پایگاه خبری جماران: این روزها بحث ترمیم یا تغییر تیم اقتصادی دولت بیش از پیش مطرح و آنچه مهم خوانده می شود، چگونگی آن است. اما کارشناسان می گویند؛ تغییر چه در کابینه باشد چه در برنامه های دولت، یک ضرورت است و دولت بایستی مسیر اقتصاد کشور را به جاده اصلی خودش باز گرداند تا در نهایت شاهد خروج از وضعیت فعلی و بازگشت آرامش و ثبات به حوزه اقتصادی باشیم.
در همین رابطه، جماران به سراغ اقتصاددانان رفته تا نظر آنها را در این مورد جویا شود. یک اقتصاددان معتقد است: مسئولین و تصمیم گیران به راحتی اجازه دادند تا کف رفاه که خوراک حداقلی، سرپناه و مسکن و امورات دیگر است، دچار اختلالات و نوسانات ناشی از تصمیم گیری های ناپخته نظام مدیریتی ما شود. بنابراین اگر ریشه ها را این گونه تحلیل کنیم، مشاهده می کنیم که مشکل اصلی، پیش از آنکه به یک نفر که در بانک مرکزی یا اقتصاد مسئولیت دارد، بازگردد، به نگرش ها و بینش های کلانی مربوط می شود که مدیریت کلان کشور را در اختیار دارد.
دکتر محمدخوش چهره در گفت و گو با خبرنگار جماران با تاکید بر لزوم تغییر کابینه و تیم اقتصادی گفت: بحث تغییر بعضی مسئولین به ویژه در حوزه اقتصاد مانند رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد به عنوان یک مطالبه روبه گسترش مطرح شده و از آن گسترده تر، تغییراتی در کابینه است که برخی عنوان می کنند. اتفاقاتی که در اقتصاد ایران افتاده، ضمن آنکه اقتصاد ایران را با اشکالاتی ساختاری مواجه ساخته، به مثابه بیماری است که از قبل انقلاب مرضی طولانی داشته و بعد از آن نیز علیرغم تلاش ها، هنوز بهبودی لازم در بعضی از اعضایش صورت نگرفته و در بخش های تنفس، قلب، مغز و اعضای اساسی اش دچار اخلال است.
امروز وضعیت نامناسبی در حوزه های پولی، مالی و بخش های مختلف اقتصادی و مهم تر از همه در بخش تولید ملی داریم
وی افزود: بنابراین، باید توجه داشت که این بیمار به دلیل اقداماتی که ناشی از عدم تشخیص مناسب بوده یا به تعبیری دیگر، به دلیل محدودنگری یا ساده انگاری که در قبال او صورت گرفته به ویژه به دلیل استفاده از روش های آزمون و خطا، وضعیتی نامناسب پیدا کرده است. نتیجه آزمون و خطایی عمل کردن، باعث شده که امروز کشور وضعیت نامناسبی در حوزه های پولی، مالی و بخش های مختلف اقتصادی و مهم تر از همه در بخش تولید ملی و به تبع آن در مسائلی مانند اشتغال و معاش مردم داشته باشد.
این اقتصاددان ادامه داد: این مسائل می تواند در تحلیلی جامع تر، دارای دو ریشه «برون زا» و «درون زا» باشد. عواملی که خارج از کنترل نظام تصمیم گیری و سیاستگذاران بوده؛ از جمله قیمت نفت، میزان فروش آن و جریانات مربوط به خام فروشی نفت که متاسفانه اقتصاد ما با آن گره خورده و از طرفی دیگر تقابل و تخاصم دنیای سلطه و در رأس آن آمریکا که خود را به صورت تحریم ها و کارشکنی ها نشان داده، برون زا هستند که شروع تخاصم آنها در دولت قبلی بود که این روند کماکان با شدت ادامه دارد و جای تعجب آنکه رویه های مشابهی از نظر نوع مدیریت و مقابله ناقص با عوامل برون زا را در بعضی از موارد در هر دو دولت قبلی و جدید شاهد هستیم.
