گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

بخش سوم (پایانی) / بررسی موانع تولید در ایران در گفت وگوی جماران با محمد بحرینیان؛

راه نجات ایران تشکیل مجمع نخبگان واقعی است / فقر اندیشه کاربردی قوای مجریه و مقننه کاری از پیش نمی برد / سهم ایران در تجارت جهانی 23صدم درصد شد! فساد و شلختگی تصمیم گیری، کشور را گرفتار کرده است / کلی واحد بیهوده به اسم تولید داریم!

ایران در صنعت نیازمند تعریف چند صنعت خاص و مشخص به عنوان پیشران واقعی است که توان به دوش کشیدن بار پیشران را داشته باشند و در نهایت بتوانند توان فناورانه ما را در اقتصاد جهانی ارتقاء دهند. صنایع استخراجی نفت، تولید مواد شیمیائی و پتروشیمیائی و یا صنایع معدنی خام فروش که محیط زیست کشور و نسل های بعدی را هم برای منفعت شخصی نابود می کنند، مثل صد سال گذشته، نمی توانند برخلاف آنچه در رسانه ها در بوق وکرنا می شود پیشران توسعه این کشور باشند.

گروه اقتصاد و درآمد : محمد بحرینیان، فعال صنعتی و پژوهشگر توسعه با بیان این انتقاد که کلونی‌های شلخته در همه زمینه‌های تصمیم‌گیری ازجمله در صنایع ایجادی، وضعیت مملکت را به چالش کشیده ، گفت: به‌کوتوله‌پروری که در همه زمینه‌ها ازجمله در پتروشیمی ایجاد کرده‌ایم، نگاه کنید! متانول‌سازان ما در چین با هم قیمت‌شکنی می‌کنند و به این ترتیب، ثروت‌های زیرزمینی که متعلق به محرومان و کپرنشینان کشور هم هست، در آنجا نابود می‌شود! در پایان سال 1399 تعداد مجتمع‌های فعال و در دست اجراء تولید متانول 19 واحد بوده که بیش از 12 لیسانس از شرکت‌های خارجی خریداری کرده‌اند و برخی مشابه و تکراری!! آیا قوای مجریه و مقننه نباید بگویند با این تعداد چه گُلی در جهان می‌خواهیم به سر اقتصاد این کشور بزنیم! 

وی با بیان اینکه در هر زمان ‌چند سازمان وجود دارد که قانوناً مجاز به سیاستگذاری اقتصادی هستند و در نتیجه این وضع، هیچ شورا یا سازمانی را نمی‌توان مسئول موفقیت یا شکست سیاست‌ها یا برنامه‌های دولت دانست، تصریح کرد: در سال‌های اخیر و پس از تحریم‌ها نیز مشاهده می‌کنیم، این ناتوانی و ضعف آشکار در هماهنگی سازمان‌های ایران توسط تحریم‌کنندگان تشخیص داده شده است.

در ادامه گفت وگوی تفصیلی جماران با محمد بحرینیان - فعال صنعتی و پژهشگر توسعه با محور "بررسی موانع تولید در ایران" را می‌خوانید:

بخش اول / بحرینیان: بلد نیستیم چه کنیم! بحران شکل‌گیری کلونی‌ های شلخته‌ در ارکان تصمیم‌گیری اقتصادی کشور/ در باتلاقی گیر کرده ایم که هر روز بیشتر فرو می رویم! از تولید حمایت نمی‌شود

بخش دوم / ایران مأمن دلالی و سفته بازی است! کشور از سوء مدیریت و ناتوانی رنج می برد / برخلاف شعارهای تبلیغاتی، تولید کمترین سهم را در اقتصاد دارد / چطور شده کشوری که تمدن ساز جهان بوده باید نفت بدهد تا چین برایش اتوبان بسازد؟!

 

بخش سوم (پایانی):

 

اتلاف منابع و واحدهای تکراری بی‌فایده

چه کسی باید از اتلاف منابع ذی قیمت کشور ممانعت کند؟!

