قبول است هر چند باید از برخی نیروهای کاردان حامی و معتقد به دولت و بویژه در فرمانداری ها استفاده بیشتری بشود.
12- باید از مروارید به عنوان یک ایلامی و یک ذخیره ارزشمند مدیریتی و سرمایه انسانی فارغ از هر تفکر سیاسی حمایت و پشتیبانی کرد و هم جریان رسانه و هم نخبگان در این راه تلاش کنند توجه به این نکته که از دلایل توسعه نیافتگی ایلام در طول سالیان دور تاکنون، نبود نیروی انسانی با نفوذ در سطوح بالای مدیریتی کشور، اهمیت موضوع را دو چندان می کند.
13- پیشنهاد می شود جلال میرزایی و گروه مشاوران او به جای حاشیه سازی و استفاده ابزاری از نام اصلاح طلبی، به غیبت های مکرر خود در استان پایان داده و همچون دو نماینده دیگر استان در مجلس با حضور در بین مردم به مشکلات آنها گوش داده و در صدد رفع آنها برآید.
14- در جهت حمایت و دفاع از سرمایه اجتماعی اصلاح طلبی بهترین تصمیم استعفای نیروهای دلسوز تفکر عقلانیت و امید عضو شورای دوم و اعلام برائت از جریان انحصارگرا، منفعت طلب و تندرو شکل گرفته در داخل شورا است.
15- بدون شک بازنده اصلی این اتفاقات نامیمون اخیر شورای دوم، تفکر اصلاح طلبی و اعتماد عمومی می باشد. سرمایه ای بسیار گرانبها که با تندروی و رفتارهای غیرعقلانی این شورا ضربه پذیر و لاغر شده است. که حتما باید برای جبران خسارت چاره ای اندیشد.
16- یقینا اگر رئیس دولت اصلاحات به عنوان پدر معنوی جناح اصلاح طلب اگر از رفتارهای شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان ایلام و این چنین استحاله کردن تفکر ناب اصلاح طلبی و انحراف آن به سمت بی اخلاقی و سوداگری اطلاع پیدا کند حتما نسبت انحلال این شبه تشکل اقدام قاطع خواهد کرد از قضا ضرورت این جراحی و بازبینی اساسی احساس می شود.
17- باید شورایی در حد و اندازه تفکر اصلاح طلبی و اصلاح طلبان استان تشکیل شود.
18- مهندس مروارید باید برای ایلام بماند و پروژه ها و کارهای نیمه تمام را به اتمام برساند، مروارید باید بماند و دل شکسته نشود که این اقدامات کینه توزانه ،نظر اکثریت اصلاح طلبان نیست و یاران و دوستان او بسیارند.
و پایان اینکه سخن برای گفتن بسیار است که در وقت ضرورت گفته خواهد شد.
منبع: پایگاه خبری جامک
6119
انتهای پیام نخست لازم است که به چگونگی پیدایش و ترکیب این شورا در ایلام و تفاوت شورای اول و دوم سیاستگذاری اصلاح طلبان استان، مقایسه ای از عملکرد و خروجی تصمیمات آنها داشته و سپس به مطالبی اشاره کنم که قطعا برای مردم عزیز ایلام بویژه نیروهای اصلاح طلب و مردمانی که بدون اینکه داعیه لیدری اصلاح طلبی داشته باشند در همه رقابت های انتخاباتی و غیر انتخاباتی بی ادعا در صف اصلی فعالیت و ترویج تفکر اصلاح طلبی بودند، جالب و شوک آمیز خواهد بود!
این شورا چند ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 متشکل از نیروهای شناخته شده اصلاحات تاسیس، تشکیل و شروع بکار کرد، افرادی که در ستادهای دکتر حسن روحانی و دکتر محمدرضا عارف فعال بودند حال با نامی جدید شروع به فعالیت می کردند.
اعضای شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب هم در این شورا ترکیب و فارغ از اسم ستاد انتخاباتی در جهت هم اندیشی گرد هم آمدند.