از ابتدای انقلاب در تخاصم با دنیای سلطه قرار داشته ایم
وی با بیان اینکه، عوامل برون زا قابل انکار نیستند، گفت: با اینکه شیطنت دنیای سلطه و در رأس آن اظهارنظرهای خصمانه رئیس جمهور آمریکا و لابی های قوی صهیونیستی در پشت این جریان را نمی توان نادیده گرفت، اما انصاف نیست که ریشه همه مشکلات را به گردن عوامل برون زا بیاندازیم. در حالی که غفلت ها، نادانی ها و بی تدبیری های متعددی را می توان در حوزه تصمیم گیری، سیاست گذاری، برنامه ریزی و حتی در قانون گذاری شاهد بود و مثال آورد که قبل اینکه به عوامل برون زا مربوط باشد، منشاء درون زا دارد.
خوش چهره بیان کرد: تجربه کشور در زمان حضرت امام و حمایت توده های مردم از انقلاب، نشان داد که ما از ابتدای انقلاب در یک فضای تقابل و قوی تر از آن تخاصم با دنیای سلطه و در رأس آن آمریکا و اذنابش قرار داشته ایم. در بعضی از مواقع مانند زدن سکوهای نفتی ایران توسط آمریکا در دهه 60 و بلوکه شدن دارایی های کشور و شروع تحریم ها، جلوه هایی از جنگ اقتصادی را نیز تجربه کردیم و به تعبیر رهبر معظم انقلاب در یک «جنگ آشکار اقتصادی» قرار داریم. اگر قائل به این مسأله هستیم و رهبری و بعضی دولتمردان نیز به این موضوع اشاره کردند، باید رفتارمان در نظام تصمیم گیری، سیاستگذاری و قانون گذاری، متناسب با این باور باشد. اما در عمل شاهدیم که درصد قابل توجهی از افراد در نظام تصمیم گیری، اجرا و قانونگذاری قائل به این موضوع نبوده یا توان درک این واقعیت را نداشتند.
احتیاج دنیا به ما به مراتب بیشتر از احتیاج ما به دنیاست
وی گفت: بنابراین با یک تصمیمات ناقص، ناپخته و پیش فرض های غیرعقلایی، تلاش کردیم تا بسیاری از مسائل را رتق و فتق کنیم. از همه این ها اسفناک تر، سیاست های ارزی کشور است که به مثابه شاهرگ حیاتی و خونی برای یک بیمار است. اما به راحتی با تصمیمات ناپخته ای که در سیاست های پولی، تنظیمات نرخ بهره، نوع تخصیص ارز یا نوع تشدید وابستگی اقتصاد و درآمدملی به خام فروشی نفت و عدم تدبیرهای مناسب برای منابع ارزی با شرایط تخاصم گرفته می شوند، مشکلات زیادی به وجود آوردند.
در همین اواخر نیز مشاهده کردیم که یک دادگاه در آمریکا، بیش از 2 میلیارددلار منابع ایران را تصرف کرد. این مسأله قبل از آنکه به شیطنت آمریکا و آن دادگاه بازگردد، به ضعف و جهالت و نادانی و غفلت تصمیم گیرانی بازمی گردد که منابع را در دهان گرگ قرار دادند. متاسفانه امروز نیز در حوزه های اصلی، از این گونه تصمیم ها وجود دارد.
این اقتصاددان افزود: این ها مسائلی هستند که ضمن قبول شیطنت دنیای سلطه، علت آسیب پذیری ما را عدم تدبیر مناسب در این حوزه معرفی می کند. نظام جمهوری اسلامی از ظرفیت ها و قابلیت هایی برخوردار و همچنین دارای مزیت هایی است و در رأس آن، منابع و انرژی های خدادادی قرار دارند که دنیا به آنها احتیاج داشته و ما هم به دنیا نیاز داریم. اما احتیاج دنیا به ما، با توجه به میزان جمعیّت و وسعت و تنوع منابع و انرژی که داریم، به مراتب بیشتر از احتیاج ما به دنیاست.
