به گزارش خبرنگار ایرنا، با صدای ظریفی گفت: خانم ببخشید می تونید برام یه درخواست طلاق بنویسی؟ با شوق نگاهش کردم و گفتم البته درخدمتم، بفرمایید خواسته و مشکلات را بگو تا من بنویسم.
همچون کسی که پرده از رازی گناه آلود بردارد صورتش سرخ و سفید شد و خجول سرش را پایین انداخت، مدتی بود به همسرم مشکوک شده بودم، رفتارهای نامناسب و بی موقع اش، تلفن های گاه و بی گاه و مرموزش و حس زنامه که حضور سایه ای در زندگیم روحم را آزار می داد بلای جانم شده بود.
می خواستم هرجور که شده مشتش را وا کنم زیرا به اعتراض های متعددم از رفتارهای مشکوکش هربار جوابی سربالا می داد و مرا در بی نهایت افکار و سوال های متعددم تنها می گذاشت و با خشونت قهر می کرد و می رفت.
و آن روز آخر سر رسید و اینبار حقایق همه آشکار شد، بچه ام را به خاطر کاری به مادرم سپرده بودم، چند کار کوچک داشتم در بازار انجام دادم و برای برداشتن کارت ملی ام باید به خانه می رفتم، ساعت 15 عصر بود و خیال کردم که همسرم اکنون در حال درس دادن به بچه های مردم در مدرسه مشغول تدریس است، کلید را در قفل در چرخاندم و در باز کردم یک جفت کفش زنانه که هیچ تشابهی به کفش های خودم نداشت در جلو درب ورودی هال توجهم را جلب کرد بی صدا در باز کردم...
دیدن آن تصویر و حضور زنی در زندگی ام آنچنان دیوانه ام کرد که نمی دانم چگونه تاب آوردم با هر وسیله ای که دم دستم می رسید برای همسرم و آن زن بدکاره پرتاب کردم از صدای جیغ و داد و فریادهای دیوانه وارم همه محله آشوب شد.
دیگر تاب ماندن نداشتم چادرم را سر کشیدم و مانند کسی که از دیوانه خانه فرار کرده باشد یک نفس تا خانه مادرم دویدم.
در شوک عجیبی بودم و پس از چند روز با احضاریه دادگاه که زن مورد نظر از من شکایت کرده بود روانه دادگاه شدم و پس از کلی پرونده سازی قاضی پرونده بنا به معاینه پزشکی قانونی 15 میلیون تومان دیه برایم صادر کرده بود.
چند بار شکایت کردم و در نهایت آن زن برای حفظ آبروی نداشته اش نزد خانواده شوهرش راضی به رضایت شد و امروز آمده ام تا درخواست طلاق بدهم زیرا تحمل یک ساعت دیدن حضور در کنار مردی که به زن و بچه اش خیانت می کند را ندارم. حاضرم مهریه ام را ببخشم و پسرم را از این مرد فاسد بگیرم اما از دادگاه می خواهم که یک برگه از این پرونده طلاق و علت آن برای محل کار این مرد بفرستد زیرا او معلم است و نباید با این فساد اخلاقی به بچه های مردم که با هزار امید و آرزو آنها را مدرسه می فرستند، درس بدهد؟ مگر چه می تواند به آنان بیاموزد جز فساد و بی بندوبار؟ باید این مرد به سزای اعمالش برسد زیرا صدور حکم 140 ضربه شلاق برای این دو بدکاره کافی نیست و باید این مردم فاسق که اینچنین کانون گرم خانواده را از هم پاشاند به سزای اعمالش برسد و نتواند همچنان به شغلش که معلمی است ادامه دهد.
وی در پاسخ به سوالم که آیا او هنوز به شغل تدریس مشغول است؟ گفت: متاسفانه بله و همین امر مرا بسیار نگران کرده زیرا من با وجود 15 سال زندگی مشترک حاضر نیستم بچه هفت ساله ام را یک لحظه به دست او بسپارم اکنون مردم بیچاره که از فساد اخلاقی اش مطلع نیستند باید جگر گوشه هایشان را به دست این مرد پلید و دارای فساد اخلاقی بسپارند.
درخواست طلاقش را تنظیم کردم و در جواب سوالم که پس از طلاق می خواهی چه کنی گفت: خدا بزرگ است، زندگی شرافتمندانه ام را با غرور ادامه می دهم و تلاش می کنم با مهارت آموزی هزینه تحصیل بچه ام را تامین کنم.
