افراد زیادی به شاه تذکر دادند اما شنیده نشد. عالی خانی معتقد است بسیاری از اصلاحاتی که در ماه های آخر هم انجام شد، به افزایش سرعت فروپاشی کمک کرد. در صورتی که اگر آن اصلاحات چند سال قبل انجام می شد، ممکن به عنوان یک سری اصلاحات مترقی و نجات دهنده برای کشور شناخته شوند. فردوسی می گوید «زمانی به یاد آیدت راستی / که ویران شود کشور از کاستی» عالی خانی می گوید فرصتی که برای توسعه کشور در دهه های 40 و 50 برای شاه به وجود آمد بی نظیر بود و می توانست کشور را به توسعه برساند. اما رشد ناگهانی درآمدهای نفت ما را از آن مسیر منصرف کرد.

دکتر رسول رئیس جعفری، استاد اقتصاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اقتصادی، ضمن اشاره به خاطرات و پژوهش هایی که وقوع انقلاب را پیش بینی کرده و یا هشدار داده بودند، یادآورشد: یک نظرسنجی در 1354، در مرکز تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران مجموعه ای از اطلاعات را گردآوری کرده که بعدا در کتاب «صدایی که شنیده نشد» منتشر شده است. آن اطلاعات نشان دهنده تغییر بسیار سریع جامعه بود. در یکی از گزارشها آمده بود از یک سو، اصرار طبقه جوان و تحصیل کرده به شرکت در امور سیاسی و از سوی دیگر رویه مسئولان و مدیران سیاسی که معمولا رضایت و علاقه ای به شرکت جوانان تحصیل کرده در فعالیت های سیاسی نشان نمی دادند، باعث شد که نوعی بیگانگی سیاسی در طبقه دانشجو ایجاد شود، منظور از بیگانگی سیاسی، وجود این تصور است که فرد عملکرد نظام سیاسی را در جهت منافع خود نپندارد. تحقیقات نشان می دهد که حد مشارکت سیاسی طبقات تحصیل کرده در امور سیاسی، بسیار پایین است. یعنی درجه مشارکت سیاسی با بالارفتن سطح سواد، کمتر شده است.

 

داستان فروپاشی رژیم پهلوی و وقوع انقلاب، می تواند تا قرنها موضوع پژوهش باشد

به گزارش جماران، دکتر رسول رئیس جعفری، اقتصاددان، که در اولین نشست از سلسله مباحث بررسی «فروپاشی حکومت پهلوی و انقلاب اسلامی 1357» و با عنوان «پیش بینی های تحقق یافته از فروپاشی رژیم پهلوی قبل از سقوط آنها» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن می گفت، با بیان اینکه داستان فروپاشی رژیم پهلوی و وقوع انقلاب اسلامی، می تواند تا قرنها موضوع پژوهش باشد، خاطرنشان کرد: خاصیت علوم انسانی و اجتماعی این است که با گسترش ابزارهای نظری اش، می توان تبیین ها و تحلیلهای عمیق و جامع تری را ارائه داد. بنابراین همان طور که انقلاب مشروطه، در تاریخ ما همچنان موضوع بحث جدی است و درس آموزیهای زیادی دارد، انقلاب اسلامی سال 57 هم چنین ویژگی دارد؛ از جمله به دلیل رشد دانش نظری و تبیین های اجتماعی و همچنین انتشار اسنادی که افشا می شود.

 

اسنادی درباره انقلاب که هنوز منتشر نشده اند...