محمد بحرینیان همچنین گفت: بی‌برنامگی در زمینه اقتصاد و صنعت باعث اتلاف منابع عظیم کشور شده است. اندیشه‌ورز هلندی، «ویلم فلور» در کتاب «صنعتی شدن ایران»، با استفاده از اسناد تاریخی ایران و اسناد وزارت خارجه انگلیس، به تشریح چالش‌های صنعتی شدن در ایران پرداخته و عنوان کرده «اما پیش‌تر در سال 1936[1315 شمسی] نشانه‌هایی وجود داشت دایر بر اینکه سرمایه‌گذاران معتقدند که در برخی بخش‌ها شماره کارخانه‌ها یا ظرفیت تولید بسیار زیاد است، مانند کارخانه‌های پارچه‌بافی و رنگرزی. رضاشاه هنگام دیدار از نمایشگاه صنعتی در شیراز گفت که کارخانه‌های ریسندگی بیشتری مورد نیاز نیست؛ شما همگی نباید راه‌های یکسانی را دنبال کنید. بسیار بجاست که نخ‌های کارخانه‌های ریسندگی به پارچه تبدیل شود تا نیازهای داخلی را برآورده کند. اما اگر شماره کارخانه‌های ریسندگی افزایش یابد به زیان کشور خواهد بودهنوز پس از این همه سال معلوم نیست که چه کسی باید از اتلاف منابع ذی قیمت کشور ممانعت کند! پس دولت ها چه کاره اند؟! نباید هدایت اقتصاد را به عهده داشته باشند؟! متأسفانه امروز می‌بینیم با گذشت بیش از 85 سال از این مسئله، هنوز شرایط بر همان منوال است!

 

 

1050 کارخانه فرش ماشینی مجوزدار داریم که همه چیزشان از خارج وارد می شود!

به گفته این فعال اقتصادی؛ کلونی‌های شلخته در همه زمینه‌های تصمیم‌گیری ازجمله در صنایع ایجادی، وضعیت مملکت را به چالش کشیده اند. ما در حالی بیش از 1050 کارخانه فرش ماشینی دارای پروانه بهره‌برداری داریم که ماشین، نخ، پیگمنت رنگ و الیافش از خارج از کشور وارد می‌شود و هنوز بعد از بیش از 90 سال نتوانسته‌ایم این معضل را حل کنیم؟! این همه واحد مشابه را می‌خواهیم چه کنیم؟

 

آیا حقیقت داروسازی ایران واقعا تولید است؟!

بحرینیان با بیان اینکه از میان ده‌ها مثال مشابه به چند مثال در زمینه‌ های دیگر بسنده می‌کنم، خاطرنشان کرد: براساس آمارنامه وزارت بهداشت و درمان در سال1400، بیش از 140شرکت به امر به اصطلاح تولید دارو با دارا بودن پروانه، اشتغال دارند. درحالی که براساس گفته قائم‌مقام وزیر بهداشت و نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در برنامه شبکه خبر سیما در 17 فروردین 1397؛ بخش قابل‌توجهی از آنان لیبلینگ (برچسب‌زنی) و مونتاژکار هستند. بر اساس همین آمارنامه، مشاهده می‌شود که چندین شرکت بیش از 100 قلم داروی مختلف تحت واژه تولید در لیست خود دارند! آیا واقعا می‌شود اسم آن را تولید گذاشت؟ حیرت‌انگیز است که برای تولید یک دارو، بیشتر از ده‌ها شرکت به آن مشغول باشند! مثلاً دارویی به نام استامینوفن را بیش از 50 شرکت، داروی دیکلوفناک سدیم را بیش از30 شرکت، داروی امپرازول را بیش از 30 شرکت، داروی ادولت‌کلد را بیش از 28 شرکت و... تولید می‌کنند، درحالی که ما باید بخشی از این توان را صرف تولید داروهای کمیاب می‌کردیم و همه به یک کار مشابه نمی‌پرداختیم که دست نیازمان حتی برای داروهای ساده به سمت اجنبی‌ها دراز باشد.

 

با ارز دولتی، هواپیمای دست دوم وارد می کنند و قیمت بلیت را هم بالا می برند!

آیا واقعا نمی توانید کنترل کنید؟

بحرینیان با طرح پرسشی، ادامه داد: آیا با این تعداد تولیدکننده، قیمت این دارو هم واقعاً از طریق رقابت کاهش می‌یابد؟! در پایان سال 1400 بیش از 300 کارخانه تولید شیر دارای پروانه بهره‌برداری و بیش از 167 مجوز در دست اجراء صادر شده هم داریم، چرا قیمت لبنیات مرتباً بالا می‌رود! بیش از 25 شرکت هواپیمایی داریم، چگونه است که نمی‌توانید روی قیمت‌های آنها کنترلی داشته باشید؟! همه هم هواپیماهای دست دوم وارد می‌کنند! در حالی که همه اینها از دولت ارز می‌گیرند!

 

ایران کلی واحدهای شغلی بیهوده به اسم تولیدی دارد!

تصمیم گیران دو قوه باید بگویند چرا اینگونه تصمیم گیری کرده اند

این پژوهشگر توسعه تاکید کرد: وضعیت ایجاد چنین واحدهای بیهوده‌ای ثابت می‌کند که تصمیم‌گیران اقتصادی و صنعتی کشور در هر دو قوه باید تبیین کنند که چرا اینگونه تصمیم‌گیری کرده‌اند! اگر همانطور که پیش‌تر گفتم، نظامی برقرار می‌شد که با منتقدان مستقل مباحثه می‌کردند، صیقل خورده و روشن می‌شد چقدر برای پست‌هایی که در اختیارشان گذاشته شده، دارای اهلیت بوده‌اند! نه اینکه در رسانه‌ها به صورت مونولوگ و یکطرفه حضور یافته و همه چیز را بهشت برین نشان دهند!

