بدون تردید تداوم ناترازیها، کشور را گرفتار بحرانهای بزرگ خواهد کرد. در شرایط موجود حرکت سریع و خطرناک کمبودهای در مقیاس بزرگ انرژی را شاهد هستیم. بخش فزایندهای از ارزی که با دشواریهای زیاد از محل صادرات نفت به دست میآوریم، باید به واردات بنزین اختصاص دهیم و قطعیهای برق و گاز صنایع و فعالیتهای اقتصادی هم بینیاز از توضیح است. از این طریق خالص صادرات نفت روز به روز کوچکتر میشود و با تشدید فشارهای ناشی از تحریم، عرضه ارز هم با مشکل مواجه خواهد شد که جهشهای بعدی نرخ ارز را به دنبال خواهد داشت و با جهشهای بزرگتر نرخ ارز، هدر رفت انرژی بیشتر خواهد شد و بنابراین چنبره ناترازیها به شدت به یکدیگر گره خوردهاند.
گروه اقتصاد و درآمد: دکتر مسعود نیلی، ضمن برشمردن ابربحرانهایی که کشور در شرایط فعلی باید آنها را در اولویت قراردهد، ضمن تاکید بر اینکه حجم مشکلات آنچنان بزرگ است که واقعا جایی را برای تخریبهای گروه های سیاسی باقی نمیگذارد، مهمترین شعار آقای پزشکیان را «برای دعوا نیامدهام» عنوان کرد و گفت: شاید این دولت بتواند دولت گفت وگو به منظور اجماع سازی برای خروج از ابر چالشها باشد. دو گروه مانع بر سر راه چنین دولتی، ذینفعان وضع موجود و خشک سرانی هستند که هیچ انعطافی بر نمیتابند، در حالی که همه باید این آخرین شانس را دریابیم این یک اتمام حجت تاریخی است.
به گزارش جماران، دکتر مسعود نیلی که در نشست « دولت چهاردهم؛ چالشها و افق پیش رو » که از سوی انجمن اقتصاد ایران برگزار شده بود، سخن می گفت،با بیان اینکه در شرایط فعلی جای پرداختن به مباحث تحلیلی خالی است و بیشتر به افراد و لیستها پرداخته میشود، خاطرنشان کرد: انتخاباتها فرصت خوبی برای ریشه یابی و مرور مسائل و مشکلات کشور است که خود به خود یادگیری اجتماعی در نتیجه آن اتفاق میافتد.
این اقتصاددان با بیان اینکه شاید بخشی از این مباحث به افرادی که میخواهند مسئولیتها را بر عهده بگیرند انتقال پیدا کند و از این جهت موثر باشد، ضمن تاکید بر اینکه حل مسائل تنها از زاویه نگاه کردن از منظر حکمرانی و به مثابه یک کل به مسائل کشور امکانپذیر است، ادامه داد: در اینجا تلاش میکنم به این سوالات پاسخ دهم که خطیرترین مسائل کشور که یا آینده سرزمینی ما را دچار چالش میکند و یا پایداری جامعه را مورد تهدید قرار میدهد چیست؟ آیا میتوان از میان مسائل حیاتی ترین و در نتیجه مهمترین آن را مشخص کرد؟ آن کدام مسئله است و آیا حیاتیترین مسئله، فوریترین مسئله هم هست و به صرف اینکه یک موضوعی مهم است، آیا فوریت هم دارد و یا برعکس، حل این مهمترین مسئله نیازمند فراهم آوردن اقتضائاتی است که مستلزم حل مسائل دیگر است. به عبارت دیگر آیا میتوان پرداختن راهبردی و نه سیاستی به مسائل خطیر کشور را در یک امتداد طولی ترسیم کرد؟ در این صورت خواهیم توانست از منظر نظام حکمرانی به یک نقشه راه دست یابیم.
ماموریت اصلی رئیس جمهور منتخب چه باشد؟
نیلی با بیان اینکه تعیین ماموریت اصلی رئیس جمهور منتخب و دولت چهاردهم دارای اهمیت حیاتی برای حال و آینده کشور است و بنابراین بروز خطا در تعیین این ماموریت یا انتخاب صحیح آن بدون اغراق به اندازه فاصله میان فنا و فلاح از اهمیت برخوردار است، اظهار داشت: در ترسیم ماموریت آقای دکتر پزشکیان و دولت ایشان به اهمیت شرایط خاص و و اضطراری که انتخابات ریاست جمهوری در آن برگزار شده باید توجه کرد.
