به گزارش خبر آنلاین ، صدای فریادهای شاد کودکانه از پشت در به گوش می رسد، وارد سالن که می شویم با کمال تعجب صندلی ها را خالی می بینیم چراکه تمامی کودکان حاضر در این جشن از شدت هیجان و خوشحالی، برنامه را ایستاده تماشا می کنند، در این میان پدرها و مادرهایی نیز دیده می شوند که البته بجای تماشای نمایش با نگاهی رنج دیده و در عین حال قدردان نظاره گر فرزندان خود و دست اندرکاران برنامه هستند.
اکنون کودکانی را مشاهده می کنیم که چهره آفتاب سوخته و لباس های نیمدارشان نشان از روزگار سختشان دارد و حالا که ندای "باز آمد بوی ماه مدرسه" می رسد و خانواده ها در تدارک کیف، کفش، پوشاک و لوازم التحریر فرزندان خود هستند، عده ای ساعات باقی مانده تا نواخته شده زنگ آغاز مدارس را با اضطراب می گذرانند چراکه توان خرید مایحتاج ضروری جگرگوشه های خود را ندارند.
این روزها فروشگاه های شهر مملو از خانواده هایی است که با شور و شوق زیبایی در تدارک تهیه وسایل مورد نیاز فرزندان خود هستند و شاید در این میان کمتر کسی به کودکی که با حسرت چنین صحنه هایی را تماشا می کند را ببیند.
در این رهگذر، خیری نیک اندیش و خوش نام در عرصه اقتصادی و تولید محصولات با کیفیت بالا، بوی ماه مهر را برای چندین کودک ساوجبلاغی دلنشین و خاطره انگیز می کند، جشنی که علاوه بر اهدای بخشی از لوازم مدرسه به دانش آموزان چند ساعتی نیز برنامه هایی شاد و مسرت بخش همراه دارد.
در این چند ساعت کودکان به اندازه ای با وی احساس صمیمت دارند که از سر و کولش بالا رفته و عمو خطابش می کنند و برای ما که نظاره گر این صحنه هستیم، فضا بسیار احساسی و زیبا است.
مجری برنامه به کودکان اعلام می کند که عصایی جادویی در دست دارد که می تواند تشخیص دهد کودکان حاضر در سالن در آینده به چه مدارج و مراتبی خواهند رسید، کودکان پاک نیت و خوش باور برای قرار گرفتن در نوک پیکان این عصا به جنب و جوش افتاده اند و مجری با چشم بسته عصا را به سمت دختر خردسالی می گیرد و به او اعلام می کند که در آینده دندان پزشک خواهد شد؛ فریاد شادی دخترک فضا را پر می کند، خطاب به مادرش می گوید "یادته گفتم می خوام دکتر بشم تا مامان بزرگ این همه راه تا درمانگاه نره؟"
آره آینده این کشور در دستان همین کودکان بوده، دانش آموزانی مستعد که علی رغم جبر و بی رحمی روزگار ادامه تحصیل می دهند و کمترین آرزوی آنها کمک به خانواده خود است.
در اینجا باید گفت ای که دستت میرسد کاری بکن...
*قدمی کوچک برای فرزندان میهنم برداشتم
مدیر عامل شرکت ویستا بست که از ابتدای این جشن پا به پای کودکان حضور داشته و خرسندی در چهره اش موج می زد در گفتگو با خبرنگار دنیای اقتصادی می گوید: این روزها بیشتر خانواده ها در تدارک لوازم مدرسه برای کودکانشان هستند ولی برای بسیاری از افراد جامعه نیز چنین امکانی فراهم نیست و گاهی والدین در مقابل فرزندان خود شرمسارند.
محمود صداقت می افزاید: سعی کردیم برای قشر کمتر برخوردار جامعه در شهرستان ساوجبلاغ شرایطی را فراهم کنیم که بتوانند کودکان خود را با خاطره ای فراموش نشدنی راهی مدرسه کنند چراکه این روزها برای والدین و کودکان هیچگاه فراموش نمی شود و همه ما بیشترین و بهترین خاطرات خود را از روزهای ابتدایی مدرسه و این دوران داریم.
