بهروز سپیدنامه، عضو علمی دانشگاه
در این مطلب آمده است: در مکالمه صورت گرفته، وزیر بهداشت به عنوان آغازگر مکالمه وارد فضای بحث می شود و به درستی فضا را مدیریت می کند. مکث ها و آغازهای او منطقی و حساب شده است. اما آقای فرماندار حدود 15 بار کلام وزیر را قطع کرده یا بی آن که منتظر پایان یافتن جمله وزیر بماند به تعبیر عامیانه «توی حرفش می پرد».
از سویی دیگر نوع ادبیات و واژه گزینی فرماندار – به تعبیر زیمرمن، خاص فاصله ای حتی کمتر از نیم متر است. ساختار و فحوای کلام، بسیار محاوره ای و خودمانی است. به جای بهره گیری از ضمایر منفصل رسمی از ضمایر متصل استفاده می کنند. اکثر کسانی که دارای پست های مدیریتی اند بر این امر واقف اند که آیین نگارش مکاتبات و مکالمات اداری با مکاتبات غیر رسمی تفاوت دارد. نمونه ای از مکالمه فرماندار محترم:
آقا ما شرمنده به خدا
من چون قلباً دوست دارم
اصلا قصد این نداشتم که خدایی نکرده جسارتی بشه
دیروز امام جمعه به شوخی بهم گفت این همه تعریف ازش کردی
ببخشید حالا دیگه این پیش اومد
نه بابا این حرف ها نزن
چون بالاخره حضرتعالی فشار کاریت بیشتره
البته دکتر دلپیشه بنده ی خدا روز روزی می فرسته
به خدا قسم من اصلا قصد خدایی نخواسته توهینی به شما بشه اصلا نبوده به حضرت عباس
نه نگین این حرفا چیه
البته باید به این امر اذعان کرد که با زبان محلی فکر کردن و فارسی صحبت کردن نیز در بروز چنین لغزش های زبانی بی تاثیر نیست. این پدیده و نیز محدود بودن دامنه «گنجینه ی لغات فعال» مسئولان، کیفیت تعاملات اجتماعی آنان و فرایند چانه زنی آن ها را با مشکل مواجه ساخته است. هر قدر که توانش زبانی مسئولان بیشتر باشد نیاز آنان به برجسته ساختن رگ های گردن و خروج از مدار ادب در سخن گفتن کمتر می شود.
صرف نظر از نوع مکالمه و مخاطرات آن، شاید سخنان فرماندار محترم به زعم بسیاری از افراد نوعی عقب نشینی به حساب آید اما نباید این نکته را نادیده گرفت که وزیر برای جبران مافات، قول دادند که توجه ویژه به شهرستان بدره داشته باشند. فرماندار می توانست مثل آقای شادمهر کاظم نژاد جواب توهین را به توهین بدهند (و جز محرومیت رهاوردی برای استان نداشته باشند) اما در آن موقعیت بر سبیل ادب حرکت کردند و با سکوت پاسخ خویش را دادند که در جای خود قابل تحسین است.
سه:
منظور از محسوسات یا مشاهدات، قضایایی است که از راه حس برای انسان حاصل شده است و منظور از حس، حواس پنجگانه انسان است. به طور کلی، نخستین آگاهی هایی که برای انسان حاصل می شود، همین آگاهی های حسی است.
گویا عامه و نخبگان جامعه، کنشی را توهین تلقی می کنند که تنها از جنس محسوسات باشد. سال هاست این استان از مسیر توسعه به دور مانده و سال هاست که توهین ها و غفلت های متعددی از جنس غیر محسوس به خود دیده که اگر دستگاهی وجود داشت که آن ها را بازگشایی رمز می کرد و به گفتار تبدیل می نمود شاهد توهین هایی به مراتب بیشتر از واژگانی بودیم که وزیر بهداشت به کار گرفت. بر این اساس رسالت نخبگان جامعه، مسئولان و نمایندگان مجلس بسیار سنگین تر می شود. به عبارتی دیگر، اگر وزیر محترم آن سخنان را ادا نمی کرد، کاستی های پزشکی و بهداشتی موجود در استان ایلام، امری طبیعی تلقی می گشت؟ ضروری است سیستم «بازگشایی رمز» مسئولان فعال تر شود.