 

آیا خام‌فروشی به توسعه کشور می‌انجامد؟

با این کوتوله های زیاد چطور در دنیا رقابت کنیم؟!

وی با بیان اینکه با کاهش قیمت خوراک، فقط منافع بخش خصوصی و خصولتی‌ها فعال در امر خام‌فروشی تأمین می‌شود، به جماران گفت: دولت و مجلس، گوشی برای شنیدن واقعیت‌ها ندارند! چند سال پیش شاخص‌های اقتصادی بعضی از شرکت‌های پتروشیمی مدعی تولید پتروشیمی در ایران را با شرکت «GS Caltex» در کره‌جنوبی، مقایسه کرده‌ام. وقتی شاخص‌های اقتصادی این شرکت که باید همه موادش را از خارج با قیمت رقابتی بین‌المللی خریداری کند، نگاه کردم و آن را با شاخص‌ها در ایران مقایسه کردم، واقعاً عرق شرم بر چهره من نشست. ما کوتوله‌های زیادی در همه زمینه‌ها ایجاد کردیم و با این کوتوله‌ها می‌خواهیم در سطح بین‌المللی رقابت کنیم.

 

متانول‌سازان ما در چین، با هم قیمت‌شکنی می‌کنند!

وضعیت تاسف بار خام فروشی ایران با کوتوله پروری در پتروشیمی

بحرینیان ادامه داد: به‌کوتوله‌پروری که در همه زمینه‌ها از جمله در پتروشیمی ایجاد کرده‌ایم، نگاه کنید! متانول‌سازان ما در چین با هم قیمت‌شکنی می‌کنند و به این ترتیب، ثروت‌های زیرزمینی که متعلق به محرومان و کپرنشینان کشور هم هست، در آنجا نابود می‌شود! در پایان سال 1399 تعداد مجتمع‌های فعال و در دست اجراء تولید متانول 19 واحد بوده که بیش از 12 لیسانس از شرکت‌های خارجی خریداری کرده‌اند و برخی مشابه و تکراری! آیا قوای مجریه و مقننه نباید بگویند با این تعداد چه گُلی در جهان می‌خواهیم به سر اقتصاد این کشور بزنیم؟! آیا می‌توان در بازار بین‌المللی رقابت کرد؟! یا در دام رقابت مخرب افتاده ایم! واقعاً وزرایی که در دولت‌های مختلف مسئول هستند روی اینگونه موارد فکر کرده‌اند؟! این وضعیت تأسف‌بار در دیگر محصولات خام‌فروشی همچون اتیلن، آمونیاک، پروپیلن و... نیز قابل مشاهده است.

 

چشم ها را باز کنید که خانه خودمان را خراب کرده ایم!

وی توضیح داد: طبق گزارش‌های بین‌المللی در سال 2022 میلادی، ایران نخستین استخراج نفت را در خاورمیانه حدود 115سال پیش داشته و اگر اشتباه نکنم نخستین شرکت پتروشیمی درخاورمیانه را هم دارا بوده است؛ اما اکنون از لحاظ فروش، رتبه بیست‌ و هفتم را در جهان داریم! ما خانه خراب‌کن خود و دنیا آبادکن دیگران شدیم. تجربه رژیم گذشته را به خاطر بیاورید! برای ژاپنی‌ها تجربه ایجاد کردیم و آنها با فرآیند غلط، محیط زیستمان را با جیوه آلوده کردند. باید توجه کنیم که با کوتوله‌پروری نمی‌توان در جهان منافع خود را تامین کنیم؛ چشم‌ها را باز کنید!

 

آقای رئیس جمهور آیا می دانید: ارزش هر تُن صادرات پتروشیمی 500 دلار و ارزش هر تُن واردات مشابه آنها با همان کد بین المللی 3000 دلار است!

بحرینیان با انتقاد از حمایت‌هایی که با عنوان تولید از برخی خام‌فروشی‌ها می‌شود، ادامه داد: به یکباره سروصداهایشان بلند می‌شود و دولت قیمت خوراک پتروشیمی‌ها را به این دلیل که می‌گویند آنها زیان می‌کنند، فرموله می‌کند. در اینجا پرسش من از آقای رئیس‌جمهور این است که نمی خواهید مسئولان حقایق را برای جنابعالی بازکنند؟! چرا وزیر صمت نمی‌گوید طبق آمار 12ساله بانک مرکزی، بر اساس طبقه‌بندی بین‌المللی متوسط ارزش هر تُن صادرات کالاهای شیمیایی وپتروشیمی ایران برابر با 500 دلار است؛ در حالی که ارزش هر تُن واردات مشابه همین کالا، با همان کد بین‌المللی، در زمینه محصولات شیمیایی و پتروشیمیایی ما، به طور متوسط بیش از 3000 دلار است؟! نمی‌خواهم واژه‌ای نامناسب به کار ببرم، اما ما کارگر ساده کشورهایی مانند کره‌جنوبی، چین، ژاپن، تایوان یا سنگاپور و کشورهای غرب اروپا شده‌ایم.

