تشکیل خانواده در جامعه ایرانی در چارچوب ازدواج شرعی، رسمی و قانونی تعریف شده و البته از سالهای دور تا به امروز تغییرات شکلی مختلفی به خود دیده است اما به نظر میرسد در کمتر دورهای، مفهوم ازدواج تا این اندازه درگیر مسائل فرهنگی ناشی از سنت و مدرنیته و البته مهمتر از همه اقتصاد ناپایدار و سرسخت بوده است.
به گزارش خبرنگار ایسنا منطقه البرز، گواه این مدعا را میتوان در کلام جوانان آماده ازدواجی دید که از تمایل خود برای تشکیل یک زندگی مشترک میگویند اما عنوان میکنند که شرایط اقتصادی جسارت ورود به این برهه مهم زندگی را از آنان گرفته است.
اقتصاد بیمار فقط بر آینده یک زندگی مشترک اثر نگذاشته است، تشریفاتی که ریشه در فرهنگ نادرست شکل گرفته در سالهای اخیر دارد هم بر ترس از ازدواج افزوده و به سد محکمی در برابر ازدواج تبدیل شده است، ازدواجی که سیاستهای رسمی بر آن تأکید دارد و حتی آن را در سنین پایین تشویق میکند اما در عمل جامعه به سمت دیگری پیش میرود.
در همین خصوص با جوانان مجردی با سلایق و علائق مختلف گفت و گو کردیم، بخش زیادی از این افراد همین دغدغه اقتصادی را علت مجرد ماندن خود ذکر کردند و البته عنوان کردند که در سالهای آینده هم برای ازدواج برنامهای ندارند.
اسماعیل که 28 سال سن دارد و پرستار است عنوان کرد که برنامه مشخصی برای ازدواج ندارم، باید تاکنون ازدواج میکردم اما متاسفانه به دلیل مسائل اقتصادی شرایط آن ایجاد نشده است، با ماهی سه میلیون تومان حقوق نمیتوان ازدواج کرد .
مجتبی هم 29 سال سن دارد و دانشجوی دکتری، او هم میگوید برنامهای برای ازدواج ندارم چون نه سربازی رفتهام و نه شغلی دارم که با آن درآمد پایداری کسب کنم، در چنین شراطی کدام خانوادهای حاضر است به ازدواج دختر خود رضایت دهد.
سهیلا دختری 33 ساله و کارمند است، او در پاسخ به اینکه چرا مجرد مانده و برنامهاش برای ازدواج چیست با اشاره به معضلات اقتصادی میگوید: برنامهای برای ازدواج در این شرایط ندارم، شرایط اقتصادی خوب نیست و در وضعیت فعلی تهیه جهزیه بسیار سخت شده و البته هزینه مسکن هم افزایش زیادی داشته و از لحاظ منطقی بهتر است ازدواج نکنم .
فریبا که 29 ساله است و شغل آزاد دارد اما میگوید برای سه سال آینده برنامهریزی کرده تا اول به آنچه میخواهد برسد و بعد ازدواج کند، او البته قدری نگران اوضاع فرهنگی جامعه است و عنوان میکند که مشاهده مشکلات زندگی بسیاری از زوجهای ایرانی و آمار بالای طلاق تمایلش برای ازدواج را کم کرده است.
مریم 22 ساله و کارمند هم معتقد است باید در سن بالاتر ازدواج کرد چون در سن بالاتر فرد باتجربهتر و پختهتر شده و بهتر میتواند مسئولیت زندگی مشترک را قبول کند بنابراین برای ازدواج برنامهای ندارد و در حال حاضر اشتغال و ادامه تحصیل برایش اولویت بیشتری دارد او میگوید البته ترس از انتخاب اشتباه، قوانین نابرابر در ازدواج و عدم دستیابی به استقلال اجتماعی و اقتصادی از دیگر دلایلی است که ازدواج نمیکند.