یک کارشناس مسایل اجتماعی گفت: متاسفانه ریشه فساد اخلاقی در جامعه همچون تارهای عنکوبت در حال تنیده شدن است و مسایل و مشکلات متعددی به این ریشه دامن می زند.
مریم مینایی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: آسیب های اجتماعی به دلیل محیط، مسایل خانواده و بسیاری مولفه های دیگر به وجود می آید.
وی افزود: اما با این حال در بررسی این مورد می توان نقض قانون و خلا آن در حمایت از زن را به خوبی مشاهده کرد که چگونه وقتی یک زن برای دفاع از زندگی مشترکش به فرد سوم و مزاحم حمله ور می شود باید محکوم به 15 میلیون دیه شود؟ چگونه قانون اجازه می دهد که یک معلم با حساسیت شغلی اش که مربی نسل آینده جامعه است چگونه در برابر فساد اخلاقی باید تنها متحمل شلاق شود و هیچ مشکلی برای شغلش ایجاد نشود و به راحتی قانون تنها برای دل رحمی یک زن مهریه و نفقه و هزینه بچه اش را فدا کند.
وی تاکید کرد: در هر حال باید قانون از زن حمایت بیشتری کند و هر طور شده حق نفقه و هزینه تامین زندگی بچه از مرد را هر ماه دریافت و به حساب زن واریز کند زیرا عدم توجه به این مساله خود جرقه ای برای ایجاد آسیب های جدید است.
وی عدم پوشش ظاهری مناسب، فضاهای مجازی، بی بندوباری خانواده ها، طلاق عاطفی، کمبود محبیت بین زوجین و همچنین سستی ایمان و اعتقادات دینی را از جمله دلایل فساد اخلاقی و خیانت در زندگی مشترک معرفی کرد.
مینایی گفت: افراد باید آگاه باشند که پس از خیانت به یک دروغگو تبدیل می شوند و مجبور می شوند برای هر چیز در زندگی به شریک خود دروغ بگویند.
وی اظهار داشت: این افراد باید آگاه باشند که هیچ گاه نمی توانند عمل خلاف و غیر اخلاقی خود در زندگی مشترک را پنهان کنند و بالاخره یک روز دست آنان رو می شود و دیگران به فساد اخلاقی آنان پی خواهند برد.
وی افزود: افرادی که در زندگی مشترک دچار خطا و لغزش می شوند معمولا آرامش خود را در زندگی از دست می دهند که این افراد به مرور با استرس و فشار روانی نیز مواجه خواهند شد و دچار پرخاشگری و ایجاد تنش و بگو مگوی خانوادگی می شوند.
یکی از قضات دادگستری ایلام در پاسخ به سوال آیا خلاصه ای از برگه مجازات پرونده افراد فاسد که دارای شغل حساس همچون معلمی هستند به ادارات آنها ارسال می شود گفت: معمولا ارسال نمی شود و اگر فردی که شاکی از این افراد باشد و به پرونده آنان آگاه باشد می تواند به حراست آموزش و پرورش اطلاع دهد که آنان راسا اقدام کنند و پیگیر شوند.
**آمار طلاق پنج سال اول زندگی در ایلام بالاتر از میانگین کشور
معاون فرهنگی و پیشگیری اداره کل بهزیستی ایلام گفت: آمار طلاق پنج سال نخست زندگی در این استان بالاتر از میانگین کشوری است و بیشتر موارد طلاق در استان ایلام طی چهار سال اول زندگی اتفاق افتاده است.
شاپور کردی اظهار داشت: توجه زوج ها برای کسب آموزش های پیش از ازدواج به منظور کاهش نرخ طلاق در جامعه و به تبع استان ضروری است زیرا بسیاری از مشکلات زوج های جوان قابل درمان و رفع شدن است.
وی افزود: تقویت فرهنگ شناخت و همچنین واقع بینی قبل از ازدواج در بین جوانان یک نیاز اساسی است تا زوجین همدیگر را بیشتر بشناسند و همین امر کمک می کند که آمار طلاق در چهار سال اول زندگی در استان کاهش پیدا کند.
وی ادامه داد: همچنین بر اساس تحقیق اداره های بهزیستی و ورزش و جوانان ایلام 60 درصد طلاق زوج های این استان در پنج سال نخست به ثبت رسیده است.
