حسن طایی معاون اسبق توسعه کار آفرینی و اشتغال وزارت کار در نشست رونمایی از کتاب اندیشه بیخانمان گفت: در این کتاب این سوال مطرح میشود که چرا در کشوری که بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان و حکما را داشته است علوم انسانی و به طور کلی علوم در آن منقطع بوده و شکل نگرفته و تبدیل به مکتب نشده است و شاگردان زیادی تربیت نشدند. چرا تداوم پیدا نکرده است.
به گزارش جماران ،گروه اقتصاد و درآمد: این دغدغه که چرا علوم انسانی و اجتماعی بیخانمان بوده و مورد توجه قرار نگرفته است، بارها به محل بحث اندیشمندان علوم انسانی تبدیل شده و بسیاری عدم توجه به علوم انسانی را عامل گرفتاری ایران در گرداب مشکلات ارزیابی میکنند همچنانکه بسیاری از آثار مکتوب تلاش دارند تا از این موضوع رمزگشایی کرده و راهکاری برای برون رفت از این وضعیت ارائه کنند. یکی از افراد دغدغهمند ، زندهیاد علی رضاقلی است که کتاب «اندیشه بیخانمان » او توسط «موسسه مطالعات دین و اقتصاد» دو سال پس از درگذشتش، در نشستی تحت عنوان « دانایی و توسعه» رونمایی شد. در این جلسه پس از سخنرانی محمدرضابهشتی ، حسن طایی رئیس اسبق دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه به بررسی ویژگیهای شخصیتی رضاقلی پرداخت که موجب شده تا او بتواند افقگشایی را پیش از همه صاحبنظران علوم انسانی در سی سال پیش انجام دهد.
پیشقراول در افقگشایی
رئیس سابق دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، ضمن ارزیابی ویژگی های شخصیتی علی رضاقلی گفت: من تلاش دارم تا ویژگی های علمی و شخصیتی زنده یاد رضاقلی را مرور کنم زیرا با او نسبت فامیلی هم داشته و از سوی شاگرد ایشان هم محسوب میشوم. سابقه آشنایی ما به سال ۵9-۵8 بازمیگردد. این به من اجازه میدهد که بهتر بتوانم زوایای فکری و شخصیتی ایشان را شناسایی کنم .آقای بهشتی در سخنان خود چندین بار به نقش پیشتازی و پیشقراولی ایشان اشاره کردند. مهمتر اینکه ایشان توانستند در زمان خود افقگشایی انجام دهند . همین موجب میشود که سوالات بیشماری در مورد شخصیت و جایگاه ایشان مطرح شود. به عبارت بهتر ایشان چه ویژگی داشته که توانسته افقگشایی انجام دهد؟
نویسنده کتاب اقتصاد نیروی کار در ادامه افزود: من هفت مساله را نوشتم. اولین مساله خردمندی و هوشمندی ایشان است که موضوعی ذاتی است و بسیاری از آن برخوردار نیستند.این ویژگی بسیار مهم توانست ویژگی دیگری را در ایشان ایجاد کند که توانست پیشتاز شود و در سی سال قبل متنی را نوشته که الان قابلیت بحث و بررسی دارد. ( آقای بهشتی از صفحه ۳۰ تا ۸۰ را مطرح کردند) اقای رضاقلی بحث های کلامی را با دقت و هوشمندی در سی سال پیش مطرح کرد.همان صفحات ابتدایی را بخوانید مثل اینکه در مورد شرایط کنونی صحبت میکند و شما نمی توانید بحثهای جدیدی را بیافزایید.
حسن طایی تصریح کرد: دومین مساله، بررسی امور بیش از حد مورد نیاز از خصلتهای بارز آقای رضاقلی بود .وقتی فردی واجد ویژگی نخست باشد، باید به ویژگی دوم آراسته شود.ایشان با دقت بسیار امور را آنالیز میکردند و این آنالیز کردن به بخشی از زندگی زنده یاد رضاقلی تبدیل شده بود. به همین دلیل تفکر او به جای نامطلوب و ناراحت کنندهای میرسید و در نهایت موجب میشد که میزان تامل افزایش یابد.
