چندی قبل دکتر احمد میدری معاون رفاه و تامین اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یک برنامه تلویزیونی به بحث تعارض منافع در کشور به ویژه در وزارتخانه متبوع خود پرداخت و اظهار داشت به منظور اطلاع یافتن از مقوله تعارض منافع و همچنین افشای فساد در اشکال مختلف آن سایتی به این امر اختصاص داده شده است و خواستار همکاری و اطلاع رسانی در این خصوص توسط مردم شده است.
به گزارش جماران، محسن ایزدخواه در ادامه نوشت:
در همین راستا روز گذشته علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی طی بخشنامه ای مبارزه با فساد و تعارض منافع و انتصابات سیاسی را در راس برنامه های خود قرار داد که در جای خود جای تقدیر و تشکر دارد.
بر اساس چنین رویکردی وزارتخانه مذکور این فرصت را برای اینجانب فراهم ساخت تا نامه ای که نزدیک به سه سال گذشته خطاب به معاون اول رییس جمهور و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهیه شد و به صراحت به بسیاری از نا کارامدی ها، تعارض منافع و فسادهای احتمالی در صندوق بیمه کشاورزان، روستاییان و عشایر اشاره گردید بازنشر عمومی شود تا با توجه به رویکرد جدید دو مقام مسئول در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نتیجه این بررسی ها به نظر افکار عمومی رسانده شود تا مردم باور داشته باشند که کلام و قلم مسئولین از حرف فراتر رفته و جامه عمل به خود پوشیده است.
بر این اساس ابتدا نامه محسن ایزدخواه خطاب به معاون اول محترم ریاست جمهوری که در تاریخ 18 اسفند ماه 1393 تقدیم شده است در پی می اید و سپس نامه مشار الیه خطاب به وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی و همچنین اعضای هیات امنای سازمان تامین اجتماعی و صندوق های وابسته که در تاریخ 12 اسفند ماه سال 1393 ارسال گردیده است به دنبال خواهد آمد.
برادر ارجمند جناب آقای دکتر جهانگیری معاون اول محترم رئیس جمهور
با سلام و تحیت
ادغام وزارتین تعاون ، رفاه و تامین اجتماعی در وزارت کار و تشکیل وزارتخانه جدیدی به نام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی عملاً با توجه به حجم گسترده و تنوع فعالیت ها، این وزارتخانه را به یک وزارتخانه کلیدی و بی بدلیل تبدیل نمود به طوری که کارکردهای مثبت یا منفی آن به راحتی می تواند حوزه امنیت ملی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد یا به عبارتی چنانچه این وزارتخانه بتواند در سایه حمایت های دولت و همچنین استراتژی و راهبردهایی که ناشی از یک اندیشه توسعه ای و درک کامل از نظام های تامین اجتماعی و رفاه باشد کارکردهای موفق نشان دهد حتی سرنوشت دولت ها را هم تغییرمی دهد و کارنامه های درخشانی را به یادگار، باقی می گذارد.
متاسفانه با تمام حسن نیت و تلاشی که جناب آقای ربیعی قریب دو ساله اخیر در این وزارتخانه داشتند به دلیل نداشتن راهبردهای اساسی و شاید عدم درک واقعبینانه از مسائل این وزارتخانه، دچار روزمرگی شده اند که در این راستا بسیاری از فرصت ها از دست رفت نتیجه این بی توجهی مسائل ،پیش آمده در این وزارتخانه از جمله در صندوق بازنشستگی فولاد است وناگفته نماند. که وضعیت سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری نیز بهتر از صندوق مذکور نیست.
لذا اینجانب به عنوان یک کارشناس که دغدغه ای جز عزت و سرافرازی کشور در کنار موفقیت دولت جناب آقای دکتر روحانی آرمانی به سر ندارد از جنابعالی استدعا دارد کمیته ای متشکل از صاحب نظران و کارشناسان این حوزه را زیر نظر خود تشکیل دهید و این کمیته با توجه به قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی و همچنین قوانین و مقررات سایر صندوق های بیمه ای چالش ها و راهکارهای عملی و علمی برون رفت از بحران های حاکم بر این وزارتخانه را اعم از مدیریتی، سیاست گذاری و غیره شناسایی کنید و سپس وزیر در این چارچوب نقش آفرینی نماید در غیراین صورت به زودی شاهد ناهنجاری های بزرگی به لحاظ عملکردی در این وزارتخانه بزرگ و کلیدی خواهیم بود.