وی، علت طلاق در چهار سال اول زندگی در استان ایلام را فرهنگ قومی و قبیله ای برشمرد و افزو: بیشتر خانواده ها نگاه سطحی به ازدواج دارند و مشاوره های پیش از ازدواج جدی گرفته نمی شودکه این عدم شناخت با کوچکترین مشکلی باعث تنش و تقاضای طلاق از سوی زوجین می شود.
وی افزود: اکنون 18 مرکز مشاوره در استان فعالیت دارند و به صورت حضوری و تلفنی در قالب بخش خصوصی و دولتی با نظارت بهزیستی به مراجعین خدمات ارایه دهند.
کردی، برگزاری کلاس ها و کارگاه های پیش از ازدواج برای شناخت بیشتر زوجین از همدیگر ضروری برشمرد و گفت: افراد جوان حتما قبل از تشکیل زندگی مشترک در این کلاس ها حضور پیدا کنند.
یک کارشناس مسائل خانواده نیز گفت: طلاق به عنوان یکی از معضلات اجتماعی روز به روز در حال افزایش است و طبق گفته کارشناسان میانگین طلاق در استان ایلام طی سالهای اخیر از میانگین کشوری بالاتر رفته و این زنگ خطر جدی در استان محسوب می شود.
مریم - س اظهار داشت: امروز طلاق به عنوان پدیده بد اجتماعی از کلانشهرها به شهرهای کوچکی مثل ایلام سرایت کرده و روز به روز نیز در حال افزایش است و در این بین با توجه به جمعیت 580 هزار نفری استان میانگین طلاق در استان از میانگین کشوری بالاتر رفته است.
وی، دلایل طلاق در کشور ما را بیشتر شامل اعتیاد، بیکاری، عدم صداقت، توقعات نا بجا و...است ولی در استان ایلام چند دلیل ویژه نظیر بیکاری، چشم و هم چشمی، ازدواج فامیلی و اجباری و اعتیاد و دخالت خانواده ها وجود دارد.
وی افزود: حدود 82 درصد ازدواج های صورت گرفته در استان ایلام از نوع فامیلی است و نکته ای که وجود دارد اینکه خانواده ها باهم آشنا هستند و ازدواج صورت می گیرد ولی تعداد زیادی از این ازدواج ها از روی اجبار انجام می شود.
وی ادامه داد: ازدواج فقط به دلیل فامیل بودن صورت می گیرد ولی تفاهمی وجود ندارد باعث مشکلات بزرگی در استان ایلام شده و همین قضیه باعث رشد روز افزون طلاق در استان شده است.
وی افزود: متاسفانه پدیده طلاق در استان ایلام با توجه به جمعیت استان و از همه مهمتر جوان بودن استان در کشور روز به روز در حال افزایش است.
وی، افزایش سن ازدواج در استان را یکی دیگر از معضلات اجتماعی استان نام برد و گفت: بیشتر جوانان به دلیل بیکاری و نداشتن امکانات اولیه زندگی تن به ازدواج نمی دهند و به تحصیل مشغول می شوند که همین امر سن ازدواج را افزایش می دهد.
وی، در خصوص طلاق در سالهای اولیه زندگی نیز گفت: بنابر آمارها بیش از 65 درصد ازدواجها در ایلام بعد از چهار سال به طلاق میانجامد که این زنگ خطری برای از هم پاشیدن بنیان خانواده است که باید به این مهم توجه جدی شود.
وی افزود: 85 درصد طلاقها در زوجین کمتر از 30 سال سن صورت میگیرد و فقدان سیستم حمایتی از ازدواج جوانان، فقدان سیستم مشاوره درست قبل از ازدواج و مشکلات روانی از دیگر عوامل طلاق است.
وی ادامه داد: عدم صداقت قبل از ازدواج از مهمترین دلایل طلاق در استان است که در این زمینه باید آموزشهای پیش از ازدواج جدی گرفته شود و از سوی دیگر خانوادههای ایلامی در خصوص برخی ملاکهای بی ارزش ازدواج تجدیدنظر کنند و تنها به داشتن خانه و ماشین فرد توجه نکنند.
وی افزود: اکنون اپیدمی داشتن شغل اداری برای پسران و حتی دختران در ایلام به یک مشکل مبدل شده به گونه ای که اولین شرط ازدواج است و معمولا دختران کارمند مشکلی در زمینه ازدواج ندارند زیرا با خواستگاران بیشتری مواجه هستند و پسران کارمند هم در خواستگاری رفتن نسبت به دیگر رقبا در اولویت قرار دارند.