به جای آنکه با گارد بسته حضور پیدا کنیم، با «گارد باز» در عرصه حاضر بودیم
وی بیان کرد: ما مقام اول و دوم دنیا را در حوزه گاز و نفت داریم و این گونه نیست که دنیا بتواند این منابع را برای میان مدت یا بلندمدت قطع کند و عقلای اقتصاد جهانی تاکنون چنین اجازه ای را ندادند، زیرا پیامدهایش قابل کنترل نیست. ما نیز نمی خواهیم منزوی باشیم، بلکه می خواهیم در اقتصاد فعال تر عمل کنیم.
این استاد دانشگاه گفت: اشکال ما این است؛ به مثابه فردی که در رینگ بوکس یا ورزش های رزمی قرار گرفته، به جای آنکه با گارد بسته حضور پیدا کنیم تا از آسیب پذیری های ناشی از عدم شناخت تکنیک ها و ضربات حریف بکاهیم یا ضعف هایی که در برخی از نقاط بدن خود از لحاظ ضربه پذیری وجود دارد را بپوشانیم، متاسفانه تاکنون با «گارد باز» در عرصه حاضر بودیم. برای نمونه، دولت قبلی با صراحت اشاره می کرد که قطعنامه های سازمان ملل کاغذ پاره است.
وی با بیان اینکه، شاید بتوان گفت اگر این حرف برای آرام کردن مردم بکار رفته، منطقی بوده، اظهار کرد: باور دولتمردان وقت چنین بود که آن قطعنامه ها بی ارزش هستند و متاسفانه چوب چپ و راست را در عرصه اقتصاد جهانی خورد. زیرا نتیجه این باور، تحریم های متوالی و فزاینده بود.
ظرفیت های خالی تولید ملی در ایران، فراوان و از طرفی دیگر تقاضاهای قطعی و ثابت آن بالاست
این اقتصاددان افزود: در همین اواخر نیز مشاهده کردیم که یک دادگاه در آمریکا، بیش از 2 میلیارددلار منابع ایران را تصرف کرد. این مسأله قبل از آنکه به شیطنت آمریکا و آن دادگاه بازگردد، به ضعف و جهالت و غفلت تصمیم گیرانی بازمی گردد که منابع را در دهان گرگ قرار دادند. متاسفانه امروز نیز در حوزه های اصلی، از این گونه تصمیم ها وجود دارد.
وی ادامه داد: در حوزه های اصلی نظیر معاش مردم و تولید پایدار و قابل اتکا که تصمیم گیران باید توجه بیشتری داشته باشند، تصمیم گیری با مشکل مواجه است. این در حالی است که ظرفیت های خالی تولید ملی در ایران، فراوان و از طرفی دیگر تقاضاهای قطعی و ثابت آن بالاست، ما 80 میلیون جمعیت داریم که نیاز به خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش از الزامات حیاتی آنهاست. از این رو، هر مقدار رفاه بالاتر رود، نیاز به برخی اقلام نیز بیشتر می شود.
باید دید که ارکان تصمیم گیری در چه ناحیه ای قرار گرفته که یک تحلیل درست از طرف مقابل خود ندارد
وی با ابراز تأسف گفت: مسئولین و تصمیم گیران به راحتی اجازه دادند تا کف رفاه که خوراک حداقلی، سرپناه و مسکن و امورات دیگر است، دچار اختلالات و نوسانات ناشی از تصمیم گیری های ناپخته نظام مدیریتی ما شود. بنابراین، اگر ریشه ها را این گونه تحلیل کنیم، مشاهده می کنیم که مشکل اصلی، پیش از آنکه به یک نفر که در بانک مرکزی یا اقتصاد مسئولیت دارد، بازگردد، به نگرش ها و بینش های کلانی مربوط می شود که مدیریت کلان کشور را در اختیار دارد.
این اقتصاددان افزود: باید دید که ارکان تصمیم گیری در چه ناحیه ای قرار گرفته که بسیار خوشبینانه به دنیای سلطه نگاه می کند، یا اینکه اوج وقاحت آنها را درک نکرده و به خوبی به قابلیت های کشور توجه نمی کند و یا با آنکه به نام اقتصاد مقاومتی«قرارگاه جنگی» ایجاد می کند، اما یک تحلیل درست از طرف مقابل خود ندارد و باعث می شود که با یک دانه عدس، سردی و با یک کشمش گرمی اش شود. در واقع انحرافات از همین جا شروع می شود.