ضمناً نامه اینجانب به جناب آقای ربیعی وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی که بیانگر دغدغه های موجود در رابطه با نحوه مدیریت صندوق های بیمه های اجتماعی تحت مدیریت وزارتخانه مذکور از جمله مدیریت صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان روستاییان و عشایر می باشد به پیوست تقدیم می گردد.
و من الله التوفیق
محسن ایزدخواه
18/12/93
به نام خدا
برادر گرامی جناب آقای علی ربیعی
وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی
سلامٌ علیکم
چنانکه مطلع اید، اینجانب نزدیک به چهار دهه است که در حوزه "کار و تامین اجتماعی" مشغول به کار هستم و علاوه بر فعالیت های پژوهشی و مطالعاتی در این حوزه؛ در رده های مختلف مدیریتی، مسئولیت های اجرایی را نیز به عهده داشته ام. بر این اساس، تحولات و روندهای این حوزه همواره مورد توجه اینجانب بوده است و دیدگاه های خود را در این خصوص، در قالب فعالیت های پژوهشی، شرکت در کنفرانس ها و درج مقالات متعدد در مطبوعات و مجلات تخصصی بیان داشته و از حقوق ذینفعان همواره دفاع نموده ام و به هنگام ضرورت، در مقاطع مختلف توصیه های لازم را به نظام عالی تصمیم گیری کشور ارائه داده ام؛ چه آنکه این امر، از ابتدائی ترین حقوق اجتماعی و مسئولیت پذیری در نظام جمهوری اسلامی است که البته انتقادات دلسوزانه و خالصانه اینجانب همواره مورد تایید و توجه مسئولین عالی نظام قرار گرفته است.
پس از پیروزی شیرین جناب آقای دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری و فراخوان ایشان از صاحبنظران در خصوص برنامه و ویژگی های اعضای کابینه، اینجانب نیز حسب این در خواست و بر اساس رسالت دینی و حقوق اجتماعی و نیز تجربیات پیشین خود، از منظر کارشناسی به تدوین نقش، اهمیت و جایگاه وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی و ویژگی های لازم وزیر پیشنهادی آن پرداختم که بارزترین مشخصه وزیر منتخب از دید اینجانب، شناخت کامل از حوزه نظام تامین اجتماعی در ابعاد کلان و متخصص و صاحبنظر بودن در حوزه اقتصاد و مبانی توسعه در ابعاد مختلف آن بود.
به هر حال، قرعه فال در میان نامزدهای مختلف این وزارتخانه، به نام جنابعالی زده شد و پس از رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی، وظیفه همه بود که ضمن حمایت همه جانبه از اعضای کابینه جناب آقای دکتر روحانی، از وظیفه نظارتی و تذکرات خیرخواهانه خود غافل نگردند.
بر این اساس و بنا به پیشنهاد جناب آقای دکتر میدری، در آذرماه سال گذشته دیداری با جنابعالی میسر شد. در این دیدار، بنده در پاسخ به سئوال جنابعالی در خصوص وضعیت اداری و استخدامی خود به صراحت اعلام کردم که حکم بازنشستگی اینجانب در آخرین روز کاری اسفندماه سال 1384 به عنوان عضو موسس و رئیس هیات مدیره صندوق بیمه روستائیان و عشائر صادر شده است. جنابعالی با علم به اینکه هم بازنشسته هستم و هم منتقد شما (انشاءالله با نیت خیر)؛ با اصرار درخواست همکاری نمودید که در نهایت، منجر به انتصاب اینجانب در هیات مدیره صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر شد.
هم اکنون، پس از یک سال از این انتصاب، خاتمه خدمت اینجانب و دو نفر دیگر از اعضای هیأت مدیره به بهانه بازنشستگی اعلام شد که البته هیچ یک از اعضای هیات مدیره از روندهایی که در نحوه انتخاب مدیرعامل و همچنین نوع ارتباط جنابعالی با هیات مدیره صندوق بوجود آمد، از این تغییرات آزرده نشدند بلکه آن را به فال نیک هم گرفتند. آنچه موجب تاسف است، پنهان کردن نیت اصلی این تصمیم، تحت لوای بازنشستگی است. کاش افراد آنقدر شهامت داشتند که معترف حقیقت واقعیات می بودند.