ریاست شورا با نظر اکثریت مطلق به دکتر محمدتقی ساغری رئیس ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در سال 92 سپرده شد، از همه نیروها و نمایندگان گروه های همفکر در این شورا به طور نسبی استفاده شد به همبن خاطر قدرت نفوذ و اثرگذاری خود در سطح جامعه را به همراه داشت.
قبل از تشکیل آن شورا، دولت تدبیر و امید محمدرضا مروارید از اصیل ترین و با سابقه ترین نیروهای اصلاح طلب کشور را به عنوان استاندار ایلام معرفی کرده بود.
مهمترین کارکرد و تصمیم شورای اصلاح طلبان اول، معرفی و حمایت از جلال میرزایی به عنوان تک کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان و در قالب لیست امید برای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی به جامعه بود که از قضا با استقبال گسترده مردم عزیز حوزه انتخابیه مواجه شد، این تصمیم در فضای مه آلود آن روزهای التهاب و انتخاب بسیار مهم و اساسی بود.
بدون شک یکی از دلایل اصلی اعتماد مردم به این تایید شورا، حضور شخصیت های کاریزما و شناخته شده و مورد اعتماد مردم در ترکیب شورا بود.
اما داستان تغییرات و حذف در شورای اول و انتقال به شورای دوم تقریبا از همین جا و با پیروزی جلال میرزایی در انتخابات سال 94 شروع شد.
پس از اینکه میرزایی جواز حضور در مرحله دوم رقابت های انتخابتی را کسب کرد، شورا عبدالصاحب ناصری از چهره های موثر خود را به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی او معرفی کرد و ناصری نیز این ریسک را پذیرفت، کم کم نیت غیر اخلاقی حذف از طرف میرزایی و مشاوران دسته اول او و ایجاد دودستگی در شورا شروع شد.
طبق یک سناریو از پیش تدوین شده، عبدالصاحب ناصری از ریاست ستاد حذف و نفر دوم خارج از دامنه اصلاح طلبان و از طیف ایلی و قبیله ای جایگزین شد که نفر جدید خود بعدها طبق روش پیشین محفل جلال میرزایی از تصمیمات حذف و مقام او در حد تشریفات ماند.
نکته جالب توجه در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 94 موضع تند و ترس جلال میرزایی و اطرافیان او از سلام امینی برای حمایت اصلاح طلبان و قرار گرفتن در لیست حمایت شورا بود آنچنان که جلسات و رایزنی برای عدم حمایت از امینی و حتی حمایت از سارا فلاحی از سوی این محفل در دستور کار قرار گرفت.
قصه ادامه داشت تا اینکه بخشی از اصلاح طلبان عضو شورا و با راهبری و مدیریت پشت پرده نماینده فراکسیون امید استان، حرکتی خزنده بر علیه مروارید را در قالب یک برنامه آغاز کردند، برنامه مشخص بود، هدف مروارید و وسیله استفاده ابزاری از شورای اصلاح طلبان بود.
با حضور میرزایی، مشاور ارشد و طبق یک تصمیم محفلی در منزل یکی از اعضای شورا مقرر می شود برای مستند سازی و مدرک در دست نماینده گذاشتن آقای نماینده، نامه ای به دکتر جهانگیری معاون اول رئیس جمهور بر علیه مروارید استاندار ایلام نوشته شود و طبق طراحی اولیه این نامه باید توسط شورای اطلاح طلبان استان تدوین و صورت جلسه شده و آنگاه در اختیار میرزایی برای بهره برداری و رسانه ای شدن قرار می گرفت.
نامه توسط همان تیم که امروز میداندار شورای دوم و هجمه ساز بر علیه مروارید هستند تهیه و به علت ترس از اینکه در صحن شورا رای لازم را نیاورد برای امضا دست گردان می شود اما در دست گردانی و لو رفتن موضوع در بین اعضا مجددا به صحن شورا برده می شود.
این بار تحت فشار فعالان اصلاح طلب و نظر مخالف اکثریت شورا رای نمی آورد و بدین سان پروژه اول جلال میرزایی و دوستانش شکست می خورد.
