در این مطلب که به قلم 'پاتریک ساهاکیان' به رشته تحریر در آمد، می خوانیم: در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، نامزدهای انتخاباتی با سردادن شعارهای تبلیغاتی آن چنان امیدی در دل ملت ایجاد میکنند که اگر این شعارها به وقوع بپیوندد یک مدینه فاضله ایجاد خواهد شد، مدینه ای که آرزوی هر انسانی است. دانشمندان و فیلسوفان بسیاری در این باب سخن به میان آوردهاند، اما بسی نا امیدی از ایجاد و پیدایش آن. آرزویی تحقق نیافتنی برای همگان است، ارائه برنامههای بسیار ساده برای حل مشکلات جامعه ازلحاظ معیشتی، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد، بلکه ممکن است پیامد این اقدامات باعث به هم خوردن معادلات اقتصادی در سطح کلان شود.
ادامه این مطلب حاکیست: با نگاهی به تیترهای خبری جراید و روزنامههای روزهای جاری، شاهد هستیم که بارها و بارها مسئولین درخصوص این جوسازیها تذکر داده و از نامزدها درخواست کردهاند تا با رفتار دیپلماتیک و به دوراز حرکات عوام فریبانه نسبت به توضیح برنامههای خود اقدام کنند و به این ترتیب از به هم خوردن نظم عمومی و مسیر اصلی انتخابات دور نشده، زمینه را برای یک انتخاب صالح هموار کنند. ادامه این روند و نبود دستگاه نظارتی بر عملکرد برنامههای ارائه شده در زمان تصدی گری باعث شده نامزدها با ارائه برنامههای غیرعملی مسیری را پیش گیرند تا در آینده بی اعتمادی ملت به مسئولین و نارضایتی از نظام را برای کسب جایگاه به همراه داشته باشد.
این روزنامه در ادامه نوشت: یک دولتمرد همواره قبل از هرگونه اقدام باید بداند در مقابل کاری که میخواهد انجام دهد در آینده چه چیزی را به دست خواهد آورد و در مقابل آن چه چیزی را ازدست خواهد داد. در یک تعریف کوتاه میتوان گفت دولتمرد کسی است که در کنار صفات و خصوصیات شخصیتی، درک مناسبی از سیاست داخلی و خارجی داشته باشد. چرا درک؟ چون آگاهی به تنهایی کافی نیست و باید یک دولتمرد تا مرحله درک پیش برود تا بتواند تصمیمهای درست و منطقی اتخاذ کند و بداند چگونه برنامههای خود را در زمان مسئولیت ارائه و در مرحله اجرایی قرار دهد.
در ادامه این سرمقاله افزوده شده است: برنامههای یک کشور معمولاً در دستههای مختلف قرار میگیرد: برنامههای کوتاهمدت، برنامههای میان مدت، برنامه های بلند مدت. حال اگر قدری کارشناسانه بخواهیم زمان را درنظر بگیریم شاید تصمیمات باید در سه قالب برنامه ریزی شده بلند مدت که زمان بسیاری را میطلبد، باشد، بحرانی که باید در لحظه ایجاد آن و در همان لحظه تصمیم گرفته شود و تصمیمات تاکتیکی که باید درخصوص آن تصمیم مطالعات فراوان کرد و پس از انجام مراحل عملی و اصلاح نهایتاً بتوان نتیجه را دریافت، اما این کل مطلب نیست و آنچه یک رئیسجمهور باید در عملکرد خود مدنظر قرار دهد، تصمیمات اساسی است که تعیینکننده خط مشی است.
در ادامه این مطلب اضافه شده است: تصمیمات اساسی در مراحل بعدی تصمیمات تبعی را در پی دارد که توسط تکنوکراتها اتخاذ میشود. حال باید دید برنامههای نامزدهای انتخاباتی به چه میزان میتواند در قالب انواع تصمیم گیریهای اساسی نمود داشته باشد؟ آنچه وعدههای امروز است به چه میزان عملی است و آیا میتوان مشکلگشای مردم باشد؟ درک مناسب از سیاست داخلی و خارجی تنها خصوصیات یک دولتمرد نیست، بلکه خصوصیاتی دیگر ازجمله استفاده از نخبگان و... باید در یک دولتمرد دیده شود تا تواناییهای آن برای همگان محرز شود.