 

واژه « رقابت » را به سطحی ساده و مبتذل تنزل داده ایم!

وی با بیان این اعتقاد که واژه‌سازی‌ها، پوست اقتصاد این کشور را کنده است و ما در واژه‌سازی استادیم! به تشریح برخی مسائل پیرامون کارکردهای برخی شرکت‌های «خصولتی» پرداخت و به خبرنگار جماران گفت: چرا ما چندین کارخانه آمونیاک، اتیلن و پروپیلن و امثالهم در همه زمینه‌ها داریم؟! دو مدیرعامل پیشین در شرکت ملی صنایع پتروشیمی، عنوان کرده‌اند که این محصولات خام‌فروشی هستند. ما منابع خود را به ثمن‌ بخس صادر می‌کنیم! همین کوتوله‌پروری‌ها، قیمت‌شکنی در بازار را رواج می‌دهند، چون به نظر می‌رسد که واژه «رقابت» به سطحی ساده و مبتذل تنزل یافته و تصور می‌شود که تعداد زیاد از یک واحد که توسط اشخاص گاهاً بدون ‌اهلیت حرفه ای ایجاد شود، رقابت ایجاد می‌کند! در حالی‌که از این امر، فقط یک رقابت مخرب خارج خواهد شد و زمینه‌ساز گسترش فساد هم می تواند باشد. همچنین به گمانم توجه نمی‌شود که رقابت باید در سطح بین‌المللی صورت پذیرد و چنین رقابتی از تحقیق و توسعه و خلق فناوری به دست می‌آید که خود این امر ناشی از اقتصاد مقیاس است و نه کوتوله‌پروری!

 

 

مصائب ایران بخاطر عدم اهلیت مدیرانی است که با شعار "خدمت" به میزشان وابسته اند!

آنها نه اهل مطالعه اند و استفاده از تجربه خطاهای قبلی؛ آنها سیاسی اند

این پژوهشگر، اظهارات رئیس جدید بانک مرکزی درخصوص اینکه نمی‌توانیم به بانک‌ها نظارت کنیم و توان نظارتی‌مان ضعیف است را بسیار غم‌انگیز توصیف کرد و گفت: متأسفانه این مصائبی که برای کشور ایجاد می‌شود ناشی از عدم اهلیت تصمیم‌گیرانی است که به سمت‌هایی منصوب می‌شوند و تجارب خطاهایی را که پیشینیان مرتکب و در نتیجه ضررهایی که کشور با آن مواجه شده را یا نمی‌خواهند بررسی کنند یا نمی‌توانند! اما عموما تحت عناوین شعاری همچون"خدمت" و امثالهم همچنان به میز خود وابسته هستند تا بالاجبار کنار گذاشته شوند! حال کسی نیست از اسلاف ایشان بپرسد که چرا تن به ایجاد بانک‌های متعدد دادید و چنین ضررهای هنگفتی را به کشور تحمیل کرده اید؟ حداقل بسیاری از آنها که به این مناصب گماشته می‌شوند، تخصصی ندارند و اهل مطالعه هم نیستند؛ آنها بیشتر مدیران سیاسی هستند. متأسفانه بسیاری از مدیران ما به علت عدم مطالعه و دانش کافی، فاقد حافظه تاریخی لازم و عدم تکرار اشتباهات گذشته هم هستند و دائم شاهد بعضاً تکرار اشتباهات گذشته هستیم و در این راه، کشور هزینه‌های بالایی را پرداخت می‌کند.

 

ایجاد شعبه جدید، به مراتب آسان تر و ارزان تر از یک بانک مستقل جدید است

بحرینیان در این خصوص به متن به جای مانده از مشروح صورتجلسات شورای اقتصاد در مورخ 23 آبان 1345 باحضور شاه اشاره کرد که در آن زنده‌یاد دکتر سمیعی، رئیس وقت بانک مرکزی ، عنوان کرده بود: «رئیس بانک مرکزی به عرض رساندند برای جمع‌آوری وجوه، احتیاج به ایجاد بانک مستقل نیست و کافی است فقط شعب بانک به تعداد کافی در نقاط مورد نظر تأسیس شود. علت دیگری که بانک مرکزی، ایجاد بانک‌های مستقل را به مصلحت نمی‌داند، آن است که هم اکنون بانک مرکزی برای اعمال نظارت بر بانک‌های موجود با مشکلاتی مواجه است و افزایش تعداد بانک‌های مستقل درحال حاضر بر این مشکلات اضافه خواهد نمود. علت سوم آن است که ایجاد یک شعبه به مراتب آسان‌تر و ارزان‌تر از یک بانک مستقل است.»