بر اساس اعلام منابع رسمی استان در سال گذشته، تعداد 405 واقعه ازدواج، 650 واقعه طلاق و 8084 چهار واقعه ی ولادت اتفاق افتاده که بررسی آماری حکایت از رشد 3 درصدی طلاق و کاهش 12 درصدی ازدواج در ایلام را دارد.
این در حالی است که رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور دیروز از ثبت 127 هزار و 41 مورد ازدواج و 25 هزار و 210 واقعه طلاق در دو ماه ابتدای سال 97 خبر داد و این یعنی آمار ازدواج نسبت به مدت مشابه سال 96 که 119 هزار و 756 مورد بود، 6 درصد افزایش داشته و نرخ طلاق ها نسبت به دو ماهه اول سال 96 که 25 هزار و 967 واقعه بوده 3 درصد کاهش داشته است.
هرچند اعلام آمار ازدواج و طلاق خبر جدیدی نیست اما حالا چند سالی می شود که هراز گاهی یکی از مسئولان سازمان ثبت احوال درباره ازدواج و طلاق حرف می زند و معمولاً هم خبرهای خوشی از خانواده های ایرانی در نمی آی.
استان های تهران و خراسان رضوی به ترتیب با 38 هزار و 453 و 16 هزار و 535 مورد بیشترین آمار طلاق را در سال 96 ثبت کرده اند.
کمترین آمارها هم مربوط به استان های ایلام و خراسان جنوبی است که هر کدام به ترتیب 882 مورد و 1238 واقعه طلاق داشته است.
در خصوص ازدواج نیز استان تهران با 80 هزار مورد و خراسان رضوی با 55 هزار مورد ازدواج بیشترین رقم ازدواج را داشته است. کمترین ازدواج نیز در استان ایلام 5 هزار مورد و در استان سمنان 3 هزار مورد گزارش شده است.
توسعه شهر نشینی، افزایش سواد و تحصیلات عالی، تنوع فرهنگی و توسعه مسائل ارتباط جمعی و آگاهی های اجتماعی که در کشور روبه افزایش است همفکر بودن و سازش میان زوجین را کم کرده و احتمال طلاق را بالا برده است.
7177/6034
همچون کسی که پرده از رازی گناه آلود بردارد صورتش سرخ و سفید شد و خجول سرش را پایین انداخت، مدتی بود به همسرم مشکوک شده بودم، رفتارهای نامناسب و بی موقع اش، تلفن های گاه و بی گاه و مرموزش و حس زنامه که حضور سایه ای در زندگیم روحم را آزار می داد بلای جانم شده بود.
می خواستم هرجور که شده مشتش را وا کنم زیرا به اعتراض های متعددم از رفتارهای مشکوکش هربار جوابی سربالا می داد و مرا در بی نهایت افکار و سوال های متعددم تنها می گذاشت و با خشونت قهر می کرد و می رفت.
و آن روز آخر سر رسید و اینبار حقایق همه آشکار شد، بچه ام را به خاطر کاری به مادرم سپرده بودم، چند کار کوچک داشتم در بازار انجام دادم و برای برداشتن کارت ملی ام باید به خانه می رفتم، ساعت 15 عصر بود و خیال کردم که همسرم اکنون در حال درس دادن به بچه های مردم در مدرسه مشغول تدریس است، کلید را در قفل در چرخاندم و در باز کردم یک جفت کفش زنانه که هیچ تشابهی به کفش های خودم نداشت در جلو درب ورودی هال توجهم را جلب کرد بی صدا در باز کردم...
دیدن آن تصویر و حضور زنی در زندگی ام آنچنان دیوانه ام کرد که نمی دانم چگونه تاب آوردم با هر وسیله ای که دم دستم می رسید برای همسرم و آن زن بدکاره پرتاب کردم از صدای جیغ و داد و فریادهای دیوانه وارم همه محله آشوب شد.
دیگر تاب ماندن نداشتم چادرم را سر کشیدم و مانند کسی که از دیوانه خانه فرار کرده باشد یک نفس تا خانه مادرم دویدم.
در شوک عجیبی بودم و پس از چند روز با احضاریه دادگاه که زن مورد نظر از من شکایت کرده بود روانه دادگاه شدم و پس از کلی پرونده سازی قاضی پرونده بنا به معاینه پزشکی قانونی 15 میلیون تومان دیه برایم صادر کرده بود.
