نظام سیاسی باید درهای خود را به روی نخبگان بگشاید و فعالیت حوزه‌های مختلف تخصصی شود و گزینش ها تغییر کنند و جامعه باید به سمتی حرکت کند که نخبگان درون نظام سیاسی احساس امنیت دائمی و خانه زادی نکنند، بلکه این احساس را داشته باشند که اگر به شایستگی عمل نکنند، ممکن است جایشان عوض شود.

به گزارش جماران ، حسن محدثی در همایش مبارزه با فساد در ایران؛ نظام‌مند یا موردی؟ گفت: در حقیقت وقتی در سطحی کلان‌تر از فساد صحبت می‌کنیم، بحث از یک رابطه دوسویه میان دولت«حکومت» و جامعه «نیروهای غیردولتی» است. در همین رابطه، گاه جامعه ضعیف و دولت نیرومند و گاه دولت ضعیف و جامعه قدرتمند است و فسادی که در این رابطه دوسویه رخ می‌دهد، عموماً به دو دسته تقسیم می‌شود؛ نخست نظریه فساد بازتوزیعی و دیگری نظریه فساد استخراجی را دربرمی‌گیرد.

وی افزود: در رابطه میان دولت و جامعه، گاهی دولت ضعیف و جامعه نیرومند و گاهی دولت نیرومند است، ولی نیروهای اجتماعی ضعیف هستند. زمانی که قدرت از آن‌ جامعه یا به عبارت دیگر نیروهای غیر دولتی بوده، نظریه فساد بازتوزیعی مطرح است. در این شرایط نیروهای اجتماعی به منابع دولتی دسترسی پیدا می‌کنند و طی آن شبکه‌ای که می‌سازند، منابع را به خود یا نیروهای وابسته به خود اختصاص می‌دهند. در برخی دولت‌ها یا نظام‌های سیاسی، این شکل از فساد بیشتر دیده می‌شود و بنگلادش نمونه کشوری‌ است که چنین فسادی را تجربه کرده است. 

این استاد دانشگاه ادامه داد: اما در نظام‌هایی که دولت نیرومند است و نیروهای دولتی می‌توانند به منابع نیروهای اجتماعی دسترسی پیدا کرده و آن را در راستای منافع خود به کار گیرند، قدرت توزیع نشده و فساد موجود از نوع نظریه فساد استخراجی است. معمولاً در نظام‌هایی که قدرت در آنها توزیع شده نیست و بحث نظارت در آنها ضعیف است، چنین فسادی رخ می‌دهد که ایران ما از آن جمله است.

وی گفت: ما در ایران، دولت بسیار نیرومندی داریم و نظام نخبگانی که بسیار بسته است. در حقیقت فضای مناسبی برای چرخش نخبگان در کشور وجود ندارد و فضای اجتماعی بسته است و ایجاد فرصت برای تمام نیروهای اجتماعی یکسان نیست. اتفاقی که در این شرایط رخ می‌دهد این است که در واقع نیروهای دولت به معنای عام هم می‌توانند به منابع دولتی چنگ زنند و هم به منابعی در بیرون از دولت دسترسی داشته باشند. 

این کارشناس اجتماعی افزود: در واقع کسانی که می‌خواهند به منابع دسترسی پیدا کنند، جهت ورود و ماندگاری در این سیستم باید اعتقاد به آن را نشان دهند و چه بسا ناچار به پرداخت رشوه‌های فراوان برای رسیدن به مقاصد خود شوند. از آنجا که نظارتی هم وجود ندارد و نهادها نمی‌توانند به وظایف خود عمل کنند، این نیروها می‌توانند به تدریج نفوذ کرده و شبکه‌ای وسیع از اختلال و فساد را ایجاد کنند. در نتیجه چنین امری، ریاکاری ساختاری شکل گرفته و نیروها اشکالی از لقمه‌گیری را انجام می‌دهند. یعنی از فرصت‌ها و منابعی که در اختیارشان هست، استفاده کرده و آنها را در اختیار اطرافیان خود قرار می‌دهند.