 

فساد و کلونی‌های شلخته تصمیم‌گیری، کشور را گرفتار کرده است

این فعال اقتصادی ادامه داد: با این همه، فقط امیدواریم؛ اما نگرانی‌هایمان هم زیاد است. فساد و کلونی‌های شلخته تصمیم‌گیری، کشور را گرفتار کرده است. توان نظارتی کشور بسیار ضعیف است، چرا که برخی از کسانی که منصب می‌گیرند دارای اهلیت حرفه ای نیستند و اولویتشان خرید محبوبیت است. یکی اختلاس بانکی می‌کند و بعد راحت در خیابان‌ها می‌چرخد و آنها که این اختلاس را بیان کرده‌اند، راهی زندان می‌شوند!

 

برنامه هفتم نمی‌تواند هیچ کمکی به صنعت و تولید کشور داشته باشد

برنامه توسعه باید روی یک یا دو هفته متمرکز شود؛ وقتی صد هدف در آن گنجانده شود یعنی اولویت ها درک نشده اند!

وی در پاسخ به این پرسش که لایحه برنامه هفتم توسعه را از نگاه یک تولیدکننده چقدر حمایت‌گر بخش تولید می‌دانید، به جماران گفت: برنامه هفتم نمی‌تواند هیچ کمکی به صنعت و تولید کشور داشته باشد. ادعا می‌شود به صنعت کمک می‌کنند، اما وقتی به آمارهای واقعی در کشور رجوع شود، مشخص می‌‌گردد با واقعیت‌ها مطابقت نداشته‌اند. من برنامه را خواندم و فقط کلی‌گویی بود. چرا که برنامه توسعه باید روی یک یا دو هدف متمرکز شود و اگر صد هدف در آن گنجانده شود، به این معناست که اولویت‌ها درک نشده‌اند و قدرت فهم آن اندک است! نخبگان کشور باید در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی وارد شوند. کشور ضربه را از آنجایی خورد که نخبگان واقعی، مستقل و بدون لکنت زبان از حضور در پست‌های تصمیم‌گیری یا مشورتی حذف شدند!

 

اگر به برنامه هفتم اعتماد دارید، در حضور مردم مقابل اساتید مستقل بحث کنید تا عیار آن روشن شود

بحرینیان اضافه کرد: برنامه‌های توسعه، فقط تبدیل به دفترچه‌ای از بیان آمال و آرزوهای نزیسته حاکمان ما شده‌اند. تعدادی احکام قانونی جزئی در آن گنجانده‌اند. اگر به برنامه هفتم توسعه اعتماد دارند، با اساتید مستقل اقتصاد، آن هم در حضور مردم درباره آنها گفت‌وگو کنند تا عیار این برنامه روشن شود. این برنامه هیچ مسئله‌ای را حل نخواهد کرد.

 

با تولید صنعتی این کشور دشمنی می‌شود

بحرینیان با اشاره به عدم انتشار آمار تسهیلات کلان به دلیل روشن شدن ضعف‌ها و ناتوانی‌ها؛ با بیان اینکه وفق مستندات رسمی ( که البته با تاخیر انتشار یافته که این هم در کشورمان به صورت درد مزمن درآمده) تسهیلات صنعت به ویژه در دوران تحریم، سال‌به سال کاهش یافته و هر سال سهم بخش‌های مولد کشاورزی و تولید کاهش داشته‌اند، اضافه کرد: اینها اضطراب و نگرانی دارند. با تولید صنعتی این کشور دشمنی می‌شود. از ده‌ها مورد می‌گذرم و فقط به یک مورد دیگر هم که برای همه آشکار است، بسنده می‌کنم و آن‌ هم قطع برق صنایع در تابستان و قطع گاز آنها در زمستان است که این کار را برای خرید محبوبیت، بدون توجه به عواقب و اثرات بلندمدت این تصمیم‌ها انجام‌ می‌دهند و کسی هم پاسخگو نیست و برخلاف قوانین مصوب الزامی کشور هم این رویه تکرار می‌شود.

