مهراب رجبی رییس بنیاد البرزشناسی و پژوهشگر در آستانه چهارشنبه پایان سال و روزهای آخرین سال 96 در گفت و گو با ایرنا به تشریح بخشی از این آیین ها و رسوم و فلسفه آنها پرداخت.
وی با اشاره به اینکه استان البرز بین 2 تمدن کاسپین (قزوین) و ری (رازی یا راگا) قرار دارد، گفت: تمدن مادی (مادها) البرزی یک تمدن و زبان است مختص البرز و تهران، این 2 استان تمدن، زبان و آداب و رسوم مشترکی دارند.
وی با بیان اینکه در آستانه سال نو مهمترین رسم البرزیها به ویژه در روستاها چاووشی خوانی (نوروزخوانی) است، ادامه داد: حاجی فیروز در دهههای اخیر جای نوروزیخوانی را گرفته، ولی از گذشته البرزیها با این شخصیت مانوس نبودهاند.
رجبی گفت: نوروزی خوانان در اواسط اسفند شعری با مضمون آموزش تعالیم دینی، دعا و نیایش میخواندند، در این شعر از 12 امام شیعیان نام برده میشود و در ترجیعبند آن نوروز سلطان اومده، گل به گلستان آمده تکرار میشود، محله به محله، در یکایک خانهها را میزنند، نوید رسیدن بهار را میدهند و برای اهل هر خانه از خداوند طلب عزت، سربلندی و خوشبختی میکنند؛ پس از دریافت هدایایی از صاحب خانه به خانه بعدی میروند.
وی افزود: پس از مراسم نوروزیخوانی، چهارشنبهسوری یا به زبان البرزی کل چهارشنبک به معنی چهارشنبه کوچک و بیاهمیت برگزار میشود، به اعتقاد مردم البرز سال 360 روز است و 5 روز آخر، جزو سال محسوب نمیشود و باید به جشن و خوشی بگذرد و جدی نیست.
رییس بنیاد البرز شناسی اضافه کرد: چهارشنبه یکی از روزهای هفته و سور نیز نام یک گل، شبیه به گل زعفران و دارای 5 گلبرگ و رنگی سپید است که در روزهای آخر اسفند میروید و بیشتر نیز در افغانستان وجود دارد، شاعر افغان هنگام خروج از دیارش میگوید: من و غربت، من و دوری خداحافظ گل سوری.
وی گفت: در جشن چهارشنبه آخر سال یا همان چهارشنبه سوری، مراسمی به نام قاشق زنی وجود دارد که در گذشته کشاورزان در اواخر اسفند تا حدود 20 فروردین در وضعیت بدی به سر میبردند و به این زمان خاص میگویند سیاه بهار که تمام آذوقه خود را مصرف و منتظر برداشت بعدی میبودند.
رجبی افزود: در این شب که جشن و سرور بر پا بود، مردان با آبروی خانواده چادری بر سر میانداختند و به شکل ناشناس، با قاشق به قابلمه یا کاسهای ضربه میزند و کلامی به زبان نمیآوردند تا هویتشان مشخص نشود، اهل هر خانه نیز مقداری غذا و آذوقه در اختیار فرد میگذاشتند و به این شکل به همنوع خود در این جشن کمک کردند.
وی خاطرنشان کرد: سبزه سبز کردن نیز از رسوم قطعی البرزی و تهرانی است و این کار به این دلیل انجام میشد که کشاورزان برای پیشبینی و کاشت نوع محصول، از بذر هر گیاهی مثل گندم، جو، ماش و سایر محصولات مقدار کمی سبز میکردند و هر کدام بهتر به عمل میآمد، در سال زراعی همان محصول کاشته میشد و به این وسیله کشت و کارشان را تنظیم میکردند و ارزیابی سال آینده کشاورزی را برنامهریزی میکردند.
وی گفت: برخلافکاری که به تازگی مرسوم شده است، سبزهها یا در زمین کاشته میشد و یا خوراک دامها میشد، ولی اکنون با رهاکردن آن در دل کوه و دشت اسراف و محیطزیست را آلوده میکنند.
رجبی افزود: در خانه تکانی البرزیها مراسمی وجود دارد به نام یور که ریشه از یاور و کمک دارد، در این مراسم همه زنهای همسایه جمع میشوند و به نوبت به خانه یک نفر میروند و با کمک یکدیگر خانه تکانی را انجام میدهند، که بار سنگین این کار به دوش یک نفر نباشد.
وی ادامه داد: کشاورزان البرزی برای کمک به یکدیگر به صورت گروهی و به نوبت زمینها را شخم میزنند و یا در برداشت مشارکت میکنند، در دامداری نیز به نوع دیگری صورت میگیرد که در زبان البرزی یور گفته میشود و در عشایر شیرواره نامیده میشود، با این رسم زیبا، کسانی که دام کمتری دارند، به نوبت شیر دام خود را برای ماست و پنیر و سایر لبنیات در اختیار یکدیگر قرار میدهند؛ بسیاری از تمدنشناسان و مورخان معتقدند شیرواره از البرز خلق شده است.
رجبی گفت: یکی از آداب زیبای البرزیها بهخصوص در روستاهای واریان، کلوان، مورود، تکیه، وارنگه رود و گچسر و سایر روستاهای دایر این است که 3 روز اول عید، مهمانی عمومی میدهند و در پشت بام ها و باغ ها و یا مساجد جمع میشوند و هر خانواده غذای خود را در مجمع گذاشته و به جمع ملحق میشود.