نکته جالب آنکه یکی از تهیه کنندگان و جمع کنندگان امضا بر علیه استاندار در همان روزها به مروارید مراجعه کرده و می گوید می خواستند بر علیه شما موضع بگیرند اما من نگذاشتم!!!!
این موضوع نامه ناکام به عنوان انگیزه ای قوی در بین نزدیکان میرزایی برای حذف تعدادی از نیروهای عضو شورا شکل گرفت و سپس همزمان با آیین نامه ابلاغی از شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان کشور و حضور افرادی از تهران اجرایی شد.
لازم به ذکر است که آیین نامه اجرایی شورا الزام آور نبود و به تصمیم خود شورا وابسته می شد که نتیجه این جلسات حضور و تشکیل شورای دوم سیاستگذاری اصلاح طلبان ایلام می شود.
پس شورای دوم نه بر مبنای اجماع (همچون شورای اول) که بر مبنای حذف به عنوان روش تکراری و تخصص همان گروه شکل می گیرد. پس بدیهی است که جامعیت و قدرت نفوذ شورای قبلی وجود نداشته باشد.
اگر چه بخشی از اعضای شورای اول در شورای دوم هم عضویت پیدا کردند اما حذف نیروهای ریشه دار و با نفوذی چون محمدتقی ساغری، سیف الله رشیدی، صادق چراغی، حمید کرمی، محمد علی اکبری، مرتضی دارایی، سهراب مروتی، افشین کریمی، عبدالصاحب ناصری، یحیی ناصریان، بهمن جلیلیان، محمدرضا جعفریان و ….. قطعا از مشروعیت شورای دوم کم می کرد.
حالا شورای دوم با چالش و زیر سایه انتقادها تشکیل شده بود چیزی که رسانه ها از آن به کودتای نرم در اصلاحات ایلام یاد کردند.
اشتباه دوم شورای دوم، انتخاب اکثریت هیات رئیسه از قبیله و شهرستانی خاص و مجددا ادامه سریال حذف، و این بار رعایت نکردن ملاحظات منطقه ای و عدم استفاده از جایگاه افرادی چون ناصری شوهان، منصورپور، رضانیا، مومنی، صالحیان، رحیمی در ترکیب هیات رئیسه شورا بود که این خود زمینه اختلاف در بین شورا تشدید نموده و خبر از ناکار آمدی و انسجام در آینده را می داد.
اشتباه سوم شورای دوم، حذف هنرمندانه محمدتقی ساغری (رئیس دوره قبل ستاد و شورای اول)، عبدالرضا حیدری زادی و حبیب دارابی (رئیس شورای دوم)، یحیی ناصریان، از ریاست بر ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در استان بود.
”محفل حذف” ابتدا این اسامی را تخریب و با مذاکره در مرکز از دور خارج نمود و طبق یک برنامه از پیش طراحی شده پس از رایزنی های کامل و گسترده ای میرزایی را بر کرسی ریاست ستاد انتخاباتی روحانی در استان نشاندند.
رازی که خیلی زود افشا و برملا شده و باز فضای داخل استان و شورا را متشنج و موج بی اعتمادی را حتی بین رئیس و نایب رئیس شورای دوم افزایش داد و حتی طبق شنیده ها به درگیری لفظی و فیزیکی بین این دو انجامید گویا جریان حذف باید تا سطح ادامه می یافت.
با این حال جلال میرزایی نماینده منتخب اصلاح طلبان به خواسته خود یعنی ریاست ستاد روحانی رسید، این اتفاق در بین مردم، فعالان سیاسی، رسانه ها، حامیان انتخاباتی میرزایی باعث اعتراض فراگیری شد و همین موضوع به اعتقاد صاحب نظران به سبد آرای روحانی در استان ضربه سنگین و جبران ناپذیری زد.
برای تایید این ادعا بررسی سبد آرا حسن روحانی در زادگاه و مناطق نفوذ لیدران شورای دوم بسیار عبرت آموز است.
اصطلاح و لقب وکیل الدوله به جای وکیل المله در این زمان تولید و به میرزایی نسبت داده شد.