وی تصریح کرد: برای نمونه مرتب اعلام می‌کنند که 580 هزار واحد صنعتی را با قطع برق مواجه نکرده‌اند! اگر این افراد در مباحثه با افراد خردمند و با دانش قرار بگیرند، مشخص می‌شود که  این گویش ها و این اقدامات نه تنها مبهم گوئی است و در جهت حمایت نیست و مرتباً به ضعف بیشتر اقتصاد تولیدی حتی فشل کشور می‌انجامد بلکه در این میان، کشورهایی‌که تصور می‌کنیم از دوستان ما هستند از این فرصت‌ها سوءاستفاده کرده و از پشت به ما خنجر خواهند زد!

 

تحلیل نظام اداری بد ایران توسط سرپرست مشاوران هاروارد!

این فعال اقتصادی در پاسخ به خبرنگار جماران مبنی بر چرایی اتخاذ چنین سیاست هایی در کشور؟ به تشریح چند مستند پرداخت و به نوشته‌های مکتوب و به‌ جا مانده از تجربیات گروه مشاورین دانشگاه هاروارد طی سال‌های 1337تا 1341 در ایران که برای کمک به برنامه‌ریزی برنامه عمرانی سوم به سر می‌­بردند، اشاره کرد.

بحرینیان توضیح داد: تاس اچ مک لئود، سرپرست اجرایی گروه مشاوران هاروارد در کتاب «برنامه‌ریزی در ایران» آورده است که: «در ایران کمیسیون‌ها، شوراها، شوراهای‌ عالی و سازمان‌های دولتی زیادی وجود دارد که رسماً مسئولیت اتخاذ و اجرای سیاست‌های اقتصادی عمده را برعهده دارند. بنابراین، در هر زمان ‌چند سازمان وجود دارد که قانوناً مجاز به سیاستگذاری اقتصادی هستند! در سال‌های اخیر، درجه اهمیت این سازمان‌ها لحظه به لحظه و تقریباً ماه به ماه تغییر کرده است. در چنین محیطی برای سد کردن راه یک سیاست به راحتی می توان یک سازمان دولتی را علیه سازمان دیگر برانگیخت یا از اجرای تصمیم‌های یک سازمان، از طریق ارجاع موضوع به سازمان یا شورای دیگری که اختیارات مشابه دارد، جلوگیری کرد.

درنتیجه این وضع، هیچ شورا یا سازمانی را نمی‌توان مسئول موفقیت یا شکست سیاست‌ها یا برنامه‌های دولت دانست! زیرا هر سیاستی در معرض برداشت‌های متفاوت و شک و تردید درباره قلمرو اختیارات قانونی سازمان‌ها قرار دارد. همه اینها سبب شده که نظام اداری ایران نتواند سیاست‌های چندانی را اتخاذ کند و تقریباً هیچ یک از سیاست‌های اتخاذ شده به صورت سازگار یا هدفمند اجرا نشده‌اند!»

وی تأکید کرد: گویی با گذشت بیش از 60 سال، این آسیب شناسی متعلق به همین وضعیت امروز است و هنوز نتوانسته‌ایم در این دهه‌ها، این ضعف‌ها را برطرف کنیم و باید تصمیم‌های جدی گرفته شود. درکمال تعجب مشابه همین برداشت را گروه مشاوران فرانسوی ستیران که در نیمه اول دهه 50، برای طراحی و تهیه آمایش سرزمین به ایران آمده بودند، در گزارش‌های خود بیان کردند. در سال‌های اخیر و پس از تحریم‌ها نیز مشاهده می‌کنیم، این ناتوانی و ضعف آشکار در هماهنگی سازمان‌های ایران توسط تحریم‌کنندگان تشخیص داده شده است.

 

نمودار سهم ایران در تجارت

 

نمودار سهم ایران در تجارت جهانی

 

 

آیا کشورمنابع کافی برای توسعه‌یافتگی نداشته؟

بیش از یک‌هزار و 850 میلیارد دلار در داخل مصرف داشته‌ایم!

بحرینیان با یادآوری اینکه ما سرمایه‌های زیادی داشتیم که می‌توانستیم با آنها تحقیق و توسعه صنایع را پیش ببریم، اما آنها را به آتش کشیدیم، توضیح داد: باورکردنی نیست که طی 60 سال گذشته بنابر نرخ فعلی؛ بیش از 2 هزار و 262 میلیارد دلار منابع مستقیم حاصل از صادرات نفت و گاز و پتروشیمی و مقداری هم کالاهای غیرنفتی در اختیار داشته ایم! محاسبه منابع نفتی مصرف شده در داخل کشور (مازاد تولید منابع نفتی پس از کسر صادرات) که آن را  «معادل دلاری منابع غیرمستقیم» نام گذاشته‌ایم، هم نشان می‌دهد با قیمت فعلی و جاری، بیش از یک‌هزار و 850 میلیارد دلار در داخل مصرف داشته‌ایم!

