به گزارش خبرگزاری خبر آنلاین از اردبیل؛ وجود باغ ملی در مرکز شهر اردبیل با احتساب پتانسیل های موجود در اطراف آن، نعمت بزرگی بود که با مدیریت مناسب می توانست در زمان خود، به مکان زیبایی در شأن شهر اردبیل تبدیل شود؛ اما در سایه بی تدبیری و عدم دور اندیشی، باغ به دو بخش تقسیم شده و ساختمان استانداری در محل آن احداث گردید و با حذف این باغ، خیانت بزرگی در حق شهر و شهروندان اردبیلی انجام گرفت.
از سویی دیگر نیم نگاهی به حفظ و نگاه داشت بهینه باغهای شهری چون: باغ گلستان تبریز، پارک شهر تهران، سبزه میدان رشت و قزوین و دیگر شهرها، حسرت از دست دادن چنین فضای زیبایی را دوچندان می کند.
به هر حال، در سال های اخیر، خبر انتقال ساختمان استانداری از مرکز شهر به شهرک اداری، یا مکان دیگر و قرار دادن محل آن برای کاربری فرهنگی، در اختیار دستگاه های متولی، طبق مصوبه هیئت دولت در سفر به استان(صابری، 91) و به دنبال آن اذعان به اشتباه بودن احداث ساختمان استانداری در سایه تخریب باغ ملی در گذشته و ضرورت انتقال ساختمان مذکور به محلی دیگر و تبدیل شدن آن به یک مکان فرهنگی(خدابخش، 92)، خبرهای نوید بخشی بودند که بارقه های امید را در دل هر شهروند فرهنگ دوستی روشن می کردند.
با این وجود، پس از سپری شدن سال ها از وعده های داده شده، تا به امروز اقدام عملی قابل توجهی در مورد پروژه مزبور صورت نگرفته است.
در این مقوله، هر چند تمرکز زدایی از مرکز شهر و کاهش بار ترافیکی، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، اما ضروری است اهمیت تبدیل شدن آن به یک مکان فرهنگی و هنری یا موزه و... و به دنبال آن اتصال نیمه جدا شده باغ ملی و ایجاد یک فضای مطبوع و خوش آیند برای شهروندان، بیش از آن مورد توجه قرار گیرد.
بدیهی است که قرار گیری متناسب و هماهنگ فضاهای سبز، مکان های فرهنگی، عمارت های تاریخی و ساختمان های جدید، با نماها و طرح های سنتی در کنار هم، از عناصر زیبایی و انتظام شهری به شمار می آیند که با فراهم آوردن محیطی روح نواز و دلپذیر برای شهروندان، می توانند توجه گردشگران داخلی و خارجی را به خود جلب کنند.
از این رهگذر، با لحاظ کردن پتانسیل گردشگری موجود در بخش مرکزی شهر، انتقال ساختمان مذکور و تبدیل آن به یک مکان فرهنگی و هنری، ضرورت بیشتری پیدا می کند و با اجرایی شدن طرح مزبور، راهبرد و نقشه ی راهی برای سایر بناهای موجود در نزدیکی آن ایجاد می شود؛
بناهایی چون موزه شهر(عمارت قدیم شهرداری) و موزه آموزش(ساختمان مدرسه صفویه)، ساختمان قدیم فرمانداری و سینما ایران(با تغییر کاربری به موزه یا مکان فرهنگی)، مدارس قدیمی اطراف (باحفظ و احیای منظر تاریخی آن ها) و همچنین پیروی نما و شکل ظاهری ساختمان و پروژه هایی که قرار است در محل اداره پست یا حمام نادری و دیگر جاها احداث شوند.
لازم به یادآوری است که هر گونه تخریب، خاکبرداری و احداث دوباره ساختمان های محدوده یاد شده، با توجه به این که روی بخشی از بافت تاریخی شهر اردبیل (نارین قلعه) قرار گرفته اند، بایستی با نظارت نهادهای مربوطه و مطالعه در خصوص بقایای تاریخی همراه باشد.
در این میان سنگ فرش کردن خیابان و کوچه های محدوده مورد اشاره و ایجاد ارتباط بین این نقاط فرهنگی و تاریخی، نقش اساسی در زیبایی بخش مرکزی شهر دارند به این دلیل که هارمونی و ریتم یکسان بناهای یاد شده، علاوه بر داشتن نقشی مهم در حفظ میراث و هویت تاریخی- فرهنگی شهر اردبیل، فرصت فوق العاده ای را نیز برای مقوله گردشگری شهری، فراهم می آورد.
در آخر یادآور می شود، لازمه اجرایی شدن چنین طرح های منحصر به فردی، درک بهای داشته های تاریخی-فرهنگی و شناسایی فرصت های پیش رو است که آن نیز مستلزم نگرش جهانی مسئولان و مردم می باشد؛ در غیر این صورت، کاری که با این داشته ها و ظرفیت های بالقوه ی ارزشمند انجام می دهیم به مثابه ضرب المثل《باغانی یا اولدور، یادا دالی اوسته چوور》خواهد بود.
به یک مفهوم واقعی، نبود طرحهای خلاقانه، اکتفا نمودن به تغییرات اندک، ترس از به وجود آوردن تغییرات بزرگ و رضایت به تداوم رویه های پیشین از جمله مشخصه هایی است که متاسفانه مدیران و مسئولان استان گرفتار آن بوده اند که امید می رود با همت و تلاش مجدانه آن عزیزان و همکاری تمامی دستگاه های اجرایی و هم صدایی و همیاری تک تک شهروندان، در آینده ای هرچه نزدیک تر اجرایی شدن طرح های بلند نظرانه و دور اندیشانه ای که بتواند تغییرات چشمگیری به وجود آورد را در جای جای شهر و استان اردبیل شاهد باشیم.
46