منبع: کانال تگرام جامعه و فرهنگ
6033/6034
در این مطلب آمده است: در مکالمه صورت گرفته، وزیر بهداشت به عنوان آغازگر مکالمه وارد فضای بحث می شود و به درستی فضا را مدیریت می کند. مکث ها و آغازهای او منطقی و حساب شده است. اما آقای فرماندار حدود 15 بار کلام وزیر را قطع کرده یا بی آن که منتظر پایان یافتن جمله وزیر بماند به تعبیر عامیانه «توی حرفش می پرد».
از سویی دیگر نوع ادبیات و واژه گزینی فرماندار – به تعبیر زیمرمن، خاص فاصله ای حتی کمتر از نیم متر است. ساختار و فحوای کلام، بسیار محاوره ای و خودمانی است. به جای بهره گیری از ضمایر منفصل رسمی از ضمایر متصل استفاده می کنند. اکثر کسانی که دارای پست های مدیریتی اند بر این امر واقف اند که آیین نگارش مکاتبات و مکالمات اداری با مکاتبات غیر رسمی تفاوت دارد. نمونه ای از مکالمه فرماندار محترم:
آقا ما شرمنده به خدا
من چون قلباً دوست دارم
اصلا قصد این نداشتم که خدایی نکرده جسارتی بشه
دیروز امام جمعه به شوخی بهم گفت این همه تعریف ازش کردی
ببخشید حالا دیگه این پیش اومد
نه بابا این حرف ها نزن
چون بالاخره حضرتعالی فشار کاریت بیشتره
البته دکتر دلپیشه بنده ی خدا روز روزی می فرسته
به خدا قسم من اصلا قصد خدایی نخواسته توهینی به شما بشه اصلا نبوده به حضرت عباس
نه نگین این حرفا چیه
البته باید به این امر اذعان کرد که با زبان محلی فکر کردن و فارسی صحبت کردن نیز در بروز چنین لغزش های زبانی بی تاثیر نیست. این پدیده و نیز محدود بودن دامنه «گنجینه ی لغات فعال» مسئولان، کیفیت تعاملات اجتماعی آنان و فرایند چانه زنی آن ها را با مشکل مواجه ساخته است. هر قدر که توانش زبانی مسئولان بیشتر باشد نیاز آنان به برجسته ساختن رگ های گردن و خروج از مدار ادب در سخن گفتن کمتر می شود.
صرف نظر از نوع مکالمه و مخاطرات آن، شاید سخنان فرماندار محترم به زعم بسیاری از افراد نوعی عقب نشینی به حساب آید اما نباید این نکته را نادیده گرفت که وزیر برای جبران مافات، قول دادند که توجه ویژه به شهرستان بدره داشته باشند. فرماندار می توانست مثل آقای شادمهر کاظم نژاد جواب توهین را به توهین بدهند (و جز محرومیت رهاوردی برای استان نداشته باشند) اما در آن موقعیت بر سبیل ادب حرکت کردند و با سکوت پاسخ خویش را دادند که در جای خود قابل تحسین است.
سه:
منظور از محسوسات یا مشاهدات، قضایایی است که از راه حس برای انسان حاصل شده است و منظور از حس، حواس پنجگانه انسان است. به طور کلی، نخستین آگاهی هایی که برای انسان حاصل می شود، همین آگاهی های حسی است.
گویا عامه و نخبگان جامعه، کنشی را توهین تلقی می کنند که تنها از جنس محسوسات باشد. سال هاست این استان از مسیر توسعه به دور مانده و سال هاست که توهین ها و غفلت های متعددی از جنس غیر محسوس به خود دیده که اگر دستگاهی وجود داشت که آن ها را بازگشایی رمز می کرد و به گفتار تبدیل می نمود شاهد توهین هایی به مراتب بیشتر از واژگانی بودیم که وزیر بهداشت به کار گرفت. بر این اساس رسالت نخبگان جامعه، مسئولان و نمایندگان مجلس بسیار سنگین تر می شود. به عبارتی دیگر، اگر وزیر محترم آن سخنان را ادا نمی کرد، کاستی های پزشکی و بهداشتی موجود در استان ایلام، امری طبیعی تلقی می گشت؟ ضروری است سیستم «بازگشایی رمز» مسئولان فعال تر شود.
منبع: کانال تگرام جامعه و فرهنگ
6033/6034
کپی شد