بسیاری از مشکلات امروز به متزلزل بودن مدیریت در برخی حوزه ها بازمی گردد
وی با ذکر یک مثال گفت: رئیس سابق بانک مرکزی می گوید به دلیل آنکه ترامپ چنین حرفی را مطرح کرده، قیمت دلار در کشور افزایش یافته است. در صورتی که ما در گذشته، اگر بخواهیم از این گونه رجزهایی که ترامپ می خواند را در دوره روسای جمهور سابق آمریکا پیدا کنیم، بسیار شدیداللحن تر از آن هم اتفاق افتاده، باید پرسید چرا آن زمان اقتصاد ایران نلرزیده است؟
خوش چهره در ادامه گفت: بسیاری از مشکلات امروز اقتصاد به متزلزل بودن مدیریت در برخی حوزه ها بازمی گردد، تصمیمات برخی مسئولین قابل دفاع نیست و حتی تعجب آور است. لذا اگر یک دادگاه صالحه وجود داشته باشد، آنها باید پاسخگو باشند. نتایج این غفلت ها و اگر نگوییم جهالت ها، متزلزل شدن معاش مردم و فشارهایی است که به بخش زیادی از مردم وارد شده است. اکثریت مردم در حوزه های سبد هزینه خانواری که می شد مورد کنترل قرار گیرد، تحت فشار هستند.
دولت نباید اجازه می داد که اقلام اصلی و نیازهای اصلی مردم دچار آفت گرانی شوند
وی افزود: باید تلاش می کردند تا اقلام معیشتی، با افزایش قیمت مواجه نشود. این در حالی است که مواد خام در کشورهای پیشرفته و در دو سه دهه اخیر، از نوسانات قیمتی به دور بوده و مواد خام در آنها ارزان تر از ایران است. برای مثال، قیمت شیر در آمریکا، اروپا، کانادا از ایران ارزان تر است و من در سفری که به این کشورها و برای شرکت در سمینارها داشتم، مشاهده کردم که قیمت مواد خام هنوز پایدار مانده و از ایران ارزان تر است. در صورتی که قیمت مواد خام به راحتی در ایران دچار افزایش قیمت می شود.
مردم عدم باور خود را در رفتارهای اقتصادی، نظیر هجوم به خرید ارز، سکه و ... علیرغم نظراتی که دولت در این زمینه دارد، نشان می دهند. از طرف دیگر، گستردگی ناامیدی در بسیاری حوزه ها و بی اعتمادی عمومی، نشان می دهد که شعارهای اصلی دولت مورد هجمه قرار گرفته و از آنجا که خودش هم مرتکب غفلت شده، در حال دچارشدن به سرنوشت دولت قبلی است.
این اقتصاددان با اشاره به گرانی برخی مواد خام در کشور گفت: تخم مرغ و پروتئینی که نباید دچار نوسان قیمتی می شدند، افزایش قیمت پیدا کردند. در حالی که اگر قیمت نوشابه 100 برابر هم می شد، زمانی که دولت ظرفیت مقابله با تورم را به طور جامع ندارد، اشکالی نداشت. دولت نباید اجازه می داد که اقلام اصلی و نیازهای اصلی مردم دچار آفت گرانی شوند.
مشابهت های زیادی میان رفتار اقتصادی دولت های بعد از انقلاب وجود دارد
وی بیان کرد: ضعف تصمیم نگری، ناشی از نگرش و بینشی است که در تصمیم گیران دیده می شود. دوستان صالح در خود دولت، باید پیش از آنکه انتقادها از سوی جریان رقیب مطرح شوند، پیشگام شوند. در چهل ساله اخیر، جنگی میان جریان چپ و راست در کشور بوده، به نحوی که هرکسی خود را مصلح و دیگری را مخطی می داند و زمانی که به قدرت می رسد مشابه کارهای جریان مقابل را انجام می دهد.