حضرت علی(ع) می فرمایند: هرکس امربه معروف کند، به مومن نیرو بخشد و هرکس نهی از منکر نماید، بینی منافق را به خاک مالیده است و از مکر او در امان می ماند (کافی ج2ص50). بر این اساس، به شما برادر مومن و سایر اعضای محترم هیات امناء نکاتی را در این باب معروض میدارم:
1 ـ در رزومه کاری چهار نفر از اعضای هیات مدیره که از سوی جناب آقای میدری به عنوان دبیر هیأت امناء ارائه شد، به صراحت قید بازنشسته بودن آورده شده بود و این مطلب، مسئلۀ پنهانی نبوده است. ضمن اینکه بازنشستگی اینجانب چنانکه اشاره شد، در اولین دیدار به اطلاع جنابعالی رسیده بود.
2ـ با توجه به اینکه هم اکنون، به غیر از اعضای قبلی هیات مدیره صندوق بیمه روستائیان و عشایر؛ دهها بازنشستۀ دیگر در سِمت های مختلف اعم از معاون وزیر، اعضای هیات مدیره سایر صندوق ها و شرکت های تحت پوشش آن وزارتخانه اشتغال به کار دارند و چنین حساسیت و بهانه ای برای ادامه کار آنها وجود ندارد؛ کنار گذاشتن اعضای هیات مدیره صندوق بیمه روستائیان و عشائر به وضوح "نشان از نیتی پنهان" دارد.
3ـ به قرار مسبوق، پس از اشکال وارده توسط سازمان بازرسی کل کشور به وضعیت بازنشسته بودن اعضای هیات مدیره صندوق مشخص گردید؛
اولاً پس از انتصاب اعضای هیأت مدیره صندوق، هیچ گونه درخواستی برای مجوز بکارگیری آنان به هیات وزیران ارسال نشده است و این سهل انگاری، متوجه نظام اداری وزارتخانه متبوع می باشد.
ثانیاً، تعدادی از اعضاء پس از قبول عضویت در یک هیات مدیره، مسئولیت های قبلی دیگری داشته اند و هیچ بررسی صورت نگرفته است که مشخص سازد آیا نیازی به مجوز به کارگیری از هیات وزیران وجود دارد یا خیر؟
ثالثاً با توجه به اختیارات داده شده به هر وزیر در خصوص بکارگیری افراد بازنشسته و با عنایت به مسئولیت جنابعالی به عنوان رئیس کمیسیون امور اجتماعی دولت، عدم درخواست اخذ مجوز بکارگیری بازنشستگان و اظهار عجز و ناتوانی در این خصوص، پیش از آنکه عذر و کاستی را متوجه ما نماید؛ آن را معطوف به کارکردهای جنابعالی خواهد داشت که در واقع مصداق واقعی این شعر خواهید بود:
گفت گیرم بر منت رحمی نبود
نفس تو بر خود چرا استم نمود
با عنایت به مراتب فوق انتظار می رفت با صراحت و شجاعت، حداقل در جلسه هیات امناء به حقیقت دلائل این تغییر اشاره می شد و نیت خود را با پوشش بازنشستگی مخفی نمی کردید.
البته در فاصله تصمیم به تغییر هیات مدیره صندوق تا طرح آن در هیات امناء، از سوی قائم مقام جنابعالی و دفتر وزارتی با بنده تماس حاصل شد که به عنوان مشاور وزیر انجام وظیفه نمایم که ادامه این همکاری را به زبان مولانا این چنین پاسخ دادم:
چـون دلـت با مـن نباشد، همنشینی سود نیست
گرچه با من می نشینی، چون نشینی سود نیست
بر این اساس و به منظور تذکر و بیان واقعیت و روابط فی مابین هیات مدیره صندوق با جنابعالی و همچنین آگاهی یافتن اعضای محترم هیات امناء و سایر مسئولان در نظام عالی تصمیم گیری کشور و تنویر افکار عمومی در خصوص این تصمیم، نکاتی را معروض می دارد:
الف. پس از معرفی جنابعالی به مجلس شورای اسلامی برای کسب رای اعتماد، در کمیسیون ها و فراکسیون های مختلف نمایندگان مجلس شرکت نمودید تا هم از برنامۀ کاری خود دفاع کنید و هم پاسخگوی فعالیت های سیاسی خود باشید. نوع دفاع و اظهاراتی که در این محافل داشته اید، حکایت از آن داشت که اصرار و پایداری شما بر روی اصولی که در مجموعه اهداف و برنامه های رئیس جمهور بیان می شد، الویت ثانویه جنابعالی است و همین نگرش موجب شده است که وزارتخانه متبوع نتواند روابطی منطقی در چارچوب ضوابط و مقررات حاکم بر مسئولیت با اکثریت نمایندگان محترم مجلس که قاعدتاً دغدغۀ ملی و دفاع از حقوق مردم را دارند، ایجاد نماید. این شکنندگی و دریافت کارت زرد اخیر در کنار القاء نظر بعضی از معاونین جنابعالی که با چرخش صد و هشتاد درجه ای از بازماندگان دولت قبلی به شما نزدیک شده اند، این باور غلط را در شما به وجود آورده است که وقتی قرار است شما در مقابل مجلس پاسخگو باشید پس وجود هیات امناء و هیات مدیره در صندوق های تحت پوشش نمی تواند محملی برای اظهار وجود باشد. متاسفانه باید اذعان داشت که شما خواسته یا ناخواسته در همان مسیری حرکت می کنید که دولت و وزیر ذیربط آقای احمدی نژاد در این وزارتخانه و در این حوزه قدم برداشت. اگر قرار بود صندوق های بیمه ای به صورت ریاستی اداره شوند و این سبک کارآمد بود؛ در دنیای مدرنی که خود مبتکر نظام های بیمه ای بوده اند، به این سیاق مدیریتی مورد نظر جنابعالی تن در می دادند. اما امروزه حتی در کشورهای در حال توسعه پذیرفته شده است که دخالت و دست اندازی دولت ها به منابع و نحوه اداره صندوق های بیمه ای، سمی مهلک برای نظام های بیمه ای است و موجب ناکارآمدی روزافزون این صندوق ها خواهد شد. از سوی دیگر، این وزارتخانه و شرکت های تحت پوشش صندوق های بیمه ای به دلیل منابع و امکانات مالی قابل توجهی که در اختیار دارند؛ همواره مورد توجه و طمع بسیاری از محافل سیاسی و خدای ناکرده رانت خواران بوده اند. از این جهت نیز ممکن است به دلائل گوناگونی مثل دادن سهمیه هیات مدیره به افراد ذی نفوذ در قوای مقننه و مجریه، به کارگیری دوستان و همکاران و همچنین افرادی که این تصور وجود دارد که وزارت جنابعالی در گرو پشتیبانی آن ها نیز بوده است؛ از عوامل دیگری است که قدرت استقلال رای و انتخاب اصلح را از شما گرفته است و در بسیاری از موارد این تصمیمات به تضاد منافع که از کانون های اصلی فساد در کشور می باشد بدل شده است.
ب. جدا از اندیشه ای که جنابعالی برای اداره صندوق های بیمه ای در سر دارید؛ در مقابل، قوانین و مقرراتی وجود دارد که بر اساس قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی (مصوب مجلس) شکل گرفته اند و از آن جمله اند: اساسنامه نحوه اداره صندوق ها، تقسیم کار (مصوب هیات وزیران) و بالاخره شرح وظایف هیات مدیره و آئین نامه نحوه اداره جلسات هیات مدیره (مصوب هیات امناء در دوران مسئولیت جنابعالی). مثلاً بر اساس ماده 1 مصوب هیات امناء، هیات مدیره صندوق ها به عنوان نماینده و حافظ منافع صندوق وظیفه دارد راهبردها و سیاست های صندوق را در چارچوب قوانین و مقررات ذیربط و در راستای تامین منافع و مصالح آن طراحی و تبیین نماید و به عنوان مرجع سیاستگذاری و نظارت بر حسن اجرای آن، خط مشی ها و برنامه های اجرائی را با رعایت مقررات مربوطه تدوین و تصمیمات لازم را اتخاذ کند. مسئولیتی که جنابعالی حداقل در صندوق بیمه روستائیان و عشایر نخواستید باور و عمل نمایید و دستورات خود را بدون ملاحظات قانونی به مدیران عامل ابلاغ و مسئولیت قانونی هیات مدیره را لوث نمودید و متاسفانه آنقدر این جایگاه را تنزل دادید که مدیرعامل جوان صندوق بی باکانه و با زد و بند با بانک های عامل و با پشتوانه جنابعالی بالغ بر یکهزار و پانصد میلیارد ریال از سپرده های صندوق را به یک امضاء ابطال و با صدور چک و با یک امضا به صورت غیرقانونی از حساب های صندوق خارج کرد.
