نامش  خانم گندم عبدالهی  است، کارمند ۳۷ ساله که در یکی از بیمارستان های  شهر کرج بستری و در انتظار پاسخ تست کرونای خود است، می گفت، وقتی ویروس لعنتی به کشور ما وارد شد سعی داشتم اصول بهداشتی را رعایت کنم  و از صبح تا شب آنقدر دست‌هایم را شستم که پوستم خراشیده شد. نگران خودم نبودم و تنها دغدغه‌ام سلامت دختر خردسالم بود که بعد از جدایی از همسرم با من زندگی می‌کند. ناگهانی به کرونا مبتلا شدم، آنقدر به دنبال ماسک ، ژل و مواد ضدعفونی رفتم که سرانجام به جای پیدا کردن این مواد ، سر از بیماری کرونا درآوردم.

او که به سختی نفس می کشید و صحبت هایش را ناتمام گذاشت و خداحافظی کرد. 
خانم اسکندری  بیمار دیگری که با حال خرابش از مسئولان گله داشت و می‌گفت: این همه در تلویزیون ، رسانه‌ها و فضای مجازی اعلام می‌کنند که مشکل نبود ماسک، ژل و الکل در بازار وجود ندارد اما من از روزی که اعلام شد که ویروس کرونا در شهر قم جان چند هموطنم را گرفته چهار روزی به دنبال ماسک و الکل تمام داروخانه‌ها و لوازم بهداشتی فروشی‌های شهرهشتگرد را گشتم تا اینکه ماسک معمولی سه تایی را که قبلا هر۵۰۰ تومان بود  را  ۱۵ هزار تومان و الکل صنعتی را ۳۵ هزار تومان خریدم. متاسفم که برخی مردم به یکدیگر رحم نمی‌کنند و مسوولان هم  دغدغه مردم را ندارند و فقط دم از تلاش برای فرونشاندن این ویروس می‌زنند ، حتی کوچکترین خواسته مردم را نمی‌توانند برطرف کنند و ما باید چندین برابر هزینه پرداخت کنیم تا گرفتار این ویروس لعنتی نشویم و از انتشار آن جلوگیری کنیم.
این بیمار کرونایی که به ظاهر با حرف زدن با من آرام شده بود گفت که متاسفانه مسوولان ما در برخورد با این ویروس بی‌ تدبیری کردند، مدارس شد اما  قرنطینه کردن را کار درستی ندانستند و همه کارمندان و کارگران را مجاب به سرکار رفتن کردند در حالی‌که همه دیدیم کشور چین چگونه شهر ووهان را قرنطینه کرد و تمام مدارس، کارخانه ها  و ادارات را تعطیل کرد تا مانع از انتشار ویروس کرونا و تلف شدن مردم شود.

صحبتهای خانم اسکندری که تمام شد ازم خواست که تلفنش را روی بلندگو بگذارد و پیرزنی ۹۰ ساله که کنار تختش بستری است نیز کمی سخن بگوید تا شاید اوهم آرام شود، با کمال میل قبول کردم ‌و با اشتیاق پشت تلفن منتظر ماندم. به سختی صدایش را می‌شنیدم که با آه به ترکی می‌گفت: دردیمین درمانی ایتگین گدیپ(درمون دردم گم و گور شده و پیدا نمیشه) 

خورشید باجی می‌گفت: مش یداله دان سورا اورگیم بالالاریما خوشییدی(بعد از مشدی یداله دلم به بچه‌هام خوش بود) رحمتیک اولنن سورا من گالدیم و اوشاغلاریم منیم وار یوخیم اولدیلار (خدابیامرز که فوت کرد من موندم و بچه‌هام و تمام داروندارم شدن) 

او ادامه داد: اولوم حقدی اما بوجور اولوم یاماندی(مرگ حقه اما اینجور مردن بده و خوب نیست) آدامون اولا اما آدامسیز دفن اولاسان و هچکس گلمیه کفن و دفنوآ و فاتحه وره چوخ چوخ داغلی دردی( اینکه کلی اقوام داشته باشی اما بی کس دفن بشی و کسی نتونه به مراسمت بیاد و برات فاتحه بخونه درد خیلی خیلی بزرگیه) 

خورشید باجی تنها نگرانی و ترسش بی‌کس مردن بود ، او می‌گفت: همیشه وقتی برای مراسم دفن کسی از اقوام به سره مزار میرفتم دلم به حال اونایی که کسی رو ندارن می‌سوخت، متاسفانه الان میگن اونایی که با این ویروس میمیرن نمیتونن مراسم بگیرن و غریبانه میمیرن!

بغض گلویم را می‌فشرد بحران کرونا در ایران پیامدهای متفاوتی از مرگ و بستری شدن مبتلایان تا کمبود و نایاب شدن مواد بهداشتی داشته و بسیاری از مراسم رسمی مانند مسابقات ورزشی و سینماها و کنسرت‌ها تعطیل شده‌اند و بسیاری هم به مهمانی‌ها و مراسم جمعی نمی‌روند اما با این‌حال شمار مبتلایان روز به روز افزایش می‌یابد و امروز هموطنانم اینگونه با بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند.