توجه کنید که اگر به قیمت‌های ثابت 2020 اوپک این مقادیر را حساب کنیم، درحقیقت بیش از 5 هزارمیلیارد دلار منابع در اختیار داشته‌ایم، اما کاملاً قابل مشاهده است که دستاوردهای کشور به قواره این منابع نیست. با این همه منابع عظیم، سهم ما در تجارت جهانی در دوره جنگ، نسبت به امروز بیشتر بوده است.

 

در تجارت جهانی از همه همسایگان مان ضعیف تر هستیم

زمان جنگ یک درصد سهم داشتیم و الان 23 صدم درصد!

وی گفت: ما اکنون از همه همسایگان‌مان ضعیف‌تر هستیم. سهم ما در تجارت جهانی در سال 2021، از 25صدم درصد کاهش پیدا کرده و در سال 2022 به 23صدم درصد رسیده است. درحالی که در دوران جنگ، نزدیک به یک‌درصد در تجارت جهانی سهم داشتیم! اکنون چه اتفاقی افتاده که این همه کارخانه فشل ایجاد کرده‌ایم! این شرایط نگران کننده است. درحالی که به طور مثال بر اساس گزارش ارزشمندی که «مؤسسه کار و تأمین‌اجتماعی» وابسته به وزارت کار و امور اجتماعی با نام «علل موفقیت چین در ایجاد اشتغال با تأکید بر بنگاه‌های شهر و روستا» در سال 1377 منتشر کرد، عنوان شده که در برهه زمانی 1978 میلادی تا 1996، چین در قالب استقراض، سرمایه‌گذاری و کمک‌های خارجی با 310 میلیارد دلار منابعِ در اختیار؛ توانسته 226 میلیون اشتغال جدید ایجاد کند و ما با این حجم عظیم منابع عاجز از ایجاد 30 میلیون شغل هستیم.

 

چین با 10درصد منابع ایران؛ 226 میلیون شغل ایجاد کرد!

فقر دانش و اندیشه تصمیم گیران همه منابع را هدر داد

یعنی چین توانست با کمتر از 10درصد منابع ما به این اشتغال ارزشمند دست یابد. در نمودار هم روند پیشرفت حیرت‌انگیز چین مشخص است؛ همچنین حرکت ضعیف مبتنی بر منابع زیرزمینی دومین قدرت نظامی جهان یعنی روسیه، هم مشخص است. باید گفت ما منابع کم نداشته‌ایم، بلکه با عدم اهلیت تصمیم‌گیران و عدم دانش کافی و فقر اندیشه کاربردی آنها را هدر داده‌ایم.

 

مدل فعلی تسهیل فضای کسب و کار با سامانه سازی ها زیرساخت های کشور را هم نابود می کند

وی ضمن تشریح تجربه‌های موفق برخی کشورها در شرق آسیا، به انتقاد از قانون وضع شده با عنوان تسهیل فضای کسب و کار و سامانه‌سازی‌های رایج‌شده در کشورمان از جمله سامانه صدور مجوزها پرداخت و به خبرنگار جماران گفت: این قانون باعث می‌شود ضمن تداوم وضعیت کلونی‌های شلخته در تولید و صنعت ایران، امکان ایجاد اقتصاد مقیاس در تولید و فضای مناسب برای تحقیق و توسعه از بین برود و با ماندن آنها در بخش‌های سطحی زنجیره ارزشی، زیرساخت‌های کشور نابود شود. کسی که اهلیت ندارد، نمی‌تواند منابع و ذخایر طبیعی ما را که متعلق به نسل‌های آتی نیز است، به طرز شایسته‌ای حفظ کند و در کل منجر به آتش‌زدن و حیف و میل آن منابع می‌شود.

 

باید مجمع منتخب نخبگان واقعی برای حل مشکلات کشور شکل گیرد

فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری قوای مجریه و مقننه ما نمی تواند کاری از پیش ببرد

بحرینیان با تأکید بر اینکه اگر شرایط به همین شکل ادامه یابد، چشم‌انداز روشنی برای ایران وجود نخواهد داشت، افزود: تجربه نشان داده که به دلیل عقب‌ماندن از علوم و فنون دنیا در بستر بیش از چهار سده‌ای؛ نابلدی، فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری، قوای مجریه و مقننه ما نمی‌توانند کاری از پیش ببرند و توانایی و دانش کافی برای چنین تصمیم‌گیری‌های سریع و مبتنی‌ بر تغییرات سریع فناوری‌ها در جهان را ندارند. در شرق آسیا فقط چند کشور قادر بودند بلافاصله این ضعف‌ها را در خود تشخیص دهند و در این زمینه، گرفتار هوی و هوس هم نشدند. آنها با برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی، خود را به گروهی نخبه در نهادهای شکل داده مشخصی واگذار کردند. اکنون شاهدیم که با چنین قدرت تشخیص صحیحی، از توسعه‌نیافتگی رهاشده و توسعه یافته‌اند. امروز کشورمان در بسیاری از موارد برای تأمین خود به آنها نیاز دارد. باید در نظر داشت اگر توان اقتصادی نداشته باشیم در خطر قرار می‌گیریم، حتی اگر توان نظامی‌مان بالا باشد. درکمال اندوه باید گفت که به این واقعیت‌ها توجهی نمی‌شود!

