تاریخ را که بنگرید کهن سرزمین ایران به واسطه وفور نعمت ها و ویژگی جغرافیایی همواره مورد طمع دیگران قرار داشته یا به عنوان پلی برای تجارت جهانی به شمار رفته است.
پیشنه را که می نگری هوش و ذکاوت ایرانی را دررازی ها ، بوعلی سیناها ، عمر خیام ها و هزاران نام آور دیگر باید جستجو کرد، مشاهیری که امروز هم نمونه های آنان در جامعه ایرانی کم نیست.
اینکه چرا ایرانی با این پیشینه روشن در برخی جهات گاهی وابسته شد خود حکایتی است که باید پاسخ آن را درغفلت ها یافت.
می گویند از گذشته ها باید آموخت یا تاریخ بهترین معلم برای بشراست، بیان ضرب المثل هایی از این دست ریشه درباورها و تجارب دارد و زندگی انسان برساخته آموخته ها و تجربه های تلخ وشیرین گذشته است.
گاهی رویدادی تلخ هم تجربه ها و دستاوردیش، شیرین می شود مانند جنگ 8 ساله که سختی هایش برای ایرانیان کم شمار نبود، واقعه ای که حواشی و متن آن تجاربی گران سنگ برای امروز فردای ما است.
این جنگ بسیاری ازعزیزمان را گرفت و داغ آنان هنوز بر دل ها سنگینی می کند، قهرمانان برومندی از نعمت سلامتی محروم کرد و ویرانی ها به بار آورد، اما آموخته هایش فراوان است.
همه جا غیرت ، همه جا حماسه و همه جا احساس پاک، سوار برمرکب عقلانیت و شعور ایرانی برای خلق حماسه در اوج جنگ ناجوانمردانه، شیرزنان و دلیرمردان پا به پای هم ایستادند تا روزنه امیدی برای دشمن نماند.
ایستادگی و مقاومت به بار نشست ، خصم شکست خورد و همراهانش به یاس و درماندگی افتادند وعاقبت هم به خود افتادند.
در جنگ از دادن سیم خاردارو کوچکترین سلاح دریغ کردند و جدیدترین و پیشرفته ترین جنگ افزارها وهواپیماها را به طرف مقابل دادند و هرآنچه در چنته خصومت داشتند بر سر ما ریختند.
داشته هایمان جوانان برومند و جنگاور بود و سلاح هایمان تاریخ مصرف گذشته نه آنطور که بتواند با سلاح خصم برابری کند.
آن سوی جبهه سلاح مدرن رقابت داشت و این سوی جبهه تا چشم کار می کرد، اراده ، ایمان ، وحدت و برادری موج می زد، نه راست بود و نه چپ ، نه اصلاح طلب و نه اصوالگرا.
یک رنگی و یکدلی، شجاعت و ایثار، جانفشانی و فداکاری شگفتی ها خلق کرد و جهانیان را به حیرت وا داشت که چه می کند عزم واراده ایرانی پاک زاد.
تکیه برارزش های خدا و داشته های خود بود، جبهه را جوانان روی دشمن سد کردند و پشت جبهه هر کس هر آنچه داشت هدیه داد تا طلسم آهنین دشمن شکسته شود.
عاقبت ، مزد آن همه غیرت و شهامت در فتح و پیروزی یافتیم وخاک پرگهر از دست دشمن در امان ماند ، آموختیم که یکدلی و یک رنگی نه صفای باطن بلکه اهترازهمیشگی پرچم 3 رنگ و پرافتخاربر بام میهن مستقل است.
**افتخارات پس از جنگ
از این دوره گذشتیم و صور به صدا در آمد، این بارعزم و اراده ایرانی بر خودباری و تکیه بردانش استوار شد، خانه های نو بر ویرانه های جنگ نشست، طرح های بزرگ و کوچک خودنمایی کرد و جوانان تلاشگر بر قله های علم فرود آمدند.