از همه اینها بدتر نگرانی و استرسی است که به جان پیرمرد و پیرزنهای کشورمان افتاده چرا که به کررات اعلام می‌شود این ویروس بر روی جوان‌ها و بچه‌ها تاثیر چندانی ندارد و پیرها را از پای در می‌آورد، تراژدی  غم انگیزتر از این نیست که هر لحظه فکر کنی به این بیماری دچار شده‌ای و چون پیر هستی حتما تلف خواهی شد!


علی بهزاد روزنامه‌نگار بازنشسته که در روز میلاد امام علی(ع) با ارسال پیامی با این مضمون؛ 
درود بر همه یاران؛ همکاران، آشنایان و دوستان
می‌دانم در این شب و این مناسبت، باید همچون هر سال، پیامی از سر شوق و شور و دلشادی می‌دادم اما گاهی نمی‌شود آنگونه که تو می‌خواهی.
و من اینجا در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان در پیکاری نفسگیر با "کرونا" دل به خدا سپرده‌ام.
دعایم کنید.
ارادتمند: بهزاد
او دوستانش را از این موضوع با خبر کرد و درخواست دعا از آشنایانش را داشت.

او که در حال جدال با ویروس کرونا در بیمارستانی در تهران بستری شده است، بانگرانی از عاقبت پیکار با این ویروس می‌گوید: چند روزی بود که سرفه امانم را بریده بود به دکتر مراجعه کردم مقداری دارو داد و گفت مشکلی نیست اما هر روز بدتر می‌شدم تا اینکه دچار تب ۳۹ درجه شده و  به بیمارستان مراجعه کردم و بستری شدم.
بهزاد  که از مدیریت مسوولان ناراحت و گله‌مند است می‌گوید: من نمی‌دانم چطور مسوولان ما اصلاً به این فکر نمی‌کنند که وقتی مرکز شیوع این بیماری را قرنطینه نمی‌کنند و تنها به تعطیلی مدارس بسنده می‌کنند چگونه می‌شود توقع داشت این ویروس را مهار کرد.
وی افزود: کارمندان ادارات که در این شرایط اصلا کارایی ندارند پس چرا باید به سرکار بروند در حالی‌که اگر یک درصد هم با یک ناقل ویروس کرونا روبرو شوند و بعد به منزل برگردند آیا خانواده‌ غافل از همه‌جایشان که به امید آلوده نشدن در منزل مانده‌اند درگیر نخواهند شد.

رویا ‌عاشوری خانمی دیگر که درگیر این ویروس شده است و در بیمارستان شهر هشتگرد بستری است ،می‌گوید: آرزوهای زیادی در سر داشته و دیدن عروسی پسرش تنها آرزوی او بوده است.

او که در یک اداره کار می‌کند، گفت: متاسفانه مسوولان ما خیلی دیر به فکر می‌افتند و وقتی کار از کار گذشت تازه یادشان می‌افتد که کاری کنند.

عاشوری ادامه داد: اگر از همان روز اول مانع از رفت و آمد به شهرهای آلوده می‌شدند و اقدام به قرنطینه می‌کردند امروز شاهد افزایش تعداد مبتلایان نبودیم.کاهش ساعت فعالیت کارمندان هر چند ایده کارسازی نبود چون در هر حال در همان چند ساعت هم امکان ابتلا وجود داشت اما باز از ساعتها در معرض خطر بودن بهتر بود اما با اینکه هنوز شهرهای ما درگیره این ویروس هستند ساعت کاری به حالت اولیه بازگشت و متاسفانه خطر ابتلا به این ویروس خطرناک دو چندان شد.از حق نگذریم در مورد افزایش مبتلایان به ویروس کرونا مردم نیز مقصر هستند چرا که به محض تعطیلی مدارس اقدام به سفر کردند و بیشتر شهرها از این طریق آلوده شدند.
 متاسفانه بعضی از مردم مراعات نمی‌کنند و حتی در این شرایط هم متوقع هستند و از کاهش ساعات کاری گله دارند در حالیکه این کار برای حفظ سلامتی خود آنهاست و مردم باید در این شرایط در مراکز شلوغ حضور پیدا نکنند.
وی که کارمند دادگستری گفت : با اینکه زمان رسیدگی به تمام پرونده‌ها و رسیدگی به طلاق به بعد از تعطیلات عید موکول شده است اما عده‌ای باز بدون ملاحظه در دادگستری حضور می‌یابند و این ویروس را جدی نمی‌گیرند.

اظهارات یک بهبودیافته کرونا
عباداله محمدی ۵۵ ساله، بهبود یافته از ویروس کرونا با خوشحالی می‌گوید: نزدیک به ۲ هفته با این بیماری جنگیدم و به لطف خدا توانستم آن‌را شکست دهم.

