به گزارش ایرنا، همه ما روزهای خوش و خاطرات شیرینی از دوران کودکی ، مدرسه و معلم داریم و اگر امروز در کسوت پزشک، مهندس، وزیر و وکیل و ... در جامعه دارای جایگاه و مقامی هستیم، محصول تلاش باغبان های راه دانایی و دانش است که به ثمر نشسته و میوه شیرین سالها پشت نیمکت نشینی و زحمات معلمان را نصیب ما کرده است.
همه آن روزهای اول حضور در مدرسه را کم و بیش در ذهن دارند، همان روزهایی که مدرسه دیگر خانه دوم ما شد و معلم مادر دیگر تا درس زندگی و دانایی را از وی بیاموزیم و تربیت یافته مکتب دانایی شویم.
روزها به سرعت می گذرد اما کاش می‏شد از اول شروع کنیم، تو بنشینی و من روبه رویت چشم به لبت می دوختم و از نو هجی کنم، بابا آب داد، مادر در باران آمد، سارا سیب دارد...
دوباره تو دستانم را می گرفتی و خط یادم می دادی تا هنر در وجودم بالنده شود و چشمانم را به روی زندگی بینا می کردی تا خوب ببینم و خوب و بد زندگی را درک کنم، انتخاب کردن یادم دادی تا همیشه مسیر درست را در پیش کنم.
تو دستم را بگیر تا از سادگی سفره کوکب خانم درس زندگی و مهربانی بیاموزم، به آغل حسنک، سری بزنم و یاد بگیرم که با حیوانان هم باید مهربان بود و از آنها مواظبت کنم و از تصمیم کبری یاد بگیرم که هیچ وقت یادم نرود.
معلم مهربان و دوست داشتنی، حالا من از آنچه که به من آموختی می خواهم برایت بنویسم، برای تو، ماه را چراغ می‏خواهم و از صفحه آبی دریاها، کاغذی برمی‏گیرم تا در رویشِ نور و آغاز فصل روشنایی بهترین روزهای خوش زندگی را برایت تصور کنم و آرزو کنم.
ای چراغ راه دانایی، چشمانت، چشمه زلال آگاهی است که زیباترین واژه‏های شعور را به نگاه من الهام می‏بخشد. پیشانی‏ات که از تبار روشنی هاست، ایوان بلندی است که ماه، از منظره‏اش عبور می‏کند کلمات تو ساده‏ترین شکل ترجمه خورشید است.
اگر کسی چروک‏های پیشانی‏ات را دنبال کند، به رنج باغبانی می‏رسد که سال‏هاست گل‏هایش را از بیم خزان، به بهارهای در راه سپرده است، باغبانی که هر صبح، با لبخندی بی‏پایان، بهار را به باغش دعوت می‏کند.
همه جاده‏هایی که تو نشان می‏دهی، به خرد و روشنی می‏رسند و هر لحظه ما را از چاه غفلت و ظلمت نجات می دهد و مسیر همراه شدن با تو هر کس را به سر منزل مقصود می رساند.
ای شمع فروزان روشنی بخش، صدای گام‏هایت، زمزمه محبتی است که پیام آور دنیایی از مهربانی است تا با گام های کوچک من همراه شود و مرا تا نهایت خوبی و موفقیت بر سکوی افتخار برساند.
تو چشمه‏ای هستی که زلالی را در زیر سایه درخت دانایی، به ما تعارف می‏کند و به ما یاد می‏دهی تا چگونه پرواز کردن در آسمان پر فروغ دانایی را بیاموزیم و یاد بگیرم که چگونه خود را از چنگال اهریمن جهل رهایی بخشیم.
از تو آموختم آب را آبی شدن را، چشمانم را به جهانی پر از نور و روشنی باز کردی و پنجره دانایی را به رویم گشودی تا از خنکای نسیم مهربانش فرزانه شوم و از اسرار جهان از ذره تا کهکشان از دانه تا میوه از گل تا جنگل و از سلامتی تا بیماری از راز آفرینش از اعداد و آمار و حساب تا احتمال تا قانون طبیعت و حقایق علمی همه به اندازه جرعه ای سر کشم و برای خوشحالی من از این همه تلاش تنها لبخند تو کافیست.
تو در سپیدی برگ‏های دفتر دلمان جریان داری و همه خوبی ها را در لوح پاک دلمان به نگارش درآوردی و یاد دادی که محبت کردن و مهر ورزیدن خارها را گل می کند، صبر کردن غوره را حلوا و جهد و ممارست دانایی و فرزانه شدن را به ثمر می نشیند.
معلم خوب و دوست داشتنی تو به ما آموختی که می شود از هیچ به همه چیز می توان رسید و با قدم نهادن در راه علم و دانش موفقیت و ثروت را بدست آورد به شرط آنکه مرد عمل باشی و خلاق تا از فرصت ها نهایت استفاده را ببری.
به ما آموختی که شجاعت ، مقاومت و دلیری و آزادی چقدر واژه های بزرگی هستند که می توانند برای همیشه ما را محبوب کنند و موجب شوند که خود را از جهل و نادانی برهانیم و در راه پرپیچ و خم زندگی زندگی از شکست ها عبرت گیرم و برای خودمان افتخار آفرینی کنیم.
مسیر روشنی که امروز پیش روی ماست، روشنایی از تو دارد، طنین صدای مهربانت زمزمه ای از محبت را در وجودم به حرکت در می آورد تا راه رسیدن به خوبی ها و خوب بود و قهرمان قصه ها شدن را به خوبی بیاموزم و این همه از نهایت مهربانی توست که به من آموختن را نشان دادی.
تو را چه بنامم ای عصاره مهربانی و ایثار و عشق که با همه دغدغه های روزمره زندگی هر روز در کسوت معلمی تنها تصویر خوب بودن را نشانم می دهی و من با وجود تو خم به ابرو نمی آمورم و تازه در کنار توست که یادم می رود می شود بد هم بود.
ای معلم!… تو باغبان دلسوز نهال های امروز و سروهای سرافراز فردایی و دست های پر سخاوت و قلب پر مهرت ساقه های نورس و شکوفه های زندگی را در پشت نیمکت دانایی می نشاند تا زمزمه زندگی و خوب بودن را به آنها بیاموزد و همچون شمعی که روشنی می بخشی و گرمای وجودت روشنی بخش خانه هزاران هزار انسان تا ابد خواهد بود.
تو باغبان باغ زندگی هستی که ثمره شیرین تلاشت در کسوت دانایی در بخش های مختلف جامعه به ثمر می نشیند.
معلم مهربان تو خورشید تابان وجود همه انسان هایی و با شغل شریف و پیامبر گونه ات راه رستگاری و پارکی را به آدم ها نشان می دهی.
روزت مبارک ای معلم مهربان
7177/6119
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.