وقتی نوشتههای خود را منتشر نمیکرد !
معاون اسبق توسعه کار آفرینی و اشتغال وزارت کار در ادامه افزود: مساله سوم برخورداری از استاندارد بالا بود. این استانداردها در زندگی شخصی و اجتماعی به گونهای بود که گاهی موجب ناراحتی اطرافیان میشد.به عبارتی او میدانست که چه میخواهد و به کمتر از آن رضایت نمیداد. یکی از دلایلی که بسیاری از نوشتههای خود را منتشر نکرد، وجود همین دلیل بود. در این کتاب نوشته شده و آقای مومنی اشاره خواهند کرد که با چه سختی از آقای رضاقلی مجوز گرفتند تا کتاب هایشان را چاپ کنند.
وی در ادامه افزود: چهارمین مساله این بود که به خود بسیار سخت میگرفت، تا کاری که انجام دهد که در تراز بالا باشد. در بسیاری از موارد رفتار خود را به صورت دقیق تحلیل میکرد، به گونهای که گمان میکردیم دنبال سرزنش کردن خودش است. من گاهی خسته میشدم از رفتاری که ایشان با خودشان داشت و در رفت و آمدی که من به جاجرود داشتم بارها این رفتار را مشاهده کرده بودم..
شوق انجام کارهای بزرگ
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه تصریح کرد: پنجمین مساله این بود که واقعیتها برای ایشان ارضا کننده نبود و دست از جستجو برای یافتن هدف بالاتر بر نمیداشت. ذهن و تخیل بینظیر و بیقرار او اجازه نمیداد که آرام بگیرد و لحظهای آرام و قرار نداشت. بسیاری از دوستان به خاطر دارند که با هر ملاقاتی یک طرح پژوهشی را مطرح میکردند. در واقع در هر ملاقاتی یک کار جدید تعریف میکردند.
حسن طایی در ادامه افزود: حتی دوستانی که در روزهای آخر حیات ایشان موفق به دیدارشان میشدند، بهخوبی به یاد دارند که ایشان چه پیشنهاداتی را مطرح کردند. ایشان همیشه احساس میکرد که کار بزرگ و تمام نشدهای دارد که باید به زودی انجام دهد تا آخرین روزهای عمر پربرکتش هم اینگونه فکر میکرد.بارها میگفت چیزهایی باقی مانده که من باید زودتر انجام بدهم.
برخورداری از تفکر کلگرایانه
حسن طایی تاکید کرد: ویژگی ششم مرحوم رضاقلی این بود که دوستدار ارتباطات عمیق با دیگران بود . حاضر بود با فردی ساعتها گفتگو کند تا اینکه کلام منعقد شود.البته مکالمات معنیدار انجام میداد و دوست داشت که این کفتگو به سرانجام برسد.اقای دهباشی در شبهای بخارا شبی را به نام شب کبوتربازان برگزار میکند و از آقای رضاقلی که پیشتر کبوتر داشته خواهش میکند که مدیریت جلسه را برعهده بگیرد.خدا شاهد است که ایشان به من گفت برای برگزاری این نشست شش تا کتاب از جلوی دانشگاه تهران خریده است تا راجع به انواع مباحثی که به کبوتر مرتبط میشد،اطلاعات کسب کند. در این شب بزرگترین کفتر بازان ایران جمع شده بودند و آنجا خبری از اساتید دانشگاه نبود.در نهایت زندهیاد رضاقلی برای این جماعت صحبت کرد .
وی در ادامه افزود: ویژگی هفتم آین بود که دارای تفکر کلگرایانه بود.همیشه دنبال تصویر کلیتر و big picture بود. در نهایت وقتی به تصویر کلی دست مییافت وارد جزئیات میشد. ویژگی هشتم هم افقگشایش است که به ذهن من نرسیده بود و آقای بهشتی به درستی به آن اشاره کردند.این ویژگی بسیار منحصر به فرد بود.