او می‌گوید: ۲ هفته قبل از بستری شدنم در بیمارستان شهر کرج، برای زیارت به قم سفر کرده بودم و وقتی برگشتم یک هفته بعد احساس تنگی نفس شدید و احساس خفگی در آب را داشتم و از همان روزی که از قم برگشتم و اعلام شد مرکز شیوع ویروس بوده اجازه نزدیک شدن خانواده‌ام به خودم را نمی‌دادم و خیلی مراعات می‌کردم و خودم را در اتاق قرنطینه کرده بودم تا اینکه علائم بیماری در من بوجود آمد و به خاطر شدید شدن تنگی نفسم، خانواده‌ام از روی نگرانی اجازه ندادند در منزل بمانم و با مراجعه به بیمارستان و بستری شدنم، مشخص شد که به این ویروس مبتلا شده‌ام و تست ویروس کرونای من مثبت شد.

 با تمام استرسی که این بیماری به وجودم انداخته بود عشق به سه دختر و همسرم اجازه نداد که تسلیم این بیماری شوم و خداروشکر بعد از حدود ۱۴-۱۵ روز جنگ با ویروس، نجات یافتم و توانستم آن‌را شکست دهم و به آغوش گرم خانواده‌ام برگردم.

محمدی می‌گوید: این بیماری درس بزرگی به من و همه مردم جهان داد و فهمیدیم اینکه همه کنار هم به این طرف و آن طرف می‌رفتیم و دست دوستان واطرافیان را می‌فشردیم و عزیزانمان را می‌بوسیدیم چقدر لذت‌بخش بود و ما از آنها غافل بودیم. در این مدت کوتاه فهمیدم چقدر دور همی‌های ساده و خودمانی‌مان به دل می‌نشست.به قول دختر کوچکم کرونا یادمان داد حتی تعطیلی طولانی مدت هم خوشحالمان نمی‌کند و ماشین خارجی و خانه‌ی لوکس هم بدون دلخوشی و سلامتی نمی‌تواند آراممان کند.
او می‌گوید: امیدوارم ارزش سالم با هم بودن را که ویروس کرونا به ما یادآوری کرد فراموشمان نشود و تا دیر نشده قدر لحظات خود را بدانیم.

این ها گوشه ای از گفته های بیماران کرونایی و بهبود یافتگانی بود که در شهرستان ساوجبلاغ استان البرز در خصوص چگونگی وضعیت جسمانی و چگونگی ابتلا به این بیماری سخن گفتند.

شهرستان ۲۵۰ هزارنفری ساوجبلاغ واقع در غرب استان البرز یکی از مناطقی است که این روزها بیماری کرونا در آن شیوع پیدا کرده و تلاش دست اندرکاران عرصه سلامت بر مهار آن است.


پس از گفتگوی تلفنی با بیماران و بهبودیافتگان کرونا ، به سراغ رییس اداره بهداشت و درمان شهرستان ساوجبلاغ رفتم مردی خستگی ناپذیر که تمام دغدغه‌اش آنست که بیماران مبتلا بهبود یابند و به آغوش خانواده‌هایشان برگردند.

سووال بی پاسخ 

 دکتر کامران سلطانی در پاسخ به سووال ما در خصوص وضعیت بیماران کرونایی در شهرستان ساوجبلاغ استان البرز البرز تنها به این موضوع اشاره کرد که  دانشگاه علوم پزشکی البرز تاکید کرده اظهار نظر نکنیم و خبرنگاران محترم هر سوالی داشتند از روابط عمومی دانشگاه سوال بفرمایند.

سخن آخر 

در گام نخست روی صحبت با مردم است که باید در این روزها رعایت نکات بهداشتی را بیش از گذشته اولویت قرار دهند و تا می توانند از حضور در خیابان ، مکان های عمومی و تجمعی پرهیز نمایند.

همچنین نشستن در خانه با رعایت بهداشت فردی و خانوادگی لازمه عبور از برهه کرونایی است .

گام اصلی را باید مسوولان بردارند و آن اینکه تامین اقلام بهداشتی  و ضدعفونی کننده ها از نیازهای  عمومی است ضمن آنکه تعطیل کردن بسیاری از مراکز ، دادن دورکاری به کارکنان ادارات و بهره بردن از دولت الکترونیک برای پیشگیری از گسترش کرونا ضروری است. 

بیماری کرونا از حدود سه هفته پیش در البرز شیوع پیدا کرده و تاکنون ۹۳۹ نفر از افراد مشکوک و کرونایی قطعی در این استان بهبود یافته اند ضمن آنکه ۱۹ نفر از جمله چهار جوان در این استان جان باختند.

اکنون ۴۵۰ نفر با علائم اولیه و قطعی کرونا در بیمارستان های البرز بستری هستند.

ویروس کرونا که به طور رسمی کووید – ۱۹ نام دارد، نخستین بار در شهر ووهان چین شناسایی شد تا کنون به بیش از ۸۰ کشور سرایت کرده و سازمان بهداشت جهانی را برآن داشته است تا وضعیت فوق العاده اعلام کند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.