اشتباه بعدی شورای دوم اصلاح طلبان ایلام، نداشتن شجاعت و قدرت تصمیم گیری در معرفی حداقل لیست شورای شهر ایلام بود رویدادی که برای این شورا پرهزینه و نشان از ناکارآمدی آن داشت.
مقایسه ای بین انتخاب و ریسک پذیری شورای اول با احتیاط و انتخاب شورای دوم سوال برانگیز و قابل نتیجه گیری برای خواننده عزیز است؟!
هر چند وجود قول و قرار به کاندیداهای مختلف در بین شورای اصلاح طلبان وارد فاز پرحاشیه و سرشار از اما و اگرهایی شده بود که اشاره به آن بسیار دور از شان و تفکر اصلاح طلبی است.!! به هر حال انتخابات ریاست جمهوری هم تمام شد و گزینه مطلوب اصلاح طلبان برنده کارزار نفس گیر شد، انتخابی که اکثریت مردم آگاه ایران اسلامی و ایلام آنرا رقم زدند نه فقط ستادهای انتخاباتی و یا شورایی به نام اصلاح طلبان ایلام.
هر چند خود دکتر روحانی رئیس جمهور منتخب هم خوب می داند که پایگاه اجتماعی اصلی ایشان تمامی اصلاح طلبان راستین و بی ادعای ایرانی و تفکر اصلاح طلبی است و محبوبیت ایشان از شجاعت خود و حمایت سید خندان و بیت مکرم امام است، پس نباید عده ای در استان خود را صاحب رای دکتر روحانی بدانند و با آن بخواهند معامله کرده و برای منافع گاه شخصی خود با این بلیط بازی کنند.
اما بعد از انتخابات، شورای دوم با حرکات آماتور و خیلی تند زود هنگام نسبت به تقسیم و توزیع غنایم و تغییر مدیران استان اقدام کردند.
خیلی سریع با تشکیل جلسات محفلی و هر کدام در دسته های سه و چهار نفره به دنبال تغییر، تعیین و سفارش مدیر کل رفتند در حالیکه این تحرکات بدون مصوبه شورا و نظر اکثریت و در کمال اختفا از دیگر اعضا صورت می گرفت این شورا خود را مالک و صاحب رای رئیس جمهوری می دانستند و می داند که این یک اشتباه فاحش و خطرناک است.
واکنش ها از تمامی شهرستان ها و اصلاح طلبان استان و رسانه ها و شخصیت ها به این خط مشی نشان از یک تفکر انحرافی در جریان محبوب اصلاح طلبی دارد.
اما اشتباه نهایی و استراتژیک شورای دوم را باید تشکیل عجولانه شورا و تصویب بر رفتن استاندار ایلام در قالب یک جلسه بدون حضور اکثریت مطلق اعضا دانست اشتباهی که حتی ممکن است به انشقاق همیشگی و انحلال شورا بیانجامد.
اما داستان این تصمیم و پشت پرده آن چیست؟!
ضرورت به رای گذاشتن این موضوع قبل از انتخاب کابینه دولت کدام است؟
نقش میرزایی به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی 96 روحانی و نماینده فراکسیون امید در این هجمه و تخریب چه می تواند باشد؟
آیا می توان گفت جلال میرزایی سودای استاندار شدن ایلام را در سر دارد؟
آیا جلال و محفل حذفش از مدت ها پیش اینچنین فکری در سر داشته اند و مقدمات این کار را از قبل چیده اند؟
آیا انگیزه های دیگری در بین برخی اعضای شورای دوم را در این حرکت هم می توان تایید و یا حدس زد؟!
کاش مروارید مرد اخلاق دم باز می کرد و می گفت کدام عضو شورا به دنبال قرار گرفتن در هیات مدیره منطقه ویژه اقتصادی و کسب رانت در این منطقه بود و وقتی انجام نشد، معارض شد!
کاش محمدرضا مروارید می گفت که کدام عضو شورا بشدت دنبال فلان پست اداری بود و وقتی انجام نشد بر علیه استاندار بیانیه صادر کرد.