وی ادامه می دهد: در این جمع کودکانی هستند که اولین روزهای تحصیل خود را تجربه خواهند کرد از این رو اگر چنین ایامی با تلخی سپری شود تا پایان دوره تحصیل و حتی زندگی ذهنیت بدی نسبت به مدرسه و حتی شرایط معیشت خود پیدا خواهند کرد از این رو سعی ما بر این بود که خاطره شیرینی در ذهن آنها ثبت شود.
صداقت می گوید: این کودکان آینده سازان کشور هستند و رونق، توسعه و اعتلای کشور به آنها بستگی دارد بنابراین باید هر کس به سهم خود برای آینده ایران اسلامی تلاش کنند و به عقیده من ایجاد بستری برای آموزش و تقویت روحیه فرزندان این مرز و بوم، گام بزرگی در این راستا است.
وی می افزاید: چنین اقدامات همواره در دستور کار هیات مدیره شرکت ویستا بست بوده چراکه باورهای بزرگی پشت این برنامه ریزی ها وجود دارد و طرح های انسان دوستانه و خیریه در اعتقادات ما ریشه دارد.
صداقت خاطرنشان می کند: از گروهی در این مراسم دعوت شد که سبقه ای طولانی در ایجاد فضایی شاد برای کودکان دارند که با مشاهده کودکان می توان دریافت که برنامه موفقی اجرا شده و هدف ما مبنی بر ساختن لحظاتی خاطرانگیز برای دانش آموزان محققق شده است.
*دست خیران را به گرمی میفشاریم
رییس کمیته امداد امام خمینی (ره) در این رابطه می گوید: همه ساله برای کودکانی که برای نحستین بار وارد مدرسه می شوند در سراسر کشور جشن هایی برگزار می شود ولی در این میان خانواده هایی هستند که امکان شرکت در چنین مراسمی را ندارند و یا به دلیل عدم تمکن مالی نمی توانند برای فرزندان خود خاطرات شیرینی بسازند.
قاسمی می افزاید: کمیته امداد امام خمینی (ره) با استفاده از ظرفیت های مردمی سعی در ایجاد بستری برای شادی کودکان کم بضاعت دارد و در این میان نیز خیرین بسیاری همراهی می کنند.
وی ادامه می دهد: شرکت ویستا بست با خلاقیتی که در این رابطه داشته ساعاتی خوش برای کودکان فراهم کرده و بر این باور هستیم که این لحظات شیرین هرگز از ذهن آنها پاک نخواهد شد.
قاسمی می گوید: دست چنین افراد خیری را به گرمی میفشاریم چراکه ما از شرایط زندگی بسیاری از این کودکان مطلع بوده و اکنون با مشاهده چهره های شاد و بشاش آنها گویی باری از دوش ما و خانواده های مضطرب آنها برداشته شده است.
***خاطراتی که هرگز از ذهن نمی رود
در پایان برنامه بخش قابل توجهی از مایحتاج چندین کودک ساوجبلاغی اهدا شد و کودکان بسختی از سالن خارج می شوند و برخی با گریه خواستار ادامه برنامه هستند، بیرون از سالن نیز صحنه های جالبی بچشم می خورد و صف دانش آموزانی که کوله پشتی اهدایی را به دوش داشته و منتظر گرفتن عکس یادگاری با عوامل نمایش موزیکال گروه شاپرک هستند، دیدنی است.
در مسیر فرهنگسرا نیز کودکانی که دست در دست والدین خود از خاطرات شیرین لحظات گذشته خود تعریف می کنند، جالب توجه است چراکه برای مدت کوتاهی غم و اندوه روزگار سخت خود را به دست فراموشی سپرده اند.
روی باز عوامل برگزار کننده مراسم که با سعه صدر پاسخگوی کودکان و خانواده های آنها هستند نشان از نیت پاک و خرسندی آنها دارد. همچنین حضور مدیرعامل شرکت ویستا بست به منظور نظارت بر روند اهدای هدایا نیز از نکات قابل توجه بود.
46