ج. یکی از الزامات اساسی، تدوین قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی، الزامات برنامه ای شامل برپایی نظامی پویا و سیستمی برای سیاستگذاری های کلان و راهبردی در قلمروهای رفاه و تامین اجتماعی، همچنین لزوم برپایی نظام بودجه ریزی کارآمد در رابطه با هدف های تعیین شده نظام در قلمروهای رفاه و تامین اجتماعی و لزوم نظارت و ارزشیابی از نحوه تخصیص و هزینه کردن منابع قلمروهای رفاه و تامین اجتماعی کشور و نهایتاً لزوم هماهنگی و هم جهتی در سیاست ها و برنامه در داخل بخش نظام رفاه و تامین اجتماعی و همچنین بین این بخش با سایر بخش های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیط بوده است. شما نگاهی به کارنامه دو ساله خود داشته باشید؛ تاکنون در این خصوص چه گام های اساسی برداشته اید؟ در قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی حداقل 50 حکم و وظیفه برای وزارت متبوع تدوین شده است چقدر از این احکام را در حوزه های راهبردی و سیاستگذاری اجرایی نموده اید؟ آنچه که به زعم کارشناسان در عملکرد جنابعالی تجلی یافته، این است که گویا شما و وزارتخانه متبوع حداکثر تلاش خود را در قامت سخنگو و روابط عمومی صندوق ها و سازمان های تابعه در سطح رسانه ها تنزل داده و اخبار و عملکرد این صندوق ها و سازمان ها از زبان شما شنیده شده است.
بر اساس چنین رویکردی است که به جای شناخت چالش های کلان نظامات بیمه ای و پیداکردن راهبردهای اساسی و انتقال آگاهانه و شجاعانه آن به دولت و مجلس، برای سرپوش گذاشتن به ناتوانی های وزارتخانه متبوع در حل و فصل مشکلات صندوق ها "از جمله صندوق فولاد"؛ قوانین و مقررات، محاسبات و اصول بیمه ای و نیز حفظ ارزش منابع و پایداری صندوق ها را با بی اعتنایی کنار گذاشته اید و سازمان تامین اجتماعی و صندوق بیمه روستائیان را در چندین نوبت وادار ساخته اید که از منابع خود، این صندوق را حمایت کنند و با چنین تصمیمات غیرکارشناسانه ای، سازمان تامین اجتماعی را ناچار کرده اید تا در جبران کسری بودجه خود، در صدد گرفتن وام و دریافت نقدینگی از شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی (شستا) باشد. این روند، عدم توسعه فعالیت های شرکت های شستا را در بر داشته و در صندوق بیمه روستائیان و عشایر نیز موجب شده تا مدیرعامل جوان آن، آنچنان سپرده های صندوق را بی باکانه ابطال و حساب های جاری صندوق را جارو بزند و به حساب های صندوق فولاد واریز نماید که از صدور به موقع چک حقوق مستمری بگیران خود به علت فقدان منابع عاجز بماند و به مظلومیت روستائیان نیز برگ دیگری افزوده شود.
چقدر شایسته بود به جای فشار به صندوق های بیمه ای و قربانی کردن اعضای هیات مدیره صندوق بیمه روستائیان و عشائر در این فرصت نزدیک به دو سال، اولاً اساسنامه صندوق فولاد را به هیات وزیران تسلیم و ترکیب هیات مدیره و مدیرعامل آن را در چارچوب قانون ساختار اصلاح می فرمودید؛ نه اینکه مدیرعامل محترم شستا را که با صدها مشغله و مسئولیت عضو هیات مدیره صندوق مذکور کنید و هیچ راه حل و پیشنهادی را جهت طی شدن فرآیند قانونی به مراجع ذیصلاح ارسال ننمایید.
اتخاذ چنین رویکرد غیرعالمانه ای باعث خواهد شد تا بطور طبیعی مدیران عامل و اعضای هیات مدیره صندوق ها که اکثراً دارای شرافت حرفه ای می باشند، زیر بار چنین دستورات غیرکارشناسی نروند، بر اساس این نگاهِ قاعدتاً جنابعالی، باید دائماً به دنبال تغییر آنها باشید و لذا بی ثباتی و بی برنامگی که بر اثر ایجاد تغییرات پی در پی در ارکان صندوق ها بوجود خواهد آمد (چنانکه در دولت آقای احمدی نژاد نیز اتفاق افتاد)، حداقل خسارتی است که با اتخاذ و تداوم رویکرد شما به صندوق ها وارد خواهد آمد. لذا به جنابعالی، معاونین و مشاوران شما توصیه می گردد تنها راهنمای عملتان قانون و صیانت از حقوق بیمه شدگان که مصداق واقعی حق الناس است باشد که این تنها راه رستگاری است.