کاش استاندار مردمی و نجیب ایلام به رسانه ها می گفت که کدام اعضای شورا در حمایت از فلان مدیر مانده از دولت قبل ایشان را تحت فشار قرار دادند.
کاش استاندار می نوشت که کدام عضو در انتخابات مجلس از مدیر احمدی نژادی و کاندیدای انتخابات مجلس حمایت کرد و آن شخص را به عنوان اصلاح طلب معرفی می کرد.
کاش مروارید می گفت که کدام اعضای شورا بر علیه کدام مدیران اصلاح طلب موضع منفی گرفتند و برای تغییر آنها رایزنی کردند.
کاش کلانتری به عنوان معاون سیاسی، امنیتی استاندار در جهت تنویر افکار عمومی مصاحبه می کرد و می گفت که کدامیک از احزاب و تشکل های حاضر در شورای دوم دارای مجوز قانونی نیستند؟! کدامیک اصلا حق فعالیت سیاسی ندارند؟! کدام زمان فعالیت شان تمام شده است؟!
کاش عسگری معاون اقتصادی استاندار می نوشت که کدام عضو شورا و برادرش تا حد درگیری فیزیکی به استخدام غیر قانونی، ایشان را تحت فشار گذاشتند.
کاش پولادی در جایگاه معاونت عمرانی استانداری از رازهای سماجت تملک بدون هزینه پارکینگ اتوبوس مرز مهران توسط عضو محترم شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان استان که قانونی نبود و واگذار هم نشد سخن می گفت تا مردم عزیز اطلاعات بیشتری برای قضاوت داشتند.
و کاش های بسیاری دیگر………..
نتیجه گیری اینکه:
1- یقینا برخی از اعضای شورای دوم، نیروهای پاک و اصیل هستند که تنها به توسعه و ترویج تفکر اصلاح طلبی می اندیشند و در جریان بسیاری امور فوق نیستند و حتما باید حساب اینها را از بقیه جدا کرد.
2- آیا سزاوار نبود که شورای اصلاح طلبان استان به جای بررسی عملکرد استاندار پر تلاش ایلام، عملکرد یکساله جلال میرزایی نماینده وامدار رای اصلاح طلبان را بررسی و بویژه رسوایی تتلو و حضور این نماینده در جشن یکسالگی کانال خبرگزاری خاص و تخریب گر دولت تدبیر و امید و افتخار جلوس در کنار تتلوی خالدار و رسایی، نقوی حسینی و ….. آن هم در مراسمی که با حرارت و شادمانی خبر دستگیری برادر رئیس جمهور منتخب مردم اعلام می شود را بررسی می کردند.
3- بررسی میزان رای دکتر روحانی در زادگاه و منطقه اعضای پرمدعای شورای اصلاح طلبان دوم بسیار قابل تامل و افتضاح است.
4- موجودیت و فعالیت واقعی احزاب و تشکل های عضو شورا، تعداد اعضای احزاب، تعداد دوره های آموزشی برگزار کرده و….. میزان اثرگذاری آنها را مشخص می کند.
5- چه بخواهیم و چه نخواهیم محمدرضا مروارید محبوب اکثریت مردم ایلام است هر چند خود او هم می داند حتما انتقاداتی به عملکرد وی و تیم مدیریتی و مشاورنشان وارد هست.
6- شورا باید بداند که قاطبه اصلاح طلبان اصیل و موثر و نسل جوان این تفکر ریشه دار مدافع مروارید اصلاح طلب هستند.
7- برای همه مخاطبان که به لطف شبکه های اجتماعی خیلی سریع و دقیق به اطلاعات دسترسی کافی دارند پر روشن است که جنگ بر سر لحاف ملاست و این عداوت برای رسیدن به منافع فردی در پوشش تفکر اصلاح طلبی نسبت به تسویه حساب و عقده گشایی است.