دلیل بیخانمان بودن علوم انسانی در ایران
رئیس دانشکده اقتصادد دانشگاه علامه گفت: حالا باید این نکته را بررسی کرد که این چه کتابی است که دوستان را دورهم جمع کرده است و چرا این کتاب اینقدر برای ما واجد اهمیت است زیرا قرار است به جز اینجا در چند جای دیکر هم رونمایی شود.شما تنها لازم است تا به عنوان توجه کنید. عنوان کتاب اندیشه بیخانمان است. حال سوال این است که آقای رضاقلی میخواست چه چیزی را در مورد علوم انسانی مطرح کند؟ در واقع هدفش این بود که بگوید علوم انسانی و اجتماعی در کدام بستر کارساز میشود و چرا تاکنون کارساز نشده است! این عنوان عنوانی نبود که آقای رضاقلی انتخاب کرده باشد بلکه بعد از ویراستاری ، دوستان این عنوان را انتخاب کردند .اندیشه بی خانمان . یعنی اینکه علوم انسانی در ایران بیخانمان است.
وی در ادامه افزود:در کتاب آمده آست که چندین دهه است که علوم انسانی بیخانمان است اما امروز در مورد چندین سده بحث شد که این ارزیابی از نظر من با توجه به نگاه تاریخی درستتر است. کتاب یک سوال و یک مساله بزرگرا مطرح میکند ضمن طرح راه حل مساله را داده و نقد هم کرده است. به سه کلمه مساله، راه حل و نقد در متن اشاره شده است که دکتر مومنی آن را بیشتر توضیح خواهند داد.
انقطاع علمی در ایران دلیل بیخانمان بودن
حسن طایی گفت : در این کتاب این سوال مطرح میشود که چرا در کشوری که بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان و حکما را داشته است علوم انسانی و به طور کلی علوم در آن منقطع بوده و شکل نگرفته و تبدیل به مکتب نشده است و شاگردان زیادی تربیت نشدند. چرا تداوم پیدا نکرده است.
ریاست اسبق دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه تصریح کرد: مگر ابوعلی سینا کم فردی بوده است؟ چهار تا آدم وجود دارد که به آنها حکیم گفته میشود. حکما در هر زمینهای که وارد میشدند اول و آخر همه مطالب را واکاوی میکردند. حکیم ابوالقاسم فردوسی، حکیم نظامی گنجوی ،حکیم ابوعلی سینا، حکیم عمر خیام از بزرگان ایران بودند. فردوسی هزار سال پیش آیین حکمرانی و ضوابط کار که تحت عنوان روابط صنعتی و حقوق کار شناخته میشود را مطرح کرد الان این آیین در کتابهای ما تدریس میشود ولی بسیار عمیقتر و دقیقتر توسط فردوسی این روابط کار در شاهنامه گفته شده است.حکیم نظامی گنجوی که بسیار کم شناخته شده است در هر زمینهای که وارد شده به سرآمد علم تبدیل شده است. در نجوم و الهیات و دیگر علوم بسیار موفق بوده است. در اسرار نامه نظامی گنجوی فقط به مباحث توحید پرداخته آنچنان زیبا وارد این مبحث شده است که بینظیر است حکیم ابوعلی سینا یا ابوریحان بیرونی ..چرا با وجود دانشمندان زیاد، این روند علمی ادامه نیافته و شاگردان آنها این کار را دنبال نکردند. چرا بعد از گذشت این همه سال باید عنوان بیخانمان را به این علوم اطلاق کنیم.
کوتاهمدت بودن جامعه ایران مانع بزرگ انباشت
معاون اسبق توسعه کار آفرینی و اشتغال وزارت کار در ادامه افزود: من خواهش دارم که دوستان کتاب مردی در تبعید ابدی را بخوانند که داستان زندگی ملاصدرا صدرالمتالهین هست. بیخانمانتر از ملاصدرا نمیتوان فردی را در تاریخ ایران یافت. این در حالی است که اندیشمندان بزرگی همچون شیخ بهایی و میرفندرسکی از او حمایت میکردند، اما در برابر شاه عباس کاری نمیتوانستند انجام بدهند.این حکمت صدرایی در بدترین شرایط ممکن شکل گرفت و به معنی واقعی کلمه، این کتاب کافی است تا ما بیخانمانی و تبعید مکرر اندیشمندان را درک کنیم که کتاب بینظیری است .