در پایان به منظور رفع ابهامات احتمالی و روشن شدن ذهن جنابعالی و اعضای محترم هیات امناء به اختصار به بخشی از فعالیت ها و کارکردهای هیات مدیره صندوق در یکساله گذشته اشاره می گردد.
1ـ با انتصاب آقای سید حمید کلانتری بعنوان مدیرعامل صندوق و به دنبال آن، تغییراتی که در ترکیب هیات مدیره پیش آمد انتظار می رفت که صندوق بتواند به سرعت جامعه هدف را تحت پوشش گسترده قرار دهد و به نحو مطلوب ذخائر و وجوه نقد سرمایه گذاری شود تا حداقل ارزش روز این سرمایه ها حفظ شود؛ اما متاسفانه علیرغم دلسوزی ها و تلاش هایی که ایشان به منظور گسترش پوشش بیمه ای انجام داد؛ ولی از آنجا که هیچ اعتقادی به نهادسازی و فعالیت های ساختاری نداشت، چنین نشد.
در این راستا هیات مدیره توانست آئین نامه های پایه ای مثل معاملات، مالی و اداری و استخدامی را تدوین و همچنین با کمک کمیته های هیات امناء صورت های مالی سال های گذشته را که بیش از 5 سال رسیدگی نشده بود، به سرانجام برساند. به تعبیر دبیرخانه هیات امناء این توفیق ناشی از اعتقاد و تلاش های شبانه روزی هیات مدیره صندوق در نظم بخشیدن به این امور بود؛ اما متاسفانه با رویکردهایی که جنابعالی در بی اعتبار کردن هیات مدیره داشتید و بستر خود محوری که در ایشان بود، در دفاع از حقوق بیمه شدگان چالش های متعددی روی داد و مدیرعامل منتخب با اطمینان از حمایت های جنابعالی اهدافی را دنبال کرد که هیچ ارتباطی به حفظ و حراست از منابع صندوق نداشت . هیات مدیره بنابر وظیفه امانتداری از منابع و ذخائر صندوق به منظور جلوگیری از خسارات های بیشتر، متاسفانه بیشتر نقش بازدارندگی پیدا کرد که ذیلاً به چند نمونه اشاره می گردد.
الف ـ مخالفت هیات مدیره صندوق با پیشنهاد مدیر عامل وقت جهت خرید ملکی از شرکت تعاونی متعلق به کارکنان جهاد سازندگی به قیمت یک میلیارد و چهار میلیون تومان که پس از اصرار سوال برانگیز ایشان ملک مذکور خریداری شده و پس از معامله ملک مشخص گردید که ایشان در شهریور ماه سال 91 هنوز رئیس هیات مدیره شرکت مذکور بوده است و متاسفانه ایشان به عنوان رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری صندوق، شرکت را مکلف ساخت به طور غیرقانونی دو فقره چک به نفع شرکت مذکور صادر نماید. به نظر اینجانب و بر اساس اسناد و مدارک موجود در صندوق ایشان امانت داری خوبی برای روستائیان و عشائر نبودند.
ب ـ مخالفت هیات مدیره صندوق با عقد قرارداد با یک شرکت ترکیه ای جهت مشارکت در ساخت و ساز و واردات بذرهای هیبریدی که پس از سفر ایشان و مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری صندوق به ترکیه، هیات مدیره صندوق از آن مطلع گردیده است. ضرورت ساخت و ساز و ورود بذرهای هیبریدی به لحاظ امنیت و سلامت غذایی از مواردی است که هیات مدیره حساسیت آن را در تصمیم گیری خود لحاظ نموده است.
ج ـ مخالفت هیات مدیره صندوق با قرارداد منعقده مدیرعامل صندوق با شهرداری قزوین جهت مشارکت در دو پروژه ساخت و ساز با هزینه ای بالغ بر سیصد میلیارد تومان که بر اساس بررسی های کارشناسی توسط هیات مدیره معلوم شد که پروژه های مذکور نه تنها از توجیهات فنی و اقتصادی لازم برخوردار نیست، بلکه قرارداد مذکور از ضمانت های حقوقی لازم نیز برخوردار نبوده است ضمن اینکه قرارداد مذکور بدون اطلاع و دریافت مجوز لازم از هیات مدیره صندوق منعقد و امضاء گردیده است. لازم به ذکر است که هم اکنون اشکالات فنی، اقتصادی و حقوقی وارده توسط هیات مدیره به قرارداد مشارکت مذکور توسط دستگاه های نظارتی صندوق و وزارتخانه مورد تایید قرار گرفته است.