وی با بیان اینکه سازمان اطلاعات سیا، بعد از انقلاب، اسناد فوق محرمانه ای را درباره اینکه چه شد ایران را از دست دادیم، جمعبندی کرده که هنوز منتشر نشده اند، ادامه داد: دکتر باستانی پاریزی معتقد بود که ما چون در تاریخ 200 ساله مان، درگیری گسترده ای با دو ابرقدرت غرب و شرق، یعنی روسیه و شوروی و انگلستان و آمریکا داشته ایم، بخش زیادی از اطلاعات و اسناد آرشیوی، که مربوط به شوروی می شود، به دلیل ماهیت آن حکومت، ممکن است قرنها طول بکشد تا افشا شود. ما هنوز بخشهای بسیار زیادی از اسناد روسیه، درباره حوادث مهم تاریخ خودمان را نداریم. باستانی پاریزی می گفت مجموعه مجلدی از جنگهای ایران و روسیه وجود داشته که تقی زاده تلاش می کرده آنها را بخرد و وارد ایران کند، اما نتوانسته است. ضمن اینکه باید در نظر داشت، زبان روسی، زبان پژوهشگران ایرانی نیست و باید با تربیت پژوهشگران مسلط به زبان روسی، روایتها و تبیین های متفاوتی از پدیده های 150 سال اخیر کشورمان به دست آوریم

 

به دلیل نگرانی از غضب شاهان، تحلیلها را منتسب به پیش بینی با علم نجوم می کردند

رئیس جعفری با طرح این سوال که آیا می توان پدیده های اجتماعی را پیش بینی کرد، افزود: در تاریخ ایران، همواره کسانی بوده اند که اتفاقات را پیش بینی می کرده اند اما همانطور که فردوسی نیز اشاره کرده است، «سراسر زمانه پر از جنگ بود / به جویندگان بر زمین تنگ بود» حرف آنها که پژوهشگر بودند شنیده نمی شد و این مساله امروز هم همچنان وجود دارد. حتی گاه آنها که پیش بینیهایی می کردند، به دلیل نگرانی از غضب شاهان، آن پیش بینی ها را منتسب به پیش بینی بر اساس علم نجوم می کردند.

 

خیلی ها وقوع انقلاب اسلامی ایران را تا لحظه آخر پیش بینی نمی کردند

این اقتصاددان با بیان اینکه خیلی ها وقوع انقلاب اسلامی ایران را تا لحظه آخر پیش بینی نمی کردند، اضافه کرد: حتی در آبان 1357 سازمان سی.آی.ای، نوشت به نظر نمی رسد «دستکم تا اواخر سال آینده، تغییری در وضعیت سیاسی ایران پدید آید، یعنی تا وقتی که شاه، هیات دولت و مجلس جدید که در خرداد 58 انتخاب خواهد شد، و آنها با هم روبرو شوند، شاهد هیچ تغییری نخواهیم بود». یک ماه قبل از آن، وزارت خارجه ایالات متحده اعلام کرده بود «شاه از این طوفان سیاسی هم جان به در خواهد برد. البته نه با همان اقتدار بلامنازع پیشین.» در شهریور 57 هم اداره اطلاعات وزارت دفاع هم پیش بینی کرده بود که انتظار می رود شاه تا 10 سال آینده هم همچنان در قدرت باقی بماند. اما در هشتم آبان 57، «جان دی.استمپل» مسئول امور سیاسی سفارت، طی گزارشی به واشنگتن نوشت پس از دو دهه، نخستین بار است که امکانها و احتمالات دیگر، غیر از تداوم حکومت شاه هم بر سر زبانها افتاده است. یعنی تازه در آبان آمریکا این احتمالات را درنظر گرفت.

 

رئیس جعفری به یادداشتهای سالیوان در 18 آبان 57، اشاره کرد که در آن آورده بود بد نیست که وضعیتها و گزینه هایی که هیچ گاه تا پیش از این ممکن به نظر نمی رسیدند هم بررسی شوند، و گفت: دو متخصص آمریکایی دانشگاهی باسابقه در امور ایران، رویدادهای ایران را مانند آتشی در افتاده در جنگل و یا مانند بهمن، به صورت ناگهانی، تشبیه کرده بودند. تازه در اواخر آبان سال 57، کاردار کنسولگری آمریکا، در گزارشی، از نارضایتی شدید افسران ارتش، در تبریز، خبر داد و سفیر آمریکا او را به سبب شایعه پراکنی، مواخذه و برکنار کرد.