کشور محروم از سیم خاردار با غرش موشک های برد بلند، خودباوری را در آسمانش فریاد زد و حسرت
دست درازی به سمت دیگران بر دل تاریک خصم ماند.
علم و دانایی موج زد و بوعلی سیناها ، رازی ها، عمر خیام ها و... این بار در قامت جوانانی از نسل نو درخشیدند و دل ذره ها را شکافتند و شگفتی ها آفریدند.
مرزهای علم و دانش از پزشکی تا صنعت و فناوری در نوردیده شد و متاع ایرانی فراخور هر نیاز به بازار آمد، کالاهایی که باید نامشان خودباوری گذاشت.
*** و اینک ...
آموختیم که دسترنج خود را مصرف کرد، کار و کارگر ایرانی تولیدش به مراتب مطمئن تر از دیگران است که البته نظارت ها را باید بشیتر کرد.
اکنون زمان آن است که درگوشه گوشه این سرزمین، عقبه و حامی فناوران و تولید کنندگان داخلی باشیم و سنگ بنای اقتصاد را با خرید کالاهای ساخت وطن محکم نگه داریم تا تار پود داشته هایمان از پاشیده نشود.
عزم را باید راسخ نگه داشت و کالای فرنگ را به خود سپرد چرا که بدعهدی فرنگ در روز مبادا کم نیست و بی جهت نیست که شاعرمعروف اقبال لاهوری می فرماید:
بی نیاز از کارگاه او گذر در زمستان پوستین او مخر
کشتن بی حرب و ضرب آئین اوست مرگ ها در گردش ماشین اوست
بوریای خود به قالینش مده بیذق خود را به فرزینش مده
و اینک باید پاس بداریم ، هر آنچه مربوط به این آب و خاک است ، از کالا گرفته تا آب و منابع خدادادی چرا که برای این همه نعمت ، خون ها داده ایم و آنها را از گزند روزگار حفظ کنیم .
امروز زمان بازگشت به خویشتن است و این در شعار سال که رهبری فرزانه انقلاب، آن را هوشمندانه ترسیم کردند به خوبی نمایان است.
7410/ 6155
پیشنه را که می نگری هوش و ذکاوت ایرانی را دررازی ها ، بوعلی سیناها ، عمر خیام ها و هزاران نام آور دیگر باید جستجو کرد، مشاهیری که امروز هم نمونه های آنان در جامعه ایرانی کم نیست.
اینکه چرا ایرانی با این پیشینه روشن در برخی جهات گاهی وابسته شد خود حکایتی است که باید پاسخ آن را درغفلت ها یافت.
می گویند از گذشته ها باید آموخت یا تاریخ بهترین معلم برای بشراست، بیان ضرب المثل هایی از این دست ریشه درباورها و تجارب دارد و زندگی انسان برساخته آموخته ها و تجربه های تلخ وشیرین گذشته است.
گاهی رویدادی تلخ هم تجربه ها و دستاوردیش، شیرین می شود مانند جنگ 8 ساله که سختی هایش برای ایرانیان کم شمار نبود، واقعه ای که حواشی و متن آن تجاربی گران سنگ برای امروز فردای ما است.
این جنگ بسیاری ازعزیزمان را گرفت و داغ آنان هنوز بر دل ها سنگینی می کند، قهرمانان برومندی از نعمت سلامتی محروم کرد و ویرانی ها به بار آورد، اما آموخته هایش فراوان است.
همه جا غیرت ، همه جا حماسه و همه جا احساس پاک، سوار برمرکب عقلانیت و شعور ایرانی برای خلق حماسه در اوج جنگ ناجوانمردانه، شیرزنان و دلیرمردان پا به پای هم ایستادند تا روزنه امیدی برای دشمن نماند.
ایستادگی و مقاومت به بار نشست ، خصم شکست خورد و همراهانش به یاس و درماندگی افتادند وعاقبت هم به خود افتادند.