د ـ مخالفت هیات مدیره صندوق با عقد قرارداد با یکی از به اصطلاح تهیه کنندگان صدا و سیما (که از همکاران پیشین جهادی مدیر عامل بوده است) جهت ساخت سریال تبلیغی با هزینه ای معادل چهار میلیارد تومان به دلیل نداشتن ضرورت و توجیهات لازم و همچنین فقدان منابع لازم در بودجه مصوب سال 1393 صندوق.
جنابعالی بر اساس رویکردهای سیاسی که داشتید به طور غیرمترقبه و عدم مشورت و نظرخواهی از هیات مدیره، مدیرعامل را از صندوق به معاونت وزارتخانه انتقال دادید. گرچه انتظار می رفت که به تخلفات و سوء استفاده های آشکار ایشان رسیدگی فرمائید.
2 ـ پس از انتقال آقای کلانتری به وزارتخانه بر اساس اندیشه ای که در سر داشتید؛ بدون مشورت با هیات مدیره صندوق و حتی معاونت رفاهی و دبیر هیات امناء، جناب آقای حسینی را که علاوه بر مسئولیت معاونت اقتصادی وزارتخانه و عضو هیات هیات مدیره حداقل در دو شرکت بزرگ مربوط به شستا به عنوان سرپرست صندوق منصوب نمودید. متاسفانه ایشان به علت مشغله فراوان و عدم آشنایی که با صندوق و کارکرد حوزه نظام های بیمه ای داشت در طول دوران مسئولیت سه ماهه خود کار مفیدی را پیش نبرد و تنها هنر ایشان این بود که با یک قرارداد مضاربه یک طرفه پیشنهاد کند تا دویست میلیارد تومان از نقدینگی این صندوق را به صندوق بازنشستگی فولاد انتقال دهد و مجموعه هیات مدیره زیر بار چنین قراردادی نرفت و جهت رعایت مصالحی که جنابعالی داشتید با خرید سهام و تهاتر با شستا و ... موافقت نمود که گزارش غلط ایشان به شما کینه جنابعالی را به هیات مدیره و مخصوصاً جناب آقای مهندس ثابت بیشتر کرد. ضمناً نامبرده با دلگرمی به پشتیبانی جنابعالی مصوبات هیات مدیره صندوق را جهت سرمایه گذاری در بورس اجرا ننمود و از این طریق فرصت سرمایه گذاری منابع صندوق را از دست داد.
3 ـ پس از سه ماه وقفه در امور صندوق، علیرغم معرفی افرادی که صلاحیت های بیشتری نسبت به کاندیدای شما داشتند؛ جناب آقای دکتر رستمی را با حداقل رای هیات امناء به عنوان مدیرعامل برگزیدید. پس از معرفی ایشان تمام تلاش هیات مدیره بر آن بود که با همدلی و همراهی و انتقال آموخته ها و تجربه ها ایشان را یاری نمایند. اما گویی وی ظاهراً بر اساس قول مساعدی که از جنابعالی برای تغییر و انتصاب هیات مدیره مورد نظر خود در صندوق گرفته بود، در مسیری دیگر حرکت می کرد.
مهمترین مشکل این برادر عزیز مشغله فراوان و سرگرم بودن ایشان در فعالیت های متنوع دیگری بجز صندوق می باشد. وی علاوه بر مدیرعاملی صندوق که اگر روزانه بیش از 12 ساعت هم فعالیت داشته باشد هنوز بسیاری از کارها به زمین می ماند، بر اساس مشاغلی که تاکنون آشکار گردیده همزمان عضو هیات مدیره شستا، رئیس کمیته حسابرسی داخلی شستا، رئیس ساماندهی شرکت های وابسته به شستا، عضو هیات مدیره شرکت صبا تامین، عضو هیات مدیره بورس، عضو هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری بانک ملی، تدریس در دانشگاه و ... که خود بهتر از من می دانید هم اکنون فعالیت دارند.