 

گزارش آمریکا درباره بررسی علل وقوع انقلاب 57 هنوز هم فوق محرمانه است

این استاد دانشگاه با بیان اینکه بعد از وقوع انقلاب میان آنها که قیام را ناممکن می دانستند دغدغه ای پیدا شد و دولت آمریکا شروع به انتقاد از خود کرد، اظهارداشت: سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا، ماموریت یافت، گزارشی از عملکرد این سازمان، پیش از سقوط شاه تهیه کند که چرا نتوانسته بودند آن را پیش بینی کنند. این گزارش هنوز هم در رده اسناد فوق محرمانه قرار دارد. چند ماه بعد از وقوع انقلاب، یکی از کمیته های فرعی کنگره، گردآورندگان اطلاعات و سیاستگذاران را به اهمال در هشدار دادن و آگاه ساختن مقامات از نشانه های خطر متهم کرد. در تحلیلی داخلی در وزارت خارجه آمریکا، عنوان شد که چون حقایق را نمی دانستیم، انتظار سقوط رژیم پهلوی را هم نداشتیم. پس از آن مجادلات حزبی در گرفت که چه کسی ایران را از دست داد.

 

جامعه ایران به سرعت تغییر کرد

تحصیلکرده ها، عملکرد نظام سیاسی را در جهت منافع خود نمی دانستند

رئیس جعفری با اشاره به پژوهشی که درخصوص افراد و موسساتی که نسبت به وقوع انقلاب پیش بینی کرده و یا هشدار داده بودند، توضیح داد: یک نظرسنجی در 1354، در مرکز تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران مجموعه ای از اطلاعات را گردآوری کرده که بعدا در کتاب «صدایی که شنیده نشد» منتشر شده است. آن اطلاعات نشان دهنده تغییر بسیار سریع جامعه بود. در یکی از گزارشها آمده بود از یک سو، اصرار طبقه جوان و تحصیل کرده به شرکت در امور سیاسی و از سوی دیگر رویه مسئولان و مدیران سیاسی که معمولا رضایت و علاقه ای به شرکت جوانان تحصیل کرده در فعالیت های سیاسی نشان نمی دادند، باعث شد که نوعی بیگانگی سیاسی در طبقه دانشجو ایجاد شود، منظور از بیگانگی سیاسی، وجود این تصور است که فرد عملکرد نظام سیاسی را در جهت منافع خود نپندارد. تحقیقات نشان می دهد که حد مشارکت سیاسی طبقات تحصیل کرده در امور سیاسی، بسیار پایین است. یعنی درجه مشارکت سیاسی با بالارفتن سطح سواد، کمتر شده است.

 

بی توجهی رهبران سیاسی به مشکلات اقتصادی و اجتماعی و نابرابری و بی عدالتی اجتماعی

به گزارش جماران، این استاد دانشگاه یادآورشد: همچنین تحقیقات دیگری که به وسیله انیستیتو تحقیقات مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران از مجموعه ای از دانشجویان به عمل آمده، 90 درصد از دانشجویان، سیاستمداران ایرانی را ناصالح تشخیص داده اند و این نتیجه بیگانگی سیاسی است. بیش از 50درصد آنها، مشکل عمده سیاسی ایران را بی توجهی رهبران سیاسی به مشکلات اقتصادی و اجتماعی و وجود نابرابری و بی عدالتی اجتماعی ذکر کرده اند. در نظرسنجی ها، کاملا شکاف سیاسی برجسته است.

 

62 درصد جوانان موافق تقویت اصول فرهنگی بر مبنای تعالیم اسلامی بودند

وی ادامه داد: در یکی از این سوالات، پرسیده شده که عقیده شما درباره تقویت اصول فرهنگی بر مبنای تعالیم اسلامی چیست؟ از سه گروه جوانان، سرشناسان و کارگزاران رادیو و تلویزیون ملی این سوال پرسیده شده است. 62 درصد جوانان موافق تقویت اصول فرهنگی بر مبنای تعالیم اسلامی بودند و 30 درصد سرشناسان و کارگزاران موافق آن بوده اند. یعنی جوانان می خواستند مبانی اسلامی بر اصول فرهنگی شان حاکم شود و مسئولان کاملا عکس آن را تصور می کردند.

