رستمی نوشته است:
گسترش روزافزون رسانه ها و دسترسی آسان همگانی به آنها هر چند در نگاه اول مزیتی غیر قابل انکار است و تاثیرات بسیار مهمی بر حوزه خبر و اطلاع رسانی گذاشته است اما در عمل و در بیشتر مواقع مشاهده می شود که باعث بر هم خوردن برخی از نظم و نسق های رایج در جامعه و خصوصا حوزه رسانه به عنوان مرجع افکار عمومی شده است مرجعیتی که سال های سال با زحمت و تلاش و خون دل خوردن بزرگان و اکابر این حوزه حاصل شده است.
کارشناسان این حوزه دو کارکرد مهم و اصلی را برای رسانه تعریف کرده اند که از آنها به عنوان آموزش و اطلاع رسانی نام برده می شود.
در آموزش های کار خبری اساتید همواره تاکید می کنند که خبرنگار و نویسنده به هیچ عنوان حق قضاوت در مورد یک خبر را نداشته و تنها مجاز به نقل خبر و رویداد می باشد، و اصرار دارند که یک خبرنگار خوب قضاوت نهایی را بر عهده خواننده و افکار عمومی می گذارد.
نگاهی گذرا به وضعیت کنونی رسانه های جدید ( فضای مجازی ) در ایران،به خوبی نشان می دهد که به واسطه سرعت انتقال و انتشار برخی اخبار و عموما تحلیل ها، هر دو کارکرد اساسی رسانه به شدت تقلیل پیدا کرده و جای خود را به انتقام جویی های کودکانه، اخبار غیر واقعی،سوءاستفاده از فضا و امکان مثبت ایجاد شده،تحلیل های بسیار نازل و بی مایه ، و .... داده است.
وجود نوعی خودبزرگ بینی غیر واقعی، اشراف اطلاعاتی کاذب، غرور بادکنکی و ... این روزها بر برخی از نویسندگان در فضای رسانه ای جدید حاکم شده که می رود تا همه اصول و کارکردهای واقعی و حرفه ای در این حوزه را تحت شعاع خود قرار دهد.
مروری کوتاه و گذرا بر کانال ها و گروههای مختلف و متعدد تلگرامی نشان می دهد در عین حالی که باید آرامش بخش جامعه باشند در فضای کنونی چه مسابقه وحشتناکی برای اعلام کمبودها و گرانی ها و ... گذاشته اند، و به سان ماشینی بدون ترمز در این بزرگراه که می تواند منبع آگاهی بخشی و اطلاع رسانی درست باشد موجب سلب آرامش و امنیت روانی جامعه و خانواده ها را فراهم نموده اند.
از سوی نگارنده مخالفتی با روند توسعه فضای اطلاع رسانی وجود ندارد که هیچ ، بلکه از موافقان جدی آزادی بیان و اطلاع رسانی شود ، اما وضعیت کنونی حاکم بر آن و رعایت نشدن اصول اولیه و بدیهی کار رسانه ای است که موجبات نگرانی را فراهم آورده است.
یکی از اساتید برجسته جامعه شناسی استان چند سال پیش در یک بررسی و دسته بندی افراد فعال در حوزه رسانه با انجام کاری تحقیقاتی دسته بندی جالبی اعلام کرده بود که یکی از آنها وجود خبرنگاران تصادفی بود و در شرح وضعیت آنها گفته بود که اینان افرادی هستند که از سر بیکاری و تفنن وارد این حوزه شده و در عمل تعهد چندانی به کار و حرفه خود ندارند و پیش بینی کرده بود که حتما موجب و باعث بروز مشکلات عدیده ای در این حوزه خواهند شد.
و امروز ... شوربختانه مشاهده می شود که پیش بینی آن جامعه شناس رنگ واقعیت به خود گرفته و وجود و افزایش به اصطلاح روزنامه نگاران تصادفی که کمترین چارچوب کار در رسانه را رعایت نمی کنند به یک آسیب بنیان برانداز تبدیل شده است هر چند در آغاز و ادامه این بازی رد پای برخی افراد .... را نیز می توان مشاهده نمود .
