در این یادداشت آمده است: سالیان درازی است که طوفان های بنیان برانداز به مدارس ما یورش آورده اند!
طوفان آسیب های اجتماعی، طوفان بی انگیزگی مربیان و معلمان، طوفان گسست رابطهٔ خانه و مدرسه، طوفان ناکارآمدی مدیریت فرهنگی، طوفان اقتصاد مدرسه، طوفان تبعیض، طوفان رها شدگی، طوفان نا امنی شغلی و طوفان سیاست!
مدرسه در ایستگاه طوفان، بی امان و پناه متوقف شده است!
اما مقصود این یادداشت پرداختن به هیچ کدام از این طوفان ها نیست، بلکه بیان واقعیت تلخی است که بر مدرسه ای عشایری رفته است.
شبانگاه شنبه 3 آذر 1397، که بارش شدید باران و وزش تندباد موجب وقوع طوفان در بخش هایی از استان ما گردید، سبب واژگونی 2 دستگاه کانکس دبستان های عشایری تحت پوشش مجتمع آموزشی و پرورشی امام علی (ع) ایلام گشت. طوفان چنان کانکس دبستان عشایری کولگ قجر را در چنگال خود فشرده که آن را از حیّز انتفاع ساقط گردانیده بود.
گزارش های محلی و رسمی تهیه و به مسئولین ذی ربط منعکس گردید، سهم دانش آموزان عشایر کوچ رو از پیگیری ها چادری برزنتی بود که توان حفاظت آنها را از سرما ندارد. در برابر خسارات وارده و نیز تعمیر و یا تأمین کانکس جایگزین هیچ دستی به یاری برنیامد!
ظاهراً باید این اتفاق در ساعت فعالیت مدرسه واقع می شد تا دانش آموزانی قربانی شوند و آنگاه خیل پیام های تسلیت و محکومیت صادر و توجهات به این حادثه معطوف می گشت!
عشایر مولدترین کالای غذایی استراتژیک این کشورند، کاش برای محل تحصیل فرزندان دانش آموزشان سهمی بیشتر از یک چادر خیمه ای قائل می شدند.
دانش آموزان دبستان عشایری کولگ قجر دیده به دستان حمایت گرانی دوخته اند که آنان را درفضای مناسب تری برای تحصیل قرار دهد.
بچه های دبستان کولگ قجر به رغم شادمانی و سپاسگزاری از بارش بارانی که سبب رویش سبزه و علف های بیشتر برای چرای دام هایشان می شود، سخت از طوفانی که کانکس کلاسشان را در دستان اسارت و تخریب خود پیچیده، دلگیر ند.
شما بارش باران شادی آفرین بر جانشان باشید.
7172
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.