شهادت حصن حصینی است به گستره زمین و سرپوش آسمان و درازنای زمان که چون سفره سبز سعادت با هزاران گُل مزیّن شده است.

بندگان‌ مخلص خدا به حکم تقدیر و وفق رفتار خویش برگ عبور گرفته و رخت شهید می پوشند، وارد باغ شهادت می شوند تا این سرای پرسرور غرق شور و شادی شود.

اما سیزدهم دیماه ۹۸ شمع وجود سردار حاج قاسم سلیمانی به شبستان شهادت تابید و شهیدان را غرق نور و ملائک را مسرور کرد، در این روز پررمز و راز فاخته فجر رخ نمود، طوق طلوع سر زد، درد دیدار بالا گرفت، رنگ رجعت نمایان شد، اسب آهنین پای کار آمد، لحظه لقاء نزدیک شد، افق عروج نمایان ، سروش صبح گوشنواز و رُخ رفاقت از آنسوی آسمان تابید و سمفونی سرخ در سرای شهیدان پیچید که بپا خیزید و صفای سردار سلیمانی را به نگاه بنشینید و مهرش را میزبانی کنید.

آری، مالک ملک دل های شکسته، نقاب در قاب خاک فرو برد و از چشم سرما فرشیان به مجلس عرشیان وارد شدند و شبستان شهادت را مزین و منوّر کرد.

او دخیل دعایش به اجابت رسید و مسرور و مشعوف به خیل یارانش پیوست تا نامش جاودان یادها گردد، این سردار بیقرار در جوار یار آرام گرفت و جهانی را در اقیانوس عزا فرو برد.

این سوداگر سرو نگر، با چهل چراغ روشن، جهاد را تکریم، شهادت را تعظیم، تلاش را تفهیم ، ترس را تسلیم، جان خود را تقدیم و سعادت را نیز برای همگان ترسیم کرد و به عالم اعلا پر کشید.

این نام آورد گمنام، حریم خدا و ناموس‌ اسلام را از چپاول تتاران‌ تجاوزگر محفوظ کرد و هیمنه هتاکان حیله گر آمریکا را به تاراج تباهی سپرد و در این مسیر منور جان شیرینش را در کنار جانان‌ و جوانان بنی هاشم تقدیم کرد تا در صحن و سرا و سِتر و صداقت حسین (ع) و صفای پروفای بین الحرمین به عشق بازی با سنگرنشینان نامدار بپردازد.

سردار سربلند وطن: گوی وفا را ربود، شعر صفا را سرود، راه ولا را گشود، راز رجا را غنود ، رنگ ریا را زدود و عشق و خدا را شنود تا فانی فی الله و باقی بالله بماند.

او با عزم ایثار و رزم خداییش گلوی نازک کودکان معصوم عراق ، لبنان ، سوریه و فلسطین را از سایه سخت خنجر خصومت داعش دادمنش نجات داد و طومار متعفن خلافت دمشق و عراق را از زمین و زمان برچید و زهر شکست و رسوایی در کام آمریکا ، اسرائیل و آل سعود فرو ریخت تا هیبت فرزندان ایران بزرگ در حافظه تاریخ جاودانه شود.

و چنین است که امروز آل ابوسفیان در شهادت حسین زمان و مظهر و نماد اقتدار ایران و سردار جبهه مقاومت جهان اسلام ، شهید عزت و شرف و مردانگی سردار حاج قاسم سلیمانی برخلاف رسم انسانیت و راه آزادگی به رقص و پایکوبی پرداخته و در پیله پلشتی و میخوارگی و شکم بارگی پنهان شده اند.

و اینک ما با دست دعا و عشق ولا به درگاهت می آییم و صدایت می کنیم که بخواب سردار، بیاسا به کلبه کردگار، در خانه خاک بگیر قرار ، نجوا بنما با ابرار و نفرینت ارزانی اغیار که شاگردانت بیدارند و عاشقانت پای کار و انگشت بر ماشه پیکار بر نبرد با یزیدیان زمان.

سردار بابصیرتم، گرچه ما دلتنگیم و گریان، ملک دلمان سخت است ویران، فضای روحمان بعد تو در فغان، جنگل جانمان اسیر باد خزان، اقلیم عشقمان در غم یار بی جان، سروش دلمان در فراقت نالان و نفرینمان بر قاتلانت سوزان و اشک اندوهمان روان است، اما تو آرام باش و در عند ربهم یرزقون یار ارتزاق کن و مطمئن بزی که خونت را پاسداریم و راهت را ادامه خواهیم داد.

ای بلند سرو قد در اول فصل بهار / این خموشی نه سزای لب شمشاد من است

من و آبادی دل ساز جدایی بزنیم / چونکه این دفن گُل و زمزمه شاد من است
 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.