سه ضلعی بحرانها
پیامدهای سنگین بروز خطا در این سه ضلعی
وی در تشریح خطیرترین مسائل کشور در شرایط فعلی، گفت: در توضیح این موضوع نمیتوان خود را محدود به مسئله اقتصاد کرد و ناچارا باید میدان پاسخ را به وسعت کل مسائل کشور وسعت داد. نظام حکمرانی کشور در مرکز یک قاب سه ضلعی قرار گرفته که در راس هر کدام از این سه ضلع، یک نقطه بحرانی واقع شده است. بروز خطا در هر یک از این نقاط میتواند کشور را در سراشیبی منزلگاههای بسیار سخت و غیرقابل بازگشت قرار دهد و در مقابل، شناسایی درست نحوه حرکت در این نقاط، این شانس را میدهد که بتوان امید را به دلها بازگرداند و آینده روشن را برای نسل بعد نوید داد.
این مقطع تاریخی را یکی از بزنگاههای مهم برای ایران است
این استاد پیشین دانشگاه با تاکید بر اینکه با در نظر داشتن این شرایط شاید بتوان این مقطع تاریخی را یکی از بزنگاههای مهم برای ایران در نظر گرفت، در پاسخ به این پرسش که چه عواملی میتواند کشورمان را از افتادن در مسیر اول باز دارد و چگونه میتوان در مسیر دوم قرار گرفت، خاطرنشان کرد: لازم است با حداکثر دقت و حداقل خطا در استراتژی حکمرانی نسبت به هر یک از سه راس این مثلث، مشخص شود بروز خطا در انتخاب استراتژی میتواند آثاری بلند مدت و غیر قابل جبران برای آینده ایران داشته باشد.
مجموعه هولناک ناترازیهای مالی و زیست محیطی در راس
نیلی توضیح داد: در رأس اول این سه ضلعی مجموعه هولناک ناترازیهای مالی و زیست محیطی کشور قرار گرفته است. بودجه و نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی با ناترازیهای در مقیاس بزرگ، میانگین تورم را به دو برابر مقدار تاریخی بلند مدت خود رساندهاند و ناترازی انرژی و آب و خاک آینده سرزمینی ایران را در معرض مخاطره جدی قرار داده است. شرایط وخیم ناترازیها نشان میدهد، راهبردهای به کار گرفته شده در حکمرانی منابع طبیعی و حکمرانی مالی، با شکست مواجه شده است. ناترازی انرژی برای یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان به لحاظ برخورداری از ذخایر ارزشمند آب، شاخص بارز برای آن است که چگونه توانستهایم از وفور کمبود بحران ساز بیافرینیم.
به گزارش جماران، به گفته این اقتصاددان؛ ناترازیهای مالی با شدت بخشیدن به تورم، هم اصلاحات اقتصادی برای کاهش یا رفع آنها را دشوار یا حتی ناممکن میسازد و هم به تخریب منابع طبیعی شدت میبخشد. راز دو رقمی شدن رشد مصرف بنزین به عنوان یک مثال در سالهای ۱۴۰۰ به بعد را نسبت به رشد بلند مدت متوسط ۶ درصد، آن باید عمدتا در تورم بالای این سالها جستجو کرد که در نتیجه بزرگتر شدن ابعاد ناترازیهای مالی به وجود آمده است. وضعیت نامناسب فقر و کاهش قابل توجه مقیاس جمعیتی قشر متوسط از یک سو، امکان پذیری انجام اصلاحات اقتصادی متعارف برای رفع ناترازیها را مورد سوال قرار میدهد و از طرف دیگر احتراز از انجام اصلاحات، تصویر آینده فقر و نابسامانیهای معیشتی را از شرایط موجود به مراتب بدتر نشان میدهد.
وی ادامه داد: این پارادوکس خطرناکی است که در درون خود به تنهایی قابل حل نیست و مسیر طبیعی آن نیز به سمت شرایط بحرانی است، بنابراین بدون تردید یک بعد مهم از آینده ایران در گرو چگونگی خروج پایدار از این ناترازیها است.