امین 25 ساله و دانشجوست وی مشکلات مالی را که به نظر میرسد برای یک دانشجو به امری عادی تبدیل شده را دلیل مجرد بودنش عنوان میکند.
فاطمه، سحر و الهه که به ترتیب 24، 25 و 33 ساله هستند عدم تمایل به ازدواج را دلیل مجرد بودن خود ذکر کرده و عنوان میکنند که این شیوه زندگی برای آنان بهتر از زندگی مشترک است.
افسانه که 25 سال دارد و معلم است هم میگوید شرایطش برای ازدواج فراهم است اما هنوز مورد مناسبی برای ازدواج پیدا نکرده است .
اشکان 32 ساله و کارمند است، وی از نظر مسائل مالی و امکانات زندگی مشکلی ندارد و فقط به دلیل آرامش بیشتر در زمان مجردی تمایلی به ازدواج ندارد .
مصطفی 29 سال دارد و شغلش آزاد است، او معتقد است متأسفانه بسیاری از خانوادهها به ازدواج به چشم یک معامله اقتصادی نگاه میکنند و فشار زیادی بر دوش پسر تحمیل میکنند به همین دلیل تمایلی به ازدواج ندارد .
باقر پسر 27 سالهای است که میگوید شغلش آزاد است و میگوید خوشبختانه هم درآمد خوب و هم خانه و ماشین دارد و در ازدواج به دنبال آرامش است اما با دیدن شرایط فعلی آرامشی از ازدواج نصیبش نمیشود چون بسیاری از خانوادهها با رفتارشان آرامش را از زوجها میگیرند.
مهرداد 30 سال دارد و در پاسخ به اینکه چرا مجرد است بیکاری را ذکر میکند و میگوید به همین دلیل هم هیچ برنامهای برای ازدواج ندارد.
نگار 31 ساله و روزنامهنگار است، او معتقد است پروسه ای که برای ازدواج در ایران رواج پیدا کرده از بیخ و بن مشکل دارد، شناخت دو طرف و بلوغ فکری و عقلی مهمترین شرایط ازدواج است اما در وضعیت فعلی رعایت نمیشود و به همین دلیل آمار طلاق بالاست و البته شرایط اقتصادی هم در زمان کنونی برای ازدواج مناسب نیست .
محمد هم در پاسخ به پرسشهایی درباره ازدواج میگوید با وجود اینکه 28 ساله هستم اما هنوز نتوانستهام شغلی با درآمد پایدار پیدا کنم و نمیتوان با این شرایط دست به ازدواج زد، بنابراین هیچ برنامهای برای ازدواج ندارم.
لیدا 28 ساله و فعال در حوزه نوازندگی و موسیقی است، وی میگوید وضعیت بد اقتصادی تمایلم را برای ازدواج کم کرده اما اگر مورد مناسب پیدا شود به ازدواج فکر خواهم کرد .
ندا 23 سال دارد و میگوید هیچ برنامهای برای ازدواج ندارم چون در وضعیت اقتصادی کنونی هدفهای مهمتر از ازدواج وجود دارد .
حمزه 32 ساله و دانشجوی دکتریست، او هم میگوید برنامهای برای ازدواج ندارم چون شرایط کنونی مناسب نیست و البته انگیزهای هم برای آن وجود ندارد، المیرا هم که خبرنگار است و 33 سال دارد نبود شرایط مناسب را دلیل برنامه نداشتن برای ازدواج عنوان میکند.
احمد هم که 30 ساله است مثل بسیاری از پاسخ دهندگان شرایط اقتصادی را دلیل مجرد ماندنش ذکر میکند.
در هر حال اگرچه نمیتوان این پاسخها را آیینه تمام نمای جامعه جوان مجرد و در سن ازدواج دانست اما میتواند نمونهای کوچک و در بر دارنده واقعیتهای جامعه امروز ما در مقوله ازدواج باشد، جایی که جوانانش به دهه سوم و چهارم زندگی رسیده و هنوز برای تشکیل خانواده با مسائل و مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند.
انتهای پیام