او با بیان اینکه، مشابهت های زیادی میان رفتار اقتصادی دولت های بعد از انقلاب وجود دارد، گفت: این مسأله نشان می دهد که جریان و عقبه تصمیم گیری آنها یا خارج از دولت ها و یا مسلط بر دولت و مجلس های مختلف است که روش ها و بینش ها و سلیقه های مشابهی را داراست و در مورد نوع فساد، میزان فساد، وابستگی به خام فروشی نفت و افزایش واردات روشی مشابه دارد و به جای آنکه به توانایی و سلامت نفس به عنوان اولین محور بنگرد، ملاحظات صنفی، جناحی و حزبی را در احراز مسئولیت ها لحاظ می کند. متاسفانه این خصلت تمامی دولت های پس از انقلاب است.
شباهت های رفتاری زیادی میان دو دولت سابق و فعلی وجود دارد
این اقتصاددان گفت: شاید در یکی از دولت ها این مسائل با شدت کمتری و در برخی از آنها، شدت بیشتری داشته باشند. متاسفانه، به ویژه در دو دولت سابق و فعلی، شباهت های رفتاری زیادی وجود دارد، اگرچه به ظاهر تابلوهای آنها با هم متفاوت است. بنابراین ممکن است ، اگر ما این نوع اشکالات را از بینش و نگرش و عقبه فکری آنها نگاه نکنیم، تنها به رفرم ها و اصلاحات سطحی بسنده کنیم، درحالی که باید بدانیم؛ آفت مشکلات امروز کشور، تنها محدود به یک دولت یا جناح خاص نیست، بلکه نظام و حکومت را در بر می گیرد.
وی افزود: از طرفی دیگر، توطئه ها و اخلال گری در نظام تصمیم گیری و سیاستگذاری در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی با شدت کارایی خود، در حال کار هستند. در فضای مجازی نیز شاهدیم که امید مردم را نشانه رفتند و از طرف دیگر نیز در دولت،«عقلانیت و تدبیر» مورد تهاجم قرار گرفته است. جای تعجب دارد؛ در دولت قبلی که «دولت عدالت محور» بود، دقیقاً ضد عدالت عمل شد و در این دولت که «دولت تدبیر و امید» است، تدبیر مورد تهاجم قرار گرفته است.
مردم عدم باور خود را در رفتارهای اقتصادی، نظیر هجوم به خرید ارز، سکه و ... علیرغم نظری که دولت دارد، نشان می دهند
این اقتصاددان در ادامه گفت: این نشان می دهد، جریانی سازمان یافته از یک طرف و غفلت دوستان ما در دولت و مجلس از طرفی دیگر، به تحقق این شعار که مردم ناامید شوند یا باور نداشته باشند، کمک می کند. مردم عدم باور خود را در رفتارهای اقتصادی، نظیر هجوم به خرید ارز، سکه و ... علیرغم نظراتی که دولت در این زمینه دارد، نشان می دهند. از طرف دیگر، گستردگی ناامیدی در بسیاری حوزه ها و بی اعتمادی عمومی، نشان می دهد که شعارهای اصلی دولت مورد هجمه قرار گرفته و از آنجا که خودش هم مرتکب غفلت شده، در حال دچارشدن به سرنوشت دولت قبلی است.
وی با ارائه یک راهکار عملی گفت: باید تحلیل عالمانه، جامع و منصفانه، از سوی تمامی افراد صاحب نظری که دلسوز هستند و منافع و مصالح ملی را می بینند، صورت گیرد. آنها چه فراجناحی و چه در داخل جناح ها باشند، می توانند تحلیلی جامع و صریح از دلایل و ریشه های مسائل و اولویت بندی رسیدگی و شیوه های درمان و مقابله با آنها را ارائه دهند. در این مرحله در صورتی که به نسخه کامل دست پیدا کردند، نحوه اجرای آن مهم تر از خود آن نسخه است. در آنجاست که تیم اجرایی باید شرایط را باور کرده و درک صحیحی از آن داشته و متقابلاً باید توان و بنیه لازم را برای اداره حقوقی خود داشته باشد.