وضعیت خطیر روابط خارجی کشور
یک جای کار ایراد دارد
استاد پیشین دانشگاه شریف، اضافه کرد: در راس دوم مثلث، وضعیت خطیر روابط خارجی کشور قرار گرفته است. درجه بالای التهاب در روابط خارجی که خود را در تحریمهای سنگین، محدودیتهای برآمده از اف. ای. تی. اف.، شرایط غیرقابل پیشبینی خاورمیانه و بالاخره چشم انداز به قدرت رسیدن مجدد ترامپ برای کشوری که هیچ شریکی در جهان ندارد، عضو هیچ پیمان تجاری نیست و خلاصه اینکه منافع هیچ کشوری با بدتر شدن وضعیت آن به مخاطره نمیافتد، بسیار به خاطر آمیز است؛ جایی را که به صورت آرمانی از آن شروع کردیم، استقلال کشور بود، اما جایی را که در انتها به آن رسیدهایم درگیر شدن تمام عیار در جنگ خارجی اقتصادی است. هیچ کشوری نمیتواند اساس نظام حکمرانی خود را در بُعد روابط بینالملل بر استمرار شرایط جنگی بگذارد، وقتی در عمل اینگونه است باید فهمید یک جای کار ایراد دارد.
به گفته نیلی؛ تداوم شرایط محدود کننده بین المللی و منطقهای به طور خودکار، اصلاحات در بازارهای انرژی، ارز، آب، بانک و بودجه را به لحاظ هزینههای سنگینی که به خانوارها تحمیل میکند، ناممکن میسازد و با تداوم ناترازیها اقتصاد ما روز به روز ضعیفتر میشود و با ضعیفتر شدن اقتصاد طمع قدرتهای بزرگ و حتی کوچک و منطقهای برای گرفتن امتیاز از ایران عزیز، اما ضعیف، بیشتر و بیشتر میگردد.
خطر جدی شکافهای عمیق اجتماعی و فرهنگی عمدتا بین نسلی
این استاد بازنشسته دانشگاه شریف با بیان اینکه در راس سوم مثلث، شکافهای عمیق اجتماعی و فرهنگی عمدتا بین نسلی قرار گرفته است، توضیح داد: باورها و سبک زندگی بخشی از جمعیت کشور که عمدتا در نسل جوان و زنان متجلی شده است، در تقابل جدی با الگوهای رسمی مد نظر نظام حکمرانی است. جدای از هرگونه تصمیم و نظری که تصمیم گیرندگان در ارتباط با آن داشته باشند به عنوان یک واقعیت با پدیدهای بسیار جدی مواجه هستیم. مواردی از قبیل فیلترینگ اینترنت و میزان آزادیهای اجتماعی و جوانان، مدتی است که تبدیل به تقابلهای انتظامی میان حکومت و جامعه شده و التهاب موجود میان کشور را که در نتیجه فشارهای سنگین بیکاری، فقر و تورم همراه با نابرابری زیاد، از یک سو و محدودیتهای روزافزون خارجی از سوی دیگر، شکل آزاردهندهای به خود گرفته آن را به مرحله خطرناک رسانده است.
به گزارش جماران، نیلی بر این باور است: شکافهای عمیق اجتماعی و فرهنگی، فشارهای سنگین و متنوع خارجی و خصوصا با چشم انداز احتمال تشدید آن در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ناترازیهای در مقیاس بسیار بزرگ، آینده سرزمینی و پایداری جامعه را به طور جدی در معرض خطر قرار داده است.
از میان این سه مسئله کدام یک مهمتر است؟
این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که از میان این سه مسئله کدام یک مهمتر است؟ اظهارداشت: بدون تردید تداوم ناترازیها، کشور را گرفتار بحرانهای بزرگ خواهد کرد. در شرایط موجود حرکت سریع و خطرناک کمبودهای در مقیاس بزرگ انرژی را شاهد هستیم. بخش فزایندهای از ارزی که با دشواریهای زیاد از محل صادرات نفت به دست میآوریم، باید به واردات بنزین اختصاص دهیم و قطعیهای برق و گاز صنایع و فعالیتهای اقتصادی هم بینیاز از توضیح است. از این طریق خالص صادرات نفت روز به روز کوچکتر میشود و با تشدید فشارهای ناشی از تحریم، عرضه ارز هم با مشکل مواجه خواهد شد که جهشهای بعدی نرخ ارز را به دنبال خواهد داشت و با جهشهای بزرگتر نرخ ارز، هدر رفت انرژی بیشتر خواهد شد و بنابراین چنبره ناترازیها به شدت به یکدیگر گره خوردهاند.