 

روند به شدت صعودی انتشار مجلات و کتابهای مذهبی در دهه های 1340 و 1350 

در کمتر از 14 سال، مساجد شهر تهران، 5 برابر شد

رئیس جعفری، به روند به شدت صعودی انتشار مجلات و کتابهای مذهبی در دهه های 1340 و 1350 اشاره کرد تا جایی که رتبه اول را در میان کتابهای منتشر شده به خود اختصاص می دادند و گفت: در فاصله سالهای 33 تا 42، بالغ بر 567 عنوان کتاب مذهبی در ایران منتشر شده، در فاصله 42 تا 46، این رقم 1.5 برابر شده و در سه ساله 48 تا 50، رکورد 5 سال قبلی شکسته شد. در سه سال 51 تا 53 بالغ بر 1695 عنوان کتاب مذهبی در ایران منتشر و 2.5 برابر قبل شد. در 10 ساله 33 تا 42 ، تنها 10درصد کل کتابها مذهبی و در سال 52 ، بالغ بر یک، چهارم کتابها مذهبی هستد. در سال 51 تا 54 کتابهای مذهبی به لحاظ موضوع در رتبه اول قرار داشتند در حالی که در سال 33 تا 42 این کتابها در رتبه چهارم قرار داشته است. فقط در سال 54، 700 هزار نسخه قرآن در تهران منتشر شده است، اکنون با 80 میلیون جمعیت این تیراژ را نداریم نشریه «مکتب اسلام» در سال 54 به صورت ماهانه 60 هزار نسخه تیراژ داشت. مسئولین مجله می گفتند اگر امکانات مالی وجود داشت تا 200 هزار نسخه در ماه تقاضای مردمی وجود دارد. تعداد مساجد از سال 1341 تا آبان 1352، در طول 10 سال، دو برابر شده بود. در تهران، در عرض کمتر از 14 سال، مساجد شهر تهران، 5 برابر شد. نذورات مردمی آستان قدس رضوی از سال 1345 تا 1354، بالغ بر 10 برابر شد.

 

جوانان در امور کشور احساس مشارکت نمی کردند

این اقتصاددان به بخشهایی از خاطرات اسدالله عَلَم درباره وضعیت دانشگاه ها اشاره و خاطرنشان کرد: در بخشهایی از این کتاب آمده است «با اینکه دانشجویان از همه تسهیلات و بورسیه ها استفاده می کنند، دل به کشور ندارند. واقعا سوال مهمی است که برای چه!؟ به عقیده من، چون در هیچ چیز کشور، چه در دانشگاه و چه در محیط خانواده و کشور احساس مشارکت نمی کنند. درست است که بعضی از آنها ممکن است تحت تاثیر عوامل خارج باشند اما این بی تفاوتی عمومی نمی تواند فقط معلول این عامل باشد. همه مردم که نمی توانند منحرف باشند. اگر ما بتوانیم بر همین یک عیب غلبه کنیم، دیگر در این نقطه دنیا، هیچ قدرتی به پای ما نخواهد رسید.» با این حال، شاه همچنان اعتراضات پاییز 57 در دانشگاه ها را در نتیجه تحریکات روسیه می دانست و دستور سخت گیری می داد. این از آن جنس صداهایی بود که شنیده نشد.