چند بار شکایت کردم و در نهایت آن زن برای حفظ آبروی نداشته اش نزد خانواده شوهرش راضی به رضایت شد و امروز آمده ام تا درخواست طلاق بدهم زیرا تحمل یک ساعت دیدن حضور در کنار مردی که به زن و بچه اش خیانت می کند را ندارم. حاضرم مهریه ام را ببخشم و پسرم را از این مرد فاسد بگیرم اما از دادگاه می خواهم که یک برگه از این پرونده طلاق و علت آن برای محل کار این مرد بفرستد زیرا او معلم است و نباید با این فساد اخلاقی به بچه های مردم که با هزار امید و آرزو آنها را مدرسه می فرستند، درس بدهد؟ مگر چه می تواند به آنان بیاموزد جز فساد و بی بندوبار؟ باید این مرد به سزای اعمالش برسد زیرا صدور حکم 140 ضربه شلاق برای این دو بدکاره کافی نیست و باید این مردم فاسق که اینچنین کانون گرم خانواده را از هم پاشاند به سزای اعمالش برسد و نتواند همچنان به شغلش که معلمی است ادامه دهد.
وی در پاسخ به سوالم که آیا او هنوز به شغل تدریس مشغول است؟ گفت: متاسفانه بله و همین امر مرا بسیار نگران کرده زیرا من با وجود 15 سال زندگی مشترک حاضر نیستم بچه هفت ساله ام را یک لحظه به دست او بسپارم اکنون مردم بیچاره که از فساد اخلاقی اش مطلع نیستند باید جگر گوشه هایشان را به دست این مرد پلید و دارای فساد اخلاقی بسپارند.
درخواست طلاقش را تنظیم کردم و در جواب سوالم که پس از طلاق می خواهی چه کنی گفت: خدا بزرگ است، زندگی شرافتمندانه ام را با غرور ادامه می دهم و تلاش می کنم با مهارت آموزی هزینه تحصیل بچه ام را تامین کنم.
یک کارشناس مسایل اجتماعی گفت: متاسفانه ریشه فساد اخلاقی در جامعه همچون تارهای عنکوبت در حال تنیده شدن است و مسایل و مشکلات متعددی به این ریشه دامن می زند.
مریم مینایی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: آسیب های اجتماعی به دلیل محیط، مسایل خانواده و بسیاری مولفه های دیگر به وجود می آید.
وی افزود: اما با این حال در بررسی این مورد می توان نقض قانون و خلا آن در حمایت از زن را به خوبی مشاهده کرد که چگونه وقتی یک زن برای دفاع از زندگی مشترکش به فرد سوم و مزاحم حمله ور می شود باید محکوم به 15 میلیون دیه شود؟ چگونه قانون اجازه می دهد که یک معلم با حساسیت شغلی اش که مربی نسل آینده جامعه است چگونه در برابر فساد اخلاقی باید تنها متحمل شلاق شود و هیچ مشکلی برای شغلش ایجاد نشود و به راحتی قانون تنها برای دل رحمی یک زن مهریه و نفقه و هزینه بچه اش را فدا کند.
وی تاکید کرد: در هر حال باید قانون از زن حمایت بیشتری کند و هر طور شده حق نفقه و هزینه تامین زندگی بچه از مرد را هر ماه دریافت و به حساب زن واریز کند زیرا عدم توجه به این مساله خود جرقه ای برای ایجاد آسیب های جدید است.
وی عدم پوشش ظاهری مناسب، فضاهای مجازی، بی بندوباری خانواده ها، طلاق عاطفی، کمبود محبیت بین زوجین و همچنین سستی ایمان و اعتقادات دینی را از جمله دلایل فساد اخلاقی و خیانت در زندگی مشترک معرفی کرد.
مینایی گفت: افراد باید آگاه باشند که پس از خیانت به یک دروغگو تبدیل می شوند و مجبور می شوند برای هر چیز در زندگی به شریک خود دروغ بگویند.
وی اظهار داشت: این افراد باید آگاه باشند که هیچ گاه نمی توانند عمل خلاف و غیر اخلاقی خود در زندگی مشترک را پنهان کنند و بالاخره یک روز دست آنان رو می شود و دیگران به فساد اخلاقی آنان پی خواهند برد.