در پایان این سرمقاله می خوانیم: نباید فراموش کرد که الان زمان انتقاد، بحث و مجادله برای انتخاب است و زمانی که انتخابات برگزار و منتخب مردم از صندوقهای رأی مشخص شد دیگر زمان انتقاد و بدرفتاری سیاسی نیست؛ بلکه زمان همکاری و همیاری برای رسیدن به حداکثریها است. احترام به نظر اکثریت وظیفه منطقی و عقلی است.
گ / 6020 / خبرنگار: علیرضا حکیمیان - انتشار دهنده : عمادی
ادامه این مطلب حاکیست: با نگاهی به تیترهای خبری جراید و روزنامههای روزهای جاری، شاهد هستیم که بارها و بارها مسئولین درخصوص این جوسازیها تذکر داده و از نامزدها درخواست کردهاند تا با رفتار دیپلماتیک و به دوراز حرکات عوام فریبانه نسبت به توضیح برنامههای خود اقدام کنند و به این ترتیب از به هم خوردن نظم عمومی و مسیر اصلی انتخابات دور نشده، زمینه را برای یک انتخاب صالح هموار کنند. ادامه این روند و نبود دستگاه نظارتی بر عملکرد برنامههای ارائه شده در زمان تصدی گری باعث شده نامزدها با ارائه برنامههای غیرعملی مسیری را پیش گیرند تا در آینده بی اعتمادی ملت به مسئولین و نارضایتی از نظام را برای کسب جایگاه به همراه داشته باشد.
این روزنامه در ادامه نوشت: یک دولتمرد همواره قبل از هرگونه اقدام باید بداند در مقابل کاری که میخواهد انجام دهد در آینده چه چیزی را به دست خواهد آورد و در مقابل آن چه چیزی را ازدست خواهد داد. در یک تعریف کوتاه میتوان گفت دولتمرد کسی است که در کنار صفات و خصوصیات شخصیتی، درک مناسبی از سیاست داخلی و خارجی داشته باشد. چرا درک؟ چون آگاهی به تنهایی کافی نیست و باید یک دولتمرد تا مرحله درک پیش برود تا بتواند تصمیمهای درست و منطقی اتخاذ کند و بداند چگونه برنامههای خود را در زمان مسئولیت ارائه و در مرحله اجرایی قرار دهد.
در ادامه این سرمقاله افزوده شده است: برنامههای یک کشور معمولاً در دستههای مختلف قرار میگیرد: برنامههای کوتاهمدت، برنامههای میان مدت، برنامه های بلند مدت. حال اگر قدری کارشناسانه بخواهیم زمان را درنظر بگیریم شاید تصمیمات باید در سه قالب برنامه ریزی شده بلند مدت که زمان بسیاری را میطلبد، باشد، بحرانی که باید در لحظه ایجاد آن و در همان لحظه تصمیم گرفته شود و تصمیمات تاکتیکی که باید درخصوص آن تصمیم مطالعات فراوان کرد و پس از انجام مراحل عملی و اصلاح نهایتاً بتوان نتیجه را دریافت، اما این کل مطلب نیست و آنچه یک رئیسجمهور باید در عملکرد خود مدنظر قرار دهد، تصمیمات اساسی است که تعیینکننده خط مشی است.
در ادامه این مطلب اضافه شده است: تصمیمات اساسی در مراحل بعدی تصمیمات تبعی را در پی دارد که توسط تکنوکراتها اتخاذ میشود. حال باید دید برنامههای نامزدهای انتخاباتی به چه میزان میتواند در قالب انواع تصمیم گیریهای اساسی نمود داشته باشد؟ آنچه وعدههای امروز است به چه میزان عملی است و آیا میتوان مشکلگشای مردم باشد؟ درک مناسب از سیاست داخلی و خارجی تنها خصوصیات یک دولتمرد نیست، بلکه خصوصیاتی دیگر ازجمله استفاده از نخبگان و... باید در یک دولتمرد دیده شود تا تواناییهای آن برای همگان محرز شود.
در پایان این سرمقاله می خوانیم: نباید فراموش کرد که الان زمان انتقاد، بحث و مجادله برای انتخاب است و زمانی که انتخابات برگزار و منتخب مردم از صندوقهای رأی مشخص شد دیگر زمان انتقاد و بدرفتاری سیاسی نیست؛ بلکه زمان همکاری و همیاری برای رسیدن به حداکثریها است. احترام به نظر اکثریت وظیفه منطقی و عقلی است.
گ / 6020 / خبرنگار: علیرضا حکیمیان - انتشار دهنده : عمادی
کپی شد