 

رئیس جعفری به تاکیداتی که اسدالله عَلَم در گفت و گوهای خود با شاه داشته مبنی بر اینکه که هیچ گفت وگویی با دانشجویان دانشگاه ها صورت نمی گیرد و عملکرد مسئولان به گونه ای است که گویی یک گروهی بیگانه بر مردم این سرزمین پیروز شده و آنها را تحت سیطره خود در آورده اند، اشاره کرد و افزود: عَلَم به شاه می گوید با تمام مبارزات ما با بی سوادی و تصمیمی که برای مبارزه با آن در 10 سال داشته ایم، اکنون که 7 سال از شروع این مبارزه می گذرد، بر تعداد بی سودان کشور، 2 میلیون نفر افزوده شده و تعداد بی سوادان که 7 سال قبل 12 میلیون نفر بود به 14 میلیون نفر رسیده است.

 

حجم اسلامی شدن جامعه و دانشگاه به شدت بالارفته بود، اما شاه برای آنها قدرتی قائل نبود

وی گفت: جالب است، عَلَم شهریور سال 55 می گوید آنچه در اردیبهشت 55 در دانشگاه پهلوی شیراز باعث تعجب من شد، مشاهده دختر چادر به سر زیادی بود. وقتی او رئیس دانشگاه بوده، دختر چادر به سر را مسخره می کردیم و یک نفر هم برای نمونه پیدا نمی شد اما اکنون دهها دختر چادری حتی در سالن سخنرانی دیدم، اما آنجا محلی نداشت که من در این باره صحبت کنم. شاهنشاه تعجب کردند و عصبانی شدند، عرض کردم رئیس دانشگاه زرتشتی است و مسلمان نیست. اما از ترس، بیشتر از مسلمانان احتیاط می کند. گفتند دیگر آخوندی نیست، عرض کردم روحیه آخوندی هنوز هست و مارکسیستهای اسلامی برای هوچی گری، بسیار خوب از آن بهره برداری می کنند. یعنی در حالی که خود دانشگاه در تحقیقاتش می گوید حجم اسلامی شدن جامعه و دانشگاه به شدت بالارفته است، شاه می گوید اصلا مساله ای به نام آخوند وجود ندارد و برای آنها قدرتی قائل نبوده است.

 

نگرانی عَلَم از آثار اجتماعی افزایش قیمتها

این استاد دانشگاه با بیان اینکه عَلَم در چند بخش از خاطراتش تاکید می کند که ممکن است وضع موجود به انقلاب منجر شود و مقدم و عالی خانی هم به آن اشاراتی داشته اند، ادامه داد: عَلَم اسفند 1348 گزارشی از خراب بودن اوضاع می دهد و می گوید باید مشاورینی داشته باشیم. اما من می ترسم روزی تاوان این کار را بدهیم. او 26 مرداد 52 می گوید از اخبار داخلی باید ترقی قیمت اجناس خصوصا ترقی قیمت شکر که در دست دولت است نام ببرم. همه هم و غم خود را در مبارزه با تورم گذاشته اند اما دولت ما نرخ را به شورای اصناف سپرده و خود را برکنار داشته است و این شورا چه می کند!؟ همان کاری که گربه با دنبه می کند اگر به او بسپرند. قندی که باید به 22 ریال فروخته شود، به 50 ریال در بازار سیاه گیر می آید و قیمت سایر اجناس هم به این قیاس بالا رفته است.

 

به گزارش جماران، رئیس جعفری افزود: عَلَم به افزایش قیمت سایر اقلام خوراکی و در کنار آن تلاش حکومت برای حضور میلیونی مردم در مراسم استقبال از شاه و یا جشن 28 مرداد اشاره می کند و می گوید من وضع را قابل انفجار می بینم و بسیار نگرانم. دلالتهایی که او برای انفجار ذکر می کند هم قابل توجه است. عَلَم بهمن 54 می گوید «مطلبی که من را بسیار تحت تاثیر قرار داد، مذاکراتی بود که دیشب با «عبدالمجید مجیدی» رئیس سازمان برنامه و بودجه داشتم. دیشب به منزل من آمده بود و به صورت وحشتناکی از کمی پول و هدر دادن آن در گذشته سخن می گفت. که بی نهایت ناراحتم کرد. یعنی وضع به گونه ای است که قاعدتا باید به انقلاب بینجامد.»