مردم به شدت گلایه مند هستند، درحالی که سهم و نقش خود را در شرایط به وجود آمده تشخیص نمی دهند
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: اگر چنین نشود، وضعیتی که به شدت شکننده است و تنها به دلیل قوی بودن بنیه اقتصاد، تا امروز دوام آورده است، ممکن است کار را به جایی بکشاندکه امکان معالجات اساسی برای نظام در کوتاه مدت وجود نداشته باشد. کسانی که تجربه انقلابی و مدیریت دارند و سره را از ناسره تشخیص می دهند، می توانند در این مسأله کمک کنند.
اگر صداوسیما، واقعاً رسانه ملی بود و در جایگاهی قرار داشت که طبق قانون اساسی و تاکیدات حضرت امام و رهبر معظم انقلاب حرکت می کرد، این گونه سلب اعتماد نمی شد و مردمی که تشنه اطلاعات هستند، به راحتی آب های آلوده و مسموم رسانه های بیگانه را مصرف نمی کردند.
وی تصریح کرد: دولت باید با اشتیاق، افراد صالحی را که در برخی جناح ها وجود دارند یا افرادی که رنجیده خاطر هستند و درکناری نشسته اند و حرف هایشان شنیده نشده را جمع کند و تعاملی مستقیم با آنها داشته باشد. مردم بخشی از این معادله و به شدت گلایه مند هستند، درحالی که سهم و نقش خود را در شرایط به وجود آمده تشخیص نمی دهند.
این اقتصاددان با بیان اینکه، طبق ساختاری که حضرت امام طراحی کرده، نظام جمهوری اسلامی متکی بر آرای مردم است، گفت: جمهوریت به معنای حضور مردم در عرصه های مختلف است و اسلامیت جوهره و شکل دهنده و هویت بخش این نظام است. از ابتدای انقلاب، دو جریان افراطی در هر دو طیف سیاسی قرار داشتند که یک طرف اسلام را هدف قرار داده و در پی مطلق سازی جمهوریت بود و طرف دیگر به نام اسلام، نفی جمهوریت و مردم سالاری را در دستور کار قرار داده بود که هر دوی آنها اشتباه بود.
بسیاری از خطاهایی که در حوزه اقتصاد صورت گرفته، قابل پیش بینی، کنترل و هدایت بود
وی بیان کرد: بنابراین، یکی از نقش های اصلی مردم در انتخابات هایی است که اختیارات خود را تفویض می کنند. وقتی بخش زیادی از نمایندگان مجلس، توانایی و شایستگی لازم برای اداره کشور را ندارند، با آنکه دولت در چنین حالتی سکاندار است، اما مجلس در راس امور است. پس اگر مجلس که باید عصاره فضایل ملت باشد و اوج توانمندی، تخصص، تجربه، سلامت نفس، دلسوزی و عزت ملی در آن وجود نداشته باشد، بلکه وامدار باشد و بیشتر به منافع قومی، منطقه ای و جناحی خود بپردازد، تبدیل به مجلسی فشل و منفعل می شود و نمی تواند خطاهای بخش اجرایی را پیش بینی کند.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: بسیاری از خطاهایی که در حوزه اقتصاد صورت گرفته، قابل پیش بینی، کنترل و هدایت بوده، بنابراین اگر مردم نتوانستند انتخاب های موثری درباره برخی نمایندگان مجلس داشته باشند، باید خود را مقصر بدانند. در زمینه مدیریت شهری نیز این گونه است.
همه در شرایط به وجود آمده مسئول هستیم
وی افزود: ما در شهرها مسائل متعددی را می بینیم که در زمینه های فساد مطرح می شود، در بسیاری از نقاط، مدیریت شهری، شوراهای شهر و به ویژه شهرداران با رای مردم انتخاب می شوند. در همین حال، شورای شهر برخی کلانشهرها وجاهت یا قابلیت مطلقه را ندارند با آنکه چند نفری از آنها خوشنام هستند، اما کارکرد و خروجی برخی از آنها اصلاً خوب نیست. بنابراین، نقش مردم در انتخاب رئیس جمهور و رهبری از طریق مجلس خبرگان، بالنده است.