در جنگ از دادن سیم خاردارو کوچکترین سلاح دریغ کردند و جدیدترین و پیشرفته ترین جنگ افزارها وهواپیماها را به طرف مقابل دادند و هرآنچه در چنته خصومت داشتند بر سر ما ریختند.
داشته هایمان جوانان برومند و جنگاور بود و سلاح هایمان تاریخ مصرف گذشته نه آنطور که بتواند با سلاح خصم برابری کند.
آن سوی جبهه سلاح مدرن رقابت داشت و این سوی جبهه تا چشم کار می کرد، اراده ، ایمان ، وحدت و برادری موج می زد، نه راست بود و نه چپ ، نه اصلاح طلب و نه اصوالگرا.
یک رنگی و یکدلی، شجاعت و ایثار، جانفشانی و فداکاری شگفتی ها خلق کرد و جهانیان را به حیرت وا داشت که چه می کند عزم واراده ایرانی پاک زاد.
تکیه برارزش های خدا و داشته های خود بود، جبهه را جوانان روی دشمن سد کردند و پشت جبهه هر کس هر آنچه داشت هدیه داد تا طلسم آهنین دشمن شکسته شود.
عاقبت ، مزد آن همه غیرت و شهامت در فتح و پیروزی یافتیم وخاک پرگهر از دست دشمن در امان ماند ، آموختیم که یکدلی و یک رنگی نه صفای باطن بلکه اهترازهمیشگی پرچم 3 رنگ و پرافتخاربر بام میهن مستقل است.
**افتخارات پس از جنگ
از این دوره گذشتیم و صور به صدا در آمد، این بارعزم و اراده ایرانی بر خودباری و تکیه بردانش استوار شد، خانه های نو بر ویرانه های جنگ نشست، طرح های بزرگ و کوچک خودنمایی کرد و جوانان تلاشگر بر قله های علم فرود آمدند.
کشور محروم از سیم خاردار با غرش موشک های برد بلند، خودباوری را در آسمانش فریاد زد و حسرت
دست درازی به سمت دیگران بر دل تاریک خصم ماند.
علم و دانایی موج زد و بوعلی سیناها ، رازی ها، عمر خیام ها و... این بار در قامت جوانانی از نسل نو درخشیدند و دل ذره ها را شکافتند و شگفتی ها آفریدند.
مرزهای علم و دانش از پزشکی تا صنعت و فناوری در نوردیده شد و متاع ایرانی فراخور هر نیاز به بازار آمد، کالاهایی که باید نامشان خودباوری گذاشت.
*** و اینک ...
آموختیم که دسترنج خود را مصرف کرد، کار و کارگر ایرانی تولیدش به مراتب مطمئن تر از دیگران است که البته نظارت ها را باید بشیتر کرد.
اکنون زمان آن است که درگوشه گوشه این سرزمین، عقبه و حامی فناوران و تولید کنندگان داخلی باشیم و سنگ بنای اقتصاد را با خرید کالاهای ساخت وطن محکم نگه داریم تا تار پود داشته هایمان از پاشیده نشود.
عزم را باید راسخ نگه داشت و کالای فرنگ را به خود سپرد چرا که بدعهدی فرنگ در روز مبادا کم نیست و بی جهت نیست که شاعرمعروف اقبال لاهوری می فرماید:
بی نیاز از کارگاه او گذر در زمستان پوستین او مخر
کشتن بی حرب و ضرب آئین اوست مرگ ها در گردش ماشین اوست
بوریای خود به قالینش مده بیذق خود را به فرزینش مده
و اینک باید پاس بداریم ، هر آنچه مربوط به این آب و خاک است ، از کالا گرفته تا آب و منابع خدادادی چرا که برای این همه نعمت ، خون ها داده ایم و آنها را از گزند روزگار حفظ کنیم .
امروز زمان بازگشت به خویشتن است و این در شعار سال که رهبری فرزانه انقلاب، آن را هوشمندانه ترسیم کردند به خوبی نمایان است.
7410/ 6155
کپی شد