پایمال نمودن اصول ابتدایی اخلاقی، رعایت نکردن بدیهیات در نگارش مطالب، عدم توجه به منافع عمومی،پاسخگو نبودن در مقابل مطالب کذب و واهی، عدم شناخت کافی از کارکرد اصلی رسانه، قضاوت کردن افراد و اخبار با دادن اطلاعات نادرست، مقاومت در برابر واقعیات و عدم پذیرش حقیقت، و ... توسط این افراد ، این روزها به شدت اعتماد افکار عمومی به رسانه ها را کاهش داده وجایگاه آنها را متزلزل نموده است.
نگارنده بر این باور است که دستگاهها و ادارات دولتی طی سالهای اخیر در رشد و نمو نویسندگان تصادفی ای که این روزها میدان دار وضعیت کنونی شده اند نقشی اساسی را بازی کرده اند و امروز باید نتیجه رفتارهای گذشته خود را نیز بپردازند( مسئله ای که بارها و بارها تذکر داده شده بود) .
این نوع از مدیران از ترس میزان تاثیرگذاری و تعداد مخاطبان این فضا و البته سکوت سوال برانگیز قانون در تعریف و جایگاه فضای مجازی و نوع پاسخگویی آنان و نیز عدم شمولیت قانون مطبوعات در باره تخلفات احتمالی آنان ناخواسته وارد بازی ای شدند که خروج از آن شاید دیگر در اختیار آنان نباشد.
ذکر این پارادوکس عجیب هم خالی از لطف نیست که به واسطه ممنوعیت فعالیت دستگاههای دولتی در فضای مجازی فیلتر شده !!! کنونی، عملا امکان پاسخگویی را از آنان نیز سلب نموده که خود به طنزی تلخ تبدیل شده است.
اما نگرانی اصلی که همچنان باقی خواهد ماند قربانی شدن اخلاق و نگاه حرفه ای برای آموزش همگانی و اطلاع رسانی عمومی در رسانه است که باید برای آن چاره ای جدی اندیشیده شود تا هر کس سر جای خود قرار گرفته و کار خود را انجام بدهد.
6034
گسترش روزافزون رسانه ها و دسترسی آسان همگانی به آنها هر چند در نگاه اول مزیتی غیر قابل انکار است و تاثیرات بسیار مهمی بر حوزه خبر و اطلاع رسانی گذاشته است اما در عمل و در بیشتر مواقع مشاهده می شود که باعث بر هم خوردن برخی از نظم و نسق های رایج در جامعه و خصوصا حوزه رسانه به عنوان مرجع افکار عمومی شده است مرجعیتی که سال های سال با زحمت و تلاش و خون دل خوردن بزرگان و اکابر این حوزه حاصل شده است.
کارشناسان این حوزه دو کارکرد مهم و اصلی را برای رسانه تعریف کرده اند که از آنها به عنوان آموزش و اطلاع رسانی نام برده می شود.
در آموزش های کار خبری اساتید همواره تاکید می کنند که خبرنگار و نویسنده به هیچ عنوان حق قضاوت در مورد یک خبر را نداشته و تنها مجاز به نقل خبر و رویداد می باشد، و اصرار دارند که یک خبرنگار خوب قضاوت نهایی را بر عهده خواننده و افکار عمومی می گذارد.
نگاهی گذرا به وضعیت کنونی رسانه های جدید ( فضای مجازی ) در ایران،به خوبی نشان می دهد که به واسطه سرعت انتقال و انتشار برخی اخبار و عموما تحلیل ها، هر دو کارکرد اساسی رسانه به شدت تقلیل پیدا کرده و جای خود را به انتقام جویی های کودکانه، اخبار غیر واقعی،سوءاستفاده از فضا و امکان مثبت ایجاد شده،تحلیل های بسیار نازل و بی مایه ، و .... داده است.
وجود نوعی خودبزرگ بینی غیر واقعی، اشراف اطلاعاتی کاذب، غرور بادکنکی و ... این روزها بر برخی از نویسندگان در فضای رسانه ای جدید حاکم شده که می رود تا همه اصول و کارکردهای واقعی و حرفه ای در این حوزه را تحت شعاع خود قرار دهد.