وی در ادامه افزود :حال سوال اصلی این است چرا این اتفاق نیفتاد ،چون بستر نهادی آن آماده نبود. این نکته را مدنظر قرار دهید که برای هیچیک بستر نهادی آماده نبود.دکتر رضاقلی و دکتر کاتوزیان به آماده نبودن بستر نهادی اشاره کردند. در شماره ۱۵۷ نشریه بخارا ،دکتر کاتوزیان به کوتاه مدت بودن جامعه ایران اشاره دارد که این بستر نهادی برای هیچ چیز مهیا نشد.نه برای اندیشه نه برای سرمایهگذاری. اصولا کوتاه مدت بودن جامعه ایران موجب شده که انباشت انجام نشود.
عاملی به نام استبداد سیاسی و اقتصاد معیشتی -غارتی
استاد اقتصاد دانشگاه علامه به سخنان دکتر بهشتی اشاره و تصریح کرد: ایشان در مقدمه موضوعی را مطرح کردند که خیلی جالب است. که علت رشد نیافتگی همه علوم ،وجود نظام سیاسی تاریخی و استبداد سیاسی و اقتصاد معیشتی -غارتی است. به عبارتی نظام سیاسی و تاریخی استبداد و معیشت غارتی موجب شده که این اندیشه بیخانمان بماند.
وی در ادامه افزود:در صفحه ۱۹ آقای رضاقلی نکتهای را مطرح میکند که من با تمام این جمله نمیتوانم موافق باشم اما به هر حال آفای رضاقلی به آن پرداختند. این جمله این است:« کشور ما به اجبار فشار تمدن جهانی پای از گلیم اقتصاد معیشتی غارتی بیرون گذاشت و با تلاش نه چندان درونی پوسته استبداد را جابجا کرد.» در اینجا آقای رضاقلی به نقش نیروهای داخلی خیلی کم پرداخته است. حرف درست است. ایشان تصریح دارد که بنا بر فشار تمدن جهانی کار را انجام داده است. الان هم فشار تمدن جهانی قابل مشاهده است.این فشار همیشه دستاوردهای مثبتی برای ما داشته است. اما نقش نیروهای داخلی چه میشود؟ من دلم میخواهد که به این جمله بیشتر پرداخته شود.
هدر رفتن فرصت انباشت
حسن طایی با طرح سوال چرایی انجام این کار توسط فشار تمدن جهانی گفت: آقای رضاقلی اشاره دارند که این نظام بینهایت خودکامه و خودکامه پرور و مجهز به اقتصاد معیشتی ناامن است. ابن مسائل موجب شده که هیچگاه فرصتی برای انباشت ایجاد نشود.
وی در ادامه افزود: آقای رضاقلی تعریفی از علم ارائه کردند که من از آن سر درنمیآورم. علم زیرمجموعه دانش است. دانش علم تکنولوژی مدیریت و اطلاعات عمومی است . آقای رضاقلی گفتند اگر science را به یک اعتبار مساله، راه حل مساله و نقد تعریف کنیم ، خواهیم دید که ما در رشته های علوم اجتماعی علم را به تمام و کمال وارد میکنیم. فهم این برای من سخت است که علم را مساله ، راه حل مساله و نقد بدانم. علم دانش چرایی است و مجموعه اطلاعات سازمان یافته با قواعد منطقی است که فهم ویژهای را نسبت به یک موضوع به ما ارائه میکند. البته شما این نکته را به خاطر داشته باشید که این کتاب سی سال پیش نگاشته شده است. تعاریف ارائه شده از علم بعد از سال ۲۰۰۰ تغییر کرد.