وی ادامه داد: گاهی هم وضع از این فراتر رفته و از لقمه‌گیری به سفره‌سازی می‌رسد. یعنی یک سیستم سفره‌سازی ایجاد می‌شود که نخبگان درونش برای افراد بیرون از سیستم، سفره‌سازی می‌کنند. در نتیجه آنها می‌توانند شبکه خود را تأمین کرده و حتی برای دوره‌های آتی خود نیز برنامه‌ریزی کنند. این نیروها همان کسانی هستند که درون سیستم بوده و ظاهراً تعلق ایدئولوژیک دارند.

محدثی گفت: یکی از عوامل مهم سقوط حکومت‌های ایرانی در تاریخ، فساد درون سیستم بوده است. از این منظر، هر‌ نظامی اگر می‌خواهد آینده خود را تضمین کرده و بقای طولانی‌تری داشته باشد، باید با این مسأله به نحو جدی‌تری برخورد کند. فسادی که عدم چرخش نخبگان در نظام سیاسی به وجود می‌آید، می‌تواند سیستم سیاسی را از درون تخریب کرده و به مرحله سقوط برساند. ما باید راه‌هایی را دنبال کنیم که عدم چرخش نخبگان در کشور را از بین برد. در وضعیت فعلی تمامی عوامل به نحوی چیده شده که چرخش نخبگان رخ ندهد و نیروهای متفاوت وارد سیستم نشوند.

وی با اشاره به فساد خرد و کلان ادامه داد: فساد اداری، فساد خرد و فساد سیاسی از نوع فساد کلان است. فساد کلانی که می‌تواند وارد تصمیم گیری‌های کشوری شود و آنها را به سمت دیگری سوق دهد و با هر تحولی در درون سیستم مخالف کند.

وی درباره راهکارهای مناسب برای مقابله با فساد گفت: راه این است که سیستم سیاسی به سمت گشوده‌شدن پیش رفته و اشکالی از اصلاحات سیاسی در کشور ایجاد شود. ایران نیازمند اصلاحات سیاسی است؛ اصلاحاتی که سبب بازگشوده شدن درهای نظام به روی نخبگان شود. 

این جامعه شناس بیان کرد: از آنجا که فساد در ایران نظام‌مند و فراگیر شده است، دیگر نمی‌توان با راه‌حل‌های محدود مشکلات را حل کرد، بلکه راه‌حل‌های بنیادی‌تر می‌طلبد. در واقع یک جراحی اساسی لازم دارد تا سیستم بتواند از بیماری‌ای که دچارش شده، رهایی یابد. راه این است که نهادها به سمت حقیقی شدن حرکت کرده و از صوری بودن فاصله گیرند. ما نیازمند قوه قضائیه‌ای مستقل هستیم که تحت تاثیر هیچ نیروی سیاسی قرار نگیرد و تمامی تصمیمات را در درون خودش اتخاذ کند. نیازمند مجلسی کارآمد و مستقل هستیم که درست عمل کند، نه اینکه منتظر باشیم تا 4 تا نماینده از جان گذشته سخنی به زبان آورند. 

وی افزود: همچنین نظام سیاسی باید درهای خود را به روی نخبگان بگشاید و فعالیت حوزه‌های مختلف تخصصی شود و گزینش ها تغییر کنند و جامعه باید به سمتی حرکت کند که نخبگان درون نظام سیاسی احساس امنیت دائمی و خانه زادی نکنند، بلکه این احساس را داشته باشند که اگر به شایستگی عمل نکنند، ممکن است جایشان عوض شود. چطور همچنان از فردی که سی‌سال در درون سیستم خدمت کرده، می‌خواهند به فعالیت خود ادامه دهد؟ مگر این جامعه دیگر هیچ نخبه و انسان شایسته‌ای تولید نمی‌کند؟ این مساله تنها در سیستم‌هایی که شایسته سالاری در آنها اهمیت ندارد، رخ می‌دهد.

این استاد دانشگاه در پایان گفت: تا در این سطح تدابیری اندیشیده نشود، بحث‌های فرعی در باب فساد راهگشا نیستند و تا اراده سیاسی جدی برای مبارزه با فساد ایجاد نشود، وضع فساد به جایی رسیده که دیگر نمی‌توان با راه‌حل های محدود برای آن چاره اندیشید. نظام سیاسی اگر خواهان بازتولید خود بوده و خواستار تداوم است، باید به صورت جدی به این موضوع توجه کرده و تجدیدنظری اساسی کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
5 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.