وی افزود: افرادی که در زندگی مشترک دچار خطا و لغزش می شوند معمولا آرامش خود را در زندگی از دست می دهند که این افراد به مرور با استرس و فشار روانی نیز مواجه خواهند شد و دچار پرخاشگری و ایجاد تنش و بگو مگوی خانوادگی می شوند.
یکی از قضات دادگستری ایلام در پاسخ به سوال آیا خلاصه ای از برگه مجازات پرونده افراد فاسد که دارای شغل حساس همچون معلمی هستند به ادارات آنها ارسال می شود گفت: معمولا ارسال نمی شود و اگر فردی که شاکی از این افراد باشد و به پرونده آنان آگاه باشد می تواند به حراست آموزش و پرورش اطلاع دهد که آنان راسا اقدام کنند و پیگیر شوند.
**آمار طلاق پنج سال اول زندگی در ایلام بالاتر از میانگین کشور
معاون فرهنگی و پیشگیری اداره کل بهزیستی ایلام گفت: آمار طلاق پنج سال نخست زندگی در این استان بالاتر از میانگین کشوری است و بیشتر موارد طلاق در استان ایلام طی چهار سال اول زندگی اتفاق افتاده است.
شاپور کردی اظهار داشت: توجه زوج ها برای کسب آموزش های پیش از ازدواج به منظور کاهش نرخ طلاق در جامعه و به تبع استان ضروری است زیرا بسیاری از مشکلات زوج های جوان قابل درمان و رفع شدن است.
وی افزود: تقویت فرهنگ شناخت و همچنین واقع بینی قبل از ازدواج در بین جوانان یک نیاز اساسی است تا زوجین همدیگر را بیشتر بشناسند و همین امر کمک می کند که آمار طلاق در چهار سال اول زندگی در استان کاهش پیدا کند.
وی ادامه داد: همچنین بر اساس تحقیق اداره های بهزیستی و ورزش و جوانان ایلام 60 درصد طلاق زوج های این استان در پنج سال نخست به ثبت رسیده است.
وی، علت طلاق در چهار سال اول زندگی در استان ایلام را فرهنگ قومی و قبیله ای برشمرد و افزو: بیشتر خانواده ها نگاه سطحی به ازدواج دارند و مشاوره های پیش از ازدواج جدی گرفته نمی شودکه این عدم شناخت با کوچکترین مشکلی باعث تنش و تقاضای طلاق از سوی زوجین می شود.
وی افزود: اکنون 18 مرکز مشاوره در استان فعالیت دارند و به صورت حضوری و تلفنی در قالب بخش خصوصی و دولتی با نظارت بهزیستی به مراجعین خدمات ارایه دهند.
کردی، برگزاری کلاس ها و کارگاه های پیش از ازدواج برای شناخت بیشتر زوجین از همدیگر ضروری برشمرد و گفت: افراد جوان حتما قبل از تشکیل زندگی مشترک در این کلاس ها حضور پیدا کنند.
یک کارشناس مسائل خانواده نیز گفت: طلاق به عنوان یکی از معضلات اجتماعی روز به روز در حال افزایش است و طبق گفته کارشناسان میانگین طلاق در استان ایلام طی سالهای اخیر از میانگین کشوری بالاتر رفته و این زنگ خطر جدی در استان محسوب می شود.
مریم - س اظهار داشت: امروز طلاق به عنوان پدیده بد اجتماعی از کلانشهرها به شهرهای کوچکی مثل ایلام سرایت کرده و روز به روز نیز در حال افزایش است و در این بین با توجه به جمعیت 580 هزار نفری استان میانگین طلاق در استان از میانگین کشوری بالاتر رفته است.
وی، دلایل طلاق در کشور ما را بیشتر شامل اعتیاد، بیکاری، عدم صداقت، توقعات نا بجا و...است ولی در استان ایلام چند دلیل ویژه نظیر بیکاری، چشم و هم چشمی، ازدواج فامیلی و اجباری و اعتیاد و دخالت خانواده ها وجود دارد.
وی افزود: حدود 82 درصد ازدواج های صورت گرفته در استان ایلام از نوع فامیلی است و نکته ای که وجود دارد اینکه خانواده ها باهم آشنا هستند و ازدواج صورت می گیرد ولی تعداد زیادی از این ازدواج ها از روی اجبار انجام می شود.