بنابراین، طبیعی است که ایشان به علت چند شغله بودن و همچنین عدم داشتن آشنایی و تجربه کاری در حوزه بیمه ای قادر به انسجام فکری و سر و سامان دادن به امور صندوق نباشد و نتواند در چارچوب مسائل کارشناسی و فنی پیشنهادهای خود را به هیا ت مدیره ارائه و از آن دفاع نماید. تمام هم و غم ایشان تامین نقدینگی از سرمایه های مظلوم روستائیان و عشایر برای صندوق بازنشستگی فولاد بود که همانطور که شرح آن رفت، ایشان بر خلاف تمام قوانین و مقررات حاکم، بالغ بر یکصد و پنجاه میلیارد تومان از سپرده های صندوق در سه بانک کشاورزی، رفاه و صادرات را با یک امضاء و بدون دریافت مجوز و امضای هیات مدیره صندوق و صرفاً با امضای مدیرعامل باطل نموده اند و صدور چک بدون مجوز و امضای هیات مدیره به طور غیرقانونی جهت پرداخت پول به صندوق بازنشستگی فولاد، به خروج منابع از صندوق بیمه روستائیان منجر شد، که هیات مدیره به منظور جلوگیری از ایجاد تنش در صندوق و ورود نهادهای نظارتی به موضوع، با اصلاح صورتجلسه خود مجوز لازم را به مدیرعامل تنفیذ نمود. امید است برای عبرت آموزی، هیات امناء به این تخلف بزرگ رسیدگی نماید تا پای دستگاه های نظارتی به صندوق باز نشود.
به جرات می توان گفت که در طور تاریخ صندوق های بیمه ای چنین تخلفی صورت نگرفته و در دیداری که سه نفر از اعضای هیات مدیره صندوق با آقای فیروز آبادی قائم مقام و عضو هیات امناء داشتند ایشان علی رغم جلسه ای که با حضور مدیران صندوق فولاد، آقای حسینی معاونت اقتصادی و مدیرعامل صندوق در اتاق وی داشته اند تا خرید سهام شرکت های وابسته به صندوق فولاد را به صندوق روستائیان تحمیل کنند؛ به صراحت اعلام کردند که خواست وزارتخانه، خرید سهام صندوق فولاد توسط صندوق بیمه روستائیان و عشائر در چارچوب ضوابط و مقررات صندوق بوده است و اعلام داشتند که به هیچ عنوان شیوه های غیرقانونی را تایید نمی کنند و به نظر میرسد مجوز اخیر هیات امناء به صندوق بیمه روستائیان و عشایر که امضاءهای آن به صورت دست گردان و با عجله تهیه شده است تحت این عنوان «که به صندوق اجازه داده می شود که تا سقف چهارصد میلیارد تومان از سهام وابسته به صندوق فولاد خریداری نماید» حکایت از آن دارد که حتی هیات امناء این صلاحیت را در خود نمی بیند که بدون ضوابط اداری و مالی و تامین منافع صندوق بیمه روستائیان تکلیفی را متوجه صندوق نماید و متاسفانه مدیرعامل منتخب شما چنین خلاف بزرگی را انجام داد.
حال که اکثریت هیات مدیره و مدیرعامل در راستای اهداف شما و مدیرعامل صندوق منصوب شده اند و در این میان افرادی را برگزیدید که در کارنامه خود دفاع از آقای مرتضوی را به جایی رسانده اند که در نامه ای خطاب به آقای رحیمی معاون اول سابق رئیس جمهور، ایشان را قدرتمندترین و کارآمدترین مدیرعامل در طول تاسیس سازمان تامین اجتماعی دانسته اند؛ لذا این انتظار به جد از شما وجود دارد که اهداف و برنامه های صندوق بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر را جدی بگیرید. به قول استاد بزرگ مرحوم عالی نسب این طبقه روستایی نه زبان تشکر دارند و نه زبان انتقاد، لذا پیشنهاد می گردد به طور منظم با ارکان این صندوق جلسه داشته باشید و فعالیت های گسترش پوشش بیمه ای را دنبال کنید هر چند ممکن است به ظاهر آثار تبلیغی و نمایشی مثل بازدید مراکز بهزیستی یا بدرقه بازنشستگان تامین اجتماعی به مشهد ( امری که بیش از 20 سال است وجود و تداوم داشته) و سپس انعکاس تصویری در صدا و سیما برای شما نداشته باشد.
امید است این تذکرات خیرخواهانه که جز هدفی برای به ثمر رسیدن اهداف مقدس جمهوری اسلامی در برقراری عزت و کرامت انسانی ندارد؛ شما را آزرده خاطر نکرده باشد. زیرا که به فرمایش مولی علی علیه السلام در نامه به اشعث بن قیس استاندار آذربایجان: حکومتی که در دست توست شکار و طعمه نیست که در چنگت افتاده باشد، بلکه امانتی است برگردن تو و باید به فرمان آن کس که فرادست توست، حق آن امانت را پاس داری و نگهبان آن باشی، تو را نرسد که به استبداد و دلخواه خود در میان مردمان رفتار کنی.
و من الله التوفیق
محسن ایزدخواه
