در این یادداشت آمده است: در این ایام بهاری، کسب آرامش حاصل از حضور در دامان طبیعت اصلی ترین اولویت خانوادههای ایلامی است و اما نزدیک است شب و سیاهی از راه رسیده و همین تفریح رایگان و تفرجگاه برای چند سال دیگر وجود نداشته باشد.
هنگامی که ما انسان ها در حضور ریزگردها میتوانستیم ماسکی بر صورت بزنیم یا با بستن درب منازل خود شدیدترین الزامات تنفس سالم را برای خود رعایت کنیم، اما درختان، جنگل، منابع طبیعی و عرصهی زیست محیطی در معرض آسیب جدی قرار گرفت.
در اثر همین بحران و نبود برنامهی مشخص و مدون و بی تفاوتی مسئولان منابع طبیعی و محیط زیست، بلوط های پیر زاگرس که زخم های زیادی بر تن دارند و سند منگوله دار زخم های ایلامیان نیز هستند، هر روز میزبان کرم یا حشره ی بلوط خواری هستند که عصاره و جان آنها را می مکد و پس از پیتار(پوک) نمودن استخوان های بلوط ها ، با وزیدن یک باد تند از پای در می آیند.
قلبمان نمیزند و نفسمان بند آمده است و هیچ مرثیهای داغ به دل نشسته ی بلوط های زاگرس و ایلام را در هنگامه ی خم شدن قامت و شکستن غرور درختان بلوط، التیام نمیبخشد .
پنج میلیون هکتار بلوط زاگرس در آستانه ی نابودی است و همچنین 600 هزار هکتار از جنگل های استان ایلام؛ این عرصهی طبیعی نفسنفس زنان در معرض مرگ است و نفس های آخر خود را می زنند.
بررسیها نشان میدهد که 50 درصد خشکیدگی درختان بلوط زاگرس مربوط به جنگلهای بلوط ایلام است و علاوه بر ریزگردهای عربی، مسئولان استانی نیز با فکرهای ریزتر بر دامنهی این فاجعه افزودهاند و به زمین افتادن درختان بلوط در بیشتر مناطق جنگلی استان دریغ و افسوس هر انسانی را متوجه خود میکند.
یروز آفت نیمه انگلی لورانتوس (مخور) شاخه و تنه ی بلوطهای زاگرس بویژه ایلام را در همراهی آفت بیتوجهی مدیران بدون دانش استان بلعید و مدت مدیدی است کرم های بلوط خوار نیز شیره بلوط ها را آرام آرام خوردهاند و به نابودی کشاندهاند.
هر چند که یکی از عمدهترین دلایل نابودی جنگلهای بلوط حضور مستمر و بدون دعوت ریزگردها بوده است اما بیتوجهی اداره کل منابع طبیعی استان ایلام در تشدید این فاجعه بیتأثیر نبوده است.
منابع طبیعی استان که هر از گاهی صدای استخدامی های غیرقانونی آن بر گوش شهر سیلی میزند و وقتی به ریشه و اساس این استخدام ها می رسیم به رگههایی از بند 'پ' و دیگر بندهای به آب داده شده بر میخوریم، کمتر از ریزگردها در نابودی بلوط های بی گناه مقصر نیست.
زمانی دهها خانم بیکار با رشته های مرتبط و غیر مرتبط در چند سال اخیر در ادارهکل منابع طبیعی استان بویژه شهرستان ایلام استخدام و در هر اتاق 10 نفر پشت میزنشین شدند و هیچ وقت پای خود را از اداره به جنگل بلوط نگذاشتند، چطور میشود به این دستگاه عریض و طویل و در آستانهی انقضاء امیدوار باشیم که در فکر بلوط باشند.
وقتی این اداره کل از فقر دانش فنی و تخصص منابع طبیعی رنج میبرد و کمیت نیروهای آن در حد ادارهی 10 هکتار هم نیست چطور آسوده بخوابیم که این کارشناسان در فکر نفس مردم هستند.
وقتی مسئولان منابع طبیعی ما برای گرفتن دو دستی میز خود یا خود شیرینی و گرفتن 2 ریال اعتبار بیشتر، مناطق بدون تأثیر از دشت های عراق و مهران را جنگل کاری میکنند در صورتی که ریزگردها از ارتفاع بسیار بالاتری وارد آسمان استان ایلام میشوند چگونه میشود به زنده مانده بلوط ها امیدوار بود.
بیتدبیری و عدم توانایی لازم در نزد مدیران و مسئولان استانی در کنترل آفت های درختان بلوط بویژه پیدا کردن راهکار مبارزه با کرم بلوط خوار محرز است و اگر این اداره کل فردا روزی با جهاد کشاورزی و یا دخانیات و چند ادارهی دیگر تجمیع شود و صندلی سیاست را از آن بگیرند قد نجات یا مرگ دو تا بلوط تفاوت نخواهد کرد چون ایلام در آستانه ی کویر شدن است و ما به زودی بیابانهای اصفهان را در ایلام خواهیم دید.
اما در این بین مردم نیز کم تقصیر نیستند ، صدای نفس های بلوطها را میشنوند و تبر ناجوانمردی را در دست گرفتهاند و درختان زنده و خشک را با هم قلع و قمع میکنند تا گرما بخش چادرها و روشنیبخش شبنشینیها و دورهمی عدهی کثیری از مردم کبابخور باشد.
دست هر انسانی بشکند که تبر بر دست میگیرد و بر شاخهی درخت تر بلوط یا هر درخت دیگری می زند.