8- عملکرد اجرایی استاندار ایلام به گواه آمار و ارقام و شواهد بسیار مثبت و قابل قبول است (بررسی عملکرد مروارید موضوع این مطلب نیست و باید در مجالی دیگر به آن پرداخت) پس آقایان نباید انتظار داشته باشند که مردم باور کنند که این حرکات در خصوص اقدامات و خدمات دولت در استان است بلکه باید ریشه را در جا و انگیزه ای دیگر جست!!
9- ثابت شد که مدیریت شورای سیاستگذاری استان ضعیف و در حد یک عضو عادی بدون قدرت جهت دهی و مدیریت شورا است یا اینکه حتما رئیس شورا خود از نظریه پردازان جریان هجمه بر علیه استاندار است در هر صورت بهترین اتفاق برای ایشان استعفا از ریاست و عضویت در شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان است.
10- اظهار نظرهای متفاوت جانشین و دبیر ستاد 96 روحانی و حمایت از استاندار در تضاد با نظرات رئیس ستاد بود و این بوی بی نظمی و همگرایی می دهد.
11- در خصوص عملکرد مروارید در عزل و نصب مدیران و استفاده از نیروهای همفکر دولت، هم مطمئنا با توجه به محدودیت ها و عدم انسجام در بین اصلاح طلبان و بافت قبیله ای استان، دخالت نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در یک نگاه واقع بینانه مورد تایید و قابل قبول است هر چند باید از برخی نیروهای کاردان حامی و معتقد به دولت و بویژه در فرمانداری ها استفاده بیشتری بشود.
12- باید از مروارید به عنوان یک ایلامی و یک ذخیره ارزشمند مدیریتی و سرمایه انسانی فارغ از هر تفکر سیاسی حمایت و پشتیبانی کرد و هم جریان رسانه و هم نخبگان در این راه تلاش کنند توجه به این نکته که از دلایل توسعه نیافتگی ایلام در طول سالیان دور تاکنون، نبود نیروی انسانی با نفوذ در سطوح بالای مدیریتی کشور، اهمیت موضوع را دو چندان می کند.
13- پیشنهاد می شود جلال میرزایی و گروه مشاوران او به جای حاشیه سازی و استفاده ابزاری از نام اصلاح طلبی، به غیبت های مکرر خود در استان پایان داده و همچون دو نماینده دیگر استان در مجلس با حضور در بین مردم به مشکلات آنها گوش داده و در صدد رفع آنها برآید.
14- در جهت حمایت و دفاع از سرمایه اجتماعی اصلاح طلبی بهترین تصمیم استعفای نیروهای دلسوز تفکر عقلانیت و امید عضو شورای دوم و اعلام برائت از جریان انحصارگرا، منفعت طلب و تندرو شکل گرفته در داخل شورا است.
15- بدون شک بازنده اصلی این اتفاقات نامیمون اخیر شورای دوم، تفکر اصلاح طلبی و اعتماد عمومی می باشد. سرمایه ای بسیار گرانبها که با تندروی و رفتارهای غیرعقلانی این شورا ضربه پذیر و لاغر شده است. که حتما باید برای جبران خسارت چاره ای اندیشد.
16- یقینا اگر رئیس دولت اصلاحات به عنوان پدر معنوی جناح اصلاح طلب اگر از رفتارهای شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان ایلام و این چنین استحاله کردن تفکر ناب اصلاح طلبی و انحراف آن به سمت بی اخلاقی و سوداگری اطلاع پیدا کند حتما نسبت انحلال این شبه تشکل اقدام قاطع خواهد کرد از قضا ضرورت این جراحی و بازبینی اساسی احساس می شود.
17- باید شورایی در حد و اندازه تفکر اصلاح طلبی و اصلاح طلبان استان تشکیل شود.
18- مهندس مروارید باید برای ایلام بماند و پروژه ها و کارهای نیمه تمام را به اتمام برساند، مروارید باید بماند و دل شکسته نشود که این اقدامات کینه توزانه ،نظر اکثریت اصلاح طلبان نیست و یاران و دوستان او بسیارند.
و پایان اینکه سخن برای گفتن بسیار است که در وقت ضرورت گفته خواهد شد.
منبع: پایگاه خبری جامک
6119
کپی شد