مروری کوتاه و گذرا بر کانال ها و گروههای مختلف و متعدد تلگرامی نشان می دهد در عین حالی که باید آرامش بخش جامعه باشند در فضای کنونی چه مسابقه وحشتناکی برای اعلام کمبودها و گرانی ها و ... گذاشته اند، و به سان ماشینی بدون ترمز در این بزرگراه که می تواند منبع آگاهی بخشی و اطلاع رسانی درست باشد موجب سلب آرامش و امنیت روانی جامعه و خانواده ها را فراهم نموده اند.
از سوی نگارنده مخالفتی با روند توسعه فضای اطلاع رسانی وجود ندارد که هیچ ، بلکه از موافقان جدی آزادی بیان و اطلاع رسانی شود ، اما وضعیت کنونی حاکم بر آن و رعایت نشدن اصول اولیه و بدیهی کار رسانه ای است که موجبات نگرانی را فراهم آورده است.
یکی از اساتید برجسته جامعه شناسی استان چند سال پیش در یک بررسی و دسته بندی افراد فعال در حوزه رسانه با انجام کاری تحقیقاتی دسته بندی جالبی اعلام کرده بود که یکی از آنها وجود خبرنگاران تصادفی بود و در شرح وضعیت آنها گفته بود که اینان افرادی هستند که از سر بیکاری و تفنن وارد این حوزه شده و در عمل تعهد چندانی به کار و حرفه خود ندارند و پیش بینی کرده بود که حتما موجب و باعث بروز مشکلات عدیده ای در این حوزه خواهند شد.
و امروز ... شوربختانه مشاهده می شود که پیش بینی آن جامعه شناس رنگ واقعیت به خود گرفته و وجود و افزایش به اصطلاح روزنامه نگاران تصادفی که کمترین چارچوب کار در رسانه را رعایت نمی کنند به یک آسیب بنیان برانداز تبدیل شده است هر چند در آغاز و ادامه این بازی رد پای برخی افراد .... را نیز می توان مشاهده نمود .
پایمال نمودن اصول ابتدایی اخلاقی، رعایت نکردن بدیهیات در نگارش مطالب، عدم توجه به منافع عمومی،پاسخگو نبودن در مقابل مطالب کذب و واهی، عدم شناخت کافی از کارکرد اصلی رسانه، قضاوت کردن افراد و اخبار با دادن اطلاعات نادرست، مقاومت در برابر واقعیات و عدم پذیرش حقیقت، و ... توسط این افراد ، این روزها به شدت اعتماد افکار عمومی به رسانه ها را کاهش داده وجایگاه آنها را متزلزل نموده است.
نگارنده بر این باور است که دستگاهها و ادارات دولتی طی سالهای اخیر در رشد و نمو نویسندگان تصادفی ای که این روزها میدان دار وضعیت کنونی شده اند نقشی اساسی را بازی کرده اند و امروز باید نتیجه رفتارهای گذشته خود را نیز بپردازند( مسئله ای که بارها و بارها تذکر داده شده بود) .
این نوع از مدیران از ترس میزان تاثیرگذاری و تعداد مخاطبان این فضا و البته سکوت سوال برانگیز قانون در تعریف و جایگاه فضای مجازی و نوع پاسخگویی آنان و نیز عدم شمولیت قانون مطبوعات در باره تخلفات احتمالی آنان ناخواسته وارد بازی ای شدند که خروج از آن شاید دیگر در اختیار آنان نباشد.
ذکر این پارادوکس عجیب هم خالی از لطف نیست که به واسطه ممنوعیت فعالیت دستگاههای دولتی در فضای مجازی فیلتر شده !!! کنونی، عملا امکان پاسخگویی را از آنان نیز سلب نموده که خود به طنزی تلخ تبدیل شده است.
اما نگرانی اصلی که همچنان باقی خواهد ماند قربانی شدن اخلاق و نگاه حرفه ای برای آموزش همگانی و اطلاع رسانی عمومی در رسانه است که باید برای آن چاره ای جدی اندیشیده شود تا هر کس سر جای خود قرار گرفته و کار خود را انجام بدهد.
6034
کپی شد