وی افزود: محتویات مجمع، نان، سبزی پخته، مثل اسفناج، چغندر و کلم، ماست، شیر، روغن، سرشیر و زیله است توت خشک، آونگ (کشمش) و گردو است.
1535
وی با اشاره به اینکه استان البرز بین 2 تمدن کاسپین (قزوین) و ری (رازی یا راگا) قرار دارد، گفت: تمدن مادی (مادها) البرزی یک تمدن و زبان است مختص البرز و تهران، این 2 استان تمدن، زبان و آداب و رسوم مشترکی دارند.
وی با بیان اینکه در آستانه سال نو مهمترین رسم البرزیها به ویژه در روستاها چاووشی خوانی (نوروزخوانی) است، ادامه داد: حاجی فیروز در دهههای اخیر جای نوروزیخوانی را گرفته، ولی از گذشته البرزیها با این شخصیت مانوس نبودهاند.
رجبی گفت: نوروزی خوانان در اواسط اسفند شعری با مضمون آموزش تعالیم دینی، دعا و نیایش میخواندند، در این شعر از 12 امام شیعیان نام برده میشود و در ترجیعبند آن نوروز سلطان اومده، گل به گلستان آمده تکرار میشود، محله به محله، در یکایک خانهها را میزنند، نوید رسیدن بهار را میدهند و برای اهل هر خانه از خداوند طلب عزت، سربلندی و خوشبختی میکنند؛ پس از دریافت هدایایی از صاحب خانه به خانه بعدی میروند.
وی افزود: پس از مراسم نوروزیخوانی، چهارشنبهسوری یا به زبان البرزی کل چهارشنبک به معنی چهارشنبه کوچک و بیاهمیت برگزار میشود، به اعتقاد مردم البرز سال 360 روز است و 5 روز آخر، جزو سال محسوب نمیشود و باید به جشن و خوشی بگذرد و جدی نیست.
رییس بنیاد البرز شناسی اضافه کرد: چهارشنبه یکی از روزهای هفته و سور نیز نام یک گل، شبیه به گل زعفران و دارای 5 گلبرگ و رنگی سپید است که در روزهای آخر اسفند میروید و بیشتر نیز در افغانستان وجود دارد، شاعر افغان هنگام خروج از دیارش میگوید: من و غربت، من و دوری خداحافظ گل سوری.
وی گفت: در جشن چهارشنبه آخر سال یا همان چهارشنبه سوری، مراسمی به نام قاشق زنی وجود دارد که در گذشته کشاورزان در اواخر اسفند تا حدود 20 فروردین در وضعیت بدی به سر میبردند و به این زمان خاص میگویند سیاه بهار که تمام آذوقه خود را مصرف و منتظر برداشت بعدی میبودند.
رجبی افزود: در این شب که جشن و سرور بر پا بود، مردان با آبروی خانواده چادری بر سر میانداختند و به شکل ناشناس، با قاشق به قابلمه یا کاسهای ضربه میزند و کلامی به زبان نمیآوردند تا هویتشان مشخص نشود، اهل هر خانه نیز مقداری غذا و آذوقه در اختیار فرد میگذاشتند و به این شکل به همنوع خود در این جشن کمک کردند.
وی خاطرنشان کرد: سبزه سبز کردن نیز از رسوم قطعی البرزی و تهرانی است و این کار به این دلیل انجام میشد که کشاورزان برای پیشبینی و کاشت نوع محصول، از بذر هر گیاهی مثل گندم، جو، ماش و سایر محصولات مقدار کمی سبز میکردند و هر کدام بهتر به عمل میآمد، در سال زراعی همان محصول کاشته میشد و به این وسیله کشت و کارشان را تنظیم میکردند و ارزیابی سال آینده کشاورزی را برنامهریزی میکردند.
وی گفت: برخلافکاری که به تازگی مرسوم شده است، سبزهها یا در زمین کاشته میشد و یا خوراک دامها میشد، ولی اکنون با رهاکردن آن در دل کوه و دشت اسراف و محیطزیست را آلوده میکنند.
رجبی افزود: در خانه تکانی البرزیها مراسمی وجود دارد به نام یور که ریشه از یاور و کمک دارد، در این مراسم همه زنهای همسایه جمع میشوند و به نوبت به خانه یک نفر میروند و با کمک یکدیگر خانه تکانی را انجام میدهند، که بار سنگین این کار به دوش یک نفر نباشد.
وی ادامه داد: کشاورزان البرزی برای کمک به یکدیگر به صورت گروهی و به نوبت زمینها را شخم میزنند و یا در برداشت مشارکت میکنند، در دامداری نیز به نوع دیگری صورت میگیرد که در زبان البرزی یور گفته میشود و در عشایر شیرواره نامیده میشود، با این رسم زیبا، کسانی که دام کمتری دارند، به نوبت شیر دام خود را برای ماست و پنیر و سایر لبنیات در اختیار یکدیگر قرار میدهند؛ بسیاری از تمدنشناسان و مورخان معتقدند شیرواره از البرز خلق شده است.
رجبی گفت: یکی از آداب زیبای البرزیها بهخصوص در روستاهای واریان، کلوان، مورود، تکیه، وارنگه رود و گچسر و سایر روستاهای دایر این است که 3 روز اول عید، مهمانی عمومی میدهند و در پشت بام ها و باغ ها و یا مساجد جمع میشوند و هر خانواده غذای خود را در مجمع گذاشته و به جمع ملحق میشود.
وی افزود: محتویات مجمع، نان، سبزی پخته، مثل اسفناج، چغندر و کلم، ماست، شیر، روغن، سرشیر و زیله است توت خشک، آونگ (کشمش) و گردو است.
1535
کپی شد