حال ما ماندهایم و درختان بلوطی که هر روز آرام آرام از پای در میآیند و ناله و فریاد شکستن استخوان های آنها به گوش میرسد و بر درد آنها درمانی و طبیب حاذقی نیست.
منبع: ویرا
6119
هنگامی که ما انسان ها در حضور ریزگردها میتوانستیم ماسکی بر صورت بزنیم یا با بستن درب منازل خود شدیدترین الزامات تنفس سالم را برای خود رعایت کنیم، اما درختان، جنگل، منابع طبیعی و عرصهی زیست محیطی در معرض آسیب جدی قرار گرفت.
در اثر همین بحران و نبود برنامهی مشخص و مدون و بی تفاوتی مسئولان منابع طبیعی و محیط زیست، بلوط های پیر زاگرس که زخم های زیادی بر تن دارند و سند منگوله دار زخم های ایلامیان نیز هستند، هر روز میزبان کرم یا حشره ی بلوط خواری هستند که عصاره و جان آنها را می مکد و پس از پیتار(پوک) نمودن استخوان های بلوط ها ، با وزیدن یک باد تند از پای در می آیند.
قلبمان نمیزند و نفسمان بند آمده است و هیچ مرثیهای داغ به دل نشسته ی بلوط های زاگرس و ایلام را در هنگامه ی خم شدن قامت و شکستن غرور درختان بلوط، التیام نمیبخشد .
پنج میلیون هکتار بلوط زاگرس در آستانه ی نابودی است و همچنین 600 هزار هکتار از جنگل های استان ایلام؛ این عرصهی طبیعی نفسنفس زنان در معرض مرگ است و نفس های آخر خود را می زنند.
بررسیها نشان میدهد که 50 درصد خشکیدگی درختان بلوط زاگرس مربوط به جنگلهای بلوط ایلام است و علاوه بر ریزگردهای عربی، مسئولان استانی نیز با فکرهای ریزتر بر دامنهی این فاجعه افزودهاند و به زمین افتادن درختان بلوط در بیشتر مناطق جنگلی استان دریغ و افسوس هر انسانی را متوجه خود میکند.
یروز آفت نیمه انگلی لورانتوس (مخور) شاخه و تنه ی بلوطهای زاگرس بویژه ایلام را در همراهی آفت بیتوجهی مدیران بدون دانش استان بلعید و مدت مدیدی است کرم های بلوط خوار نیز شیره بلوط ها را آرام آرام خوردهاند و به نابودی کشاندهاند.
هر چند که یکی از عمدهترین دلایل نابودی جنگلهای بلوط حضور مستمر و بدون دعوت ریزگردها بوده است اما بیتوجهی اداره کل منابع طبیعی استان ایلام در تشدید این فاجعه بیتأثیر نبوده است.
منابع طبیعی استان که هر از گاهی صدای استخدامی های غیرقانونی آن بر گوش شهر سیلی میزند و وقتی به ریشه و اساس این استخدام ها می رسیم به رگههایی از بند 'پ' و دیگر بندهای به آب داده شده بر میخوریم، کمتر از ریزگردها در نابودی بلوط های بی گناه مقصر نیست.
زمانی دهها خانم بیکار با رشته های مرتبط و غیر مرتبط در چند سال اخیر در ادارهکل منابع طبیعی استان بویژه شهرستان ایلام استخدام و در هر اتاق 10 نفر پشت میزنشین شدند و هیچ وقت پای خود را از اداره به جنگل بلوط نگذاشتند، چطور میشود به این دستگاه عریض و طویل و در آستانهی انقضاء امیدوار باشیم که در فکر بلوط باشند.
وقتی این اداره کل از فقر دانش فنی و تخصص منابع طبیعی رنج میبرد و کمیت نیروهای آن در حد ادارهی 10 هکتار هم نیست چطور آسوده بخوابیم که این کارشناسان در فکر نفس مردم هستند.
وقتی مسئولان منابع طبیعی ما برای گرفتن دو دستی میز خود یا خود شیرینی و گرفتن 2 ریال اعتبار بیشتر، مناطق بدون تأثیر از دشت های عراق و مهران را جنگل کاری میکنند در صورتی که ریزگردها از ارتفاع بسیار بالاتری وارد آسمان استان ایلام میشوند چگونه میشود به زنده مانده بلوط ها امیدوار بود.
بیتدبیری و عدم توانایی لازم در نزد مدیران و مسئولان استانی در کنترل آفت های درختان بلوط بویژه پیدا کردن راهکار مبارزه با کرم بلوط خوار محرز است و اگر این اداره کل فردا روزی با جهاد کشاورزی و یا دخانیات و چند ادارهی دیگر تجمیع شود و صندلی سیاست را از آن بگیرند قد نجات یا مرگ دو تا بلوط تفاوت نخواهد کرد چون ایلام در آستانه ی کویر شدن است و ما به زودی بیابانهای اصفهان را در ایلام خواهیم دید.
اما در این بین مردم نیز کم تقصیر نیستند ، صدای نفس های بلوطها را میشنوند و تبر ناجوانمردی را در دست گرفتهاند و درختان زنده و خشک را با هم قلع و قمع میکنند تا گرما بخش چادرها و روشنیبخش شبنشینیها و دورهمی عدهی کثیری از مردم کبابخور باشد.
دست هر انسانی بشکند که تبر بر دست میگیرد و بر شاخهی درخت تر بلوط یا هر درخت دیگری می زند.
حال ما ماندهایم و درختان بلوطی که هر روز آرام آرام از پای در میآیند و ناله و فریاد شکستن استخوان های آنها به گوش میرسد و بر درد آنها درمانی و طبیب حاذقی نیست.
منبع: ویرا
6119
کپی شد