 

این استاد دانشگاه به بخشهایی از خاطرات علینقی عالی خانی درباره افزایش قیمت نفت و ظرفیت جذب اقتصاد اشاره کرد و گفت: او با بسیاری از کارشناسان اقتصادی صحبت کرده و گفته این درآمد با توجه به وضعی که برای ما ایجاد شده، فوق العاده از نظر اقتصادی خطرناک است که یک باره سیل پول در کشور بریزد. به هر قیمتی شده، باید مانع خرج شدن این پول شویم. به هیچ وجه نمی توانیم این پول را خرج کنیم، برای اینکه اقتصاد خفه می شود. درست آن حالتی را پیدا می کند که به بیمار به جای یک قرص یک میلی گرمی، چند کیلو قرص بدهید. از نظر اقتصادی این مساله روشنی است.

 

همچنین رئیس جعفری به بخشهایی از خاطرات ابتهاج درباره اینکه این حکومت فاسد به دلیل دزدی ها، فسادها و تصمیمات متناقضش محکوم به فنا است، ادامه داد: ابتهاج حتی همه اموالش را به هژبر یزدانی فروخت و از ایران خارج شد.

 

برنامه توسعه پنجم، بوی خون می داد!

این اقتصاددان به برگزاری دو همایش در سال 52 برای تجدید نظر در برنامه عمرانی پنجم توسعه اشاره کرد و افزود: شاه در آنجا با محوریت خودش بر سر این ایستاد که باید حجم برنامه دو برابر شود. کارشناسان شاخص هم واکنش نشان دادند. کارشناسان می گویند شاه به آنها فحش ناموسی داد و آنها را از جلسه بیرون کرد. پیش بینی کرده بودند که اجرای آن بحرانهای اجتماعی ایجاد می کند و این برنامه بوی خون می دهد و تقریبا وقوع انقلاب را پیش بینی کرده بودند. اما آن کارشناسان تنزل اداری داده شدند و نتوانستند عرض اندامی کنند.

 

وی اضافه کرد: چند روز قبل از مرگش، عَلَم نامه مفصلی به شاه نوشت و آن را توسط یک فرد مطمئن برای شاه فرستاد. علم در نیویورک بود چندین ساعت وقت صرف می کند و برای شاه عریضه می نویسد. او تلاش کرد شاه را متوجه اوضاع و احوال بد مملکت کند و از آنچه که تجربه سیاسی داشت استفاده می کرد. اما موقعی که این عریضه به شاه رسید علم فوت کرده بود، شاه وقتی عریضه را می بیند عصبانی می شود و آن را پرت می کند و می گوید «من فکر می کردم جسم علم مریض است، معلوم می شود روحش هم مریض بوده.»

 

افراد زیادی به شاه تذکر دادند اما شنیده نشد

به گفته رئیس جعفری؛ پیش بینیهای سیاسی و اجتماعی و تحقیقات دانشگاهی و خاطرات نشان می دهد به اندازه ای که جلب توجه کند و یک ذهن نگران را متوجه کند که رویه ها عادی نیست و باید فکری کنند، توسط اشخاص مطمئن به شاه گزارش و تذکر داده شده بود. افراد زیادی به شاه تذکر دادند اما شنیده نشد. عالی خانی معتقد است بسیاری از اصلاحاتی که در ماه های آخر هم انجام شد، به افزایش سرعت فروپاشی کمک کرد. در صورتی که اگر آن اصلاحات چند سال قبل انجام می شد، ممکن به عنوان یک سری اصلاحات مترقی و نجات دهنده برای کشور شناخته شوند. فردوسی می گوید «زمانی به یاد آیدت راستی / که ویران شود کشور از کاستی» عالی خانی می گوید فرصتی که برای توسعه کشور در دهه های 40 و 50 برای شاه به وجود آمد بی نظیر بود و می توانست کشور را به توسعه برساند. اما رشد ناگهانی درآمدهای نفت ما را از آن مسیر منصرف کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.