با شکافهای اجتماعی و مشکلات خارجی، اصلاحات اقتصادی بازی با آتشی خطرناک است
نیلی با بیان این که به رغم دشواریهای زیاد برای تعیین یکی از این سه چالش به عنوان اولویت، به نظر میرسد چالش ناترازیها به طور اجتناب ناپذیر خود را به نظام حکمرانی تحمیل خواهد کرد، در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان فارغ از وضعیت دو چالش دیگر، دست به اصلاحات اقتصادی زد، یا میتوان بدون توجه به شرایط نابسامان روابط خارجی از نظر تحریمها و fatf و شکافهای اجتماعی و فرهنگی موجود، به سراغ اصلاحات اقتصادی رفت، تصریح کرد: به نظر میرسد پاسخ بدیهی است و انجام این کار، بازی با آتشی است که ممکن است خاموشی ناپذیر باشد.
به رغم هزینههای سنگین مشکل ناترازیها، فوریترین نیست
این اقتصاددان با بیان اینکه فشارهای خارجی، هزینه مبادله را به شدت افزایش میدهد و اصلاحات اقتصادی ناچار خواهد بود صورتحساب آن را از مردم به ویژه قشر فقیر و متوسط دریافت کند، گفت: بنابراین هر چند مهمترین مشکل ناترازیها است اما به رغم هزینههای سنگین مشکل ناترازیها، فوریترین نیست.
وی در پاسخ به این پرسش که باید با کدام ترکیب دوتایی میشود مشکل سوم را حل کرد، توضیح داد: فرض کنیم با حفظ شرایط ناترازیها و شکافهای اجتماعی بخواهیم به سراغ حل مسئله تحریم برویم. طبیعتا در چنین شرایطی، نظام حکمرانی ناچار به دادن امتیازات زیادی به طرف مقابل خواهد شد؛ چرا که در شرایط ضعف به سراغ مذاکرات رفتهایم. به علاوه اینکه تا مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا شاید اقدامات موثری در این زمینه متصور نباشیم.
ترمیم شرایط اجتماعی و سیاست داخلی اولویت است
این استاد اقتصاد خاطرنشان کرد: در حالت دیگر، فرض کنیم با حفظ شرایط تحریم و حفظ شکافهای اجتماعی، بخواهیم به سراغ اصلاحات اقتصادی برویم که به لحاظ سیاسی و اجتماعی امکانپذیر نخواهد بود. در حالت سوم اگر با حفظ ناترازیها و حفظ شرایط تحریم به سراغ ترمیم شکافهای اجتماعی حرکت کنیم، چنین رویکردی میتواند با هزینه کم، زمینه اجتماعی مناسب میان حکومت و مردم فراهم کند که البته ظرافتهایی هم دارد. به نظر میرسد از هر راهی که به تحلیل شرایط موجود بپردازیم به اولویت ترمیم شرایط اجتماعی و حتی سیاست داخلی قبل از هر نوع اصلاح اقتصادی و اصلاح در روابط خارجی خواهیم رسید.
راه دشواری که پزشکیان باید طی کند
نیلی با بیان اینکه حل سختترین مسئله، طبیعتا دشوارترین هم خواهد بود و کاهش این دشواری در گرو تقلیل قابل توجه التهابات اجتماعی و انجام اصلاحات جدی در روابط خارجی است، معقد است: تقلیل التهابات اجتماعی به سرعت قابل انجام است و اصلاح روابط خارجی، قاعدتا زمان بر و شاید به نتیجه رسیدن آن به بیش از یک سال زمان نیاز دارد. اما اعلام رسمی رویکرد جدید و متفاوت در روابط خارجی و بیان عزم و اراده نظام سیاسی برای تحقق آن میتواند از طریق اصلاح انتظارات به کمک بیاید. در فاصله زمانی که این دو دسته اقدام به نتیجه اولیه میرسد انجام برخی اصلاحات سیاستی و نه راهبردی، جهت کاهش شدت افزایش ناترازیها امکانپذیر خواهد بود.