این اقتصاددان بیان کرد: در انتخابات تهران دیدیم که با شیطنت دنیای سلطه و رفتارهای سیاسی و جناحی، مردم را به جایی رساندند که سلبی رای دادند، یعنی تنها فلان جناح نباشد، ولی هر کس که می خواهد باشد. یعنی حتی اگر در لیست تهران، شمر ابن ذی الجوشن یا آدولف هیتلر هم قرار داشت، ممکن بود با چنین وضعیتی، درصدی رای بیاورد. بنابراین ما باید خطاهای خود را در هرسطحی که قرار دارد، اصلاح کنیم. همه در شرایط به وجود آمده مسئول هستیم و باید برای معالجه این بیمار کمک کنیم و این گونه نباشد که تنها مطالبه گر و خواهان باشیم.
اگر صداوسیما، واقعاً رسانه ملی بود و طبق قانون اساسی، تاکیدات حضرت امام و رهبر معظم انقلاب حرکت می کرد، این گونه سلب اعتماد نمی شد
وی افزود: خداوند متعال در قرآن می فرماید، امانت را باید به اهلش سپرد. مسئولیت در حکومت اسلامی یک امانت است و باید آن را به افراد قوی و امین سپرد. بنابراین اگر ما ملاحظات صنفی، جناحی را از طریق اتوبوسی آمدن و رفتن مدنظر قرار دهیم، نتیجه ای جز فساد و ناکارآمدی در برنخواهد داشت. نباید این گونه باشد که مردم، تنها مشکلات را به گردن نظام بیاندازند و نظام نیز منفعلاً مشکلات را به گردن جناح ها یا عوامل خارجی بیاندازد.
وی با انتقاد از عملکرد صداوسیما گفت: اگر صداوسیما، واقعاً رسانه ملی بود و در جایگاهی قرار داشت که طبق قانون اساسی و تاکیدات حضرت امام و رهبر معظم انقلاب حرکت می کرد، این گونه سلب اعتماد نمی شد و مردمی که تشنه اطلاعات هستند، به راحتی آب های آلوده و مسموم رسانه های بیگانه را مصرف نمی کردند.
در حوادث اقتصاد ایران باید هر کس سهم خود را در پیش آمدن شرایط کنونی و در خلوت خود تعیین کند
خوش چهره با اشاره به نقش شورای نگهبان در کشور گفت: در انتخابات اختلال هایی وجود دارد، ما در زیارت عاشورا، به کسی که امام حسین(ع) را شهید کرده، لعن می فرستیم. بسیاری می گویند؛ زیارت عاشورا مانیفست شیعه است. در آن زیارت نامه، تمامی کسانی که «زمینه ساز» یا «سکوت کننده» و «پیرو» بودند، در این جنایت دخیل هستند. بنابراین در حوادث اقتصاد ایران باید هر کس سهم خود را در پیش آمدن شرایط کنونی و در خلوت خود تعیین کند و اگر قائل به آن شد، در حد بضاعت خود و در جهت رفع آن تلاش کند و این کار درستی نیست که همه چیز را به گردن رده های بالایی نظام بیاندازد.
وی افزود: باید دقت کرد کسانی که از مشارکت افراد صالح و توانمند در انتخابات ها، جلوگیری به عمل آورند، در استفاده نکردن از توانمندی ها و ظرفیت های کشور دخیل هستند. این ممانعت می تواند از سوی جریان های متولی صورت گیرد یا از سوی افراد و جناح ها باشد که به ناشناس و ناتوان ماندن آنها کمک می کنند. عواملی که مانع انتخاب چنین افرادی می شوند، ممکن است در شورای نگهبان باشند و یا امکان دارد جریان ها و گروه های سیاسی ای باشند که با آنکه می دانند افراد مستقلی وجود دارند که توانایی بالایی برای اداره کشور و حفظ منافع ملی دارند، ولی به آن دلیل که وامدارشان نیستند، آنها را نفی می کنند.
دیدگاه دکتر بهمن آرمان درباره این موضوع را نیز اینجا بخوانید
همچنین دیدگاه دکتر مهدی تقوی درباره این موضوع را نیز اینجا بخوانید