عامل تعیین کننده در نفرت ، بیتفاوتی یا رغبت ملتها
نویسنده اقتصاد نیروی کار در ادامه گفت: ایشان با هوشمندی و تیزبینی به یک نکته بسیار مهم توجه میکند که الان مورد توجه ما قرار گرفته است. ایشان در جایی گفته است از آنجا که گوهر رفتار جمعی انسان معنیدار است و به همین اعتبار هویت جمعی پیدا میکند. مساله های برآمده از هر اجتماعی به شدت جنبه جمعی و تاریخی پیدا میکند. زمانی این مساله برایشان مورد توجه قرار میگیرد که توجه خلاق و ذهن جمعی داشته باشد. بیش از سی سال پیش رضاقلی به مساله ای توجه کرد که امروز ما به آن توجه کرده و برای آن کارگاه برگزار میکنیم که همانا سبک زندگی و لایف استایل است. توجه خلاق و ذهن جمعی دو واژه است، تفکر خلاق به کرات استفاده شده است. امکان دارد که شما در جلسه باشید و به سخنان من گوش دهید که امری فیزیولوژیکی است، این گوش دادن فعال یا خلاق نیست. گوش دادن خلاق به این معنا است که شما چیزی را دقیق بشنوید و در نهایت با دانستههای شما ترکیب شده و آنالیز شده و به چیز جدیدی تبدیل میشود.
توجه خلاق و ذهن جمعی
وی در ادامه افزود: ایشان به توجه خلاق اشاره دارد که هر قومی دارای یک زاویه دید تاریخی ویژه خود است. این دیدن خلاق و ذهن جمعی این توانایی را دارد که به گونهای خاص، زنگ رغبت یا نفرت و بیتفاوتی را به واقعیت های جهانی و بیرونی خود اضافه کند. این دیدن خلاق و ذهن در واقع هویت جمعی را تشکیل میدهد در واقع لب کلام را مطرح میکند. که همانا مشکل اساسی کشور ما و خیلی از کشورهای شبیه ما است. چون برداشتهای متعدد از آن ساخته میشود. ایشان به این نکته اشاره دارد که فرهنگ ها مسالهآفرینی کرده و علم مساله راه حل مساله و نقد ارائه میکند. رضاقلی اشاره دارد که شبکه همین مفاهیم که واژهها بیان کننده آن هستند نشانگر نوع نگاه هر قومی به فرآیند معنی سازی حیات جمعی آن در تاریخ است. این نکته بسیار اهمیت دارد. نسلهای آینده که میآیند مجبورند که غافلانه از داخل همین شبکه مفاهیم به خارج نگاه کنند و جهان بیرونی را معنی کنند! و رنگ وبوی ان را دریابند!
طایی در پایان تصریح کرد: ایشان در صفحه در صفحه ۲۳ به« دید جمعی و مساله غربی» اشاره دارد. دو تا مساله را مطرح میکند و اندیشمندان غربی را مثل مارکس و هگل و ... در برابر ماکس وبر قرار داده و برخی را تحت عنوان علت گرایان و برخی را دلیلگرایان می داند. این از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع آغاز سرمایهداری است . ایشان مطرح میکند که روزی برای نظام غربی نظام سرمایهداری، مساله جدی بود .فهم تاریخی مساله مهمی بود که اندیشمندان میخواستند آن را حل کنند این اندیشمندان علت گرایان مارکس، هگل، اسپنسر تلاش میکردند که تا این را درک کنند. این عده تلاش داشتند تا سرمایهداری و کار را توضیح دهند.آنها گفتند که اندیشه ها خادم کیسهها هستند. یعتی شما به گونهای فکر میکنید که ابزار تولید را در دست دارید. به عبارتی میگوید که بگو «چه شغلی داری! تا مشخص شود که چگونه فکر میکنی!»علت گرایان با شخصیت مشهور ماکس وبر بر آین باورند که پیشهها خادم اندیشهها هستند ، درست نقطه مقابل قرار گرفته و در نهایت مباحث کلامی شکل میگیرد.