 

خام فروشی های نفتی و پتروشیمیایی اگر موفق بودند اثرشان را در صدسال گذشته می دیدیم

آنها نمی توانند پیشران توسعه ایران باشند

این فعال صنعتی تاکید کرد: ما در زمینه سیاستگذاری صنعتی، نیازمند متوقف کردن خطاهای فاحش و مشخصی هستیم که بارها از سوی کارشناسان زبده به آنها اشاره شده است. ما در بخش صنعت نیازمند تعریف چند صنعت خاص و مشخص به عنوان پیشران واقعی هستیم که توان به دوش کشیدن بار پیشران را داشته باشند و در نهایت بتوانند توان فناورانه ما را در اقتصاد جهانی ارتقاء دهند. صنایع استخراجی نفت، تولید مواد شیمیائی و پتروشیمیائی خام فروشی و یا صنایع معدنی خام فروش که محیط زیست کشورمان و نسل های آتی را هم برای منفعت شخصی نابود می کنند، نمی توانند برخلاف آنچه در رسانه ها در بوق وکرنا می شود پیشران توسعه این کشور باشند. اگر بودند، اثرشان را در این یکصد سال گذشته نشان می‌دادندصنایع موجود ما از کوتوله‌پروری و عدم رعایت صرفه مقیاس مناسب که رقابت را در بازارهای جهانی ایجاد کنند، رنج می‌برند. علاوه‌ بر این، به علت بی‌برنامگی، سهم زیادی از ارزش‌افزوده صنعتی ما در صنایع با سطح فناوری پایین و متوسط رو به پایین تولید می‌شود که باید برای آن فکری اساسی کرد.

 

با 50 سال سابقه فعالیت در صنعت ایران می گویم با ذخایر دانایی فعلی مملکت، می توانیم در 10سال آینده جزء 15کشور اول دنیا باشیم اگر...

این پژوهشگر اقتصادی در پایان این گفت وگوی تفصیلی با جماران، اظهار کرد: قاطعانه و با افتخار می‌گویم، بعد از 72سال عمر و 50 سال فعالیت در صنعت کشور، ذخیره دانایی نزد متخصصین این کشور وجود دارد و این ذخیره دانایی و تجربه بیش از چند هزارساله نخبگان واقعی، اجازه خروج از این شرایط را می‌دهد و کمک می‌کند طی 10سال آینده با توجه به دلایل و پتانسیل‌های متعدد خدادادی و توانمندی‌های جوانان داخل و خارج از کشور، به صورت واقعی جزء 15 کشور اول دنیا باشیم.

 

هیچ مشکلی را همان سطح آگاهی ایجاد شده نمی تواند حل کند

چاره ایران تشکیل مجمع نخبگانی از منتخب نخبگان واقعی سیاسی و اقتصادی برای نجات است

اما باید به این نکته مهم اشاره کنم که تجربه یک سده گذشته در زمینه قوای مجریه و مقننه نشان می‌دهد که طی کردن این مسیر با این روند، منجر به نتیجه نخواهد شد. توجه داشته باشیم که هیچ مشکلی را نمی‌توان با همان سطح آگاهی که ایجاد شده حل کرد. راه نجات این کشور فقط رفتن به سمت تولید فناورانه، آن‌هم با استفاده از عقل سلیم و تجربه ناشی از به‌ کارگیری مجمع نخبگانی از منتخب نخبگان واقعی در دو بخش سیاسی و اقتصادی در امر تصمیم‌گیری‌هاست؛ چرا که ما نمی‌توانیم از طریق مجامع انتصابی به جایی برسیم.

 

 

بخش اول / بحرینیان: بلد نیستیم چه کنیم! بحران شکل‌گیری کلونی‌ های شلخته‌ در ارکان تصمیم‌گیری اقتصادی کشور/ در باتلاقی گیر کرده ایم که هر روز بیشتر فرو می رویم! از تولید حمایت نمی‌شود

بخش دوم / ایران مأمن دلالی و سفته بازی است! کشور از سوء مدیریت و ناتوانی رنج می برد / برخلاف شعارهای تبلیغاتی، تولید کمترین سهم را در اقتصاد دارد / چطور شده کشوری که تمدن ساز جهان بوده باید نفت بدهد تا چین برایش اتوبان بسازد؟!

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
12 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.