مصطفی هاشمی طبا رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی بر این باور است که امام خمینی بر پرورش روح بیش از پرورش جسم بها می داد. مدیر ساختمان سئول در دولت سازندگی در آستانه هفته تربیت بدنی در روز 26 مهرماه، تصریح دارد که اگر اخلاق از جامعه ورزش رخت ببندد ورزش سقوط خواهد کرد . وی تاکید دارد که ورزشکار بی اخلاق در آموزه های اسلامی جایگاهی ندارد برای همین امام خمینی بر ضرورت تهذیب نفس تاکید داشتند.
جناب آقای هاشمی طبا حضرت امام خمینی(س) بارها در سخنرانی های خود خطاب به ورزشکاران برضرورت وجود ایمان و اخلاق پهلوانی و اقتدا به امام علی (ع)-صحیفه نور جلد 8 صفحه 33- تاکید کردند استنباط شما ازاین مساله چیست؟ این مساله از چه اهمیتی برخوردار است که این همه از سوی رهبر انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است.
امام خمینی (س) همواره وجود اخلاق درورزشکاران تاکید کردند همچنانکه در جمله ای دقیق تر تاکید کردند که شما می بایست درهمه ابعاد انسانی ورزش کنید. مقام معظم رهبری نیز جمله ای مشابه دارند که امر به ورزش همان امر به معروف است. وقتی امام خمینی تاکید می کنند که شما باید درهمه ابعاد ورزش کنید یعنی اینکه همه چیز را تقویت کنید نه اینکه فقط جسمتان را پرورش بدهید بلکه می بایست خود را ازنظراخلاقی پرورش بدهید. از نظر امام خمینی یک فرد ورزشکار می بایست توام با پرورش جسم، اخلاق خود را تقویت کرده و ازاین مهم غفلت نکند.
چرا امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی اینقدربر نهادینه شدن اخلاق دربین ورزشکاران تاکید دارند؟
حضرت رسول (ص) بارها اعلام کردند که دین اسلام دین اخلاق است. به عبارت دیگرکسی که اخلاق نداشته باشد، دین ندارد. دینداری فقط در اجرای احکام و نمازه خواندن و روزه گرفتن خلاصه نمی شود. در تاریخ اسلام کسانی بودند که حافظ قرآن محسوب می شدند اما امام حسین (ع)که قرآن مجسم بود را شهید کردند یا اینکه ابن ملجم کسی بود که نماز شب می خواند اما فرق امام علی (ع) را شکافت. وجود این معضلات موجب شد که امام خمینی برضرورت نهادینه شدن اخلاق تاکید کند زیرا ورزشکار بدون اخلاق خود به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل می شود.
دقیقا منظورتان چیست؟
اگر شما به حیوانات توجه کنید متوجه می شوید که حیوانات خیلی قوی ترازانسان هستند همچنانکه شیر زور زیادی داشته و یوزپلنگ خیلی خوب می پرد. حال اگر قرارباشد ورزشکاری ازاخلاق تهی شود به همین صفات حیوانی مبتلا می شود همچنانکه فیل خیلی از انسان قوی تر است. در المپیک شعار بهتر، قویتر و سریعتر مورد توجه قرارمی گیرد اما جالب است که بدانید این شعاردریک متن اخلاقی نمود می یابد و ورزشکار بدون اخلاق، اصلا جایگاهی در ورزش ندارد و شعار المپیک در مورد وی صدق نمی کند.
از منظر شما می بایست بیشتر به ورزش قهرمانی بها داد یا ورزش همگانی؟
هر دو مورد باید توامان مورد توجه قرار بگیرد تا در جریان این ورزش استعداد های ورزشی کشف شوند. من می توانم ورزش همگانی را به دامنه و ورزش قهرمانی را به قله یک کوه تشبیه کنم. مدیریت ورزش باید هر دو مساله را با هم مورد توجه قرار بدهند برای یک کشور، ورزش همگانی نافی ورزش قهرمانی و برعکس نمی شود. این مساله در پرورش دانشمندان علمی نیز مصداق دارد همه بچه ها مدرسه می روند اما تنها افرادی خاص که همان قهرمانان علمی هستند؛دانشمند می شوند.
پس چرا با وجود تاکیدات بیش از حد بر ورزش کردن برخی بر این اعتقاد هشتند هنوز درشهرهای حاشیه ای بی عدالتی در امر توسعه ورزش مشاهده می شود؟
اتفاقا من این مساله را قبول ندارم در خیلی از شهرهای حاشیه ای با وجود جمعیت کم امکانات زیادی وجود دارد اما به هرحال شما درهرحوزه ای شاهد این هستید که بی عدالتی وجود دارد اما با قاطعیت می توان گفت که این بی عدالتی درحوزه ورزش کمتر دیده می شود که نمونه بارزآن کشف استعدادهای شهرستانی است.