وی ادامه داد: ازدواج فقط به دلیل فامیل بودن صورت می گیرد ولی تفاهمی وجود ندارد باعث مشکلات بزرگی در استان ایلام شده و همین قضیه باعث رشد روز افزون طلاق در استان شده است.
وی افزود: متاسفانه پدیده طلاق در استان ایلام با توجه به جمعیت استان و از همه مهمتر جوان بودن استان در کشور روز به روز در حال افزایش است.
وی، افزایش سن ازدواج در استان را یکی دیگر از معضلات اجتماعی استان نام برد و گفت: بیشتر جوانان به دلیل بیکاری و نداشتن امکانات اولیه زندگی تن به ازدواج نمی دهند و به تحصیل مشغول می شوند که همین امر سن ازدواج را افزایش می دهد.
وی، در خصوص طلاق در سالهای اولیه زندگی نیز گفت: بنابر آمارها بیش از 65 درصد ازدواجها در ایلام بعد از چهار سال به طلاق میانجامد که این زنگ خطری برای از هم پاشیدن بنیان خانواده است که باید به این مهم توجه جدی شود.
وی افزود: 85 درصد طلاقها در زوجین کمتر از 30 سال سن صورت میگیرد و فقدان سیستم حمایتی از ازدواج جوانان، فقدان سیستم مشاوره درست قبل از ازدواج و مشکلات روانی از دیگر عوامل طلاق است.
وی ادامه داد: عدم صداقت قبل از ازدواج از مهمترین دلایل طلاق در استان است که در این زمینه باید آموزشهای پیش از ازدواج جدی گرفته شود و از سوی دیگر خانوادههای ایلامی در خصوص برخی ملاکهای بی ارزش ازدواج تجدیدنظر کنند و تنها به داشتن خانه و ماشین فرد توجه نکنند.
وی افزود: اکنون اپیدمی داشتن شغل اداری برای پسران و حتی دختران در ایلام به یک مشکل مبدل شده به گونه ای که اولین شرط ازدواج است و معمولا دختران کارمند مشکلی در زمینه ازدواج ندارند زیرا با خواستگاران بیشتری مواجه هستند و پسران کارمند هم در خواستگاری رفتن نسبت به دیگر رقبا در اولویت قرار دارند.
بر اساس اعلام منابع رسمی استان در سال گذشته، تعداد 405 واقعه ازدواج، 650 واقعه طلاق و 8084 چهار واقعه ی ولادت اتفاق افتاده که بررسی آماری حکایت از رشد 3 درصدی طلاق و کاهش 12 درصدی ازدواج در ایلام را دارد.
این در حالی است که رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور دیروز از ثبت 127 هزار و 41 مورد ازدواج و 25 هزار و 210 واقعه طلاق در دو ماه ابتدای سال 97 خبر داد و این یعنی آمار ازدواج نسبت به مدت مشابه سال 96 که 119 هزار و 756 مورد بود، 6 درصد افزایش داشته و نرخ طلاق ها نسبت به دو ماهه اول سال 96 که 25 هزار و 967 واقعه بوده 3 درصد کاهش داشته است.
هرچند اعلام آمار ازدواج و طلاق خبر جدیدی نیست اما حالا چند سالی می شود که هراز گاهی یکی از مسئولان سازمان ثبت احوال درباره ازدواج و طلاق حرف می زند و معمولاً هم خبرهای خوشی از خانواده های ایرانی در نمی آی.
استان های تهران و خراسان رضوی به ترتیب با 38 هزار و 453 و 16 هزار و 535 مورد بیشترین آمار طلاق را در سال 96 ثبت کرده اند.
کمترین آمارها هم مربوط به استان های ایلام و خراسان جنوبی است که هر کدام به ترتیب 882 مورد و 1238 واقعه طلاق داشته است.
در خصوص ازدواج نیز استان تهران با 80 هزار مورد و خراسان رضوی با 55 هزار مورد ازدواج بیشترین رقم ازدواج را داشته است. کمترین ازدواج نیز در استان ایلام 5 هزار مورد و در استان سمنان 3 هزار مورد گزارش شده است.
توسعه شهر نشینی، افزایش سواد و تحصیلات عالی، تنوع فرهنگی و توسعه مسائل ارتباط جمعی و آگاهی های اجتماعی که در کشور روبه افزایش است همفکر بودن و سازش میان زوجین را کم کرده و احتمال طلاق را بالا برده است.
7177/6034
کپی شد