ضرورت همراهی و همکاری اجزای نظام تصمیم گیری و رسانه ای
به گزارش جماران، این استاد بازنشسته دانشگاه شریف، با بیان این پرسش که اگر نظام حکمرانی این شرایط را بپذیرد و نظرات جایگزینی وجود نداشته باشد، ماموریت دولت به عنوان یک بازیگر مهم در اینجا چیست؟ پاسخ داد: امروز بر همه روشن است که گذار با هزینه کمتر از این سه مجموعه مشکل، تنها با همراهی و همکاری کل اجزای نظام تصمیم گیری و رسانهای امکانپذیر است و این بزرگترین و دشوارترین ماموریت رئیس جمهور محترم است.
«برای دعوا نیامده ام» مهمترین شعار پزشکیان است
نیلی گفت: ورود طبق روال گذشته یک دولت با برچسب اصلاح طلب از هر نوع، به طور معمول این گونه است که فضای رسمی تدارک نبردی میبیند و فضای مجازی هم عرصه همان فضاسازیهای مخرب شود. یک طرف بگوید دولت قبل اسب زین کرده داده و طرف دیگر بگوید دولت خراب تحویل گرفته. بازار شعارهای مرگ بر این و آن میشود و اساس فعالیتهای اجتماعی بر دعوا و تعارض قرار میگیرد. در حالی که حجم مشکلات آنچنان بزرگ است که واقعا جایی را برای این گونه تخریبها باقی نمیگذارد. از نظر من شاید مهمترین شعار آقای پزشکیان را بتوان این دانست که برای دعوا نیامدهاند. این مهمترین مطلبی بود که می توان درنظر داشت.
انتخاباتی که برگزار شد هشداری جدی به همه بود
وی یادآورشد: انتخاباتی که برگزار شد هشداری جدی به همه بود. رئیس جمهور منتخب در نتیجه شرایط خاص برگزاری انتخابات، حاصل یک زایمان زودرس است. ایشان اگر قرار بود در انتخابات ۱۴۰۴ پا به عرصه رقابت بگذارد خود به خود لازم بود مراحلی را طی کند که مسلم در نتیجه آن هم بهتر به وسیله جامعه شناخته میشد و هم میتوانست آمادهتر ظاهر شود. دولت آقای دکتر پزشکیان باید بتواند روابط مخرب بارها تکرار شده قبلی درون نظام حکمرانی را به روابطی سازنده با محور فائق آمدن بر مشکلات راهبردی تبدیل کند.
دولت چهاردهم، نتیجه زایمانی زودرس است
نیلی اضافه کرد: هرچند ابعاد مشکلات بسیار بزرگ و هولناک است اما دولت چهاردهم نیازمند گذران زندگی ویژه در نتیجه زایمان زودرس انتخابات اضطراری است. این دوران باید صرف سه دسته گفت وگو شود. گفت وگو با جمعیت ۵۰ درصدی که نهایتا در انتخابات شرکت نکردند و حداقل این است که در حالت قهر به سر میبرند. گفت وگو با دیگر بازیگران نظام حکمرانی با محوریت عبور از مشکلات بزرگ و بالاخره تلاش برای گفت وگو با آنها که به رقیب ایشان رای دادند.
همه باید این آخرین شانس را دریابیم
وی با بیان اینکه انجام اصلاحات اقتصادی نیازمند دولتی است که اولا در بر برخورداری از پشتیبانی جامعه به مراتب قویتر از آنچه در انتخابات ظاهر شد باشد و ثانیا دولتی که برخوردار از پشتیبانی محکم نظام حکمرانی باشد، ابراز عقیده کرد: تحقق چنین شرایطی تنها شرط گذار کشور از این آخرین شانس تاریخی خود است. برخی دولتها را میتوان «دولت آتشنشان» و نه آتش فشان، دولت آقای پزشکیان بر اساس ذات تشکیل خود، دولت آتشفشان نیست، دولت آتشنشان هم نباید باشد. دولت رونق و توسعه هم با وجود چالشهای موجود واقع بینانه نیست و نمی توان رشد اقتصادی بالا انتظار داشت. ماموریتی که میتوان برای دولت ایشان متصور بود، این است که شاید این دولت بتواند دولت گفت وگو به منظور اجماع سازی برای خروج از ین ابر چالشها باشد. دو گروه مانع بر سر راه چنین دولتی، ذینفعان وضع موجود و خشک سرانی هستند که هیچ انعطافی بر نمیتابند. این یک اتمام حجت تاریخی است.